•[🌹🌱]•
پاسداری عشق است، عشقۍ کہ
با ولایت عَجین شده،
پاسدار یعنی حسین کھ از کربلا
پاسدارۍ میکند، پاسدار واقعی
کسۍ است که از خونِ شهدا در
حریم ولایتـ پاسدارۍ میکنـد :)♥️🍃
#شهیداحمدمشلب🖇
باران كہ شروع مىشد، اميرالمومنين
علیہ السلام زير باران مىايستادند تا
جايۍ کہ سر و ريش و نیز لباسشان
خيس مىشد.
كسۍ عرض كرد؛
اۍ اميرالمومنين بہ سر پناهى بِرويد.
پاسخ فرمودند:
اين آبۍ است كھ از نزديڪیهاى عرش
آمدھ .
همینقدر زیبـا:)🌱
- امامصادق؏ . اصولکافۍ - جلد 8
صفحھی 240 .
ارتش دریایی مشترک با ایران - @mrtahlilgar.mp3
13.49M
🔗 فوری/ امارات و سعودی به دنبال ارتش دریایی مشترک با ایران و قطع ارتباط با آمریکا
🎙 فوری / امارات و سعودی به دنبال ارتش دریایی مشترک با ایران برای حفاظت از خلیج فارس و تامین امنیت کشتی های عبوری به طور مشترک / این خبر در حالی منتشر شده که یک روز قبل تر خبر خروج امارات از ائتلاف دریایی آمریکا منتشر شده است.../ در این گزارش این مهم را مرور خواهیم کرد...🌷🌹
هدایت شده از 🌤 منتظران نور 🌤
ارتش دریایی مشترک با ایران - @mrtahlilgar.mp3
13.49M
🔗 فوری/ امارات و سعودی به دنبال ارتش دریایی مشترک با ایران و قطع ارتباط با آمریکا
🎙 فوری / امارات و سعودی به دنبال ارتش دریایی مشترک با ایران برای حفاظت از خلیج فارس و تامین امنیت کشتی های عبوری به طور مشترک / این خبر در حالی منتشر شده که یک روز قبل تر خبر خروج امارات از ائتلاف دریایی آمریکا منتشر شده است.../ در این گزارش این مهم را مرور خواهیم کرد...🌷🌹
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پزشکان دریافتند که در هنگام سجود دقیقا همان اتفاقی میافتد که بیماران را توصیه میکردند ورزش خاصی انجام دهند تا خون رسانی به دیسک و نخاع شود😳
🤲خدایا! ما برای ورزش و خونرسانی نماز نمیخوانیم...اما حکمتت را شکر...عجب دقیق و منظم...در فکر هستم که چه بسیار عباداتی که سالیان سال بشر به حکمتهای آن پی نبرده...
اما زنده باد کسانیکه به خدا اعتماد میکنند و آنچه گفته لبیک میگویند...
یاد این عبارتقرآنی افتادم(بقره۲۱۶)👇
...و خدا میداند و شما نمیدانید
╭─┅🍃🌸🍃┅─╮
╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت پانزدهم : حوزه حاج آقا مجتهدي
✔️راوی : ايرج گرائي
🔸سالهاي آخر، قبل از #انقلاب بود. #ابراهيم به جز رفتن به بازار مشغول فعاليت ديگري بود.
تقريباً کسي از آن خبر نداشت. خودش هم چيزي نميگفت. اما كاملاً رفتار واخلاقش عوض شده بود. ابراهيم خيلي معنويتر شده بود. صبحها يک پلاستيک مشكي دستش ميگرفت و به سمت بازار ميرفت. چند جلد #کتاب داخل آن بود.
🔸يكروز با موتور از سر خيابان رد ميشدم. ابراهيم را ديديم. پرسيدم: داش ابرام کجا ميري؟!
گفت: ميرم بازار. سوارش کردم، بين راه گفتم: چند وقته اين پلاستيک رو دستت ميبينم چيه!؟ گفت: هيچي کتابه!
بين راه، سر کوچه نائب السلطنه پياده شد. خداحافظي کرد و رفت. تعجب کردم، محل کار ابراهيم اينجا نبود. پس کجا رفت!؟
🔸با كنجكاوي به دنبالش آمدم. تا اينکه رفت داخل يك مسجد، من هم دنبالش رفتم. بعد در کنار تعدادي جوان نشست و کتابش را باز کرد.
فهميدم دروس حوزوي ميخوانه، از #مسجد آمدم بيرون.
🔸از پيرمردي که رد ميشد سؤال کردم: ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ جواب داد: حوزه حاج آقا مجتهدي با تعجب به اطراف نگاه کردم. فکر نميکردم ابراهيم #طلبه شده باشه. آنجا روي ديوار حديثي از #پيامبر نوشته شده بود: «آسمانها و زمين و فرشتگان، شب و روز براي سه دسته طلب آمرزش ميکنند: علماء ،کسانيکه به دنبال #علم هستند و انسانهاي با سخاوت .»
🔸شب وقتي از زورخانه بيرون ميرفتم گفتم: داش ابرام حوزه ميري و به ما چيزي نميگي؟
يکدفعه باتعجب برگشت و نگاهم کرد. فهميد دنبالش بودم. خيلي آهسته گفت: آدم حيفِ عمرش رو فقط صرف خوردن و خوابيدن بکنه. من طلبه رسمي نيستم. همينطوري براي استفاده ميرم، عصرها هم ميرم بازار ولي فعلاً به کسي حرفي نزن.
🔸تا زمان #پيروزي انقلاب روال کاري ابراهيم به اين صورت بود. پس از پيروزي انقلاب آنقدر مشغوليتهاي ابراهيم زياد شد که ديگر به کارهاي قبلي نميرسيد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید #ابراهیم_هادی🕊🌹
شادی روحش صلوات 🌹
@montazeran_nour🌤💔