فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت العظمی وحید خراسانی: زیارت حضرت معصومه علیها سلام، کیمیایی است که تمام گناهان را پاک می کند و انسان را طلای نابی می کند که ورود به بهشت برای او حتمی و واجب می شود.
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
﷽🕊♥️ 🕊﷽
در گذشته پیرمردی بود که از راه کفاشی گذر
عمر میکرد او همیشه شادمانه آواز میخواند
کفش وصله میزد و هر شب با عشق و امید
نزد خانواده خویش باز میگشت
و اما در نزدیکی بساط کفاش
حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود
تاجر تنبل و پولدار که بیشتر اوقات
در دکان خویش چرت میزد
و شاگردانش برایش کار میکردند
کم کم از آوازه خوانیهای کفاش
خسته و کلافه شد
یک روز از کفاش پرسید:
درآمد تو چقدر است؟
کفاش گفت روزی سه درهم
تاجر یک کیسه زر به سمت کفاش انداخت
و گفت: بیا این از درآمد همه عمر کار کردنت
هم بیشتر است!
برو خانه و راحت زندگی کن
و بگذار من هم کمی چرت بزنم
آواز خواندنت مرا کلافه کرده
کفاش شوکه شده بود، سر درگم و حیران
کیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت
آن دو تا روزها متحیر بودند که
با آن پول چه کنند!
از ترس دزد شبها خواب نداشتند
از فکر اینکه مبادا آن پول را از دست بدهند
آرامش نداشتند، خلاصه تمام فکر و ذکرشان
شده بود مواظبت از آن کیسه زر
تا اینکه پس از مدتی کفاش کیسه زر را
برداشت و به نزد تاجر رفت
کیسه زر را به تاجر داد و گفت:
بیا سکه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده
خوشبختی چیزی جز آرامش نیست
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
01-90.03.22.mp3
19.11M
💠سلسله سخنرانی با موضوع یاد مرگ
✅ جلسه اول
🔹 مهم ترین بخش زندگی ما
🔹چه چیز هایی سختی های هنگام مرگ رو آسان میکند؟
🔹 حضرت عزرائیل چگونه جان ما رو میگیرد؟
🔹اینهمه تاکید بر ضرورت یاد مرگ برای چیست؟!
#یاد_مرگ
❇️❇️❇️❇️❇️
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنان که عاشق علی و فاطمه شدند/مدیون خانواده موسی بن جعفرند
ما عاشقان شیعه زهرا و حیدریم/ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم
سالروز وفات حضرت معصومه (س) تسلیت باد
با نوای کربلایی مصطفی مروانی
ماه منیر قم - @Ostad_Shojae.mp3
5.7M
#تلنگری
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
✨ در شب معراج، پیامبر اکرم(ص) شهری را دیدند که قدرت شفاعتگری داشته و نجات بخش و قدرت دهندهی مردم خواهد بود، به وسعت صحرای محشر...
تا جایی که ستونی محکم در تمدنسازی نوین الهی و بسترساز سلطنت پادشاه آسمان و زمین خواهد بود.
※ ویژه وفات #حضرت_معصومه سلاماللهعلیها
#حقایق_انقلاب
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
خودمان را براي تصميم ها و انتخابهايمان در گذشته مان سرزنش نكنيم. سرزنش، بصيرت را دور ميكند و به ما اجازه نميدهد متوجه شويم، چقدر مديون گذشته و اشتباهاتمان هستيم.
ما "اكنونمان" و تجربه های جديدمان و تصميم های جديدمان را مديون همان گذشته ای هستيم كه شايد دوستش نداريم.
دوست داشتنِ درونی از همين نقطه اغاز ميشود. اينكه بپذيرم هر انچه بوده ايم و هر تصميمی كه در گذشته گرفته ايم، بخشی از "رشد" ماست. اشتباهات و تجربه های تلخ فرصت "رشد درونی" را فراهم ميكند.
باید بخشید. باید خودمان را ببخشیم برای تمام حماقت ها، انتخاب های تلخ و برای تمام بدی هایی که انجام داده ایم. بخشش که آغاز شود، ادامه ی جاده دیده میشود. جاده ای که هنوز مسافرش هستیم و هنوز ادامه دارد.
