eitaa logo
🌼 منتظران ³¹³ 🌼
182 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
18.1هزار ویدیو
304 فایل
⸤ بسم‌رب‌الشھداء🌿'! ⸣ • . "هل‌من‌ناصرینصرنـے❔" 🌱|مۍشنوے‌رفیـق؟! امام‌زمـ؏ـانمون‌یـٰارمۍطلبـد♥️!(: ــــــ ـ🌼. ا شروط: @Shartha60 !
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆ترجمه: چرا آنان که به شما واکسن می‌زنند تا از کرونای خیالی نجات یابید و زنده بمانید؛ حاضر نیستند به شما غذا بدهند تا از گرسنگی نمیرید؟ خارجیا بیدار شدند، بعضی هنوز خواب خوابند!!! نکته: امروز تحمیقگران ملاک ولایتمداری را واکسن زدن و نزدن قرار دادند!!! اما پاسخ نمی دهند چرا زمانیکه حضرت آقا فرمودند در پیامرسان های داخلی فعالیت کنید، چرا وات ساپ، اینستاگرام و ... مرکز فعالیت داعیه داران ولایت شده؟!؟! چرا زمانیکه ولایت خرید کالای ایرانی را فریضه اعلام کرد، داعیه داران ولایت با گوشی های خارجی اپل، سامسونگ و ... دم از ولایت نداری می زنند؟!؟! چرا زمانیکه ولایت جبران کمبود جمعیت را داشتن لااقل پنج فرزند می داند، این داعیه داران ولایت در تک فرزندی و‌ دو فرزندی گیر کرده اند؟!؟! چرا زمانیکه ولایت احیای سبک زندگی اسلامی را از مهمترین گام تمدن اسلامی عنوان کردند، داعیه داران ولایت با میز و صندلی و مبل و تجملات و ... دم از ولایتمداری نمیزنند؟!؟! چرا زمانیکه ولایت امر به معروف و‌ نهی از منکر را واجب فراموش شده عنوان دادند و فرمودند همه باید این واجب را احیاء کنند، داعیه داران ولایتمداری نگران ولایتمداری نشدند؟!؟! صدها دستور صریح ولایت بر زمین مانده و عجیب اینجاست که امروز واکسن زدن، نماد ولایتمداری شده!!!!! عمروعاص ها چه حرفه ای جای ولایت نداری را با ولایتمداری حقیقی عوض کرده اند.... حاج قاسم: رهبری تنها و مظلوم است... @montazeran60
بسم الله الرحمن الرحیم 🔰پاسخی از یک نقد در باب واکسن🔰 🔹اخیرا فیلمی از یکی از مدرسین حوزه منتشر شده که بنوعی اشکال و نقد بر دیدگاه مورد دفاع ما در باب واکسن محسوب میشود. 🔹آقای سیفی مازندرانی در این فیلم اظهار داشته‌اند که: برخی مدعی هستند که چون در موضوع واکسن نظرات متخصصین مختلف است لذا نباید واکسن بزنیم و ایشان در جواب میگوید: غالبا در علوم مختلف، بین متخصصین در مسائل گوناگون اختلاف نظر وجود دارد و رویه عقلاء عالم بر این است که هرگاه بین متخصصین اختلاف شد به رأی مشهور رجوع میکنند و همان را نافذ میدانند و حکم عقل هم همین است چون رای مشهور اقربیت الی الواقع دارد. و لذا در مانحن فیه که رأی مشهور اطباء قدیم و‌جدید بر واکسن زدن است، ما هم باید طبق نظر مشهور اطباء عمل کنیم. 💠اقول: 🔹این اظهارات خصوصا از آقای سیفی مازندرانی که مدتها در دروس اساتید حوزه شرکت کرده و خود نیز کرسی درس و بحثی دارد، تعجب‌آور است! ✅اولاً- برای فهم نادرستی این سخن، کافی است به رساله‌های توضیح المسائل مراجع معظم تقلید رجوع کنید و همان اول کتاب، شرایط مرجع تقلید را ببینید! 🔹آیا تا بحال دیده یا شنیده‌اید که مرجع تقلیدی بگوید: هرجا بین فقهاء و‌مراجع تقلید اختلاف نظر بود، باید بر طبق رای مشهور عمل کنید؟؟؟ 🔹تا آنجا که ما اطلاع داریم در میان فقهاء معاصر، یا هیچ فقیهی به این دیدگاه فتوا نداده و مکلفین را به تبعیت از فتوای مشهور الزام‌نکرده، و یا اگر احیانا کسی چنین نظری داده باشد قطعا نظری شاذ و‌نادر است. 🔹فلذا این نظریه آقای سیفی مازندرانی، خودش بر خلاف اجماع یا بر خلاف رای مشهور فقهاست، و اصطلاحا از آن نظریاتی است که یلزم من وجوده عدمه و من اثباته نفیه! یعنی لازمه پذیرفتنش نپذیرفتن آن است. چون خود این نظریه مخالف نظریه مشهور فقهاست! ✅ثانیاً- از کجا میگویید همه عقلای عالم، در موارد اختلاف نظر متخصصین ، به نظر مشهور آنان رجوع میکنند؟ منظور شما از عقلای عالم دقیقا کیست؟ تا جایی که ما اطلاع داریم اتفاقا سیره عقلاء بر این است که در موارد اختلاف نظر بین متخصصین، به حاذق‌ترین و‌ماهرترین و‌متخصص ترین آنها (یعنی همان اعلم) رجوع میکنند. حتی اگر نظر اکثر متخصصین آن فن مخالف نظر اعلم باشد. 🔹بعنوان مثال: اگر در یک عمل جراحی سخت و دشوار مثل پیوند قرنیه چشم، بین ۲۰ نفر از متخصصین چشم‌پزشکی اختلاف شود، و ۱۵ نفر از آنها شما را به این عمل جراحی توصیه کنند اما ۵ نفر شما را از این عمل نهی کنند و آن را خطرناک و ناموفق ارزیابی کنند، و فرض بر این باشد که این ۵ نفر هر کدام ۴۰ سال سابقه جراحی و تدریس و پژوهش در حد استاد تمام داشته باشند اما آن ۱۵ نفر شاگردان این ۵ نفر بوده و تازه کار باشند، آیا عقلای عالم سخن آن ۱۵ نفر را مقدّم میکنند یا سخن این ۵ نفر را؟؟؟ ✅ثالثاً- عجیبتر اینکه آقای سیفی، لزوم تبعیت از نظر مشهور را حکم قطعی عقل قلمداد میکند! 🔹جناب آقای سیفی! از کدام عقل صحبت میکنید؟ واقعا این حرفها اجتهاد است؟؟؟ عقل پیرزن‌های بادیه نشین هم چنین حکمی نمیکند! مشهور بما هو مشهور نه قطع آور است نه اطمینان آور.. پس چرا عقل حکم به وجوب تبعیت آن کند؟ ✅رابعاً- عجیبتر این است که گفته‌اند نظر مشهور اقربیت الی الواقع دارد.. بله، این را ما هم قبول داریم که اگر تعداد متخصصین قائل به یک‌نظریه، افزایش پیدا کند از باب تراکم ظنون، احتمال مصیب بودن آن نظریه بیشتر میشود و احتمال خطا کاهش پیدا میکند اما اولا- این فقط در جایی است که در طرف مقابل، رأی اعلم وجود نداشته باشد و الا ازدیاد عددی وشهرت، اثری نخواهد داشت. و ثانیا- نهایت چیزی که با افزایش عدد متخصصین رخ میدهد افزایش احتمال اصابه آنها است و هیچ‌دلیلی بر حجیت و اعتبار این احتمال وجود ندارد مگر اینکه به سرحد اطمینان یا قطع برسد که در مانحن فیه قطعا چنین نیست. ✅خامساً- بر فرض از همه اشکالات قبل چشم پوشی کنیم و قبول کنیم که در موارد اختلاف نظر بین متخصصین باید به نظر مشهور رجوع کرد، این تنها درجایی صحیح است که قرائن و شواهد خاص که موجب بی اعتباری نظر مشهور شود موجود نباشد. 🔹اما در مانحن فیه، متاسفانه چنین نیست. شبکه بهداشت جهانی تحت نفوذ و سیطره مافیاهای فاسد و تبهکار جهانی است که منافع مادی خود را بر جان انسانها مقدم‌میکنند. شبکه بهداشتی کشور نیز از نفوذ عوامل دشمن بی بهره نیست و لذا رجوع به مشهور متخصصین پزشکی در مساله کرونا از این جهت نیز جای تامل و‌تردید دارد. 🔹بنابراین اظهارات جناب آقای سیفی مازندرانی درباب واکسن، از جهات متعدد مخدوش و نادرست است. ✅موسسه تحقیقات طب وعلوم اسلامی الــشــفــاء @montazeran60
10.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پست ویژه شگفت آور 📚 کتابی که ۴۰ سال پیش کرونا را پیشبینی کرد! ✡☠ از ۴۰ سال پیش برای این روزهای مردم جهان برنامه ریزی کردند... ⁉️ آیا هنوز تئوری توطئه را توهم میدانید؟ 🌕الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌕 @montazeran60
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم *۞اَللّهُمَّ۞* *۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞* *۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞* *۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞* *۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞* *۞وَلِیّاًوَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراًوَدَلیلاً۞* *۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞* *۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞* *۞طَویلا۞* 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
