25.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️شیاطین آزاد می شوند...
#آخرالزمان #شیاطین
#حجت_الاسلام_امینی_خواه
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
در انتظار صبــح ظـهــ☀️ــور
« زمـــ🕖ـــان همچنان در عبورِ خود بیتابانه می شتابد، شتابان، شتابان!
به سوی صبح، صبحِ ظهور... »
اندکی صبر سحر نزدیک است
📖 « ...أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ »
{سوره هود ، آیه ۸۱}
《 آیا صبح نزدیک نیست 》
الّلهُـــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
18.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
رونمایی از ارتش مخوف آیت الله خامنه ای از زمین تا دریا
👤استاد #رائفی_پور
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
1_1840210021-AudioConverter.mp3
1.8M
آیا امامان رجعت کننده بعد از ظهور به شهادت میرسند ⁉️
⭕️ پاسخ: #ابراهیم_افشاری
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 باد سرخ، نشانی از نشانههای آخرالزمان
⭕️ در اخبار آخرالزمان آمده وزش بادهای سرخ و سیاه و زرد از نشانههای نزدیکی قیامت(قیام) است:
🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «هنگامی که سنت را ترک کنید، بدعت ظاهر می شود، در چنین زمانی منتظر باد سرخ، خسف، مسخ و غلبه دشمن باشید.»
🔴 دگرگون شدن چهرهٔ پیامبر در هنگام وزش باد سرخ
🌕 امیرالمومنین علی علیهالسلام فرمودند: «پیغمبر صلی الله علیه و آله چنان بود که چون باد زرد یا سرخ میوزید، چهرهاش تغییر میکرد، و زرد میشد و ترسان و هراسان مینمود تا وقتی که قطرهای باران میآمد، پس رنگش بر میگشت...»
📘جامع الاخبار، ص ۱۵۰
📘بحار الأنوار، ج ۵۷، ص ۶
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
Ostad_Raefipour_Barresi_Sharayet_Pakestan_1402_05_18_Mashhad_48kb.mp3
25.52M
حساب جیش الظلم و برخی تکفیری های پاکستان رو از «ملت شریف پاکستان» جدا کنید
اگر میخواهید پاکستان و پاکستانی را بهتر بشناسید این سخنرانی استاد #رائفی_پور رو گوش بدید
📑 بررسی اوضاع پاکستان (یادواره شهید عارف حسینی رهبر شیعیان پاکستان)
🗓 ۱۸ مرداد ماه ۱۴۰۲ - مشهد
🎧 کیفیت 48kbps
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
🌼منتظران ظهور
🌹 مسلمان شدن ژاکلین زکریا توسط شهید علمدار در عالم رویا
🔸خیلی دوست داشتم با مریم به این سفر معنوی بروم اما مشکل پدر و مادرم بودند به پدر و مادرم نگفتم که به سفر زیارتی فرهنگی میرویم بلکه گفتم به یک سفر سیاحتی که از طرف مدرسه است میرویم اما باز مخالفت کردند دو روز قهر کردم لب به غذا نزدم ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم 28 اسفند ساعت 3 نیمه شب بود هیچ روشی برای راضی کردن پدر و مادرم به ذهنم نرسید با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم.
کتاب دعا را برداشتم و شروع کردم خواندن هر چه بیشتر در دعا غرق میشدم احساس میکردم حالم بهتر میشود نمیدانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد. در عالم رؤیا دیدم در بیابان برهوتی ایستادهام دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و به من گفت: «زهرا، بیا بیا». بعد ادامه داد: «میخواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم اسمم ژاکلین است». ولی هر چه میگفتم گوشش بدهکار نبود مرتب مرا زهرا خطاب میکرد.
راه افتادم به دنبال آن مرد رفتم در نقطهای از زمین چالهای بود اشاره کرد به آنجا و گفت «داخل شو». گفتم این چاله کوچک است گفت دستت را بر زمین بگذار تا داخل شوی به خودم جرئت دادم و اینکار را کردم آن پایین جای عجیبی بود یک سالن خیلی بزرگ که از دیوارهای بلند و سفیدش نور آبی رنگی پخش میشد. آن نور از عکس شهدا بود که بر دیوارها آویخته بود. انتهای آن عکسها عکس رهبر انقلاب آقا سیدعلی خامنهای قرار داشت به عکسها که نگاه کردم میدیدم که انگار با من حرف میزنند ولی من چیزی نمیفهمیدم تا اینکه رسیدم به عکس آقا.
آقا شروع کرد با من حرف زدن خوب یادم است که ایشان گفتند: «شهدا یک سوزی داشتند که همین سوزشان آنها را به مقام شهادت رساند مانند شهید جهانآرا، شهدی همت، شهید باکری، شهید علمدار و...» همین که آقا اسم شهید علمدار را آورد پرسیدم ایشان کیست⁉️چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم علمدار به گوشم نخورده بود. آقا نگاهی به من انداختند و فرمودند «علمدار همانی است که پیش شما بود همانی که ضمانت شما را کرد تا بتوانی به جنوب بیایی».
