7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک سلام و صبح بخیر🌼🌿
🌼با عطر گلهای زیبـا
🌿تقدیم به دوستای مهربونم
🌼یک ســلام از
🌿سر عـشق و دوستی به
🌼همه ی همراهان عزیزم
🌼امیدوارم
🌿در این روز زیبـا
🌼همگی حاجت روا باشید و
🌿زندگیتون
🌼سرشاراز آرامش و سلامتی باشه
°•🍃🌸🍃•°
°•🍃🌸🍃•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ چیزی را بی جواب نگذار ؛
جواب سلام را باسلام بده
جواب تشکر را با تواضع
جواب کینه را با گذشت
جواب بی مهری را با محبت
جواب دروغ را با راستی
جواب دشمنی را با دوستی
جواب خشم را به صبوری
جواب سرد را به گرمی
.
جواب نامردی را با مردانگی
جواب پشت کار را با تشویق
جواب بی ادب را با سکوت
جواب نگاه مهربان را با لبخند
جواب لبخند را با خنده
جواب دل مرده را با امید
جواب منتظر را با نوید
جواب گناه را با بخشش
هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار، مطمئن باش هر جوابی بدهی؛
یک روزی، یک جوری، یک جایی به تو باز گردد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻💫زندگی را از طبیعت بیاموزیم
💚💫چون بید متواضع
🌻💫چون سرو راست قامت
💚💫چون صنوبر صبور
🌻💫چون بلوط مقاوم
💚💫چون رود روان
💚💫چون خورشید با سخاوت
🌻💫و چون ابر با کرامت باشیم
💚💫💚💫💚💫💚💫💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌨🍃﷽🍃🌨
✨ هر لحظه دلخوش سلامی هستم که جوابش واجب است.
✨ سلام همدمِ تنهاییهای علوی
✨ سلام عطرِ خلوتِ مناجاتِ زهرایی
✨ سلام مهدی جان، دلبرِ قلبهای حسنی
شما همدمِ تنهاییهای علوی،
شما، دلنوازترین ذکرِ فاطمی،
شما، همدمِ دعای کمیل علی،
شما وقتی همدمم عاشقانتان باشید؛
تنهایی و غم هجران، بیگانه میشود؛
غم و غصههای دنیا، در قلب منتظرانتان، فراری میشود؛
شما وقتی باشید؛ من نیز هستم؛
شما وقتی در همه زندگیم باشید؛
این دل، فدای قلب مهربانت میشود؛
چشمهایم، همیشه منتظر دیدن چهره ماهت میشود.
ای صاحبِ دلربای آدینهها،
ای قرار دل بی قرار منتظران،
روزگار هجر، طی میشود آخر و هنگامه وصل خواهد رسید؛
شما میآیید؛ با نفخهٔ آدینهٔ صلواتِ احمدی
ان شاءالله
خیلی زود، زیبا و دلنشین
مولای من
برای قلبِ خاکستریام، غمگنانه میگریم؛
که هنوز، دور است از شما، فرسنگها...
العجل یا مولای یا صاحِبُالزَّمان
روحی لِتراب مَقدمِکَ الفداء(م.ص)
💚 وَ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ عَمَلاً وَ لَمْ يُقِمْ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْناً.🌷
💚 و هيچ عمل او را نپذيرد و در روز قيامت، در ميزان حساب، عملش را وزنى نباشد.🌷
#ألـلَّـھُـمَــ_عجِّـل_لِوَلیِـڪْ_ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمین یا رب العالمین
#خدایا_شکرت
💚🌱🙏🕊
5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸قدرت یک کلمه حرف
🌹✨استاد #عرشیانفر
هدایت شده از به کانال دفاع از خوبان بپیوندید ...
❤️🌹۰داستانی واقعی و تکان دهنده
دکتر آیشان، پزشک و جراح مشهور پاکستانی، روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت او بخاطر دستاوردهای پزشکیاش وبرگزار میشد؛
با عجله به فرودگاه رفت.
بعد از پرواز، ناگهان اعلان کردند؛
که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه،
که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده،
مجبوریم فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم ...
بعد از فرود هواپیما،
دکتر بلافاصله به دفتر فرودگاه رفت؛
و خودش را معرفی کرد؛
و گفت:
هر ساعت، برای من برابر با جان چند بیمار است؛
و شما میخواهید من 16 ساعت، در این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم؟
یکی از کارکنان گفت:
جناب دکتر، اگر خیلی عجله دارید؛
میتوانید یک ماشین دربست بگیرید؛
تا مقصد شما، سه ساعت بیشتر نمانده است...
دکتر آیشان، با کمی درنگ پذیرفت؛
و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد؛
که ناگهان در وسط راه، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد؛
بطوریکه ادامه راه مقدور نبود ...
ساعتی گذشت تا اینکه احساس کرد راه را گم کرده است ...
خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی براهش ادامه داد ...
که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد ...
کنار آن کلبه توقف کرد و در را زد؛
صدای پیرزنی را شنید:
بفرما داخل، هر که هستی در بازه ...
دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود؛ خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند.
پیرزن گفت:
کدام تلفن فرزندم؟
اینجا نه برقی هست و نه تلفنی .
ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تا خستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری ...
دکتر از پیرزن تشکر کرد؛
و مشغول خوردن شد؛
در حالیکه پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود .
که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود؛
که هر از گاهی بین نمازهایش، او را تکان می داد.
پیرزن مدتی به نماز و دعا مشغول بود.
بعد از اتمام نماز و دعا، دکتر رو به او کرد و گفت:
مادر جان، من شرمنده این لطف و محبت شما شدم؛
امیدوارم که دعاهایتان مستجاب شود.
پیرزن گفت:
شما رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش میهمان نوازیتان را کرده است.
من همه دعاهایم قبول شده، بجز یک دعا ...
دکتر آیشان می پرسد:
چه دعایی؟
پیرزن می گوید:
این طفل معصومی که جلو چشم شماست؛
نوه من هست که نه پدر داره و نه مادر،
به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا، ازعلاج آن عاجز هستند ...
به من گفتهاند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر آیشان هست؛
که او قادر به علاجش هست،
ولی هم او خیلی از ما دور هست؛
و دسترسی به او مشکل هست؛
و هم میگویند هزینه عمل جراحی او
خیلی گران است؛
و من از پس آن برنمیآیم ...
می ترسم این طفل بیچاره و مسکین،
خوار و گرفتار شود ...
پس از خدا خواستهام که چاره ای برای این مشکل جلویم بگذارد؛
و کارم را آسان کند!
دکتر آیشان در حالیکه گریه می کرد؛
گفت :
به والله که دعای تو،
هواپیماها را از کار انداخت؛
و باعث زدن صاعقه ها شد؛
و آسمان را به باریدن وا داشت ...
تا اینکه منِ دکتر را بسوی تو بکشاند.
من هرگز باور نداشتم؛
که الله عزوجل با یک دعا،
این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا می کند؛
و بسوی آنها روانه می کند.
وقتی که دستها، از همه اسبابها کوتاه میشود؛
و امید، حتی در تاریکی ها همچنان ادامه دارد؛
فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا میماند؛
و راه ها از جایی که هیچ انتظارش را ندارید؛
باز میشود.
هر جایی که امید ادامه دارد؛
تمام کائنات در راستای خواسته او تلاش میکنند.
گابریل گارسیا مارکز:
باور نمیكنم خدا به كسی بگويد :
نه ...
خدا فقط سه پاسخ دارد:
١- چشم
٢- یه کم صبر کن
٣- پيشنهاد بهتری برايت دارم
همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو.
برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن!
صبر، اوج احترام به حکمت خداست