eitaa logo
منتظران ظهور
31.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
19.3هزار ویدیو
825 فایل
کانال دوم ما کانال قرآن و ادعیه @quranvadoa نشر مطالب فقط با آیدی کانال منتظران ظهور جایز است تبادل و تبلیغ @aaaaammmee کانال تبلیغات @montazarnn @montazerane_zohour_info اطلاعات کانال آدرس ما در تمامی پیام‌رسان‌ها👇 zil.ink/montazerane_zohour
مشاهده در ایتا
دانلود
الهی: مهربانی ات راچتر ڪردی بر سَرم سر بہ هوا گفتم بی نیازم مشتم را باز نڪردی در مقابل خلق گفتم شانس بامن یار بود ناشڪری هایم را ندیده گرفتی و گفتم هر چه رسید حقم بود الـــــهی: دریافتم ‌‌دل شڪستن را یادم ندادی شڪـــــر زیاده خواهی را از قلبم پراندی شڪـــــر مرا بہ جایی بیشتر از لیاقتم رساندی شڪـــــر قدرشناسی محبت ها را بہ قلبم نشاندی شڪـــــر یاریم ڪن بہ روزهایی ڪہ پشت سرخواهم نهاد بالذت و رضایت نگاه ڪنم و آخرش سرافڪنده خودت وخلقت نباشم..... ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 قبلِ مرگ مهدی(عج) را دریاب‼️ ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
منتظران ظهور
❤️ #عاشقانه_دو_مدافع❤️ #قسمت_پنجاه_و_دوم اما نباید انقدر خودخواه باشم من وقتی علی رو میخوام باید
❤️ ❤️ بس کن اسماء !!! دستم گذاشتم رو سرمو به دیوار تکیه دادم علی از جاش بلند شد رفت سمت در ، یکدفعه وایساد و برگشت سمت من به حرکاتش نگاه میکردم - اومد پیشم نشست و با ناراحتی گفت:!اسماء یعنی اگه موقع خواستگاری بهت میگفتم که احتمال داره برم سوریه قبول نمیکردی؟ نگاهمو ازش دزدیدم و به دستام دوختم قلبم به تپش افتاده بود ، نمیدونستم چه جوابی باید بدم چونم گرفت و سرمو آورد بالا اشک تو چشماش حلقه زده بود سوالشو دوباره تکرار کرد ایندفعه یه بغضی تو صداش بود طاقت نیوردم دستشو گرفتم و گفتم:قبول میکردم علی مثل الان که... - که چی؟ بغضم ترکید ، توهمون حالت گفتم ، مثل الان که راضی شدم بری باورم نمیشد این حرفو من زدم کاش میشد حرفمو پس بگیرم کاش زمان فقط یک دقیقه به عقب برمیگشت علی اشکامو پاک کردو سرمو چسبوند به سینش دوباره صدای قلبش میشنیدم پشیمون شدم از حرفی که زدم تو دلم گفتم:الان وقت درآغوش گرفتنم نبود علی، داری پشیمونم میکنی، چطوری ازت دل بکنم چطوری؟؟؟ باصداش به خودم اومدم _ اسماء اینطوری راضی شدی با گریه و اشک با چشمای غمگین؟ فایده ای نداشت من حرفمو زده بودم نمیتونستم پسش بگیرم ازش جدا شدم سرمو انداختم پایین و گفتم:من تصمیممو گرفتم فقط بگو کی میخوای بری بگو به جون علی راضیم بری ؟؟؟ - إ علی گفتم راضیم دیگه این حرفا یعنی چی؟ بگو به جون علی ! - علی داری پشیمونم میکنیا دیگه چیزی نگفت _ علی نمیخوای بگی کی میخوای بری آهی کشید و آروم گفت:جمعه شب ... پس واقعیت داشت رفتنش تو این یکی دوماه دنبال کاراش بود به من چیزی نگفته بود چرا؟؟ احساس کردم سرم داره گیج میره نشستم رو صندلی و چشمامو بستم زمان از دستم خارج شده بود نمیدونستم چند روز تا رفتنش مونده باصدای آروم که کمی هم لرزش قاطیش بود پرسیدم:علی امروز چند شنبست چهارشنبه _ فقط سه روز تا رفتنش زمان داشتم. باید چیکار میکردم ما هنوز عروسی هم نکرده بودیم قرار بود تولد امام رضا عروسیمونو بگیریم و ماه عسل بریم پابوس آقا جلوی چشمام سیاه شد از رو صندلی افتادم دیگه چیزی نفهمیدم چشمامو باز کردم همه جا سفید بود یادم نمیومد چه اتفاقی افتاده و کجام از جام بلند شدم اطرافمو نگاه کردم هیچ کسی نبود تازه متوجه شدم که بیمارستانم... با سرعت از تخت اومدم پایین و سمت در اتاق حرکت کردم ، متوجه سرم تو دستم نشده بودم ، سرم کشیده شد ، سوزنش دستمو پاره کردو از دستم خارج شد سوزش شدیدی رو تو تمام تنم احساس کردم آخ بلندی گفتم،سرم گیج رفت و افتادم زمین پرستار با سرعت اومد داخل اتاق رو زمین افتاده بودم لباسم و کف اتاق خونی شده بود ترسید و باصدای بلند بقیه پرستارها رو صدا کرد از زمین بلندم کردن و لباسامو عوض کردن و یه سرم دیگه وصل کردن از پرستار سراغ علی رو گرفتم - گفت رفتن دارو هاتونو بگیرن الان میان مگه چم شده ؟؟؟ افت فشار شدیدو لرزش بد _ اگه یکم دیرتر میاوردنتون میرفتی تو کما خدا رحم کرده لبمو گاز گرفتم و یه قطره اشک از گوشه ی چشمم روی بالش بیمارستان چکید علی با شتاب وارد اتاق شد چشماش قرمز شده بود و پف کرده بود معلوم بود هم گریه کرده هم نخوابیده بغضم گرفت خسته شده بودم از بغض و اشک که این روزا دست از سرم بر نمیداشت خودمو کنترل کردم که اشک نریزم اومد سمتم رو به پرستار پرسید:چیشده خانم _ چیزی نشده!!!... دارد.... ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
ایران در آخرالزمان قسمت 1.mp3
3.16M
کتاب صوتی قسمت 1️⃣ ادامه دارد... ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙️ @montazerane_zohour
❤️  اے آشنا همیشہ ڪنے عزم آمدن رفتار ما دوباره نهان مےڪند تو را پرونده هاےما ڪہ بہ ‌دسٺ تو مےرسد گریان ز ڪار آدمیان‌ مےڪند تو را اوراق را صفحہ ‌بہ ‌صفحہ ورق مزن اعمال هفتہ ام نگران مےڪند تو را ✨شبت بخیر غریبترین غریب تاریخ✨ شبتون مهدوے ؛التماس دعاے فرج🤲 ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ 📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا طَالِبَ ثَارِ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ اَلْأَنْبِيَاءِ. 💠سلام بر تو ای خونخواه فرستادگان خدا... سلام بر تو و بر روزی که ذوالفقار تو بر گردن دشمنان خدا بنشیند و قلب مظلومان تاریخ را التیام بخشد! 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص ۶۱۰. 🌻 ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
✨ 💐▫️سبز سبز، جان ما و جای تو! گرم گرم، قلب ما و دستان تو ... چه شادمانه جان و دلم را برای آمدنت مهیا کرده‌ام! 🌱 بهارِ جانها! 💐 طراوت هدیه‌ای است که به یمن قدوم تو نصیب زمین خواهد شد! ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ 🍀🌺 آقامبارڪ‌است‌ردای‌امامتت ای‌غائب‌ازنظربه‌فداےامامتت..🌺🍀 🎙بنی فاطمه.. ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ 💞@montazerane_zohour💞
دعای عهد ۱ - فرهمند.mp3
3.16M
