🎙️امام خمینی (ره): این وصیتنامه هایی که این عزیزان (شهدا) مینویسند را مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید، خدا قبول کند. یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها را بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.
📝 وصیت نامهی شهید جاویدالاثر علیرضا ملازاده:
این فریاد از اعماق قلبم است. خواهرانم! نگذارید به اسم آزادی با شما مثل شئ رفتار کنند...
وصیت شهدا، حجاب
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
Ayat Al Kursi.mp3
3.3M
#شرایط_برخورداری_از_شفاعت
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لعنت به دنیایی که غم را میبیند
اما نه غمی که در چشمان توست...
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌹 منتظران ظهور 🌹
شاهزاده ای در خدمت قسمت صدو چهارم🎬: حضرت زهرا سلام الله علیها در دفاع از حق و حقوق خود رو به ابوبکر
شاهزاده ای در خدمت
قسمت صد و پنجم🎬:
امیرالمؤمنین ، نمازش را تمام کرد و متوجه حضور عمر و ابوبکر که دو طرفش نشسته بودند شد.
و آن دو این چنین شروع به سخن گفتن کردند: یا علی، دختر پیامبر صلی الله علیه واله، چطور است ؟ مثل اینکه حالش بد شده ...
سپس خود را به مولا نزدیکتر کردند و با لحنی آهسته ادامه دادند: تو می دانی که بین ما و او چه گذشته، چطور است از او اجازه بگیری تا ما نزدشان آییم و از گناهانمان عذر خواهی کنیم.
امام علی علیه السلام که مهر و عطوفتش پرتوی از انوار الهی بود فرمودند: تصمیم با شماست...
ابوبکر و عمر خوشحال از جا برخاستند و گفتند همین الان برویم و جلوی درب خانهٔ مولا نشستند تا علی علیه السلام داخل خانه شود و اجازهٔ ورود آنان را بگیرد.
علی علیه السلام وارد خانه شد و به نزد فاطمه سلام الله علیها که در بستر بیماری بود، رسید و فرمود : ای زن آزاده، عمر و ابوبکر پشت درب خانه هستند و می خواهند بر تو سلام کنند، چه نظر می دهی؟
فاطمه سلام الله علیها که نه تنها در امور دینی ، پشت و تحت امر ولیّ زمانش بود ،بلکه در خانه هم چون زنی نمونه تحت امر شوهرش بود، با اینکه دل خوشی از این دو نفر نداشت ، رو به شوهرش فرمود: خانه، خانهٔ خودت و زن آزاده هم، همسر توست، هر طور می خواهی انجام بده...
علی علیه السلام فرمودند: پس حجابت را بپوش و فاطمه حجاب گرفت و رویش را به طرف دیوار گردانید.
عمر و ابوبکر داخل شدند و سلام کردند و گفتند: از ما راضی باش ،خداوند از تو راضی باشد....
فاطمه سلام الله علیها با لحنی اندوهناک فرمودند: چه چیز شما را وادار کرده که به اینجا بیایید؟
آنها که خوب ارج و قرب فاطمه را در زمین و آسمان میدانستند و واقف بودند ظلمی عظیم در حق این خاندان و خصوصاً فاطمه و علی کرده اند ، گفتند: آمده ایم تا به گناهانمان اعتراف کنیم و امیدواریم ما را بخشیده و غضب و کینه ات را از دل خود خارج کنی!!
حضرت زهرا آهی کشیدند و فرمودند: اگر راست می گویید، آنچه از شما می پرسم جواب دهید و میدانم که شما آگاهید بر حقیقت آن، اگر درست بگویید می فهمم که شما در آمدنتان راست می گویید...
مادرمان زهرا سلام الله علیها ،انگار می خواست از این جلسه ،سندی به تصویر کشد که تا قیام قیامت بر مظلومیت او شهادت دهد...
آن دو با هم گفتند : هرچه می خواهی بپرس...
حضرت زهرا فرمود: شما را به خدا قسم می دهم، آیا از پیامبر نشنیدید که می فرمود : فاطمه پاره تن من است، هر کس او را اذیت کند ، مرا اذیت کرده است ؟
آن دو گفتند: آری ، چنین شنیده ایم...