♦️♦️حضرت زهرا (سلام الله علیها): اگر شعر مصیبت گفتی، اوّل از حسنم شروع کن؛ او خیلی مظلوم است♦️♦️ میرزا محمّد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفّی به سال۱۲۶۲هجري قمري در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقایم، ریحان، تعلیق و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله اینکه۶۷قرآن به خط زیبای خود نوشته است. بر اثر نوشتنِ زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند. پزشك می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی. پس از معالجه و بهبودیِ چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا این که به کلّی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به حضرت محمّد (صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله ‌و ‌سلم) می شود. شبی پیغمبر اکرم (صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله ‌و ‌سلم) را در خواب می بیند. حضرت به او می فرمایند: چرا در مصائب حسین (وحسن) مرثیه نمی گویی تا خدایِ متعال چشمانت را شفا دهد. در همان حال حضرت فاطمۀ زهرا (سلام ‌الله ‌علیها) حاضر گردیده و می فرمایند: وصال، اگر شعر مصیبت گفتی اوّل از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است. صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن؛ از تاب رفت و تَشت طلب کرد و ناله کرد * آن تَشت را ز خون جگر باغ لاله کرد نیمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد؛ خونی که خورد در همه عمر، از گلو بریخت * دل را تهی ز خون دلِ چند ساله کرد نبود عجب که خون جگر، گر شدش به جام * عمریش روزگار همین در پیاله کرد نتوان نوشت قصۀ درد و مصیبتش * ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد زینب درید معجر و آه از جگر کشید * کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد هر خواهری که بود روان کرد سیل خون * هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت *** آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت ( منبع: کتاب گلشن وصال )
❤️🔷🔷🔷 پاداش خرج کردن برای امام حسین (علیه السلام) در عالم برزخ 🔷🔷🔷❤️ شیخ عبدالحسین تهرانی: وقتی میرزا نبی خان، که یکی از نزدیکان محمد شاه قاجار بود وفات کرد، شبی در خواب دیدم که گویا در باغ ها و عمارت های بهشتی گردش می کنم و کسی نیز همراه من است که منازل و قصرها را می شناسد. پس به جایی رسیدیم. آن شخص گفت: اینجا منزل نبی خان است و اگر می خواهی خودش را ببینی آنجا نشسته است. سپس به جایی اشاره کرد. وقتی به آن محل نگاه کردم، دیدم میرزا نبی خان در تالاری نشسته است.وقتی او مرا دید اشاره کرد که بیا بالا. نزد او رفتم، برخاست و سلام کرد و مرا در صدر مجلس نشانید و خودش به همان عادتی که در دنیا داشت نشست. نبی خان نگاهی کرد و گفت: ای شیخ، گویا از مقام من تعجب می کنی؟ زیرا اعمال من در دنیا خوب نبود و نتیجه ای جز عذاب دردناک نداشتم. البته این طور هم بود، اما من در طالقان معدن نمکی داشتم و هر سال درآمد آن را به نجف اشرف می فرستادم تا صرف برگزاریِ مراسم عزاداریِ حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) شود. خداوند این مکان و باغ را در عوض آن به من عطا کردند. شیخ عبدالحسین تهرانی می گوید: من از خواب بیدار شدم، در حالتی که متعجب بودم. فردای آن روز این رویا را در مجلسی بازگو کردم. یکی از فرزندان ملا مطیع طالقانی گفت: این رویای صادقه است. نبی خان در طالقان معدن نمکی داشت و هر سال درآمد آن را که نزدیک به صد تومان(دورۀ قاجاريه)بود به نجف می فرستاد و پدر من نیز مسئول خرج آن پول در راه عزاداریِ امام حسین( علیه السلام) بود. ( منبع: کتاب طوبای کربلا، ص۱۰۲ )
