eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
9.5هزار ویدیو
298 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن حلال با ذکر صلوات برای فرج🌱 مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁از سیم خار دار نفست عبور کن🍁 قسمت348 سرم را پایین انداختم. دستش را زیر چانه‌ام گرفت و سرم را بالا آورد و نگاهش را آویزان چشم هایم کرد و گفت: –من هیچ فکری نکردم. درنگاهش ترس بود، من کاملا احساسش کردم، شاید می ترسید حرفی بزنم که این فاصله ها بیشتر شود. از این همه نزدیکی خوشحال بودم، کنترل تپش قلبم دیگر دست خودم نبود. دلم برای چشم‌هایش تنگ شده بود. اخم ریزی کرد و دستش را عقب برد و نفس عمیقی کشید. –باید با هم حرف بزنیم. –اگه دوباره حرف خودت رو نمی‌زنی باشه حرف می‌زنیم. –بگو، می شنوم. نگاهم راخرج دستهایش کردم و گفتم: –چی بگم، من که مشکلی با تو ندارم. بعد آرامتر دنباله‌ی حرفم را گرفتم. –دلم برای مهربونیات تنگ شده کمیل. برای حمایتهات، برای این که بازم مثل کوه پشتم باشی. من از نبودنت می‌ترسم. ازاین بداخلاقیات وسردیهات وحشت به دلم میوفته. دوباره بغض مثل یه گیره‌ی قوی راه گلویم را آنقدر فشار داد که احساس کردم نفس کشیدن برایم سخت شده است. ترسیدم دوباده اشکم بریزد و دل تنگی‌ام را بیشتر از این جار بزند. برای همین سکوت کردم. دستش را لای موهایم برد. –گریه که بد نیست، اینقدرخودت رو برای نگه داشتنش اذیت نکن. من هر کاری کردم خدا شاهده به خاطر خودت بود. راحیل خودت بهترمی دونی خاطرت چقدر برام عزیزه، برای همین می‌خوام بهت بگم به خاطر رو درواسی، یا حرف مردم یا ترسیدن ازاین که یه وقت دیگران کارت رو تایید نکنن تصمیم نگیر، نگران منم نباش، تو هر تصمیمی بگیری من بارضایت قبول می کنم، دفعه‌ی اولم که نیست. مکثی کرد و از ته دل آهی کشید که گیره ی گلویم فشرده‌تر شد. –اگه برای محرم شدن عجله کردم به خاطر ترس از پیامهایی بود که اون دیوانه می‌داد. احساس وظیفه کردم. در ضمن فکرمی کردم تو خودت هم به من علاقه داری، پس با خودم فکر کردم چه بهتر که زودتر عقد کنیم و خیال منم راحت بشه. باحرف آخرش بادلخوری نگاهش کردم. –من چیکارکردم که تو فکر کردی بهت علاقه ندارم؟ –ببین راحیل اصلا موضوع این نیست که توکاری کردی، موضوع زندگی گذشته ی خودمه، حرف یک عمرزندگیه، من نمی خوام که ... حرفش رابریدم و صدایم را کمی بلند کردم. –موضوع اینه که تو به من اعتماد نداری، اون روز تو هم جای من بودی همون برخورد رو می‌کردی. اگه الان مادر ریحانه یهو روبروت ظاهر بشه چه حالی میشی؟ شوکه نمیشی؟ آرش برای من مرده، فقط زنده شدنش جلوم بهم شوک وارد کرد همین. توفکرمی کنی داری به من محبت می کنی؟ این کارهات فقط داره اعتمادم رونسبت به علاقه‌ات کم می کنه. مگه نگفتی هیچ وقت تنهام نمیزاری؟ اشکهایم دیگر صبور نبودند. –وقتی به حرفهام اعتماد نداری، موندنم تو این زندگی چه فایده‌ایی داره. حرف زدنمون آب در هاونگ کوبیدنه. دیگه نمی‌تونم اینجا بشینم. بلند شدم و به طرف در رفتم. نمی دانم چطور فوری خودش را به من رساند. دستم را گرفت. – فرارنکن. وایسا وحرفت رو بزن. –من حرفهام رو زدم، دیگه چیزی ندارم که بگم. صورتم راقاب دستهایش کرد و نگاهش را به چشم هایم سنجاق کرد و با مهربانی گفت: –مطمئنی همه چیز رو گفتی؟ در لحظه یاد حرفهای خانمی افتادم که در مترو دیده بودم. خدا را شکرکردم که هر دوچشم داریم. می تواند نگاهم کند، می توانم نگاهش کنم. وگرنه این همه حرفها را چگونه با زبان نگاه به هم می گفتیم. همان حرفهایی که زبان قاصراز گفتنش است. ازسوالش سرخ شدم و گریه ام بند آمد. با انگشتهایش اشکهایم را کنار زد و دوباره پرسید: –مطمئنی؟ احساس کردم صورتم گلوله‌ی آتش شده، چشم هایم را پایین انداختم. دوباره دستش را لای موهایم انداخت و بهمشان ریخت و باحالت بامزه ایی گفت: –چه فوری ام واسه من قهر میکنه. دیگه نبینما. مشتی به سینه‌اش زدم. –فعلا که تو ناز میکنی، همه‌چی برعکس شده. دستهایش را دور کمرم حلقه کرد و مرا در آغوشش کشید. اگر کمیل دست نداشت چه؟ خدایا شکر که می‌تواند در آغوشم بگیرد. از این همه داشتنها دوباره گریه‌ام گرفت. او شروع به نوازش کمرم کرد و زیر گوشم با صدایی که معلوم بود سعی می کند آرامش داشته باشد، گفت: –ناز چیه عزیزم، میدونی تو این چند روز چی کشیدم؟ بعد آهی کشید. –آروم باش عزیزدلم، آروم باش حورالعین من... 🍁به‌قلم‌لیلا‌فتحی‌پور🍁 @montazeraan_zohorr
🍁از سیم خار دار نفست عبور کن🍁 قسمت349 کمی که آرام شدم، از خودش جدایم کرد. سرم را بوسید و گفت: –من رو می‌بخشی راحیل؟ نگاهم را روی لباسش بالا و پایین دادم. دوباره سرم را روی سینه‌اش گذاشتم. –خیلی اذیتم کردی. سرم را بوسید . –معذرت می خوام. قصدم ناراحتیت نبود. این سکوت تو باعث میشد گاهی فکر کنم، نکنه واقعا کارم درسته. سرم را بالا گرفتم: –سکوتم؟ خب وقتی تو به من اهمیتی نمیدادی من چیکار می‌تونستم بکنم؟ لبخندی روی لبهایش نشست. –تو همون اول فقط کافی بود یه کار کنی که همه چی تموم بشه. مبهوت نگاهش کردم. –چیکار؟ نگاه جستجوگرش در چشم هایم ثابت ماند. نگاهی طولانی و نفس‌گیر، کم‌کم بانگاهش دلخوریها راکنار زد و غصه هایم را مرحم شد، حرفهایش فقط درکتاب لغت چشم هایم ترجمه میشد. انگار نگاهش چیزی را تمنا می‌کردند که برایم تازگی داشت. هیجان، تپش وَحرکت خون، در رگهایم... اگر دهخدا بود حتما کتاب لغت دیگری برای معانی این حرفها می‌نگاشت. درتنم انقلاب شد همه چیز به هم ریخت. او موفق شده بود. آنقدر جستجو کرد تا بالاخره به آنچه دنبالش می گشت رسید. غرورم و تمام گذشته‌ام را پله‌ایی کردم و زیر پایم گذاشتم و رویش ایستادم. لبخندش عمیق‌تر شد. دستهایم را دور گردنش آویختم و کمی سرش را پایین کشیدم و روی پنجه‌ی پاهایم ایستادم و گونه اش را بوسیدم وآرام گفتم: –دوستت دارم. دستهایش رامحکم تر دور کمرم حلقه کرد و گردنم را بوسید و زیر لب طوری که به زور صدایش را می شنیدم گفت: – بالاخره امام رضا جوابم رو داد. خوشبختی به همین سادگیست، خوشبختی همان خدا را شکر گفتن‌های از سر رضایت است، دل سپردن است. تو دل بسپار به خدا، خداقول داده که خوشبختت کند. گاهی خوشبختی آن دری نیست که خدا برایمان بسته است و ما پشتش تحصن کرده‌ایم. باید دنبال درهای باز خوشبختی گشت و به خدا اعتماد کرد. باید باور کنیم که خدا بیشتر و بهتر از ما می‌‌داند. 🍁به‌قلم‌لیلا‌فتحی‌پور🍁 @montazeraan_zohorr