بار گناه را که بر زمین بگذاریم، قدمهایمان سبکتر میشود. انسان ها تا همیشه ادغامی از انتخاب های تلخ، حماقت های عمیق و شرارت های وجودی هستند.
🌹 منتظران ظهور 🌹
🌸🌸🌸🌸🌸 💖رمان داستانی رابطه💖 قسمت سی و چهارم مهدیه بود که زنگ زد... تماس رو وصل کردم هنوز سلام نکرده
🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان داستانی رابطه 💖
قسمت سی وپنجم
از اینکه چقدر راحت این همه سال بخاطر هیچی زندگی خوبش رو از دست داده!
شروع کرد صحبت کردن، انگار دلش خیلی پر بود، پر از سالهای حرف نزدن و سکوت کردن...
گفت: خانم دکتر اگر الان اینجام برای این نیست که بخوام چیزی رو درست کنم یا دنبال راه حلی باشم نه! چون خیلی خسته ام خیلی فرسوده شدم از مشکلات زندگی و دیگه توان بلند شدن ندارم یعنی نمی تونم بلند شم!
گفتم مشکلتون چیه؟ از کجا شروع شد!
با نگاه خاصی و حالت کنایه گفت: مشکلم یه دونه که نیست بخوام بگم!
شروعش هم شما فرض کن از وقتی به دنیا اومدم!
اون از خانوادم و پدر و مادرم که همیشه ی خدا میزدن توی سرم، البته نه با دست که با حرف! با زبونی برنده تر از شمشیر!
اینم از شوهر و بچه هام که دست کمی از اونها ندارن!
نفس عمیقی کشید و با حسرت ادامه داد: حالا به نظرتون فرقی هم میکنه مشکل چیه و از کی شروع شده!
گفتم: خوب حالا شما در مقابل این به اصطلاح مشکلات چکار میکردین؟!
با افتخار گفت: سکوت...
من اهل لجبازی نبودم و نیستم...
حتی همین الان!
اصلا بخاطر همین اومدم اینجا...
اومدم حرف بزنم!
خسته شدم از دیدن مشکلات و خودم رو خفه کردن و هیچی به روی خودم نیاوردن!
هر چند کم ولی طی این سالها با افرادی مثل این خانم که به مشاور مراجعه میکردن رو به رو شده بودم افرادی که تمام امید خود رو از دست داده بودند و تنها برای درد و دل گوشی می خواستند برای شنیدن...
گفتم: البته که سکوت بعضی جاها خوبه!
ولی بعضی جاها هم خوب نیست که هیچ!
حتی مضر هم هست!
خیلی جدی گفت: به نظر من راه حل دیگه ای وجود نداشت!
گفتم: حالا شما چند تا از مشکلاتتون رو مطرح کنید ببینم واقعا راه حل دیگه ای نداشته!
شروع کرد گفتن: از بحث های با خانوادش که واقعا مسائل حادی نبودند، تا بگو و مگو های با خانواده ی همسر و زندگی شخصیش و دیدن خطاهایی از بچه هاش که قابل چشم پوشی بودند!
چند لحظه ای صبر کردم صحبتش تموم شد...
خیلی جدی گفتم: لطفا بایستید...
متعجب نگاهم کرد و گفت: ولی من هنوز وقت مشاورم تموم نشده!
گفتم: میدونم شما بایستید و در همون حال به برگه ی کاغذ روی میز اشاره کردم و گفتم: این برگه ی کاغذ رو هم بردارید و بگیرید دستتون!
متحیر و هاج و واج مونده بود!!!
با لبخندگفتم: خوب به نظر شما حالا که ایستادید و این یه دونه کاغذ دست شماست وزن این برگه کاغذ زیاده!
دیگه داشت چشم هاش از حدقه میزد بیرون!
یه نگاه عاقل اندر سفیه به من کرد و گفت: خوب معلومه که نه!!!!
گفتم: من خواهش میکنم تا انتهای صحبتمون این برگه ی کاغذ را همین طور ایستادید در دستتون با همین حالت نگه دارید من بعدش براتون علتش رو توضیح میدم!
بنده ی خدا مستاصل شد و به ناچار قبول کرد!