💧💧💧او بر ما حقی دارد💧💧💧 آیت الله العظمی بهجت: در نزدیکىِ نجف اشرف، در محلّ تلاقىِ دو رودخانۀ فرات و دجله آبادیى است به نام مصیّب. مردى شیعه براى زیارت مولاى متقیان امیرالمؤمنین(علیه السّلام) از آنجا عبور مى کرد و مردى از اهل سنّت که در سر راه مرد شیعه خانه داشت، همواره هنگام رفت و آمد او چون مى دانست وى به زیارت حضرت على (علیه السّلام) مى رود او را مسخره مى کرد. حتى یک بار به ساحت مقدس آقا جسارت کرد، و مرد شیعه خیلى نارحت شد. وقتی خدمت آقا مشرّف شد خیلى بى تابى کرد و ناله زد که؛ تو مى دانى این مخالف چه مى کند؟! آن شب آقا را در خواب دید و شکایت کرد. آقا فرمودند: او بر ما حقّى دارد که هر چه بکند در دنیا نمى توانیم او را کیفر دهیم. من گفتم: آرى، لابد به خاطر آن جسارت هایى که او مى کند!؟ حضرت فرمودند: او روزى در محلّ تلاقىِ آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه مى کرد. ناگهان جریان کربلا و منع آب از حضرت سیّدالشهداء (علیه السّلام) به خاطرش افتاد و پیش خود گفت: عمر بن سعد کار خوبى نکرد که اینها را تشنه کُشت، خوب بود به آنها آب مى داد، بعد همه را مى کُشت. آن مرد ناراحت شد و یک قطرۀ اشک از چشم او ریخت. از این جهت بر ما حقّى پیدا کرد که نمى توانیم او را جزا بدهیم. آن مرد شیعه مى گفت: از خواب بیدار شدم، وقتي به محلّ برگشتم بر سر راهم آن سنّى با من برخورد کرد و با تمسخر گفت: آقایت را دیدى و از طرف ما پیام رساندى؟! مرد شیعه گفت: آرى، پیامت را رساندم و پیامى دارم. مرد سنی خندید و گفت: پیام را بگو، منتظرم.مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف کرد. وقتى رسید به فرمایش امام علی (علیه السّلام) که وى به آب نگاهى کرد و به یاد کربلا افتاد و...، مرد سنّى تا شنید سر به زیر افکند و کمى به فکر فرو رفت و گفت: خدایا، در آن زمان هیچ کسی در آنجا نبود و من این را به کسى نگفته بودم، آقا از کجا فهمیدند؟! آن مرد سنی بلافاصله گفت: أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلا اللّهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَلِىُّ اللّهِ وَ وَصِىُّ رَسُولِ اللّهِ و شیعه شد.» ( منبع: کتاب بهجت عارفان در حدیث دیگران ) عالم همه قطره اند و دریاست حسین(ع)***خوبان همه بنده اند و مولاست حسین(ع) ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش***از بس که کرم دارد و آقاست حسین(ع)
🌟🌟 لبخند امام حسين(عليه السلام)🌟🌟 حسین بن شیخ مشکور: در عالم رؤيا ديدم در حرم مطهر حضرت ابا عبدالله الحسین (عليه السلام) مشرف هستم و آن حضرت نيز در آنجا تشريف دارند. در اين اثناء يک نفر جوان عربِ دهاتي وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام کرد و حضرت نيز با لبخند جوابش دادند. فرداي آن شب که شب جمعه بود، به حرم مطهر امام حسين (عليه السلام) مشرف شدم و در گوشة حرم توقف کردم. ناگهان آن جوان عرب را که در خواب ديده بودم، وارد حرم شد و چون مقابل ضريح مقدس رسيد، با لبخند به آن حضرت سلام کرد، ولي حضرت سيدالشهداء(عليه السلام) را نديدم و مراقب آن جوان عرب بودم تا از حرم خارج شد.به دنبال او رفتم و سبب لبخندش را در هنگام سلام دادن به امام حسین (عليه السلام) پرسيدم و تفصيل خواب خود را نيز برايش نقل کردم و سپس گفتم: چه کرده اي که امام حسین (عليه السلام) با لبخند به تو جواب مي دهند!؟ جوان گفت: من پدر و مادر پيري دارم و در چند فرسخيِ کربلا زندگي مي کنيم. شبهاي جمعه که براي زيارت مي آمدم، يک هفته پدرم را سوار بر الاغ مي کردم و مي آوردم و يک هفته هم مادرم را مي آوردم. تا اينکه شب جمعه اي نوبت پدرم بود. وقتي او را بر الاغ سوار کردم، مادرم گريه کرد و گفت: مرا هم بايد ببري، شايد تا هفتة ديگر زنده نباشم. به مادرم گفتم: امشب باران مي بارد و هوا سرد است و بردن دو نفر مشکل است، اما مادرم قبول نکرد.ناچار پدرم را سوار کردم و مادرم را بر دوش کشيدم و با زحمت بسيار آنها را به حرم امام حسين (عليه السلام) رسانيدم. وقتی در آن حالت همراه با پدر و مادرم وارد حرم شدم، حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) را ديدم و سلام کردم. آن بزرگوار نيز به من لبخند زدند و جوابم را دادند و از آن وقت تا به حال، هر شب جمعه که به کربلا مشرف مي شوم حضرت امام حسين (عليه السلام) را مي بينم و ايشان با تبسم جوابم را مي دهند. ( منبع: کرامات الحسینیه، جلد اول، ص۹۷ )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ 💡نامه مهم امام زمان (عج) خطاب به شیعیان سخنران:استادرفیعی🎤