حضرت فاطمه سلام الله علیها در حالیکه بغض گلویش را فرو میدادند، دست های مبارکشان را به آسمان بلند کردند و به درگاه خداوند ،عرض نمودند : پروردگارا، این دو نفر مرا آزار دادند، من شکایت این دو را نزد تو و پیامبرت می آورم، به خدا قسم! از شما دو نفر راضی نمی شوم تا پدرم رسول خدا صلی الله علیه وآله را ملاقات کنم و کارهای شما را برای ایشان بازگو کنم تا او حکم کند
در اینجا بود که ابوبکر طبیعتی نرم تر از عمر داشت ،ندای آی واویلا سر داد و عمر با همان لحن خشک و خشن همیشگی اش رو به ابوبکر گفت : ای خلیفه پیامبر، جای تعجب است که از کلام زنی ، چنین ناله و فریاد می کنی!!
و این چنین شد که عالم و آدم شهادت می دهند که دل نازنین مادر عالم خلقت از دست این دو زخم خورده بود ، و حضرت فاطمه سلام الله علیها آنان را نبخشید و از این دنیای وانفسا پرواز نمود....
ادامه دارد...
🖊به قلم :ط_حسینی
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
شاهزاده ای در خدمت
قسمت صد و ششم🎬:
علی علیه السلام همان طور که دلش پیش زهرایش بود ،برای نماز مغرب و عشاء به مسجد رفت.
سلام نماز را داد که ناگهان حسن و حسین که کودکانی بیش نبودند در حالی که کل چهرهشان را اشک پوشیده بود ، گریان وارد مسجد شدند و مستقیم به طرف پدر رفتند ، آرام چیزی را در گوش او زمزمه کردند ، علی علیه السلام رنگ از رُخش پرید و هراسان از جا بلند شد و با شتاب از مسجد بیرون رفت و به طرف خانه که فاصله ای کم با مسجد داشت، حرکت نمود .
علی....این پهلوان خیبر شکن ، همو که در کل عالم به شجاعت شهره بود، تا به خانه رسید چندین بار به زمین افتاد و برخاست و آنان که شاهد این حال غریب علی بودند دانستند که اتفاقی ناگوار افتاده...
عمر سر درگوش ابوبکر ،چیزی آهسته گفت و پشت سرش آنها هم به طرف خانهٔ امیرالمؤمنین حرکت کردند...
به پشت درب که رسیدند ، صدای شیون و زاری اهل خانه به همگان می فهماند که این خانه، بار دیگر عزیزی از دست داده و برای اهل مدینه واضح بود که چه کسی پر کشیده...
مدینه، قیامت کبری شده بود و انگار دوباره زخم عروج پیامبر صلی الله علیه واله ، دهان باز کرده بود ،صدای گریهٔ زن و مرد ،مدینه را پر کرده بود و انگار این دنیا طلبان، تازه فهمیده بودند چه کسی را از دست داده اند....
درون خانه همه بی تاب بودند، علیِ مظلوم، حسن را می گرفت ، حسین خود را به روی پیکر بی جان مادر می انداخت، حسین را می گرفت ، زنینبین دست به گردن زهرا سلام الله علیها می انداختند و فضه هم همراه هر کدام از بچه ها خود را به بانویش می رساند و روی می خراشید.
در همین هنگام ابوبکر وعمر پیغام دادند که جلوی درب خانه منتظر دیدار علی علیه السلام هستند.
ادامه دارد...
📝به قلم ط_حسینی
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
شاهزاده ای در خدمت
قسمت صدو هفتم🎬:
علی به جلوی درب رفت و آن دو پیش آمدند ،درست است که رسم تسلیت دادن را دربین عرب به آوردن آتش و تازیانه بدل کرده بودند ، اما اینک دیگر فاطمه ای نبود که تازیانه بر بدن مبارکش فرو آورند و بین درودیوار از نفس بیاندازنش...عمر که همیشه زبان گویای ابوبکر بود جلو آمد و با پررویی تمام رو مولای تنهایمان گفت : ای پسر ابیطالب مباد برای نماز بر دختر پیامبر صلی الله علیه واله،بر ما پیشی بگیری؟!