گفتم: خوب من میشنوم شما به صحبتمون ادامه بدید...
با تردید ادامه داد و از مشکلاتش گفت...
از حرفهای نگفته چندین سال بر دل مانده...
ده دقیقه ای که گذشت و این خانم همین طور ایستاده و برگه ی کاغذ به دستش بود و حرف میزد که یکدفعه گفت: ببخشید من اینجوری دارم اذیت میشم! میشه برگه رو بزارم سر جاش! دستم خسته شده!
گفتم: چرا مگه وزنه برگه تغییری کرده!
گفت: نه خوب! اون که تغییری نکرده! دستم خسته شده از نگه داشتنش!
گفتم: فکر میکنید یک ساعت این برگه کاغذ همینجوری دستتون باشه مشکلی برای دستتون بوجود میاد؟!
سری تکون داد و گفت: مشکل که نه!
ولی خوب دستم اذیت میشه!!!
گفتم: حالا اگه یک روز با همین حالت دستتون باشه چطور؟!
گفت: خانم دکتر طبیعتا دستم درد میگیره!
گفتم: خوب یک هفته با همین حالت دستتون باشه اونوقت چی میشه؟!
با ناراحتی گفت: خوب سوالی می پرسینااا! دستم خشک میشه دیگه!!!
گفتم: درسته یعنی میشه یه اتفاق وحشتناک!
اما مگه وزن برگه تغییری کرده که باعث چنین اتفاقی بعد از یک هفته میشه؟!
سری تکون داد و گفت: نه وزنش تغییر نمی کنه ولی حمل کردنش به صورت دائم با این دست و نگه داشتنش آدم رو داغون میکنه!!!!
نویسنده: سیده زهرا بهادر
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان داستانی رابطه 💖
قسمت سی وششم
لبخندی زدم و گفتم: بفرمایید بنشینید...
برگه ی کاغذ رو هم بگذارید روی میز...
ببینید خانم علت این کارم دقیقا همین بود که گفتید! خیلی وقتها مشکلات ما بزرگ نیستن، حتی وزن قابل توجهی برای درهم شکستن ما ندارن!
ولی اینقدر ما اینها رو در ذهن و فکر و زندگی خودمون نگه میداریم و با خودمون حمل میکنیم که این نگهداریشون خستمون میکنه!
فرسودمون می کنن!
در صورتی که اگر همون اول بار گذاشته بودیمشون زمین و رهاشون کرده بودیم، هیچ کدوم از این مشکلات پیش نمیومد و امروز اینقدر مثل شما خسته از زندگی نبودیم!
گاهی حرف زدن کاری رو میکنه که گذاشتن این برگه روی میز میکنه و به سادگی جلوی یکسری اتفاقات بد رو میگیره!
اینکه وقتی ناراحتیم سکوت کنیم و با خشم و طعنه حرف نزنیم یک خصلت خیلی خوبه!
اما در یه فرصت مناسب وقتی بهم دیگه اجازه ی حرف زدن بدیم و بدون قضاوت و طعنه و کنایه مسئله ای که ناراحتمون کرده را بگیم معمولا مشکلمون حل میشه! ولی وقتی اون حرفها و ناراحتی هایی که واقعا هم ارزشی ندارند و مثل همون برگه کاغذ وزنی ندارند رو در ذهن و فکر خودمون نگه داریم و همیشه همراهمون باشن فقط داریم روحمون رو از این همه هجمه ناراحتی و حمل کردنشون عذاب میدیم!!!
با این برخورد دیگه اون خانم کامل حواسش به من بود با تاکید گفتم: ببینید کاش باور کنیم بیشتر سوتفاهم ها از همین حرف نزدن ها شروع میشه!
چرا باید از چنین چیزی دریغ کنیم وقتی که هیچ چیز به اندازه ی حرف زدن روی قلب و احساس و فکر مون تاثیر نداره!
کلمه ها قدرتی دارند که میتونند غم ها و ناراحتی های درون فکر ما را جا به جا کنند و دیوار هایی که ما بین خودمون کشیدیم رو از بین ببرند!
سکوت به همون اندازه که در جای خودش خوبه در جایی که باید بشکنه اگه نشکنه فقط ما را از هم دور میکنه!
بعد میشه افسردگی...
میشه ناامیدی...
میشه احساس بی کسی و تنهایی...
و آخرش هم حسرتی که چرا کاری نکردم!
چرا نگفتم!!!
چرا و چرااااا های متعدد که یا توجیهشون می کنیم و یا بی جواب می مانند!!!
البته همونطوری که خودتون اشاره کردید گفتن داریم تا گفتن! یه نوع گفتن از ضربه ی شمشیرم بدتره که خوب طبیعتا منظور من از حرف زدن چنین مدلی نیست!
گفت: حرفتون قبول!
ولی من عادت کردم به سکوت کردن!
نمی تونم خودم رو تغییر بدم!!!
گفتم: بله درست می گید!
یکدفعه نه تنها شما که هیچ کس جز خدا نمی تونه چیزی رو تغییر بده! ولی همین خدا قدرتی در وجودمون قرار داده که میشه ذره ذره تغییر کرد و به نتیجه رسید از کم شروع کنید اما مستمر!
به قول گفتنی: آهسته و پیوسته...
حالا خانمی که جلوی من بود میشد از چشمهاش سو سوی نور امید رو دید که داره حداقل به چیزهایی فکر میکنه که تا حالا به فکرش هم نرسیده بود و تجربه به من می گفت این شروع یک اتفاق خوبه...
خداروشکر بعد از کلی صحبت و امید و انگیزه و راه حل با حال خوب رفت...
هنوز کمی فرصت داشتم و تصمیم گرفتم سری به پیج ها و کانالهای بچه ها بزنم ببینم در چه وضعیتی قرار دارند همه چی عالی بود تا اینکه با پیج مهدیه روبهرو شدم داشتم از تعجب شاخ در می آوردم ظاهرا باید قبل از مادر یلدا با مهدیه صحبتی اساسی میکردم آخه این چه وضعی بود درست کرده!!!
نویسنده سیده زهرا بهادر
🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان داستانی رابطه 💖
قسمت سی و هفتم
وقت گذشته بود و باید می رفتم سمت خونه...
در طول مسیر ذهنم درگیر این بود در یه فرصت مناسب با یه روش مناسب با مهدیه صحبت کنم! پشت چراغ قرمز ایستاده بودم که گوشیم زنگ خورد شماره آشنا نبود جواب ندادم...
چندین بار تماس گرفت...
پیامک فرستاد: سلام من مادر یلدا بهرامی هستم کار مهمی با شما دارم امکانش هست پاسخ بدید!
یکدفعه یادم افتاد صبح مهدیه زنگ زده بود...
مهلت ندادم تماس بگیره خودم زنگ زدم به همون شماره ...
عذر خواهی کردم و شروع به صحبت کرد و گفت: میخوام فردا ببینمتون...
گفتم: من خونه برسم بهتون اطلاع میدم برای فردا چه ساعتی در خدمتتون باشم...
قرار شد من خبر بدم خداحافظی کردیم بعد از قطع کردن گوشی داشتم فکر میکردم توی این چند ماه فعالیت بچه ها داخل فضای مجازی طبیعیه که با چنین چالش هایی بر بخوریم فقط مهم اینه بچه ها بتونن درست مدیریتش کنن...
فردا بین ساعات نوبت دهی ها مادر یلدا اومد مطب، خانم بسیار محترمی بود فقط کمی ناراحت ونگران شده بود از رفتارهای اخیر یلدا... می گفت: دختر خوبیه ولی اینقدر مشغول گوشی و به قول خودش کار فرهنگیه که دیگه احساس کردم نکنه قضیه ای هست!
خودتون که بهتر میدونید فضای مجازی چقدر بی در پیکر...
توی خونه همونقدر هم هست حرف شماست! واقعا نمیدونم چکار کنم هرچی هم بهش میگم مادرمن گوشی یک ساعت! دو ساعت! نه بیست چهارساعت!
میگه: مامان دشمن ساعت نمیشناسه!!!
آخه من نمیدونم چی بگم به این بچه! نوجوونهای امروز اصلا گوش به حرف نیستن! باهاشون صحبت می کنی انگار نه انگار!!!
لبخندی زدم و گفتم: راستش حاج خانم در این مورد که کار یلدا اشتباهه و ما حتما باهاش صحبت می کنیم...
اما در مورد نوجوان امروز باید یه نکته ای رو دقت کنید اینکه نه تنها نوجوانهای امروز که نوجوانهای هر دوره ای نیاز به استقلال و دیده شدن دارن و این طبیعیه!
توی این سن معمولا بچه ها از خانواده ها فاصله میگیرن و به گروه و گرایش های دوستاشون نزدیکتر میشن که خوب کمی برای خانواده ها سخته ولی اگر صبوری کنن این مرحله هم به خوبی میگذره...
سرش رو تکون داد و با استیصال گفت: خوب خانم من ترسم از همین گروه هاست دیگه! بخشیداااا جسارت نشه ولی خوب این روزا کم نمی بینیم به اسم کار فرهنگی و فلان و بهمان بچه ها رو از راه به در می کنن!!!!
گفتم: واقعا خوشحالم یلدا مادری مثل شما داره که حواسش هست! حرفتون هم درست! به هر حال خواسته یا ناخواسته نوجون دوست داره خودش رو توی یه گروه جا بده!
حالا هر کجا بیشتر تحویلش گرفتن! بیشتر دیده شد! بیشتر براش بهاء و ارزش بذارن! همراه همون گروه میشه...
اما در مورد گروه بچه های ما خدارو شکر یلدا توی گروهی قرار گرفته که دغدغه اش اینه کار برای اسلام روی زمین نمونه!
ولی خوب اینکه باید مدیریتش کنه هم حرف درستیه!
فقط شما حواستون باشه کلید طلایی برای حفظ بچه تون در این سن چه در فضای مجازی چه فضای واقعی رابطه هست یک رابطه ی صمیمی!
که بتونه با شما راحت صحبت کنه و اگه مشکلی پیش اومد بهتون با خیال راحت بگه نه با ترس ! شما هم کمی باهاش مدارا کنید! این سن، سن خاصیه نزدیکای بلوغ حس استقلال شدت میگیره همونطور که حواستون بهش هست خیلی سوال پیچش نکنید مواظبش باشید ولی نه به این معنی که دست و پاش رو ببندید!
باهاش در مورد علایقش صحبت کنید اما دقت کنید که در این حرف زدن از قیچیهای ارتباطی به هیچ وجه استفاده نکنید.
گفت: قیچی های ارتباطی چی هستن خانم دکتر؟
گفتم: این قیچیها که متاسفانه خیلی ها هم بدون دونستن عواقبش استفاده می کنن شامل سرزنش کردن، قضاوت کردن، مقایسه کردن، بازجویی کردن، نصیحت کردن و تهدید و تنبیه کردن نوجوون میشه که نتیجه اش هم مشخصه! مثل یک قیچی رابطه تون باهاش قطع میشه! ببینید خانم بهرامی تجربه ثابت کرده با محبته به اندازه و همراهی کردن توی این سن خانواده ها بیشتر جواب میگیرن تا تند مزاجی و تلخی کلام!
بعد هم راجع به کارها و فعالیت بچه های گروه براش توضیح دادم که الحمدالله خیالش راحت شد و در آخر هم تاکید کردم بخاطر همون حس استقلال در این دوره بهتره در رابطه با اینکه با من صحبت کرده به یلدا چیزی نگه! بعد از رفتن مادر یلدا، چند دقیقه ای فرصت داشتم که رفتم توی اینستاگرام و پیج مهدیه داخل دایرکتش براش نوشتم....
نویسنده: سیده زهرا بهادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پایان بخش برنامه کانال
#زمزمه دعای#فرج
#تصویری
شب خوش
التماس دعا
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
💠بسته ی معنوی کانال منتظران ظهور در روز دوشنبه💠
🔸صلوات بر چهارده معصوم علیهم السلام
🔹صلوات مخصوص بر حضرت زهرا (س)
🔸دعای عهد با مولایمان حضرت ولی عصر (عج)
🔹صلوات و دعاهای مجرب و روزانه
🔸نکند شب و روزی از شما بگذرد و این چهار آیه را تلاوت نکنید
🔹عهد ثابت روز دوشنبه
🔸نماز و دعا و زیارت مخصوص روز دوشنبه
برای سلامتی و فرج مولایمان هر روز دعا کنیم🙏🍀🙏
لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
📖حدیث امروز :
✳️ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به نقل از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود :
آیا فراموش کردید سخن رسول خدا را که در روز غدیر خم فرمود:من مولای هر که هستم ؛علی هم مولای او است.
