Live_1608392064-1608464961273.m4a
زمان:
حجم:
8.28M
صوت کامل روضه خوانی و سینه زنی کربلایی مهدی کامرانی
#حاج_قاسم
آن روز که کفر و دین مقابل بودند
تکفیر زنام او به خود میلرزید
@montazeran_1391
@shahid_alamdar11
http://eitaa.com/masjediha110
#فاطمیه
السلام علیک ایتها الصديقهة الشهيدة
مراسم هفتگی هیئت منتظران موعود
امشب به صورت غیر حضوری.
ساعت: ۱۹۰۰
سخنران:
حجتالاسلام والمسلمین صالحی
مداح:
کربلایی حاتمی
آدرس:
صفحه مجازی هیئت در روبیکا به نشانی:
https://rubika.ir/montazeran1391
#هیئت_منتظران_موعود
@montazeran_1391
#پایگاه_شهید_علمدار
@shahid_alamdar11
#مسجد_امام_محمد_باقر
http://eitaa.com/masjediha110
در بيمارستان ها وقت شام و ناهار،
غذاها خيلی متفاوت است!
به يک نفر سوپ، چلوكباب و دسر ميدهند
و به يك كسی فقط سوپ ميدهند
و به يك نفر حتی سوپ هم نميدهند و
ميگويند كه فقط آب بخور
به يك كسی ميگويند كه حتی آب هم نخور
جالب است كه هيچكدام از
اين بيماران اعتراض ندارند!
زيرا آنها پذيرفته اند كه
كسی كه اين تشخيص ها را داده است
طبيب است و آن كسی كه طبيب است
حكيم است
پس اگر خدا به يك كسی كم داده يا زياد داده، شما گله و شكوه نكنيد كه چرا به او بيشتر داده ای و به من كمتر داده ای! اين كارها روی حساب و حكمت است
خدایا به داده و نداده ات شکر
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@montazeran_1391
✨﷽✨
🌼داستان کوتاه پند آموز
💭 «یه روز با رفقای محل رفته بودیم دماوند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری رو آب کن بیار … منم راه افتادم راه زیاد بود. کم کم صدای آب به گوش رسید. از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم.
💭تا چشمم به رودخانه افتاد، یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم! بدنم شروع کرد به لرزیدن؛ نمیدانستم چه کار کنم. همان جا پشت درخت مخفی شدم … می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم. پشت آن درخت و کنار رودخانه، چندین دختر جوان مشغول شنا بودند. همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن. خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه مےکند، که من نگاه کنم؛ هیچ کس هم متوجه نمی شود! اما خدایا من به خاطر تو، از این گناه می گذرم!
💭 از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم. خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود. یادم افتاد #حاج_آقا_حق شناس گفته بود هرکس برای خدا گریه کند، خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم! حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم و اشک میریختم و مناجات می کردم. خیلی با توجه گفتم یا الله یا الله … به محض تکرار این عبارات،
💭 صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد. به اطرافم نگاه کردم؛ صدا از همه سنگریزه های بیابان و درخت ها و کوه می آمد!!! همه می گفتند: «سبوح القدوس و رب الملائکه و الروح …» از آن موقع، کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد …»
💭 در سال ۱۳۹۱، دفترچه ای که ۲۷ سال پس از شهادت احمد آقا داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود، بدست آمد.در آخرین صفحه نوشته شده بود: در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی (عج) را زیارت کردم ...
❤️«اللهم عجل لولیک الفرج»❤️
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@montazeran_1391
✍رهبر معظم انقلاب:
جوانها اگر همانقدر که به تیمهای فوتبال قرمز و آبی یا رئال و...تعصّب دارند، نسبت به تولید داخلی تعصب داشته باشند، بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد.
@montazeran_1391
#یا_فاطمه_زهراء
فعالیت نیروهای جهادی مسجد امام محمد باقر علیهالسلام برای برپایی ایستگاه شابلون زنی، به مناسبت ایام #فاطمیه
@montazeran_1391
@shahid_alamdar11
http://eitaa.com/masjediha110