دعای عهد با صدای استاد فرهمند ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙️ @montazerane_zohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📨حاج‌حسین‌یکتا: یادت‌باشه‌ها‌ اول‌امام‌زما‌ن‌(عج)یادتو‌میکنه‌... بعدتویاداما‌م‌زمان‌(عج)می‌‌افتی(:✋🏼🙃 🌹 🌹 ❣ ❣ ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ 💞@montazerane_zohour💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️کلیپ 🔰«بیعت واقعی با امام زمان(عج‌) 👤 استاد عالی 🔰 کارامون رو با پسند با آنچه که او دوست داره تنظیم کنیم 📥 دانلود با کیفیت بالا https://aparat.com/v/kNviq 🤲 ➖➖➖➖➖➖➖ 👌امـــــامـ زمـــانـــے شــــو ✅کانال‌منتظران‌ظهور در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ 💞@montazerane_zohour💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه بیعت امروز کانال منتظران ظهور 📱 👤 استاد 🔺 عهد با امام زمان زمان یعنی: اینکه من بدانم اصلی‌ترین موانع ظهور گناهان منه! ➖➖➖➖➖➖➖ 👌امـــــامـ زمـــانـــے شــــو ✅کانال‌منتظران‌ظهور در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ 💞@montazerane_zohour💞
📌 ♨️زندگیمان را با گره بزنیم❗️ 🔸 این ‌طور نباشد که فقط در دعای ندبه یاد امام زمان باشیم. در متن زندگی با امام زمان محشور باشیم. 🔸در درست عمل کردن با امام زمان محشور باشیم.اگر این ‌طور شد،آن ‌وقت امام زمان در صحنه مؤثر است. 🔸یک کسی خدمت امام صادق علیه السلام رسید،عرض کرد من می‌آمدم عده‌ای گفتند:سلام ما را به آقا برسان و بگویید: برای ما دعا کنند. 🔸امام صادق (علیه السلام) فرمودند:فکر می‌کنید ما برای شما دعا نمی‌کنیم؟ 📍هر روز اعمال شما بر ما عرضه می‌شود و وقتی ما می‌بینیم کوتاهی‌هایی از شما صورت گرفته، ناراحت می‌شویم و برای شما دعا می‌کنیم که خدا توفیق بدهد جبران کنید و برگردید. 🔸یعنی هر فعلِ هر روز من به حضرت عرضه می‌شود.آن‌ وقت می‌شود من در دعای ندبه بنشینم زار بزنم ولی در روز رفتار من طور دیگری باشد؟ 🖋استاد عابدینی ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
💐🔅💐🔅💐🔅💐🔅💐🔅💐 بسم الله الرحمن الرحیم ✨الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَٰنِ ۚ وَكَانَ يَوْمًا عَلَى الْكَافِرِينَ عَسِيرًا ✨در آن روز فرمانروایی مطلق برای حضرت مهدی صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)رحمان ثابت است، و بر کافران روزی بسیار دشوار است. 📗سوره مبارکه فرقان آیه ٢٦ 🔹علی بن اسباط میگوید:اصحاب ما روایت کرده اند درباره ی این آیه شریفه که معصوم فرمودند:همانا فرمانروای امروز(و پیش از امروز) و بعد از امروز، از آنِ خدای رحمان است، ولی چون قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به پا خیزد جز خداوند عبادت نخواهد شد. 📗البرهان فی تفسیر القرآن،ج۴،ص۱۲۴ الزام الناصب،ج۱،ص۷۸ 💐🔅💐🔅💐🔅💐🔅💐🔅💐🔅 ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ 💞@montazerane_zohour💞
4_5778425244574286325.mp3
5.38M
