┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
💎 * ۳ - گریه شوق و مظلومیت
🌹🕊 در عاشورای امام حسین، دو نوع گریه بود، یکی اشک شوق و دومی اشک مظلومیت.
🔸اما اشک شوق چیست؟
🕊 شوق دیدار با خدا، نمی شود مثال زد، همه شهدا اشک شوق می ریختند.
(352) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
💞 نمی شود مثال زد، همه شهدا اشک شوق می ریختند.
😭 آنها به گریه اکتفا نمی کردند صورت را روی خاک می کشیدند و می گفتند : چرا حسین مرا قابل نمی داند؟
🏕 بگذار من بروم.پشت خیمه می رفتند خاک ها را روی سر می ریختند، می گفتند :
(353) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
✋🕊🌹 خدایا دل حسین را متوجه من کن! من زودتر بیایم و نمانم.
❓چه کسی این حرف ها را می زد؟ آن شخص قاسم بن الحسن علیه السلام است.
☑️ چه کسی صورت را روی زمین زد؟ آن عبدالله بن الحسن است.
♻️ (عبدالله و قاسم دو تن از یادگاران امام مجتبی علیه السلام بودند).
(354) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
👈 می گفتند : عمو به ما اجازه نمی دهید برویم؟
🌴 اما من می خواهم غیر از خاندان اهل بیت هم برایتان ذکر کنم. سیف بن حارث و مالک بن عبدود.
😭 هر دو پسر عمو بودند. این دو فریاد و ناله می کردند. امام می فرمود : سیف، مالک چرا شما گریه می کنید؟
(355) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
✳️ «لِمَ تُبکیکُما» تا فرمود : چرا گریه می کنید؟ گفتند : اماما!
✅ «إنّی لاتکون بعد ساعة قریری العین فقالا، جعلنا فداک والله ما علی اَنفسنا نبکی،
💢 ولکن نبکی علیک نراک قد اَحبط بک و لانقدر علی اَن تَنْفَعَکَ". (کلمات امام حسین، ص ۴۴۸)
(356) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
🌹🕊 ما می خواهیم که به زودی چشممان روشن شود، (کنایه از شهادت و لقاء الله است).
❤️ فدایت شویم، گریه می کنیم؛ چون می بینیم دشمن تو را محاصره کرده و ما نمی توانیم برای تو کاری بکنیم.
✋🌴 امام برای آنها دعای خیر نمود. با امام دست دادند. دست خداحافظی، و تاختند در حمله نبرد از چپ و راست می زدند.
(357) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
💹 رجزهایی دارند شنیدنی. من کیم؟ من کسی هستم عاشق دیدار با خدایم،
🔰 من دیدار با خدا را در سلک حسین فاطمه دیدم. دیار با خدا را در کنار حسین فاطمه دیدم.
⚜ خود رجز، به گونه ای بود که تمام سپاه را به عقب می زد، با این رجزها تمام درهای توطئه دشمن را می بست.
(358) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
✳️ امام دعای خیر برای آنها نمود، اشک حسرت نبود. اشک شوق بود.
😔 می گوید : اگر عقب بمانم، شاید بی معرفت بشوم.
🔸 دوم : «گریه مظلومیت»
👈🌹 امام را که نگاه می کردند، برای مظلومیت آقا گریه می کردند.
(359) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
👈😭 امام می فرمود : چرا گریه می کنید؟
می گفتند : شما تنها شدید. کسی را ندارید،
❤️🌴 مگر انسان برای تنهایی رهبر باید گریه کند؟ بله، نه تنها گریه کند، جان را هم باید فدا کند.
❤️ انسان برای تنهایی ولایت فقیه باید گریه کند. مظلومیت رهبر گریه دارد.
👌ان شاء الله ما را در جلسات آینده همراهی کنید.
(360) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
🔸ادامه رکن سوم : گریه مظلومیت
🕊🌹شهدای کربلا تک تک اینها برای مظلومیت امام حسین علیه السلام گریه می کردند.