و اُف بر دنیا طلبان که خود ، مظلومه ای را می کشند و خود را مقدم میدارند برای نماز خواندن بر پیکرش....
علی علیه السلام کودکانش را به ظاهر آرام کرد و همراه اسما و فضه ،پیکر مطهر فاطمه اش را شست و با سدر و کافور بهشتی که جبرئیل از آسمان آورده بود ، حنوط نمود و کفن کرد
و سپس فرزندانش را صدا زد تا یکی یکی با مادرشان خداحافظی کنند و جالب اینجا بود که فضه هم به مانند دیگر فرزندان صدا زد و فرمود :فضه بیا با مادرت خداحافظی کن و چه جانسوز بودند این صحنه ها و مرا یارای بیان آن نیست
شب به نیمه رسید ،علی علیه السلام،فضل و مقداد و سلمان و ابوذر و عمار و عمویش عباس را فراخواند، بر پیکر زهرا سلام الله علیها نماز خواندند و همانطور که وصیت حضرتش بود در تابوتی چوبین و پوشیده، پیکر مطهرش را قرار دادند و شبانه و بی صدا در تاریکی حزن انگیزی روان شدند تا ابوتراب ، امانتی را به خاک سپارد....
علی علیه السلام برای اینکه دشمنان ندانند ، کدام قبر از آنِ دختر پیامبر است ، چندین قبر تازه بنا نمود، صبح زود ابوبکر و عمر جلوی جماعتی از مردم، بر در خانهٔ علی علیه السلام حاضر شدند تا نماز بر پیکر مطهر فاطمه سلام الله علیها گذارند
مقداد درب نیم سوخته را به کناری زد و همانطور که امتداد نگاهش به میخ درب بود که روزگاری بر سینهٔ زهرا، نشسته بود ، فرمود: دیشب فاطمه را به خاک سپردیم...
در اینجا عمر که انگار آتش گرفته بود در حالیکه خُرناس میکشید رو به ابوبکر گفت: مگر دیشب به تو نگفتم اینها به زودی کارشان را می کنند؟!
عباس رحمت الله علیه جلو آمد و فرمود: دختر پیامبر صلی الله علیه واله وصیت کرده بود که شما بر او نماز نخوانید!
عمر که چون آتشی افروخته دم به دم گُر میگرفت رو به او گفت : ای بنی هاشم! شما از حسادت قدیمی تان دست بر نمی دارید و سپس فریاد زد و ادامه داد: به خدا قسم ، اراده کرده ام تا قبر فاطمه را بشکافم و بر او نماز بخوانم...
در اینجا بود که علی...اسدالله الغالب، این شیر بیشهٔ حق ،جلوی او ایستاد و در حالیکه با نگاه غضب ناکش او را خورد میکرد ،فرمودند: به خدا قسم ،ای پسر صهاک، اگر هدفت اینچنین باشد، دستت را به سوی خودت برمی گردانم ، خوب میدانی اگر شمشیر از غلاف بکشم آن را تا ریشه جانت فرو می برم.
در اینجا بود که عمر خوب میدانست وقتی علی علیه السلام قسم بخورد و دست به شمشیر شود هیچ از دودمان او برجا نمی گذارد، پس ساکت شد...
و اینچنین بود که با پیوند خوردن زهرا سلام الله به پدرش در ملکوت ، درد و سختی او به پایان رسید و اما تازه شروع سختی های علیِ تنها، با بچه هایی قد و نیم قد و بی مادر بود...سختی هایی که از اجتماعی به اسم «سقیفه» شروع شد و با آرام گرفتن پیکر مظلومه ای در خاک بقیع کلید خورد و تا ظهور دولت منجی آخرالزمان ،ادامه دارد....
و فضه که انگار همین امروز او هم یتیم شده بود ، امروز به اسارت درامده بود و انقدر بی تاب بود که مرغ جانش میل پریدن داشت ، با دلی اندوهگین و چشمی اشکبار سعی می کرد برای یتیمان بی مادر علی، مرهمی باشد ،هرچند که او خود را یتیم بی مادر می دانست و خود مرهمی بر دل داغ زده اش می خواست...