تلنـــ⚠️ـــگر 🌍 زمین درسراشیبی ظهور افتاده ومابسرعت به لحظه ی باشکوه ظهور نزدیک میشیم ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ 💞@montazerane_zohour💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا عزیز زهرا(س) ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
. 🌸 حضرت پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله دربارۀ حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها فرمودند: وَکانَتْ مِنْ اَحْسَنِ النِسَاءِ جَمَالاً وَاَکمُلُهُنَّ عَقْلاً وَاَتَمَّهُنَّ رَأیاً، وَاَکثَرُهُنَّ عِفَّةً وَدِیناً وَحَیاءً وَمُرُوَّةً وَمالاً؛ خدیجه از زیباترین زنان، و کامل‌ترین آنان ازنظر عقل بود. در رأی و نظر کامل‌ترین آنان بود، و ازنظر عفت و دیانت و حیا و مروّت و مال سرآمد آنان بود. 📚 الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء سلام‌الله‌علیها، ج۲۱، ص۳۷۱.🌴💎🌴 دهم ربیع‌ الاول سالروز پیوند فرخنده و آسمانی حضرت محمد بن‌ عبدالله صلی‌ الله علیه وآله و حضرت خدیجۀ کبری سلام‌ الله‌ علیها مبارک باد. ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 چطور امام زمان رو ببینیم؟! ➖➖➖➖➖➖➖ 👌امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ 💞@montazerane_zohour💞
به‌نام‌خداوند‌نیلوفرین #‍وقایع‌ظهورحضرت‌مهدی‌علیه‌السلام 📌قسمت اول: 🌟در زمان ظهور حضرت مهدی (علیه‌ السّلام) اتفاقاتی رخ خواهد داد، از جمله: ⚡️اجتماع یاران حضرت در مکه و بیعت با حضرت ⚡️تشکیل سپاه با سیصد و سیزده یار خاص حضرت ⚡️اصلاحات در مکه و مدینه ⚡️پایه گذاری حکومت اسلامی در کوفه ⚡️نزول عیسی بن مریم از آسمان و اقتدا به حضرت ⚡️کشته شدن دجال ⚡️گسترش عدل در جهان  🟢 اجتماع یاران خاص حضرت در مکه تعدادی از یاران خاصّ حضرت در مکه اجتماع کرده حضرتش را جستجو می‌کنند. ✨ در این هنگام مردی از نزد امام به پیش آنان آمده از ایشان می‌پرسد: شما اینجا چند نفرید؟ پاسخ می‌دهند: حدود چهل نفریم. ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو کانال‌منتظران‌ظهور در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوران حیرت در آخرالزمان ... ! حجت الاسلام عالی ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour
منتظران ظهور
❤️ #عاشقانه_دو_مدافع❤️ #قسمت_پنجاه_و_سوم بس کن اسماء !!! دستم گذاشتم رو سرمو به دیوار تکیه دادم
❤️ ❤️ پس همکاراتون .... پرستار حرفشو قطع کرد وخیلی جدی گفت از خودشون بپرسید آمپول آرام بخشی روداخل سرم زد و از اتاق رفت بیرون علی صندلی آورد و کنارم نشست لبخندی بهم زدو گفت:خوبی اسماءمیدونی چقد منو ترسوندی حالا بگو ببینم چیشده بود من نبودم - لبخند تلخی زدم و گفتم:من چرا اینجام علی از کی،،، الان ساعت چنده ! هیچی یکم فشارت افتاده بود دیروز آوردیمت اینجا، نگران نباش چیزی نیست. ساعت ۴ بعد از ظهر ، مامانم اینا کجان این جا بودن تازه رفتن علی امروز پنج شنبست باید بریم بهشت زهرا تا فردا هم زیاد وقت نیست بریم _ با تعجب نگاهم کردو گفت:یعنی چی بریم دکتر هنوز اجازه نداده بعدشم من جمعه جایی نمیخوام برم به حرفش توجهی نکردم سرمم یکم مونده بود تموم بشه از جام بلند شدم. سرمو از دستم درآردمو رفتم