eitaa logo
🇵🇸منتظران ظهور مهدی🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
7.9هزار ویدیو
103 فایل
این کانال به نیت خودسازی برای رفع موانع ظهور میباشد و مطالب، مرتبط با آقاجانمون میباشد ... ↩️کپی تمام مطالب به هر شکل که دوست دارید با ذکر یک صلوات به نیت فرج امام زمان آزاد است ارتباط با خادمین کانال ↙️ @Sadeghi_94 @Sam_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت 1) ◾️ شام غریبان کربلا نخستین شب عزا خاندان پیامبر پس از شهادت سید الشهداء علیه السلام است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.. ▪دیشب چه سالاری داشتند؟دیشب چه کسی از خیمه ها محافظت می کرد؟امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است! چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام...   ▪️شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود. 🔴 عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رابر شتران بی جهاز سوار کردند . و امام سجاد علیه السلام را نیز با غل و زنحیر بر شتر سوار کردند. 🌅هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد ، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند... 🔥عمر سعد به کوفه آمد .ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.  ♻️سپس سر مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود. ⚫️عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. 💐لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند.  🔥هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد،و بسان فرمانده ای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد...😭😭😭😭😭😭😭😭😭 ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 📙ارشاد شیخ مفید ،ج2 📗در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾ حکایت جانسوز سوارشدن زينب کبری عليهاالسلام بر شتر بی جهاز... ◾دمی که زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه می‌کند و می‌فرماید: کجایید ای مَحرمانِ من؟! راوی گوید: ثمّ أمر ابن سعد (لعنه اللّه) بأن تحمل النّساء على الأقتاب بلا وطاء و حجاب ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند: زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: سوّد اللّه وجهك يا ابن سعد! في الدّنيا و الآخرة.تأمر هؤلاء القوم بأن يركّبونا، و نحن ودائع رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُند ای ابن سعد! تو به این مردان امر می کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام الله علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام الله علیها کسی نماند. در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند،لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. فالتفتت يمينا و شمالا، فلم تر إلّا أجسادا على الرّمال و رؤوسا على الأسنّة بأيدي الرّجال، فصرخت، و قالت: وا غربتاه! وا أخاه! وا حسيناه! وا عبّاساه! وا رجالاه! وا ضيعتاه بعدك يا أباعبداللّه ▪️ پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... فلمّا نظر الإمام زين العابدين عليه السّلام إلى ذلك لم يتمالك على نفسه دون أن قام و هو يرتعش من الضّعف، فأخذ بعصاة يتوكّأ عليها، و أتى إلى عمّته، و ثنى ركبته،فأخذ ليركبها فارتعش من الضّعف،و سقط على الأرض ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید. پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان!بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد.😭😭 فلمّا رآه الشّمر (لعنه اللّه) أتى إليه، و بيده سوط، فضربه ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه😭😭 زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه میکرد و به شمر می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائما این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. 😭😭 پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه خادم فاطمه زهرا علیهاالسلام بود . پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند.😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 📚معالي السّبطين ج۲ص۹۰ 📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰ 🏴🕯🖤🕯🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_5778513598.mp3
2.25M
🏴 ویژه ▪️ ام المصائب 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام ┉┉┉•••◂ 𖦹🕊🖤🕊𖦹▸•••┉┉┉ ┉┉┉•••◂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_5842262675.mp3
23.09M
🏴 ▪️تو رو به اضطرار زینب... با صدای سید علی فالی🎤😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 🤲مزد عزاداریها؛ ظهور حضرت مهدی 👌 پیشنهاد دانلود اشکی ریختید التماس دعای فرج😭😭😭 اقامون همیشه ما رو دعا میکننند بی انصافیه که برا فرجش هر روز دعا نکنیم 😭😭😭😭😭 ┉┉┉•••◂ 𖦹🕊🖤🕊𖦹▸•••┉┉┉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان عزیزم، برنامه شنبه ها برای جبران حق الناس 👇👇 🌟 فرستادن ۱۰۰ گل خوشبوی صلوات هدیه نثار حضرت محمد (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت🌟 ان شاءالله نیت قلبیمان اول سلامتی آقا امام زمان و بعد برای عزیزانی که حقی از آنها توسط ما ضایع شده است 🤲 سلامتی آقا امام زمان صلوات.💓💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝بزرگی می‌گفت:👇👇 دختر ها و خانوم هایی که تو ایام عزاداری ماه محرم آرایش میکنن میان روضه یا میرن کنار خیابون تماشای دسته های عزاداری😭😔 منو یادِ زن های شامی می‌اندازند که وقتی بهشون خبر رسید کاروان اسرای کربلا و سر های بریده به شام رسیده آرایش کردن و خلخال به پاهاشون بستن و هلهله کنان به تماشای اون عزا رفتن ...😭😂😭😭😭 هیچ‌ وقت این حرفِش رو فراموش نمیکنم. 👆👆👆👆 📌 تا میتونید نشر بدید قطعا تأثیرِ زیادی خواهد گذاشت 📌