ادامه دارد...
📝به قلم :ط_حسینی
شاهزاده ای در خدمت
قسمت صد و هشتم🎬:
روزها در پی هم می گذشت ، روزهایی سخت و بی روح ،با عروج پیامبر و شهادت صدیقه طاهره و غصب خلافت از ولیّ بلا فصل او ، انگار روح و طراوت از این دنیای دون پرکشیده بود.
گویی انسان ها دچار روزمرگی شده بودند و روزگار می گذراندند اما بی هدف.. چون هدف خلقت، تحت الشعاع خواسته های سیری ناپذیر دنیا طلبان قرار گرفته بود ...
علی مظلوم، خانه نشین شده بود و وقت خود را در صحرا در پی کندن چاه آب و جان دادن به تشنه لبان و یا نشاندن درختی خرما می گذراند، اما در عین حال چراغی پر نور بود برای هدایت هدایت جویان..
دوران خلافت غصبی ابوبکر بود و این خلیفه خود خوانده هر وقت در کارش می ماند و عقلش به حکم دادن در می ماند. دامان علی علیه السلام را می گرفت چون همگان می دانستند که جز علی علیه السلام امام و پیشوایی نیست و علم او همان علم محمد صلی الله علیه واله وسلم است که در وجود علی جاری و ساری بود.
فضه بعد از عروج بانویش ،با همان جوان حبشی که مدتها بود سنگ خاطر خواهی او را به سینه میزد ازدواج کرد و همسرش ناگفته های فضه را خوب می دانست و می فهمید که جدایی فضه از خاندان رسالت و امامت کاری ناشدنیست ، پس در کنار منزل علی علیه السلام بیتوته کرد تا همسرش در کنار کسانی باشد که عاشقانه دوستشان دارد.
فضه هر از گاهی برای فهمیدن اوضاع شهر در دوران خانه نشینی مولایش به مسجد می رفت.
و امروز هم روزی از همان روزها بود ، وقت نماز بود و او نماز را به سبک پیامبرش خواند ، ابوبکر چون همیشه بر منبر خانه خدا تکیه زد .
فضه نگاهی اندوهگین به منبر انداخت ، منبری که باید جایگاه ولی بلا فصل پیامبر می بود که اکنون نبود ، فضه آهی کشید و می خواست به منزلش مراجعه کند که متوجه حرفهای ابوبکر شد.
اندکی تعلل کرد تا ببیند او چگونه خطبه می خواند که ابوبکر چنین شروع کرد:
«هان به خدا سوگند، من بهترين شما نيستم و البته به راستى من نشستن بر اين جايگاهم را ناخوش می داشتم، و دلم مى خواست كسى از ميان شما به جاى من براى اين كار بسنده می بود ، شما مپنداريد من در ميان شما با برنامه رسول خدا صلی الله عليه وآله رفتار می كنم در حالی كه من استقامت بر اين كار را ندارم رسول خدا صلی الله عليه وآله به وسيله وحی از لغزشها بر كنار می ماند و با او فرشته اى بود، ولى من شيطاني دارم كه كار مرا فرا میخواند پس چون به خشم آمدم از من دورى كنيد تا بر پوست و موى شما جاى پایى نگذارم ، آگاه باشيد که بايد مراقب من باشید که اگر به راه راست رفتم ياری ام كنيد و اگر پرت افتادم مرا به راه راست آريد.
فضه با شنیدن این کلام خلیفه خود خوانده آهی بلندتر کشید و آرام زمزمه کرد: براستی قرار است که دین اسلام را به کجا بکشانید؟ جایی که خود می دانید مستحق خلافت نیستید ، می فهمید که علم و قدرت این کار را ندارید و اعتراف می کنید که شیطان بر شما مسلط است ،پس چگونه می خواهید امام امت باشید ؟! بی شک امتی که شیطان بر امامش تسلط دارد ، به قهقرا خواهد رفت...