به یک باره از خواب پریدم خیلی آشفته بودم نمیدانستم چکار کنم هنگام صبحانه به پدرم گفتم که فقط به این شرط صبحانه میخورم که بگذاری به جنوب بروم. او هم شرطی گذاشت و گفت به این شرط که بار اول و آخرت باشد. باورم نمیشد پدرم به همین راحتی قبول کرد. خیلی خوشحال شدم به مریم زنگ زدم و این مژده را به او دادم. اینگونه بود که به خاطر شهید علمدار رفتم برای ثبت نام موقع ثبت نام وقتی اسم مرا پرسید مکث کردم و گفتم زهرا من زهرا علمدار هستم. بالاخره اول فروردین 1378 بعد از نماز مغرب و عشاء با بسیجیها و مریم عازم جنوب شدیم کسی نمیدانست که من مسیحی هستم به جز مریم. در راه به خوابم خیلی فکر کردم.
از بچهها درباره شهید علمدار پرسیدم اما کسی چیزی نمیدانست وقتی به حرم امام خمینی رسیدیم در نوار فروشی آنجا متوجه نوارهای مداحی شهید علمدار شدم کم مانده بود از خوشحالی بال در بیاورم. چند نوار مدحی خریدم در راه هر چه بیشتر نوارهای او را گوش میدادم بیشتر متوجه میشدم که آقا چه فرمودند. در طی چند روزی که چند روزی که جنوب بودیم اسلام چه دین شیرینی است و چقدر زیباست. وقتی بچهها نماز جماعت میخوانند من کناری مینشستم زانوهایم را بغل میگرفتم و گریه میکردم گریه به حال خودم که بان آنها زمین تا آسمان فرق داشتم.
شلمچه خیلی باصفا بود، حس غریبی داشتم احساس میکردم خاک آنجا با من حرف میزند با مریم دعا میخواندیم یک آن احساس کردم شهدا دور ما جمع شدهاند و زیارت عاشورا میخوانند منقلب شدم و از هوش رفتم در بیمارستان خرمشهر به هوش آمدم. صبح روز بعد هنگام اذان مسئول کاروان خبر عجیبی داد تازه معنای خواب آن شبم را فهمیدم. آن خبر این بود که امروز دوباره به شلمچه میرویم چون قرار است امام خامنهای به شلمچه بیایند. و نماز عید قربان را به امامت ایشان بخوانیم. از خوشحالی بال درآورده بودم به همه چیز در خوابم رسیده بودم.
بعد که از جنوب برگشتیم تمام شکهایم به یقین بدل گشت آن موقع بود که از مریم خواستم راه اسلام آوردن را به من یاد دهد. او هم خیلی خوشحال شد وقتی شهادتین را میگفتم. احساس میکردم مثل مریم و دوستانش من هم مسلمان شدهام.
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنگ با شیطان تا لحظه آمدن عزراییل و مرگ
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
1_1840210021-AudioConverter.mp3
1.8M
آیا امامان رجعت کننده بعد از ظهور به شهادت میرسند ⁉️
⭕️ پاسخ: #ابراهیم_افشاری
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
9.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پست_ویژه امشب کانال منتظران ظهور
🌙در شب #لیلة_الرغائب چی بخوام که ضرر نکنم؟
👌#سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان
🎙حجت الاسلام #عالی
🎙استاد #شجاعی
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
کتاب « پدر عشق و پسر» نوشته سید مهدی شجاعی دربردارنده فرازهایی از زندگی حضرت علی اکبر (ع) است. نکته جالب در رابطه با این کتاب راوی آن است، «پدر، عشق، پسر» از دید «عقاب» اسب حضرت علی اکبر (ع) روایت می شود که با زبانی عاطفی و دلنشین، صحنه هایی از زندگی حضرت علیاکبر(ع) و شهادتش را روایت میکند ، مخاطب راوی در داستان، لیلی بنت ابیمرّه مادر گرامی حضرت علیاکبر (ع) است.
سید مهدی شجاعی در زمینه نثر و داستان آئینی از پیشتازان این عرصه محسوب می شود و کتاب های زیادی در این زمینه منتشر کرده است که از این میان می توان به کتاب های : «کشتی پهلو گرفته» ،«آفتاب در حجاب»، «سقای آب و ادب» و « پدر عشق و پسر» اشاره کرد.
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
پدر،عشق و پسر قسمت 1.mp3
9.25M
کتاب صوتی #پدر، #عشقوپسر
قسمت 1️⃣
قسمت بعدی فردا ساعت ۱۹ از کانال منتظران ظهور
ادامه دارد...
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour