آقای #حاج_علی_اکبری ...
#فاین_تذهبون ⁉️
⭕ رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه:
‼طرح فسادهای داخلی به صورت مصداقی در نمازجمعه ممنوع است !
‼ به علما و بزرگان شهر چه ربطی دارد فلان فساد در منطقه شان اتفاق افتاده است...
‼ اگر خیلی دلشان سوخت، میتوانند زنگ بزنند به دستگاه های ذیربط ولی اگر فساد جمع نشد، نبایند در ملأ عام بگویند.
‼چنین حقی ندارند، این کارها ممنوع است و با عاملین آن، برخورد میشود!
به شما چه که علنی موضوعی را بگویید؟!
⬅️ پی نوشت: تشکر میکنم از آقای علی اکبری که خیلی صادقانه آن خط امنیتی که سالهاست به آقایان و علما و بزرگان دیکته میشود بیان کردند !
#نمازجمعه
⭕️ خوابهای خود را برای هرکسی تعریف نکنید!
🔸 عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله ) بود، زنى شوهرش به سفر رفت ، او در غیاب شوهر، خوابى دید و به حضور رسول خدا آمد و گفت : در خواب دیدم تنه درخت خرما در خانه ام شکسته شد
💚 پیامبر به او فرمود: شوهرت با سلامتى باز مى گردد. پس از مدتى شوهرش ، با سلامتى بازگشت .
🔷 بار دیگر شوهر او به سفر رفت ، و او همان خواب را دید و نزد پیامبر رفت و خواب خود را گفت ، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شوهرت سالم باز مى گردد
پس از مدتى شوهرش با سلامتى بازگشت .
🔵بار سوم شوهر او سفر کرد، آن زن همان خواب را دید، وقتى که بیدار شد اینبار خدمت پیامبر نرفت،
🔹همان اطراف مرد چپ دستى را دید و خواب خود را براى او نقل کرد، آن مرد گفت : واى!شوهرت میمیرد!
🌼 این خبر به پیامبر صلی الله علیه و اله رسید، پیامبر فرمود:
الا کان عبر لها خیرا: آیا او نمى توانست خواب آن زن را تعبیر نیک کند؟ ( چراتعبیر نیک نکرد؟)
️📝بر طبق روایات خواب آنگونه كه تعبیر می شود ،اتفاق می افتد .پس هرگاه یكی از شما خوابی رادید آن را به جز نزد عالم و یا ناصحی بازگو ننماید.
🌸 پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: کسى که خواب دیده، خواب او بر فراز او به صورت پرنده است تا آن هنگام که تعبیر نشده است،
🌟 اما هنگام که تعبیر شد، آن پرنده سقوط مى کند(هر گونه که تعبیر شد ممکن است همان گونه اتفاق بیفتد)
⛔️ بنابراین خواب خود را جز براى آن کسى که دوست صمیمى تو است و یا تعبیر خواب مى داند، براى هر کس نقل نکن
🌹و در جای دیگر فرمود:
خواب خود را براى هیچکس جز مؤمنى که دور از حسادت است ، نقل نکن
🌺 تعبیر بعضى از خوابها، فورى ، یا پس از ساعاتى ، آشکار مى شود، ولى تعبیر بعضى از خوابها ممکن است سالها یا دهها سال بعد از خواب دیدن ، واقع گردد.
🔆 مثلا تعبیر خواب حضرت یوسف (که در خواب دید یازده ستاره و ماه و خورشید او را سجده مى کنند ) بعد از چهل سال ، آشکار شد.
📙فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه (علیه السلام)محمد تقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی
@montazeran60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات از آسان ترین هاست در اذکار، اما ...
چند دقیقه پای منبر آیت الله بهجت بنشینیم...