سمت لباسام اومد سمتم. اسماء داری چیکار میکنی بیا بخواب _ علی من خوبم ،برو دکترمو صدا کن اجازه بگیریم بریم کجا بریم اسماء چرا بچه بازی در میاری بیا برو بخواب سر جات - علی تو نمیای خودم میرم. لباسامو برداشتم و رفتم سمت در، دستمو گرفت و مانع رفتنم شد آه از نهادم بلند شد ، دقیقا همون دستم که سوزن سرم زخمش کرده بود رو گرفت دستمو از دستش کشیدم و شروع کردم به گریه کردن گریم از درد نبود از حالی که داشتم بود درد دستم رو بهانه کردم اصلا منتظر یه تلنگر بودم واسه اشک ریختن علی ترسیده بود و پشت سر هم ازم معذرت خواهی میکرد دکتر وارد اتاق شد. رفتم سمتش، مثل بچه ها اشکامو با آستین لباسم پاک کردم و رو به دکتر گفتم: آقای دکتر میشه منو مرخص کنیدمن خوب شدم... دکتر متعجب یه نگاه به سرم نصفه کرد یه نگاه به من و گفت: اومده بودم مرخصت کنم اما دختر جان چرا سرمو از دستت درآوردی؟چرا از جات بلند شدی؟ آخه حالم خوب شده بود . از رنگ و روت مشخصه با این وضع نمیتونم مرخصت کنم ولی من میخوام برم. تو خونه بهتر میتونم استراحت کنم با اصرار های من دکتر بالاخره راضی شد که مرخصم کنه علی یک گوشه وایساده بود و نگاه میکرد اومد سمتم و گفت بالاخره کار خودتو کردی لبخندی از روی پیروزی زدم کمکم کرد تا لباسامو پوشیدم و باهم از بیمارستان رفتیم بیرون بخاطر آرام بخشی که تو سرم زده بودن یکم گیج میزدم سوار ماشین که شدیم به علی گفتم برو بهشت زهرا چیزی نگفت و به راهش ادامه داد. تو ماشین خوابم برد، چشمامو که باز کردم جلوی خونه بودیم پوووووفی کردم و گفتم: علی جان گفتم که حالم خوبه، اذیتم نکن برو بهشت زهرا خواهش میکنم. - آهی کشید و سرشو گذاشت رو فرمون و تو همون حالت گفت: اسماء به وهلل من راضی نیستم به چی _ این که تو رو ، تو این حالت ببینم. اسماء من نمیرم کی گفته من بخاطر تو اینطوری شدم، بعدشم اصلا چیزیم نشده که،مگه نگفتی فقط یکم فشارت افتاده سرشو از فرمون بلند کردو تو چشمام نگاه کرد چشماش کاسه ی خون بود طاقت نیوردم، نگاهم و از نگاهش دزدیدم ماشین رو روشن کرد و حرکت کرد تمام راه بینمون سکوت بود از ماشین پیاده شدم ، سرم گیج میرفت اما به راهم ادامه دادم جای همیشگیمون قطعه ی سرداران بی پلاک شونه به شونه ی علی راه میرفتم شهیدمو پیدا کردم و نشستم کنار قبرش اما ایندفعه نه از گل یاس خبری بود نه از گلاب و آب علی میخواست کنارم بشینه که گفتم: علی برو پیش شهید خودت ابروهاشو داد بالا و باتعجب گفت:چراخوب حالا اونجا هم میرم برو ای بابا،باشه میرم _ میخواستم قبل رفتنش به درد و دل کردنش باشهیدش نگاه کنم ، یقین داشتم که حاجتشو از اون هم خواسته و بیشتر از اون به این یقین داشتم که حاجتشو میگیره رفت و کنار قبر نشست اول آهی کشید ، بعد دستشو گذاشت رو پیشونیش و طوری که من متوجه... ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ 💞@montazerane_zohour💞
4_5814219605098368131.mp3
7.24M
🎙 این را از دست ندهید. 📌خلاصه شده جلسه در (عج) شبتون مهدوی التماس دعاے فرج🤲 ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ 💞@montazerane_zohour💞