فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نمره آن روحانی در خریت 20 نه 40 است
🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب
🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب
10.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴حتما ببینید/چرا شجریان لیاقت خواندن برای ملت ایران را نداشت ؟
♦️کسی که برعلیه اسلام،مذهب،انقلاب وریشه های فرهنگی و آیینی خودش عقده گشایی کرده وباضدانقلاب لندن نشین همنوایی می کند!
@montazeran1184
Shab20Ramazan1393[03].mp3
7.25M
『 ♡ #بہ_وقت_مداحے 🎧 ♡ 』
🔹 قسمبهنامزهرا، چادرخاکیاو
🎙 بانوای: #حاجمیثممطیعی
#حجاب
@montazeran1184
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ماجرای دعوت پادشاه عربستان از رهبر برای حج و شرط رهبر برای او
🔹ظهور کی اتفاق می افتد
🔹شرط رهبر برای ادای حج چه بود
@montazeran1184
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مسابقه مسابقه
🌷به مناسبت هفته حجاب و عفاف🌷
📌ویژه کودکان:
افراد زیر ۱۴ سال می توانید با موضوع عفاف و حجاب نقاشی کنید و عکس آن را برای آی دی زیر ارسال فرمائید.
@Montazerany
به قید قرعه به نفرات برگزیده جایزه اهدا می شود.
هیئت منتظران مهدی(عج)واحد خواهران
پایگاه شهیدان هدایتکار
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@montazeran1184
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مسابقه مسابقه
🌷به مناسبت هفته حجاب و عفاف🌷
📌ویژه دختران وبانوان بالای ۱۵ سال :
می توانید جدول عفاف و حجاب را حل کرده و به آی دی زیر ارسال فرمائید.
آی دی:
@Montazerany
به قید قرعه به نفرات برگزیده جایزه اهدا می شود.
هیئت منتظران مهدی(عج)واحد خواهران
پایگاه شهیدان هدایتکار
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@montazeran1184
masaleye-hejab-motahari.pdf
1.26M
💥منبع مسابقه عفاف و حجاب ویژه دختران و بانوان بالای ۱۵ سال
📌کتاب مسئله حجاب:نوشته استاد مرتضی مطهری
هیئت منتظران مهدی(عج)واحد خواهران
پایگاه شهیدان هدایتکار
@montazeran1184
در این اشفته بازارِ 👈بۍحجابۍ
چادرت عَلَم
این جبههےجنگ نرم است
🌷بانو🌷
تعهد بده
در گردان فاطمےها
مدافع حیا✊
و
عفت باشی☺️ و برای امام زمانت سربازی جهادگر 👌
شبتون مهدوی
#حجاب
@montazeran1184
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_سی_و_ششم
💠 مصطفی در حرم #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) بود و صدای تیراندازی از تمام شهر شنیده میشد.
ابوالفضل مرتب تماس میگرفت هر چه سریعتر از #داریا خارج شویم، اما خیابانهای داریا همه میدان جنگ شده و مردم به #حرم حضرت سکینه (علیهاالسلام) پناه میبردند.
💠 مسیر خانه تا حرم طولانی بود و مصطفی میترسید تا برسد دیر شده باشد که سیدحسن را دنبال ما فرستاد. صورت خندان و مهربان این جوان #شیعه، از وحشت هجوم #تکفیریها به شهر، دیگر نمیخندید و التماسمان میکرد زودتر آماده حرکت شویم.
خیابانهای داریا را به سرعت میپیمود و هر لحظه باید به مصطفی حساب پس میداد چقدر تا حرم مانده و تماس آخر را نیمه رها کرد که در پیچ خیابان، سه نفر مسلّح راهمان را بستند.
💠 تمام تنم از ترس سِر شده بود، مادر مصطفی دستم را محکم گرفته و به خدا التماس میکرد این #امانت را حفظ کند.
سیدحسن به سرعت دنده عقب گرفت و آنها نمیخواستند این طعمه به همین راحتی از دستشان برود که هر چهار چرخ را به #گلوله بستند. ماشین به ضرب کف آسفالت خیابان خورد و قلب من از جا کنده شد که دیگر پای فرارمان بسته شده بود.
💠 چشمم به مردان مسلّحی که به سمتمان میآمدند، مانده و فقط ناله مادر مصطفی را میشنیدم که خدا را صدا میزد و سیدحسن وحشتزده سفارش میکرد :«خواهرم! فقط صحبت نکنید، از لهجهتون میفهمن #سوری نیستید!»