😢گریه بر امام حسین (علیه السلام) گناهان را پاک می کند😢 سيّد بحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه راجع به اين مسائل كه گرية بر امام حسين (علیه السلام) گناهان را مي‌آمرزد فكر مي‌كرد. همان وقت متوجه شد كه شخص عربي سوار بر اسب به او رسيد و سلام كرد، بعد پرسيد: جناب سيد دربارة چه چيزي به فكر فرو رفته‌اي و در چه انديشه‌اي هستي؟ اگر مسئلة علمي است بفرماييد شايد من هم اهل باشم؟ سيّد بحرالعلوم عرض كرد: در اين باره فكر مي‌كنم چطور مي‌شود خداي تعالي اين همه ثواب را به زائرين و گريه كنندگان حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) مي‌دهد. مثلاً در هر قدمي كه در راه زيارت بر مي‌دارند ثواب يك حجّ و يك عمره در نامة عملشان مي‌نويسند و براي يك قطرۀ اشك تمام گناهان صغيره و كبيره ‌شان آمرزيده مي‌شود؟! آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن، من براي شما مثالي مي‌‌‌‌آورم تا مشكل حلّ شود. سلطاني به همراه درباريان خود به شكار مي‌رفت. در شكارگاه از لشكريان دور شد و به سختي و مشقت فوق ‌العاده‌اي افتاد و بسيار گرسنه شد. خيمه ای را ديد، وارد آن خيمه شد. در آن سياه چادر، پيرزني را با پسرش ديد. آنها در گوشة خيمه بز شيردهي داشتند و از راه مصرف شير اين بز زندگيِ خود را مي‌گذراندند. وقتي سلطان وارد شد او را نشناختند، ولي به خاطر پذيرايي از مهمان، آن بز را سر بريدند و كباب كردند، زيرا چيز ديگري براي پذيرايي نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد از ايشان جدا شد و هر طوري بود خودش را به درباريان رساند و جريان را براي اطرافيان نقل كرد. در نهايت از درباريان سؤال كرد، اگر من بخواهم پاداش مهمان نوازيِ پيرزن و فرزندش را داده باشم چه عملي بايد انجام بدهم؟ يكي از حضار گفت:به او صد گوسفند بدهيد. ديگري كه از وزراء بود گفت: صد گوسفند و صد اشرفي بدهيد. يكي ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.سلطان گفت: هر چه بدهم كم است. تنها اگر تاج و تخت و سلطنتم را بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام، چون آنها هر چه را داشتند به من دادند، من هم بايد هر چه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و يك پيكر داشت همه را در راه خدا داد. پس اگر خداوند به زائرين و گريه كنندگان آن حضرت اين همه ثواب بدهد، نبايد تعجب كرد. چون خدا كه خدايی اش را نمي تواند به سيدالشهداء (علیه السلام) بدهد، پس هر كاري كه مي‌تواند آن را انجام مي‌دهد. يعني با صرف نظر از مقامات عالي خودِ امام حسين (علیه السلام) به زوّار و گريه كنندگان آن حضرت هم درجاتي عنايت مي‌كند، در عين حال اينها را جزاي كامل براي فداكاري آن حضرت نمي داند. وقتي شخص عرب اين مطالب را فرمود از نظر سيّد بحرالعلوم غايب شد.» { ( منبع:کتاب برکات حضرت ولیعصر(عج) }
⁉️از پرسیدند راه رسیدن به آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه چیست؟ ایشان گفتند: امام زمان علیه السلام فرموده است: «شما خوب باشید ما خودمان شما را پیدا می‌کنیم.» 📗از کتاب «در محضر علامه طباطبایی (ره)» 🤲🌷 🌺 @montazeran60
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️یاد امام زمان عج یاد خداست انتشار کلیپ=کمک به شناخت بیشتر امام زمان عج 🤲🌷 🌺 @montazeran60