@montazeran60
12.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پست ویژه
✡☠ اسرار مخفی در نماد فیسبوک
@montazeran60
👆👆👆ترجمه:
چرا آنان که به شما واکسن میزنند تا از کرونای خیالی نجات یابید و زنده بمانید؛ حاضر نیستند به شما غذا بدهند تا از گرسنگی نمیرید؟
خارجیا بیدار شدند، بعضی هنوز خواب خوابند!!!
نکته:
امروز تحمیقگران ملاک ولایتمداری را واکسن زدن و نزدن قرار دادند!!!
اما پاسخ نمی دهند چرا زمانیکه حضرت آقا فرمودند در پیامرسان های داخلی فعالیت کنید، چرا وات ساپ، اینستاگرام و ... مرکز فعالیت داعیه داران ولایت شده؟!؟!
چرا زمانیکه ولایت خرید کالای ایرانی را فریضه اعلام کرد، داعیه داران ولایت با گوشی های خارجی اپل، سامسونگ و ... دم از ولایت نداری می زنند؟!؟!
چرا زمانیکه ولایت جبران کمبود جمعیت را داشتن لااقل پنج فرزند می داند، این داعیه داران ولایت در تک فرزندی و دو فرزندی گیر کرده اند؟!؟!
چرا زمانیکه ولایت احیای سبک زندگی اسلامی را از مهمترین گام تمدن اسلامی عنوان کردند، داعیه داران ولایت با میز و صندلی و مبل و تجملات و ... دم از ولایتمداری نمیزنند؟!؟!
چرا زمانیکه ولایت امر به معروف و نهی از منکر را واجب فراموش شده عنوان دادند و فرمودند همه باید این واجب را احیاء کنند، داعیه داران ولایتمداری نگران ولایتمداری نشدند؟!؟!
صدها دستور صریح ولایت بر زمین مانده و عجیب اینجاست که امروز واکسن زدن، نماد ولایتمداری شده!!!!!
عمروعاص ها چه حرفه ای جای ولایت نداری را با ولایتمداری حقیقی عوض کرده اند....
حاج قاسم:
رهبری تنها و مظلوم است...
@montazeran60
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰پاسخی از یک نقد در باب واکسن🔰
🔹اخیرا فیلمی از یکی از مدرسین حوزه منتشر شده که بنوعی اشکال و نقد بر دیدگاه مورد دفاع ما در باب واکسن محسوب میشود.
🔹آقای سیفی مازندرانی در این فیلم اظهار داشتهاند که: برخی مدعی هستند که چون در موضوع واکسن نظرات متخصصین مختلف است لذا نباید واکسن بزنیم و ایشان در جواب میگوید: غالبا در علوم مختلف، بین متخصصین در مسائل گوناگون اختلاف نظر وجود دارد و رویه عقلاء عالم بر این است که هرگاه بین متخصصین اختلاف شد به رأی مشهور رجوع میکنند و همان را نافذ میدانند و حکم عقل هم همین است چون رای مشهور اقربیت الی الواقع دارد. و لذا در مانحن فیه که رأی مشهور اطباء قدیم وجدید بر واکسن زدن است، ما هم باید طبق نظر مشهور اطباء عمل کنیم.
💠اقول:
🔹این اظهارات خصوصا از آقای سیفی مازندرانی که مدتها در دروس اساتید حوزه شرکت کرده و خود نیز کرسی درس و بحثی دارد، تعجبآور است!
✅اولاً- برای فهم نادرستی این سخن، کافی است به رسالههای توضیح المسائل مراجع معظم تقلید رجوع کنید و همان اول کتاب، شرایط مرجع تقلید را ببینید!
🔹آیا تا بحال دیده یا شنیدهاید که مرجع تقلیدی بگوید: هرجا بین فقهاء ومراجع تقلید اختلاف نظر بود، باید بر طبق رای مشهور عمل کنید؟؟؟
🔹تا آنجا که ما اطلاع داریم در میان فقهاء معاصر، یا هیچ فقیهی به این دیدگاه فتوا نداده و مکلفین را به تبعیت از فتوای مشهور الزامنکرده، و یا اگر احیانا کسی چنین نظری داده باشد قطعا نظری شاذ ونادر است.