ادامه دارد
📝به قلم ط_حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پایان بخش برنامه کانال
#زمزمه دعای#فرج
#تصویری
شب خوش
التماس دعا
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
💠بسته ی معنوی کانال منتظران ظهور در روز چهارشنبه💠
🔹صلوات بر چهارده معصوم علیهم السلام
🔸دعای عهد با مولایمان حضرت مهدی (عج)
🔹صلوات و دعاهای مجرب و روزانه
🔸نکند شب و روزی از شما بگذرد و این چهار آیه را تلاوت نکنید
🔹عهد ثابت روز چهارشنبه
🔸دعا و زیارت مخصوص روز چهارشنبه
🔹 دعاهای بعد از تلاوت قرآن
🔸دعای نور
بَر چِهرِه یِ پُر زِ نورِ مَهدِی صَلَوَات🙏💛🙏
به صد جان
میخرم گردی که
خیزد از سر راهت
#سلام_امام_زمانم
سلام بهانه ی خورشید برای طلوع
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@montazeraan_zohorr
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨حضرت صادق (علیهالسلام) فرمودند:
انسان سعادتمند، اندرزِ به تقوا را آويزه گوش خود مى كند، هرچند مخاطب آن اندرز كسى ديگر باشد.✨
@montazeraan_zohorr
.
♥️پیامبراکرم صلی الله وعلیه وآله:
باحضورقلب و قطع امیدازهمه ،وامیدبستن فقط به خداوندمتعال بخواند
۱۰۰ مرتبه💐
❤️آللهم انی اسٵلُکَ خِیرَةً فیها
عافِیَةٌ وَ عافِیَةٌ فیها خِیرَة❤️
مشڪل حل خواهد شد
ان شاءالله
📚کلم الطیب ص ۲۶
#اگر_ترسو_هستی_بخوان
🌸✨ جهت رفع اضطراب و
نگرانی و ترس و وحشت هر روز
بعد از نمازهای پنجگانه آیه ۸
سوره آلعمران را ۱۰ بار
بخواند شفا یابد✨
📚 خزینة الاسرار ۲۳۲
#دفع_عصبانیت
🌸✨خواندن آیه ۱۳ سوره انعام
جهت تسکین خشم و غضب بسیار
مفید است وقتی از خود یا دیگری این
صفات را مشاهده کردید بسیار
بخوانید رفع میشود✨
📚خواص الآیات ۵۴
@montazeraan_zohorr
﷽🕊♥️ 🕊﷽
طلبه ای در یک از شهرها زندگی میکرد
از نظر مادی در فشار بود
و از نظر ازدواج نیز مشکلاتی داشت
یک شب متوسل به امام زمان علیهالسلام
شد چند شبی بعد از این توسل
امام زمان علیهالسلام را در خواب دید
حضرت فرمودند: فلانی میدانی
چرا دعایت مستجاب نمیشود؟
گفت: چرا؟
فرمودند: طول امل و آرزو داری
گاهی انسان به در خانه خدا میرود
دعا میکند اما با نقشه میرود
دل به این طرف و آن طرف حرکت میکند
گاهی به خدا یاد میدهد و میگوید:
خدایا در دل فلانی بینداز بیاید
مشکل مرا حل بکند
فرمودند: شما به خدا یاد ندهید
خدا خودش بلد است
انسان به ائمه معصومین علیه السلام
هم نباید یاد بدهد
باید بگوید خدایا من این خواست را دارم
و به هیچ کس هم نمیگویم
طول امل نباید داشته باشیم
طلبه گفت: یابن رسول الله
من همین طور هستم که میفرمائید
بهتر از این نمیتوانم باشم چه کنم؟
میخواهم خوب باشم اما تا میآیم دعا کنم
فلانی و فلانی در ذهنم میآیند
و این گونه دعا میکنم
حضرت فرمودند: حالا که طول امل
و موانع اجابت داری نایب بگیر
تا حضرت فرمودند نایب بگیر
طلبه میگوید: آقا جان شما نائب میشوید؟
حضرت فرمودند: بله قبول میکنم
میگوید دیدم حضرت نایب شدند
و لب های حضرت دارد حرکت میکند
از خواب بیدار شدم گفتم:
اگر حاجتم هم برآورده نشود مهم نیست
در عالم رؤیا حجت خدا را یکبار زیارت کردم
بلند شدم وضو بگیرم
تا نماز شب و نماز شوق به جا بیاورم
دیدم در مدرسه را میزنند
گفتم: این وقت شب کیست که در مدرسه
را میزند؟
رفتم در مدرسه را باز کردم
دیدم دایی خودم است
گفتم: دایی جان چه شده این وقت شب؟
گفت: با تو کاری دارم
امشب هر کاری کردم دیدم خوابم نمیبرد
فکر و خیالات مرا برداشته بود
یک مرتبه این خیال همه وجودم را فرا گرفت
من که پسر ندارم همه اموالم از بین میرود
یک دختر هم که بیشتر ندارم
فکر کردم اگر دخترم را به تو بدهم
همه اموالم هم در اختیار توست
↲مأخذ، کتاب بهترین شاگرد شیخ
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ
🦋 🦋
📗تفسیر 📖 هـرروز انس با قرآن مجید
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸
❀ موضوع ❀
✍ﺍﻧﺒﻴﺎ، ﺑﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻲ ﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﻜﻮﻳﻦ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ.🗒️
📖❀سوره سبأ/آیہ(12)
اَعُوذُ بِٱݪلّٰهِ مِنَ ٱݪشَیْطٰان ٱݪرَّجیٖمْ
بِسْمِ ٱݪلّٰهِ ٱݪرَّحْمٰنِ ٱݪرَّحیٖم
🔺«١٢» ﻭَﻟِﺴُﻠَﻴْﻤَﺎﻥَ ﺍﻟﺮِّﻳﺢَ ﻏُﺪُﻭُّﻫَﺎ ﺷَﻬْﺮٌ ﻭَﺭَﻭَﺍﺣُﻬَﺎ ﺷَﻬْﺮٌ ﻭَﺃَﺳَﻠْﻨَﺎ ﻟَﻪُ ﻋَﻴْﻦَ ﺍﻟْﻘِﻄْﺮِ ﻭَﻣِﻦَ ﺍﻟْﺠِﻦِ ّ ﻣَﻦ ﻳَﻌْﻤَﻞُ ﺑَﻴْﻦَ ﻳَﺪَﻳْﻪِ ﺑِﺈِﺫْﻥِ ﺭَﺑِّﻪِ ﻭَﻣَﻦ ﻳَﺰِﻍْ ﻣِﻨْﻬُﻢْ ﻋَﻦْ ﺃَﻣْﺮِﻧَﺎ ﻧُﺬِﻗْﻪُ ﻣِﻦْ ﻋَﺬَﺍﺏِ ﺍﻟﺴَّﻌِﻴﺮِ
🔻ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺑﺎﺩ ﺭﺍ (ﺭﺍم ﻭ ﻣﺴﺨّﺮ ﻛﺮﺩﻳﻢ) ﻛﻪ ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﺎﻥ ﻣﺴﻴﺮ ﻳﻚ ﻣﺎﻩ ﺭﺍ ﻣﻲ ﭘﻴﻤﻮﺩ ﻭ ﻋﺼﺮﮔﺎﻫﺎﻥ ﻣﺴﻴﺮ ﻳﻚ ﻣﺎﻩ ﺭﺍ، ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﭼﺸﻤﻪ ﻱ ﻣﺲ (ﮔﺪﺍﺧﺘﻪ) ﺭﺍ ﺭﻭﺍﻥ ﺳﺎﺧﺘﻴﻢ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﺟﻦّ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻱ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ؛ ﻭ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﺎ ﺳﺮﭘﻴﭽﻲ ﻣﻲ ﻛﺮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﻓﺮﻭﺯﺍﻥ ﻣﻲ ﭼﺸﺎﻧﺪﻳﻢ
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃 ༅࿐🌸
🔍❀ تفسیرنور❀📚
✍🏻ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎ🔹
«ﻏﺪﻭّ» ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺣﺮﻛﺖ ﺩﺭ ﻃﺮﻑ ﺻﺒﺢ ﻭ «ﺭﻭﺍﺡ»، ﺣﺮﻛﺖ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻛﻠﻤﻪ «ﻋﻴﻦ» ﻇﺮﻓﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺲّ ﺫﻭﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ.