و دیگر فرصت نشد وصیتش را تمام کند که یکی با اسلحه به شیشه سمت سیدحسن کوبید و دیگری وحشیانه در را باز کرد. نگاه مهربانش از آینه التماسم میکرد حرفی نزنم و آنها طوری پیراهنش را کشیدند که تا روی شانه پاره شده و با صورت زمین خورد.
💠 دیگر او را نمیدیدم و فقط لگد وحشیانه #تکفیریها را میدیدم که به پیکرش میکوبیدند و او حتی به اندازه یک نفس، ناله نمیزد.
من در آغوش مادر مصطفی نفسم بند آمده و رحمی به دل این حیوانات نبود که با عربده درِ عقب را باز کردند، بازویش را با تمام قدرت کشیدند و نمیدیدند زانوانش حریف سرعت آنها نمیشود که روی زمین بدن سنگینش را میکشیدند و او از درد و #وحشت ضجه میزد.
💠 کار دلم از وحشت گذشته بود که #مرگم را به چشم میدیدم و حس میکردم قلبم از شدت تپش در حال متلاشی شدن است.
وحشتزده خودم را به سمت دیگر ماشین میکشیدم و باورم نمیشد اسیر این #تروریستها شده باشم که تمام تنم به رعشه افتاده و فقط #خدا را صدا میزدم بلکه #معجزهای شود که هیولای تکفیری در قاب در پیدا شد و چشمانش به صورتم چسبید.
💠 اسلحه را به سمتم گرفته و نعره میزد تا پیاده شوم و من مثل جنازهای به صندلی چسبیده بودم که دستش را به سمتم بلند کرد.
با پنجههای درشتش سرشانه مانتو و شالم را با هم گرفت و با قدرت بدنم را از ماشین بیرون کشید که دیدم سیدحسن زیر لگد این وحشیها روی زمین نفسنفس میزند و با همان نفس بریده چشمش دنبال من بود.
💠 خودش هم #شیعه بود و میدانست سوری بودنش شیعه بودنش را پنهان میکند و نگاهش برای من میلرزید مبادا زبانم سرم را به باد دهد.
مادر مصطفی گوشه خیابان افتاده و فقط ناله #یاالله جانسوزش بلند بود و به هر زبانی التماسشان میکرد دست سر از ما بردارند.
💠 یکیشان به صورتم خیره مانده بود و نمیدانستم در این رنگ پریده و چشمان وحشتزده چه میبیند که دیگری را صدا زد. عکسی را روی موبایل نشانش داد و انگار شک کرده بود که سرم فریاد کشید :«اهل کجایی؟»
لب و دندانم از ترس به هم میخورد و سیدحسن فهمیده بود چه خبر شده که از همان روی خاک صدای ضعیفش را بلند کرد :«خاله و دختر خالهام هستن. لاله، نمیتونه حرف بزنه!»
💠 چشمانم تا صورتش دوید و او همچنان میگفت :«داشتم میبردمشون دکتر، خالهام مریضه.» و نمیدانم چه عکسی در موبایلش میدید که دوباره مثل سگ بو کشید :«#ایرانی هستی؟»
یکی با اسلحه بالای سر سیدحسن مراقبش بود و دو نفر، تن و بدن لرزانم را به صلّابه کشیده بودند و من حقیقتاً از ترس لال شده بودم که با ضربان نفسهایم به گریه افتادم.
💠 مادر مصطفی خودش را روی زمین به سمت پایشان کشید و مادرانه التماس کرد :«دخترم لاله! اگه بترسه، تشنج میکنه! بهش رحم کنید!» و رحم از #روح پلیدشان فرار کرده بود که به سرعت برگشت و با همان ضرب به سرش لگدی کوبید که از پشت به زمین خورد.
بهنظرم استخوان سینه سیدحسن شکسته بود که به سختی نفس میکشید و با همان نفس شکسته برایم سنگ تمام گذاشت :«بذارید خاله و دخترخالهام برن خونه، من میمونم!» که #اسلحه را روی پیشانیاش فشار داد و وحشیانه نعره زد :«این دختر ایرانیه؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰درد و دل #سیاسی یک مداح با #دولت
بابت گرونیها و سختی مردم
🔰حرف دل قشر ضعیف جامعه رو با یه شعر و سبک زیبا زده
فقط اونجاش که میگه:
😂ماها که کلید نخواستیم
قفل نزن به زندگیمون...😂
#پیشنهاد_دانلود
#گرانی
شعر و اجرا:
عبدالحسین شفیع پور
@montazeran1184
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سهم ما در شیوع کرونا
🔹مراقب باشیم جزئی از زنجیره ی انتقال نباشیم
@montazeran1184