👈 و می گفتند : چرا بیش از این نمی توانیم فرصت کنیم؟
🌴 تک تک شهدای کربلا برای مظلومیت امام حسین علیه السلام گریه می کردند و می گفتند :
(361) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
❤️ چرا یک جان داریم، صد جان نداریم؟ چرا هزار جان نداریم برایت فدا کنیم؟
✋ وقتی طناب به دست های علی علیه السلام بستند و علی را به مسجد می بردند،
😭 گریه عمّار به حدی بود که خانه های اطراف می شنیدند. چرا گریه می کند؟ برای مظلومیت علی علیه السلام.
(362) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
⚔ چرا علی علیه السلام به من اجازه نمی دهد شمشیر را در دست بگیرم و یک تنه بایستم؟ مظلومیت علی علیه السلام گریه دارد.
💎 * ۴ - رکن چهارم : استغاثه
😰 در روز عاشورا چه کسی استغاثه داشت. استغاثه را یک نفر داشت. «فالتَفَتَ إلی خِیم بَنی عقیل»،
(363) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
⛺️ یک نگاهش به خیمه های بنی عقیل افتاد، دید خیمه های بنی عقیل خالی است.
🏕 ستون تمام این چادرها را برای اینکه بفهماند که بنی عقیل هم رفته اند، گرفت و کشید، خیمه ها خوابید.
🕌 «فَالتَفَتَ إلی خِیمَ أصحابِه» نگاه کرد به خیمه های اصحابش، دید هیچ کس نیست، ستون خیمه را گرفت و خواباند.
(364) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
👈 بعد ستون خیمه ای را گرفت و پایین آورد که داد بچه ها بلند شد و آن خیمه سردارش ابوالفضل العباس بود،
🗣 اینجا بچه ها نتوانستند خودداری کنند و همه یکنواخت صدا زدند: عموجان!
❓🌹 یک بزرگی می گفت : اگر به من بگویند : حسین را شمشیر کشت؟ می گویم : نه!
(365) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
⚔ حسین را آن کسی که تیر سه شعبه به چشم عباس زد، کشت. حسین وقتی این را دید کشته شد.
🔸«گریه امام در روز عاشورا»
🔰 فقط یک خیمه ماند و آن خیمه بچه های کوچک بود. با امام سجاد علیه السلام خداحافظی کرد، حمله کرد به سوی لشکر عمر سعد، ولی بلافاصله سریع برگشت؛
(366) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
👶 چون نگهبان بچه ها هم بود. دوباره حمله کرد خواست یک خورده استراحت کند تا رفت یک لحظه استراحت کند.
🔴 نانجیبی سنگی به پیشانی حضرت زد، پیشانی شکست، خون روی چشم را گرفت اینجا بود که فرمود :
✔️ الله اکبر، اَنا والله لا اُحِبّهُم اِلَی شیءٍ مِمّا یُریدُون» من هیچ کار شما را انکار نمی کنم.
(367) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
✳️ «حتی اَلقَی اللهَ و اَنا مُخَضّبٌ بِدَمی» من می خواهم همین بدن خون آلود به پیشگاه خدا بروم.
😭 صدای گریه اش بلند شد، گریه امام برای چه بود، چه فلسفه ای داشت؟ وقتی گریه کرد استغاثه نمود :
😔 «أما مِن مُغیثٍ یُغیثنا اَما من ذابٍ یَذُبُّ عَن حَرَم رسول الله»
(368) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
📚 (بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۲؛ العوالم، ۲۵۶؛ لواعج الأشحان، ص ۱۲۷؛ اللهوف، ص ۱۲۷.
↙️ شیخ شوشتری در «فوائد المشاهد» دارد، یک وقتی آقا این عبارت را فرمود : دیدم بدن شهدا می لرزد، یعنی حسین تو را به خدا قسم بگو :
🔱 سر ما به بدن برگردد، ما کار داریم. بعضی ها هم نوشتند، یک مرتبه آقا یادش آمد با یک نفر خداحافظی نکرده،
(369) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄
👶 و آن طفل شیرخواره اش علی اصغر (ع) است. فرمود : خواهر بده به من. (در بعضی مقاتل آمده)،
🙁 تا رفت آقا علی اصغر را ببوسد یک مرتبه دید : «فذبح من لاُذُنی اِلَی الاُذُن» (شجره طوبی، ج۱، ص ۳۱).
👌ان شاء الله ما را در جلسه بعدی همراهی فرمایید.
(370) 💠 @shabnegar
┄┅═✼✿✵🥀✵✿✼═┅┄