🌹حضرت خدیجه(س) چگونه با نبی مکرم اسلام ازدواج کرد؟/ پاسخ به شبهاتی درباره سیره و زندگی بانوی بزرگ اسلام
♦️رجبی دوانی، کارشناس تاریخ اسلام :سن حضرت خدیجه سلام الله علیها برخلاف نقلی که گفته شده، درست نیست؛ یعنی ایشان در زمان ازدواج با نبی مکرم اسلام 40 ساله نبودند، بلکه روایتهای معتبرتری نشان میدهد که ایشان تقریباً همسن رسول خدا صلی الله علیه و اله بودند و در زمان ازدواج مانند آن حضرت، حدود 25 سال داشتند.
♦️حضرت خدیجه سلام الله علیها با پیامبر صلی الله علیه و آله قرارداد تجاری بستند، غلامانشان را همراه پیامبر صلی الله علیه و آله فرستادند تا حضرت را در آن سفر تجاری تحت نظر داشته باشند و اعمال و حرکات آن بزرگوار را به او گزارش کنند. وقتی غلامان از ویژگیهای پیامبر صلی الله علیه و آله تعریف کردند، حضرت خدیجه سلام الله علیها بسیار شیفته ایشان شدند و به پیامبر صلی الله علیه و آله پیشنهاد دادند که اگر مایل باشند با او ازدواج کنند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم پس از مشورت با عموی بزرگوارشان جناب ابوطالب به این پیشنهاد پاسخ مثبت دادند.
♦️ حضرت خدیجه سلام الله علیها دو پسر برای نبی مکرم اسلام به دنیا آورد به نامهای قاسم و عبدالله. قاسم زودتر از عبدالله به دنیا آمد و به همین علت، پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله را ابوالقاسم یعنی پدر قاسم هم مینامند. اما این فرزند در کودکی از دنیا رفت. عبدالله هم پسر دیگر ایشان بود که او هم عمر کوتاهی داشت و مانند قاسم در خردسالی وفات کرد.
♦️به عنوان مثال زمانی که پیش از تولد حضرت زهرا سلام الله علیها جبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت که تا چهل روز شهر را ترک کند و چلهنشین شود، حضرت از این دوری غیرمنتظره از حضرت خدیجه سلام الله علیها ناراحت بودند. طوری که بعد از چند روزی که در غار حرا بودند پیغامی را توسط عمار یاسر برای همسر خود فرستادند. در این پیغام حضرت فرموده بودند: «ای خدیجه! از این جدایی من گمان بد مبر و آن را نشانه بیعلاقگی من به خودت مپندار. بلکه این به امر الهی است و خداوند خواسته امرش تحقق یابد. پس جز گمان نیک چیزی به قلبت راه نده چراکه خداوند به افتخار تو به طور مکرر به فرشتگان بزرگ خود افتخار میکند.»
ادامه مطلب
👇👇
https://tn.ai/2012558
💠 طهارت و وسعت رزق
🔹️وضو در هنگام کار به مثابه ی تطهیر در حین عبادت است. هر صبح که برای کار بر می خیزید، وضویی بگیرید و بعد از آن نوزده بار «بسم الله الرّحمن الرّحیم» به عدد حروف این آیه ی مبارکه تلاوت کنید، تا آن «وضو» تطهیرتان کند و آن «بسم الله» آفات و بلیّات و شعله های اشتغالات جهنّمی دنیا را از شما دور نماید.
🔹️این قدر به زور و بازوی تان متّکی نباشید، رزق را باید از جای دیگر بدهند. شما دائماً اهل طهارت و پاکی باشید، رزق تان وسیع خواهد شد.
عارف بالله علامه حسن زاده آملی ره
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_صبر_در_امتحانات_الهی_حجت_الاسلام_عالی.mp3
زمان:
حجم:
3.02M
صبر در امتحانات الهی!
حجت الاسلام👇
#عالی🎙
#سخنرانی🔊
🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌸🌼
#کانال_منتظران_واقعی_ظهور_امام_عصر_عج
@montazeranzohooremamasr
12.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هنرآسمانی زندگی کردن...
