هدایت شده از منتظران نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صلوات_خاصه_امام_رضا
💠بسم الله الرحمن الرحیم💠
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
شک ندارم که پس از مرگ ملائک گویند
از دلِ قبرِ خودت خیز که مهمان داری
ما سراسیمه بپرسیم که آن مهمان کیست؟
بگویند که مهمان ز خراسان داری
هدایت شده از ایمان و عمل صالح(معنویت)
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم از طرف رسول عزیزی نژاد جولندان
😢😢😢😢😢😢😢😢
یا حضرت معصومه(س):
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
یا حضرت معصومه(س):
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
یا حضرت معصومه(س):
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
May 11
May 11
هدایت شده از به کانال دفاع از خوبان بپیوندید ...
داستان_شب 💫
پرستار بیمارستان، مردی با یونیفرم ارتشی با ظاهری خسته و مضطرب را بالای سر بیماری آورد و به پیرمردی که روی تخت دراز کشیده بود گفت: «آقا پسر شما اینجاست.»
پرستار مجبور شد چند بار حرفش را تکرار کند تا بیمار چشمانش را باز کند. پیرمرد به سختی چشمانش را باز کرد و در حالیکه بخاطر حمله قلبی درد میکشید، جوان یونیفرم پوشی را که کنار چادر اکسیژن ایستاده بود دید و دستش را بسوی او دراز کرد و سرباز دست زمخت او را که در اثر سکته لمس شده بود در دست گرفت و گرمی محبت را در آن حس کرد.
پرستار یک صندلی برایش آورد و سرباز توانست کنار تخت بنشیند. تمام طول شب آن سرباز کنار تخت نشسته بود و در حالیکه نور ملایمی به آنها میتابید، دست پیرمرد را گرفته بود و جملاتی از عشق و استقامت برایش میگفت. پس از مدتی پرستار به او پیشنهاد کرد که کمی استراحت کند ولی او نپذیرفت. آن سرباز هیچ توجهی به رفت و آمد پرستار، صداهای شبانه بیمارستان، آه و ناله بیماران دیگر و صدای مخزن اکسیژنرسانی نداشت و در تمام مدت با آرامش صحبت میکرد و پیرمرد در حال مرگ بدون آنکه چیزی بگوید تنها دست پسرش را در تمام طول شب محکم گرفته بود. در آخر، پیرمرد مرد و سرباز دست بیجان او را رها کرد و رفت تا به پرستار بگوید. منتظر ماند تا او کارهایش را انجام دهد.
وقتی پرستار آمد و دید پیرمرد مرده، شروع کرد به سرباز تسلیت و دلداری دادن، ولی سرباز حرف او را قطع کرد و پرسید: «این مرد که بود؟»
پرستار با حیرت جواب داد: «پدرتون!»
سرباز گفت: «نه اون پدر من نیست، من تا بحال او را ندیده بودم.»
پرستار گفت: «پس چرا وقتی من شما را پیش او بردم چیزی نگفتید؟»
سرباز گفت: «میدونم اشتباه شده بود ولی اون مرد به پسرش نیاز داشت و پسرش اینجا نبود. وقتی دیدم او آنقدر مریض است که نمیتواند تشخیص دهد من پسرش نیستم و چقدر به وجود من نیاز دارد، تصمیم گرفتم بمانم. در هر صورت من امشب آمده بودم اینجا تا آقای ویلیام گری را پیدا کنم. پسر ایشان امروز در جنگ کشته شده و من مامور شدم تا این خبر را به ایشان بدهم. راستی اسم این پیرمرد چه بود؟»
پرستار در حالیکه اشک در چشمانش حلقهزده بود، گفت: «آقای ویلیام گری...»
پی نوشت دفعه بعد زمانی که کسی به شما نیاز داشت، فقط آنجا باشید و بمانید و تنهایش نگذارید. ما انسانهایی نیستیم که در حال عبور از یک تجربهگذرای روحی باشیم بلکه روحهایی هستیم که در حال عبور از یک تجربه گذرای بشری هستیم.
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ
ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ : ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﻣﺜﻞ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻦ !
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﮕﻮﻧﻪ؟
ﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ
ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ
ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯼ،ﺣﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ
ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺳﺮﺍﻍ ﮐﯿﻒ ﻭ ﻧﻤﺮﺍﺕ ﺍﻭ ﻧﻤﯿﺮﻭﯼ،
ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻧﻮﻉ ﻏﺬﺍ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ،
ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ،
ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ
ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺟﻮﯾﺎ ﻣﯿﺸﻮﯼ،
ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺕ ﺩﻋﻮﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ،
ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻮ ﻭ
ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ
ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﯾﮑﯽ
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ...!
ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ،
ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﺪ ﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ!
👤 پروفسور حسابى
اومدم بنويسم بعضي از آدمها
خيلي شبيه حيوونها هستند اما ....
وقتي ياد نجابت اسب افتادم
وقتي ياد با وفايي سگ
و اون نگاه مهربونش افتادم
وقتي ياد نهنگ افتادم که به جفتش
تا آخر عمرش وفادار مي مونه
وقتي ياد شير افتادم که
اگر گرسنه نباشه ،
شکار نمي کنه
وقتي ياد قو افتادم که غرورش رو
خيلي دوست دارو
وقتي ياد مرغ عشق افتادم که
بدون جفتش ميميره
وقتي ...
به خودم گفتم خيلي نامرديه شيطان
صفت رو به حيوون تشبيه کنم...