🔹فلذا این نظریه آقای سیفی مازندرانی، خودش بر خلاف اجماع یا بر خلاف رای مشهور فقهاست، و اصطلاحا از آن نظریاتی است که یلزم من وجوده عدمه و من اثباته نفیه! یعنی لازمه پذیرفتنش نپذیرفتن آن است. چون خود این نظریه مخالف نظریه مشهور فقهاست!
✅ثانیاً- از کجا میگویید همه عقلای عالم، در موارد اختلاف نظر متخصصین ، به نظر مشهور آنان رجوع میکنند؟ منظور شما از عقلای عالم دقیقا کیست؟ تا جایی که ما اطلاع داریم اتفاقا سیره عقلاء بر این است که در موارد اختلاف نظر بین متخصصین، به حاذقترین وماهرترین ومتخصص ترین آنها (یعنی همان اعلم) رجوع میکنند. حتی اگر نظر اکثر متخصصین آن فن مخالف نظر اعلم باشد.
🔹بعنوان مثال: اگر در یک عمل جراحی سخت و دشوار مثل پیوند قرنیه چشم، بین ۲۰ نفر از متخصصین چشمپزشکی اختلاف شود، و ۱۵ نفر از آنها شما را به این عمل جراحی توصیه کنند اما ۵ نفر شما را از این عمل نهی کنند و آن را خطرناک و ناموفق ارزیابی کنند، و فرض بر این باشد که این ۵ نفر هر کدام ۴۰ سال سابقه جراحی و تدریس و پژوهش در حد استاد تمام داشته باشند اما آن ۱۵ نفر شاگردان این ۵ نفر بوده و تازه کار باشند، آیا عقلای عالم سخن آن ۱۵ نفر را مقدّم میکنند یا سخن این ۵ نفر را؟؟؟
✅ثالثاً- عجیبتر اینکه آقای سیفی، لزوم تبعیت از نظر مشهور را حکم قطعی عقل قلمداد میکند!
🔹جناب آقای سیفی! از کدام عقل صحبت میکنید؟ واقعا این حرفها اجتهاد است؟؟؟ عقل پیرزنهای بادیه نشین هم چنین حکمی نمیکند! مشهور بما هو مشهور نه قطع آور است نه اطمینان آور.. پس چرا عقل حکم به وجوب تبعیت آن کند؟
✅رابعاً- عجیبتر این است که گفتهاند نظر مشهور اقربیت الی الواقع دارد.. بله، این را ما هم قبول داریم که اگر تعداد متخصصین قائل به یکنظریه، افزایش پیدا کند از باب تراکم ظنون، احتمال مصیب بودن آن نظریه بیشتر میشود و احتمال خطا کاهش پیدا میکند اما اولا- این فقط در جایی است که در طرف مقابل، رأی اعلم وجود نداشته باشد و الا ازدیاد عددی وشهرت، اثری نخواهد داشت. و ثانیا- نهایت چیزی که با افزایش عدد متخصصین رخ میدهد افزایش احتمال اصابه آنها است و هیچدلیلی بر حجیت و اعتبار این احتمال وجود ندارد مگر اینکه به سرحد اطمینان یا قطع برسد که در مانحن فیه قطعا چنین نیست.
✅خامساً- بر فرض از همه اشکالات قبل چشم پوشی کنیم و قبول کنیم که در موارد اختلاف نظر بین متخصصین باید به نظر مشهور رجوع کرد، این تنها درجایی صحیح است که قرائن و شواهد خاص که موجب بی اعتباری نظر مشهور شود موجود نباشد.