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﭘﺪﺭﺵ ﺩﺍﻭﻭﺩ ﺍﻟﻄﺎﻑ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﻱ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻱ ﻗﺮﺁﻥ، ﺟﻦّ ﻣﻮﺟﻮﺩﻱ ﺍﺳﺖ ﻣﻜﻠّﻒ، ﻋﺎﻗﻞ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﮕﺮ، ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﻭ ﺗﻠﺎﺷﮕﺮ.
ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﻱ «ﺹ» ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ: ﺍﺟﻨّﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺑﻨّﺎﻳﻲ ﻭ ﻏﻮّﺍﺻﻲ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ.(٤٦٤)
ﺗﺴﺨﻴﺮ ﺑﺎﺩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ، ﻳﻌﻨﻲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺣﺮﻛﺖ ﺍﺑﺮﻫﺎ، ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺸﺘﻲ ﻫﺎ، ﺗﻠﻘﻴﺢ ﮔﻴﺎﻫﺎﻥ، ﺗﻠﻄﻴﻒ ﻫﻮﺍ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻥ. «ﻭ ﻟﺴﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﻟﺮﻳﺢ»
ﻛﺘﺎﺏ ﺗﻮﺭﺍﺕ (ﺗﺤﺮﻳﻒ ﺷﺪﻩ)، ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﻲ ﺟﺒّﺎﺭ، ﺑﺘﺨﺎﻧﻪ ﺳﺎﺯ ﻭ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻫﻮﺱ ﻫﺎﻱ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﻌﺮّﻓﻲ ﻛﺮﺩﻩ، ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺮ ﺧﻠﺎﻑ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ.
📌ﭘﻴﺎم ﻫﺎ:
١- ﺍﻧﺒﻴﺎ، ﺑﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻲ ﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﻜﻮﻳﻦ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ. «ﻭ ﻟﺴﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﻟﺮﻳﺢ»
٢- ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺴﺨﻴﺮ ﻃﺒﻴﻌﺖ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻫﺎﻱ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻧﻜﻨﻴﺪ. (ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﺎ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻱ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻭﻟﻲّ ﺧﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ.) «ﻭ ﻟﺴﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﻟﺮﻳﺢ»
٣- ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. (ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻫﻮﺍ ﺭﺍ ﺗﺴﺨﻴﺮ ﻛﺮﺩ.) «ﻭ ﻟﺴﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﻟﺮﻳﺢ»
٤- ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺩﺍﻭﻭﺩ ﻗﺪﺭﺕ ﺫﻭﺏ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺫﻭﺏ ﻣﺲ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ. «ﻭ ﺍﺳﻠﻨﺎ ﻟﻪ ﻋﻴﻦ ﺍﻟﻘﻄﺮ» (ﺻﻌﻨﺖ ﻣﺴﮕﺮﻱ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ)
٥ - ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺟﻦّ ﺭﺍ ﺗﺴﺨﻴﺮ ﺧﻮﺩ ﻛﻨﺪ. «ﻭ ﻣﻦ ﺍﻟﺠﻦّ ﻣَﻦ ﻳﻌﻤﻞ ﺑﻴﻦ ﻳﺪﻳﻪ»
٦- ﺟﻦّ ﺑﺎ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻟﻬﻲ، ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺍﻧﺠﺎم ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. «ﻣَﻦ ﻳﻌﻤﻞ ﺑﻴﻦ ﻳﺪﻳﻪ ﺑﺎِﺫﻥ ﺭﺑّﻪ»
٧- ﻣﺪﻳﺮﻳّﺖ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺻﻠﺎﺑﺖ ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ. «ﻭ ﻣﻦ ﻳﺰﻍ ﻣﻨﻬﻢ ﻋﻦ ﺍﻣﺮﻧﺎ... ﻧﺬﻗﻪ»
٨ - ﺟﻦّ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻟﻬﻲ ﺳﺮ ﺑﺎﺯ ﺯﻧﺪ، «ﻭ ﻣﻦ ﻳﺰﻍ ﻣﻨﻬﻢ ﻋﻦ ﺍﻣﺮﻧﺎ» ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻛﻴﻔﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. «ﻧﺬﻗﻪ ﻣﻦ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻟﺴﻌﻴﺮ
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃 ༅࿐🌸
🔹❀ حدیث روز 🔹❀
🕋 پيامبر صلي الله عليه و آله :
🔺مَن أحَبَّ أن يَلقَى اللّه َ ضاحِكا مُستَبشِرا فَليَتَوَلَّ عَلِيَّ ابنَ مُوسَى الرِّضا عليه السلام ؛
🔻كسى كه دوست دارد خندان و با روى گشاده خداوند را ديدار كند ، بايد از محبّت و ولايت على بن موسى الرضّا عليه السلام بهره مند باشد .