#دکتر_عزیزی
🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌸🌼
#کانال_منتظران_واقعی_ظهور_امام_عصر_عج
@montazeranzohooremamasr
#شنبه_های_نبوی
🌱ای تمام آفرينش خشتی از ايوان تو
علم شرق و غرب عالم سطری از قرآن تو...
🌱آسمانی ها زمينیها همه مهمان تو
گل کند جان مسيح از غنچهی خندان تو...
#من_محمد_را_دوست_دارم
#نحنفداکیارسولالله
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
#سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۶) در حالیکه پرونده اعمالم بر گردنم سنگینی میکرد با زحمت سرم ر
#سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت ۷)
از ترس خودم را به نیک رساندم و محکم او را در برگرفتم
ناگهان گناه دست کثیف و متعفنش را بر گردنم آویخت و قهقهه زنان فریاد بر آورد: 👇 👇
خوشحالم دوست من،
خوشحالم و... و باز همان قهقهه مستانه اش را سرداد.
ترس و اضطراب سراسر وجودم را فراگرفت
زبانم به لکنت افتاد و طپش قلبم شدت یافت و دیگر هیچ نفهمیدم
وقتی به هوش آمدم،
سرم بر زانوی نیک بود.
اما با دیدن چهره خون آلود نیک غم عالم در دلم نشست
گمان کردم که آن هیکل متعفن یعنی گناه بر او فائق آمده و پیروز گشته
اما نیک که دانست چه در قلبم می گذرد،
صورت بر صورتم نهاد و آهسته گفت: غم مخور،
بالاخره توانستم پس از یک درگیری و کشمکش پرونده اش را بدهم و او را برای مدتی از تو دور سازم.
برخواستم و در حالی که اشک در چشمانم حلقه زده بود،
دست بر گردن نیک انداختم و گفتم: من دوست دارم تو همیشه در کنارم باشی. از آن شخص بد هیکل زشت رو بیزارم و ترسان
راستی که تنهایی به مراتب از بودن در کنار او،
برایم لذت بخش تر است
چرا که وقتی گناه،
در کنارم قرار می گیرد،
وحشتی بزرگ به من دست می دهد.
نیک با حالتی خاص گفت:👇 👇
البته او هم حق دارد که در کنار تو باشد، زیرا این چیزی است که خودت خواسته ای
با تعجب گفتم: من؟!
من هرگز خواهان او نبودم
گفت: به هر حال هر چه باشد اعمال خلاف و گناه تو او را به این شکل درآورده است،
و به ناچار بار دیگر او را در کنار خویش خواهی دید.
از این گفته نیک خجل زده شدم و سخت مضطرب،
و در حالیکه صدایم به شدت می لرزید، پرسیدم: کی؟
کجا؟ گفت: شاید در مسیر راهی که در پیش داریم....
گفتم: کدام راه؟
کدام مسیر؟ گفت: به واسطه بشارتی که نکیر و منکر به تو دادند،
جایگاه تو منطقه ای است در وادی السلام،
و تو باید هر چه زودتر خودت را آماده سفر به آن مکان مقدس کنی.
گفتم: وادی السلام کجاست؟
گفت: مکانی است که هر مومنی را آرزوی رسیدن به آنجاست و بناچار بایستی از بیابان برهوت نیز بگذری، تا در مسیر راه از هر ناپاکی و آلودگی پاک گردی،
و البته به واسطه رنج و مشقتی که خواهی برد،
گناهانت ذوب خواهد شد. آنگاه با سلامت به مقصد خواهی رسید.
گفتم: 👇 👇
برهوت چگونه جایی است؟
گفت: کافران و ظالمان در آن جای گرفته و عذاب برزخی می شوند.
آنگاه از من خواست که خود را برای آغاز این سفر پر مشقت آماده سازم.
✍ادامه دارد.....
@Navaye_Mazhabiنواهنگ شب وصال.mp3
زمان:
حجم:
5.08M
🔸#نواهنگ شب وصال
🎤با نوای کربلایی #حسین_صادق
ابرای مکه داره نقل شادی می باره
رو لبها باز می شینه شور خنده ها
جشن یارودلداره, وقت وصل و دیداره
خو کرده با خدیجه ختم الانبیاء
🔻 #سالروز_ازدواج_حضرت_محمد