🍁از سیم خار دار نفست عبور کن🍁 قسمت350 آرش🙍🏻‍♂ راحیل ازدواج کرده بود، آن هم با مردی که آینه ی خودش بود. باید باور می‌کردم. راحیل را برای همیشه از دست داده بودم. وقتی کمیل برایم تمام بلاهایی که فریدون دیوانه سر راحیل و خودش آورده بود را تعریف کرد تازه فهمیدم راحیل چقدرصبورتر از آن چیزی بود که فکر می‌کردم. آن روزها حتی یک کلمه هم در این مورد به من چیزی نگفته بود. کمیل را خیلی قبل ترها می شناختم. درست زمانی که برای پادرمیانی بین من و راحیل از او خواهش و تمنا کردم که کمکم کند، همان موقع بود که فهمیدم جنسش بابقیه فرق دارد، درست مثل راحیل. همان موقع بود که گفت، «زن خوب یه نعمت بزرگه. اگر با خانم رحمانی ازداج کنی یعنی خدا این نعمت رو بهت داده، پس قدرش رو بدون.» وقتی راحیل تمام شد معنی حرفش را فهمیدم. من تا آن روز فکر می‌کردم چه از خود گذشتگی بزرگی کرده‌ام و خانواده‌ام را از پاشیده شدن نجات داد‌ه‌ام. در دلم فقط برای آرامش راحیل دعا می‌کردم. ظلمی که ناخواسته و به جبر زمانه در حقش کرده بودم. برای یک دختر چیز کمی نبود، بعد از آن هم ظلمهای فریدون شاید وادارش کرده بود که او هم با ازدواجش یک جورهایی از خواسته‌هایش رد شود. ما هر دو پدر و مادر بچه هایی شدیم که مال خودمان نیستند ولی درکنارشان احساس آرامش داریم. یادم می آید که راحیل همیشه برای ریحانه نگران بود و مدام دل تنگش میشد. به حرف راحیل رسیدم، خوب بودن بدون تاوان دادن خوب بودن نیست، فقط به‌ به و چه چه دیگران را خریدن است، و چقدر گاهی خوب بودن درد دارد. ما هر دو از عشقمان گذشتیم و تمام محبتمان را تقدیم بچه هایی کردیم که بیش ازهرکسی محتاجش بودند. شاید خانواده‌ی من هیچ وقت متوجه نشوند که راحیل با گذشتش چه آرامشی برایشان آورد. ولی به قول خودش خدا که می داند. سارنا سینه خیز نزدیکم آمد، بی‌صدا و آرام. هیچ وقت فکرش را نمی‌کردم سکوت یک بچه در خانه اینقدر درد‌ناک باشد. مادر برای هرشیرین کاری سارنا هزار بار قربان صدقه اش می‌رفت ولی وقتی با بچه حرف میزد سعی می‌کرد بغضش را نشان ندهد. گاهی این سکوت سارنا چقدر تلخ همه‌ی صداها را می‌شکست. مادر دیگر مدتهاست قلبش درد نگرفته و کارش شده برای من دعا کردن. مژگان که حالا با برگشتن من به زندگی انگار او هم آرام گرفته کنارم نشست و با لبخندنگاهم کرد و برایم میوه پوست کند. سارنا رابغل کردم و تکه سیبی که مژگان سرچنگال تعارفم کرد را گرفتم و گفتم: –قرار بود بعدا ز غذا میوه نخوریم که، یا بافاصله‌ی حداقل دوساعت بخوریم. – حالا یه شب ناپرهیزی چیزی نمیشه. بعد به حلقه‌ی انگشتری که برایش خریده بودم نگاهی انداخت و دستش راکنار دستم نگه داشت. –چه ست قشنگی انتخاب کردی آرش، خیلی حلقه‌ام رو دوست دارم. نفسم را بیرون دادم. –آره قشنگه. نگاهم کرد، با دیدن زلال شفاف چشم هایش به این فکرکردم که چقدر بعضی از آدمها فقط با کمی محبت زیرو رو می شوند.