📚✍🏻بحار الأنوار ، ج 36 ، ص 296 ..
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃 ༅࿐🌸
🗓️ امروز:چهارشنبہ
☀️٢۱/شهریورماه/١٤٠۳/۰٦
🌙٠۷/ربيعالأول/١٤٤٦/٣
2024/09/Sep/11🌲
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸
🟢 ذکر روز
📿 یا حی یا قیوم
ای زنده، ای پاینده
💠ذکرخاص روز چهارشنبه
حسبنا الله ونعم. الوکیل. ۱۰۰۰ مرتبه
ذکر روز چهار شنبه موجب عزت دائمی می شود. ذکر روز چهارشنبه به اسم
🌹موسی بن جعفر(عليهالسلام) و
🌹علی بن موسی(عليهالسلام) و
🌹محمد بن علی(عليهالسلام) و
🌹علی بن محمد(عليهالسلام) است.
روایت شده در این روز زیارت چهار امام خوانده شود.
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨
🤲اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَامهاو بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨
✋🏻 سـلام میدهیم به ارباب بی کفن:🚩
🚩اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌸 ✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸
❇️ تقویم نجومی اسلامی🌍🌖
🗓 چهارشنبه
🔺 ۲۱ شهریور/ سنبله ۱۴۰۳
🔺 ۷ ربیع الاول ۱۴۴۶
🔺 ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴
🌓 امروز قمر در «برج قوس» است.
بنایی
امور زراعی
صید و شکار
مناظره
آغاز به کار
دیدارهای سیاسی
امور ازدواجی
امور آموزشی
امور مشارکتی
جابجایی
رفتن به خانه نو
بردن جهیزیه
👶 زایمان
نوزاد خوشقدم و زندگی با برکتی دارد.
🚘 مسافرت
مکروه است.
👩❤️👨 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب چهارشنبه)
شدیداً کراهت دارد و امکان سقط است
🩸 حجامت، خوندادن و فصد
موجب مرگ ناگهانی میشود.
💇♂ اصلاح سر و صورت
موجب دولت میشود.
✂️ ناخن گرفتن
خوب نیست، موجب بدخلقی میگردد.
👕 بریدن پارچه
روز بسیار مناسبی است.
کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن، وسیله سواری و یا چارپایان بزرگ، نصیب شخص شود. ان شاءالله
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب چهارشنبه) دیده شود، تعبیرش از آیه ۷ سوره مبارکه اعراف است.
﴿﷽ و الوزن یومئذ الحق﴾
خواب بیننده انجام کاری از کارهای خود را به افرادی واگذارد، برخی در انجام آن تلاش کنند و باعث مقام آنها شود و برخی کوتاهی کنند و از چشم وی بیفتند.
مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
📿 وقت استخاره
از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲
از ساعت ۱۶ تا عشای آخر(وقت خوابیدن)
📿 ذکر روز چهارشنبه
«یا حیّ یا قیّوم» ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۵۴۱ مرتبه «یا متعال» که موجب عزّت در دین میگردد.
☀️ ️روز چهارشنبه متعلق است به:
💞 #امام_کاظم علیهالسلام
💞 #امام_رضا علیهالسلام
💞 #امام_جواد علیهالسلام
💞 #امام_هادی علیهالسلام
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.