🔹اما در مانحن فیه، متاسفانه چنین نیست. شبکه بهداشت جهانی تحت نفوذ و سیطره مافیاهای فاسد و تبهکار جهانی است که منافع مادی خود را بر جان انسانها مقدممیکنند. شبکه بهداشتی کشور نیز از نفوذ عوامل دشمن بی بهره نیست و لذا رجوع به مشهور متخصصین پزشکی در مساله کرونا از این جهت نیز جای تامل وتردید دارد.
🔹بنابراین اظهارات جناب آقای سیفی مازندرانی درباب واکسن، از جهات متعدد مخدوش و نادرست است.
✅موسسه تحقیقات طب وعلوم اسلامی الــشــفــاء
@montazeran60
10.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پست ویژه شگفت آور
📚 کتابی که ۴۰ سال پیش کرونا را پیشبینی کرد!
✡☠ از ۴۰ سال پیش برای این روزهای مردم جهان برنامه ریزی کردند...
⁉️ آیا هنوز تئوری توطئه را توهم میدانید؟
🌕الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌕
@montazeran60
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
*۞اَللّهُمَّ۞*
*۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞*
*۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞*
*۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞*
*۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞*
*۞وَلِیّاًوَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراًوَدَلیلاً۞*
*۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞*
*۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞*
*۞طَویلا۞*
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
♦️♦️حضرت زهرا (سلام الله علیها): اگر شعر مصیبت گفتی، اوّل از حسنم شروع کن؛ او خیلی مظلوم است♦️♦️
میرزا محمّد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفّی به سال۱۲۶۲هجري قمري در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقایم، ریحان، تعلیق و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله اینکه۶۷قرآن به خط زیبای خود نوشته است.
بر اثر نوشتنِ زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند.
پزشك می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی.
پس از معالجه و بهبودیِ چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا این که به کلّی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) می شود.
شبی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در خواب می بیند.
حضرت به او می فرمایند: چرا در مصائب حسین (وحسن) مرثیه نمی گویی تا خدایِ متعال چشمانت را شفا دهد. در همان حال حضرت فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها) حاضر گردیده و می فرمایند: وصال، اگر شعر مصیبت گفتی اوّل از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است. صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن؛
از تاب رفت و تَشت طلب کرد و ناله کرد * آن تَشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
نیمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد؛
خونی که خورد در همه عمر، از گلو بریخت * دل را تهی ز خون دلِ چند ساله کرد
نبود عجب که خون جگر، گر شدش به جام * عمریش روزگار همین در پیاله کرد
نتوان نوشت قصۀ درد و مصیبتش * ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد
زینب درید معجر و آه از جگر کشید * کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
هر خواهری که بود روان کرد سیل خون * هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد
یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت *** آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت
( منبع: کتاب گلشن وصال )
❤️🔷🔷🔷 پاداش خرج کردن برای امام حسین (علیه السلام) در عالم برزخ 🔷🔷🔷❤️
شیخ عبدالحسین تهرانی: وقتی میرزا نبی خان، که یکی از نزدیکان محمد شاه قاجار بود وفات کرد، شبی در خواب دیدم که گویا در باغ ها و عمارت های بهشتی گردش می کنم و کسی نیز همراه من است که منازل و قصرها را می شناسد. پس به جایی رسیدیم.
آن شخص گفت: اینجا منزل نبی خان است و اگر می خواهی خودش را ببینی آنجا نشسته است.
سپس به جایی اشاره کرد. وقتی به آن محل نگاه کردم، دیدم میرزا نبی خان در تالاری نشسته است.وقتی او مرا دید اشاره کرد که بیا بالا.
نزد او رفتم، برخاست و سلام کرد و مرا در صدر مجلس نشانید و خودش به همان عادتی که در دنیا داشت نشست.
نبی خان نگاهی کرد و گفت: ای شیخ، گویا از مقام من تعجب می کنی؟ زیرا اعمال من در دنیا خوب نبود و نتیجه ای جز عذاب دردناک نداشتم. البته این طور هم بود، اما من در طالقان معدن نمکی داشتم و هر سال درآمد آن را به نجف اشرف می فرستادم تا صرف برگزاریِ مراسم عزاداریِ حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) شود. خداوند این مکان و باغ را در عوض آن به من عطا کردند.