مثل من که تو آمدی و تکاندیم و رفتی. مادر سارنا را از بغلم گرفت و گفت: –بده من ببرم عوضش کنم بچمو. مادر آنقدر به سارنا وابسته شده که دیگر حتی مهمانیهای دور همی‌اش را هم نمیرفت و تمام وقتش را صرف نوه‌اش می کرد. مژگان یک تکه موز مقابلم گرفت. –مژگان جان بسه، الان همه‌ی اینا تا وقت هضم شدن تو معده می گندن و دیگه خاصیتی برای بدن ندارن که... موز را در بشقاب برگرداند و سرش را به بازویم تکیه داد و با مهربانی گفت: –عقل کل خودم، دو روزه دنیا رو زیادسخت نگیر. چقدرحرفهایش مرا یاد کیارش می اندازد. او هم مدام می گفت دو روز دنیا رو خوش باش. –دقیقا چون دو روز دنیاست میگم. اتفاقا تو خیلی سخت می‌گیری این دو روز رو. کشیده گفت: –آرش...دوباره رفتی رو منبر؟ تونیستی راحیل ولی می بینی حرفهایت هنوز در جمع ما هست. بخصوص هر وقت اخبار گوش می‌کنم، بیشتر یاد حرص و جوش خوردنهایت می‌افتم. وقتی دوباره حرف از تورم می شود سکوت سنگینی تمام خانه را بر می دارد. گوشی مژگان زنگ خورد، فوری ازروی میز برداشت و گفت: –مامانه. ازصحبتهایشان فهمیدم دوباره در مورد فریدون حرف می‌زنند. تلاشهای پدرش هنوز برای آزادی‌اش و تبرئه کردنش ادامه دارد. ناخوداگاه یاد دختری افتادم که به خاطر علاقه ایی که به فریدون داشت زندگیش را بر باد داد. دخترک چه می دانست عاشق یک عقده‌ایی بی وجدان شده است. بیچاره حتما فکرش را هم نمی کرده پشت این قیافه ی آنتونیا باندراس گونه ی فریدون یک آدم ناقص‌العقل پنهان شده است. 🍁به‌قلم‌لیلا‌فتحی‌پور🍁 @montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب صوتی " مجمع الفضائل امام علی علیه السلام" اثر علامه مقدم بصورت با صدای @montazeraan_zohorr
📗📗 کتاب "مجمع الفضائل علی علیه السلام" کتابی است درباره ی سیر و سلوک و فضائل امام علی علیه السلام در قالب احادیث،حکایات،اشعار،روایت ها و نکته های ظریف اخلاقی ، مولف کتاب مجمع الفضائل مرحوم علامه سید محمد تقی مقدم است ایشان درباره ی اثرش فرموده است : در صدد برآمدم تا از دریای معرفت امام علی علیه السلام کفی بردارم و از دوجنبه ی لاهوتی و ملکوتی و از جنبه ی بشری وارد شوم. این کتاب شامل مطالبی نظیر : دلایل بر اعلم بودن امام علی علیه السلام بر ما بقی خلفا و اصرار پیامبر بر ولایت ایشان ، علم لایزال حضرت و اخلاق حمیده ایشان و کیفر دشمنان حضرت و اشاره و پیشگوئیهای امام حتی در مورد شهادت فرزند و برخی صحابه ایشان و نیز شامل چکیده‌ای از مواعظ آن حضرت میشود. @montazeraan_zohorr
Part10_مجمع الفضائل ج1.mp3
6.73M