وفرمود :تو (علی)برای من مانند هارون برای موسی هستی.
🪧تقویم امروز:
📌 دوشنبه
☀️ ۲۳ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۰ ربیعالثانی ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 14 اکتبر 2024 میلادی
🔖مناسبت امروز :
💔 شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها (۲۰۱ ه ق)
🥀 شهادت پنجمین شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی به دست منافقان (۱۳۶۱ه ش)
🔍 روز جهانی استاندارد
سلام امام زمانم✋🌸
چقدر خوب است که میدانم در پناه دعای توام.
چقدر خوب است که تلَؤلُؤِ مقدس نگاهت هر روز مرا در برمیگیرد.
چقدر خوب است که زلال بارش یادت هر لحظه تازهام کند.
چقدر خوب است که چشمهسار بیدریغ محبتت، مدام سیرابم میکند.
چقدر خوب است که تو را دارم.
چقدر خوب است که با تو زندهام.
چقدر خوب است که بیقرار توام.
🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام صادق(علیهالسلام) فرمودند:
كسى كه نيّت درست داشته باشد، دل سالم و پاك دارد، زيرا سالم داشتن دل از وسوسههاى شيطانى به سبب خالص گردانيدن نيّت در همه كارها براى خداوند است.✨
#بخشش_خداوند
امام محمد باقر علیهالسلام ؛
هر ڪس تسبیح فاطمه ( س )
را بگوید و بعد از آن استغفار ڪند
خداوند گناهان او را ببخشاید
📚 کلیات ختوم و اذکار ۲۱۲
#خواص_سوره
#زندگی_آرام
هر ڪس《سوره تحریم》را
بخواند خداوند زندگے خوب نصیب
او و خانواده اش مےڪند
📚 اذکار شگفت انگیز
امام صادق علیهالسلام:
اگر کسی را اضطراب دل گرفته باشد
《سوره قریش》را بر شربت یا
طعامی بخواند و بخورد
انشا الله شفا یابد
📚 دو هزار ختم
@montazeraan_zohorr
👇تقویم نجومی دوشنبه👇
✴️ دوشنبه 👈23 مهر / میزان 1403
👈10 ربیع الثانی 1446👈14 اکتبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴شهادت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام " 201 هجری.قمری ".
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی.
❇️امروز برای امور زیر خوب است:
✅خرید و فروش.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅نامه نوشتن و مکاتبات.
✅قولنامه و قرارداد نوشتن.
✅آغاز نوشتن کتاب و مقاله و پایان نامه.
✅و رسیدگی به حسابهای مالی خوب است.
🚘 سفر: مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود).
👶زایمان مناسب و نوزاد صبور و روزی دار است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج حوت و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️افتتاح کسب و کار.
✳️شروع به درمان و معالجات.
✳️امور تعلیمی و آموزشی.
✳️سفارش جنس از فروشنده
✳️بذر افشانی و کاشت.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️دعوت گرفتن از افراد.
✳️و دیدار با بزرگان نیک است.
🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است.
👩❤️👨 مباشرت و مجامعت:
مباشرت امشب :زبان فرزند امشب از دروغ و تهمت و غیبت مبرا است.
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه باعث عزت و احترام می شود.
🔴 حجامت:
#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث درد و الم می شود.
🔵ناخن گرفتن:
دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕دوخت و دوز لباس:
دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن).
✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه.
✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴😴 تعبیر خواب.
تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 11 سوره مبارکه "هود " علیه السلام است.
الا الذین صبروا و عملوا الصالحات...
و از معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده کاری پیش آید که در نظر مردم مشکل باشد ولی چون صبر کند موجب نیکنامی و راحتی ایام عمرش می شود . و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌸زندگیتون مهدوی🌸