شیخ عبدالحسین تهرانی می گوید: من از خواب بیدار شدم، در حالتی که متعجب بودم. فردای آن روز این رویا را در مجلسی بازگو کردم. یکی از فرزندان ملا مطیع طالقانی گفت: این رویای صادقه است. نبی خان در طالقان معدن نمکی داشت و هر سال درآمد آن را که نزدیک به صد تومان(دورۀ قاجاريه)بود به نجف می فرستاد و پدر من نیز مسئول خرج آن پول در راه عزاداریِ امام حسین( علیه السلام) بود. ( منبع: کتاب طوبای کربلا، ص۱۰۲ )
💧💧💧او بر ما حقی دارد💧💧💧
آیت الله العظمی بهجت: در نزدیکىِ نجف اشرف، در محلّ تلاقىِ دو رودخانۀ فرات و دجله آبادیى است به نام مصیّب. مردى شیعه براى زیارت مولاى متقیان امیرالمؤمنین(علیه السّلام) از آنجا عبور مى کرد و مردى از اهل سنّت که در سر راه مرد شیعه خانه داشت، همواره هنگام رفت و آمد او چون مى دانست وى به زیارت حضرت على (علیه السّلام) مى رود او را مسخره مى کرد. حتى یک بار به ساحت مقدس آقا جسارت کرد، و مرد شیعه خیلى نارحت شد. وقتی خدمت آقا مشرّف شد خیلى بى تابى کرد و ناله زد که؛ تو مى دانى این مخالف چه مى کند؟! آن شب آقا را در خواب دید و شکایت کرد.
آقا فرمودند: او بر ما حقّى دارد که هر چه بکند در دنیا نمى توانیم او را کیفر دهیم.
من گفتم: آرى، لابد به خاطر آن جسارت هایى که او مى کند!؟
حضرت فرمودند: او روزى در محلّ تلاقىِ آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه مى کرد. ناگهان جریان کربلا و منع آب از حضرت سیّدالشهداء (علیه السّلام) به خاطرش افتاد و پیش خود گفت: عمر بن سعد کار خوبى نکرد که اینها را تشنه کُشت، خوب بود به آنها آب مى داد، بعد همه را مى کُشت. آن مرد ناراحت شد و یک قطرۀ اشک از چشم او ریخت. از این جهت بر ما حقّى پیدا کرد که نمى توانیم او را جزا بدهیم.
آن مرد شیعه مى گفت: از خواب بیدار شدم، وقتي به محلّ برگشتم بر سر راهم آن سنّى با من برخورد کرد و با تمسخر گفت: آقایت را دیدى و از طرف ما پیام رساندى؟!
مرد شیعه گفت: آرى، پیامت را رساندم و پیامى دارم. مرد سنی خندید و گفت: پیام را بگو، منتظرم.مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف کرد. وقتى رسید به فرمایش امام علی (علیه السّلام) که وى به آب نگاهى کرد و به یاد کربلا افتاد و...، مرد سنّى تا شنید سر به زیر افکند و کمى به فکر فرو رفت و گفت: خدایا، در آن زمان هیچ کسی در آنجا نبود و من این را به کسى نگفته بودم، آقا از کجا فهمیدند؟!
آن مرد سنی بلافاصله گفت: أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلا اللّهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَلِىُّ اللّهِ وَ وَصِىُّ رَسُولِ اللّهِ و شیعه شد.» ( منبع: کتاب بهجت عارفان در حدیث دیگران )
عالم همه قطره اند و دریاست حسین(ع)***خوبان همه بنده اند و مولاست حسین(ع)
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش***از بس که کرم دارد و آقاست حسین(ع)