🌅🖋📗مجمع الفضائل 🔷🔹🔷قسمت 0⃣1⃣ @montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹💠🔹بسم ربِّ مولانا مهدی (عج)🔹💠🔹 آنچه که به خاطرش به ، دعوت شدید💌 📣 توجه📣 🔻ارزاق معنوی روزانه : 🌕روز شنبه 🌖روز یک شنبه 🌗روز دوشنبه 🌘روز سه شنبه 🌑روز چهارشنبه 🌒روز پنج شنبه 🌓روز جمعه 🌔عصر جمعه تلاوت سوره های مبارکه واقعه و ملک نماز شب را به نیت ظهور بخوانیم 🔹🔸💠🔸🔹 🔻خداشناسی ۲۸ جلسه صوت شناور 🔸️🔹️💠🔹️🔸️ 🔻مرگ پژوهی ۹۵ جلسه صوت شناور ۱۶ جلسه صوت شناور ☆به همراه ۴ جلسه ی پرسش و پاسخ 🔹🔸💠🔸🔹 🔻معادشناسی ۶۱ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻شیطان شناسی ۵۴ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻مباحث معرفتی ☆۴۵ جلسه صوت شناور 🔹️🔸️💠🔸️🔹️ 🔻مباحث اخلاقی ۲۷ جلسه صوت شناور ۴۸ جلسه صوت شناور ۵۸ جلسه صوت شناور ۷۶ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 مجموعه ی مستند با ارزش از مشرَّف شدن محضر امام عصر (عج) 🔹🔸💠🔸🔹 🔻 کتاب صوتی جان فدا، ۱۰ قسمت 🔹🔸💠🔸🔹 🔻کلیپ های عبرت آموز ☆چهار عمل عالی برای حذف عذاب ☆کاملا واقعی،جسد ۳ هزار ساله فرعون مصر! ☆داستان جوانی که از غیب خبر میداد!یک مانع در انسان که اجازه نمیدهد تقدیرات مثبت و بلند شب قدر را جذب کندتوبه مصطفی دیوانه، به نقل از شهید کافی 🔰 ادامه دارد با منتظران ظهور همراه بمانید🙏🌱 ◇💠◇💠◇💠◇💠◇ @montazeraan_zohorr ◇💠◇💠◇💠◇💠◇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ معنـای سحـر سلام بـر تو✋ غـایب ز نظـر سلام بـر تو غم میرود از سینه‌ی شیعه با گفتن هر ســــــلام بر تو✋ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج (عج)♥️ 🌹🍃🌹🍃 @montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد فاطمی نیا: دستورالعملی مجرب جهت شفای بیماران: ۱- چهارده صلوات ۲- چهل مرتبه : اللَّهُمَ‏ اشْفِهِ‏ بِشِفَائِكَ‏ وَ دَاوِهِ بِدَوَائِكَ وَ عَافِهِ مِنْ بَلَائِكَ َ بِحَقِ‏ وَلِيِّكَ‏ وَ ابْنِ‏ أَوْلِيَائِكَ‏ اَلْعَبْدِ الصَّالِحِ‏ مُوسَی بْنِ جَعْفَرَ عَلَیْهِمَا السَّلام ۳- یک صلوات ✍ نـگهبان خـواب 🌱🌱 امام صادق (؏) ؛ ⇦هرڪس شب سوره و را بخواند خدا فرشته اے را بہ خانه او پاسدار و موکل گرداند ڪه تا صبح پاسبانی دهد🌱🌱 @montazeraan_zohorr اجابت_حاجات_خاص 🌸✨ هر کس سوره حمد و دو آیه ۱۵۴ آل‌عمران و ۲۹ فتح را تا ده روز و هر روز ۱۱ بار بخواند حاجتش به زودی برآید✨
✍ پيامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله: بدترينِ مردم، كسى است كه آخرتش را به دنيايش بفروشد و بدتر از او، كسى است كه آخرت خود را براى دنياى ديگرانْ بفروشد 📚 مكارم الأخلاق، ج 2 ص 319 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ✍مَن حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَةِ اللهِ کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ. گاهی برخی از راه حرام می خواهند به ثروت برسند، یا از راه دوستی حرام به خوشبختی!؛ امام حسین ع به صراحت بیان می کنند که از گناه نمی توان به هدف رسید و آخر گناه بدبختی است نه پیروزی. امام حسین (علیه السلام) می فرماید: کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود. 📚تحف العقول، صفحه۲۴۸ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ @montazeraan_zohorr
