-کسی تو سامرا به آقامون تسلیت نگفتا😭
امشب بیایم من و شما بشیم مرهم روی قلب آقامون
کودک 6 ساله بودی بر پدر خواندی نماز
ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن...😭
امشب دل ها ی شما را روانه کنم کنار حرم با صفای امام حسن عسکری و کنار شانه های افتاده امام عصر🥺
ان شاء الله یک شب دسته جمعی از نزدیک عرض ادب کنیم.
•°•°•°°•°•°•:
معمولاً هر کجا مجلس بگیرند اگر کسی صاحب عزا را نشناسند سئوال می کند که صاحب این مجلس کیست؟
می خواهم بگویم امشب صاحب این محفل و مجلس امام زمان است؛ حجة بن الحسن است.
•°•°•°°•°•°•:
غالباً مردم می روند پیش فرزندان تسلیت عرض می کنند.
ما هم امشب بگوییم: یا بقیة الله، آجرک الله، چه کردند با پدرتان امام حسن؟😭💔
آخ به فدای غصه هایت آن یا صاحب الزمان 😭💔
ساعات آخر عمر، امام حسن عسکری علیه السلام رو به غلامش عقیل فرمودند
-برو به اون کودکی که تو حجره هست ،بگو بیاد ..."
•°•°•°•°•°•:
″اومدم دیدم یه ماه شب چهارده گوشه ی هجره مشغول عبادته"
آقامون حجت ابن الحسن بود تا پیغام رو دادم سراسیمه اومد؛
سر بابا رو بغل گرفت ... 😭💔
•°•°•°°•°•°•:
تا امام عسکری ایشون رو دید نفرمود پسرم،فرمود یا سَیِّدَ اَهْل ِ بَیْتِهِ إسْقِنِی الْمَاءَ فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی؛ ای سرور اهل خانه ی من، به من آب بیاشام همانا من به سوی پروردگارم می روم😭💔
هر طوری بود نزاشت بابا لب تشنه از دنیا بره
در حالی که دست های امام عسکری از شدت مسمومیت می لرزید، حضرت ولی عصر(عج) با دست های مبارک خود آب در دهان مبارک پدر می ریخت😭💔
بعد از مدتی امام به شهادت رسید...😭
امام زمان هم بر بدن پدر نماز خواندند. نمی دانم با چه حالی امام زمان بر بدن بابا نماز خواندند
اما لایوم کیومک یااباعبدالله .....
حاجامیر کرمانشاهیemamhassanasgarii - 6 - 128 - musicsweb.ir.mp3
زمان:
حجم:
27.79M
🔊 #صوتی | #زمینه
📝 السلام علی ساکن سامرا
👤 حاجامیر #کرمانشاهی
#شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#خیریه_کریم_اهل_بیت
#بیت_الحسینی_ام
•°•°•°°•°•°•:
آقای من! اینجا پدر از شما لحظه ی آخر آب خواست، ظرف رو دادید به بابا، کجا بودید کربلا؟
یه جرعه ی آب هم به لب خشکیده ی جد مظلومت حسین برسانی؟...😭💔
آخ حسین جانم😭💔
رو زمین گرم کربلا افتاده بود، لباش مثل دو چوب خشک از تشنگی بهم میخورد، صدا میزد:
"اِسقُونی شَربَةً مِنَ الماء فَقَد نَشِفت کَبِدی"... 😭💔
ده نفر آب رو آوردند، همین که رسیدن کنار گودی قتلگاه مقابل چشم عزیز فاطمه،آب هارو روی زمین خالی کردن...
یاحسین....😭💔
بی خودی نبود خودش هم روضه ی عطش خواند، از حلقوم بریده صدا زد:
شیعَتی ما اِنْ شَربتُمْ عَذْبَ ماءٍ فَاذکُرونی
اَوْ سَمِعتُمْ بغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبونی
لَیْتکُمْ فی یَوْمِ عاشورا جَمیعاً تَنْظُرونی
کَیْفَ اَسْتَسْقی لِطِفلی فَأبوا اَنْ یَرْحَمونی"
💔حضرتِ پناه...
«ماجرای یک شیعه با امامش»
🖌ابوجعفر هاشمی به امام حسن عسگری علیه السلام نامه نوشت که آقا خیلی این زندان تنگه، خیلی این زنجیرها سنگینه...
حضرت پیغام فرستاد که ظهر نماز رو توی خونه ت میخونی...
بعد میگه رفتم خونه نماز و خوندم و گفتم کاش روم میشد به حضرت بگم آقا وضعمون هم خرابه، بجای اینکه کار کنیم همش زندانیم... دیدم در خونه رو میزنن، یه مبلغ قابل توجهی برامون پول آوردن توش یه نامه هم بود!
حضرت نوشته بود که: کاری داشتی از ما حیا نکن، معذب تشو، کار ما اینه
«نحنُ کهفٌ لِمن إلتجأ إلینا»
هرکسی به ما پناه ببره ما کهفیم پناهگاهیم...
🇵🇸منتظران ظهور مهدی🇮🇷
💔حضرتِ پناه... «ماجرای یک شیعه با امامش» 🖌ابوجعفر هاشمی به امام حسن عسگری علیه السلام نامه نوشت
ما هم به آقامون صاحب الزمان بگیم به سفارش پدر عزیزتون به شما پناه آوردیم
ازتون درخواست داریم برای فرجتون دعا کنید