🌹 تقویم شیعه🌹 شمسی: پنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ هجری شمسی میلادی:Thursday 09 may 2024 قمری: الخميس ۳۰ شوال ۱٤٤۵ 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علی العسكری عليهما السّلام 📿 اذکار روز: 👈صد مرتبه ذکر لا اله الا الله الملک الحق المبین 👈۳۰۸ مرتبه یا رزاق بگوید تا روزى اش فراوان شود. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ✅وقایع روز: مناسبت خاصی ثبت نشده است 🗓روزشمارتاریخ: 💐⏳۰۱ روز مانده به سالروز میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر (آغاز دهه کرامت ) 💐⏳۱۱ روز تا ولادت باسعادت حضرت امام رضا علیه السلام (۱۴۸ه ق) @montazeraan_zohorr
💎 تقویم نجومی 💎 ✴️ پنجشنبه 👈20 اردیبهشت /‌ ثور 1403 👈30 شوال 1445 👈9 می 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅خواستگاری و عقد و ازدواج. ✅خرید رفتن. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅خون دادن و حجامت. ✅آغاز معالجات و درمان. ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅و مشارکت و امور شراکتی خوب است. 🚘مسافرت: مسافرت خوب و همراه صدقه باشد. 👶زایمان خوب و نوزاد راستگو و درستکار باشد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️خرید کالا. ✳️معامله املاک و مستغلات. ✳️مبادله اسناد و قولنامه. ✳️ارسال کالاهای تجاری به مشتری. ✳️کارهای تعلیمی و آموزشی. ✳️و آغاز نگارش کتاب و مقاله نیک است. 🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت. مباشرت امشب و فردا : مباشرت مکروه و ممکن است فرزند دچار صرع و غشی گردد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث ایمنی از بلیات می شود. 💉💉 حجامت. فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ،حکمی ندارد. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 1 سوره مبارکه "حمد" است. بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که نامه یا حکمی از جانب بزرگی به خواب بیننده برسد و سبب خوشحالی او می گردد. ان شاءالله . شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد. 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی با این دعا روز خود را شروع کنید 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ
💠 امام صادق علیه السلام: ما مِنْ عَبْدٍ اَسَرَّ خَيْرا فَذَهَبَتِ الاَْيّامُ اَبَدا حَتّى يُظْهِرَ اللّه ُ لَهُ خَيْرا وَ ما مِنْ عَبْدٍ يُسِرُّ شَرّا فَذَهَبَتِ الاَْيّامُ حَتّى يُظْهِرَ اللّه ُ لَهُ شَرّا. ✳️ هر بنده‌اى كه کار خيرش را پنهان كند، با گذشت زمان خداوند حتما خيرى را از او آشكار مى‌سازد، و هر بنده‌اى كه شرّى را مخفیانه انجام دهد (و توبه نکند)، با گذشت زمان خداوند شرى را از او آشكار مى‌گرداند. 📚 بحار الأنوار ، ج ۴، ص ۲۸۲ @montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل على محمد و آل محمد 🌷 تلاوت امروزمان را هدیه می نماییم به ساحت مقدس ⭐ حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها 📗 قرآن ص۳۰۶ عثمان طه📖 📗 آیات نورانی قرآن 📖 صوت ترتیل و ترجمه قرآن وتفسیر https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c