4_5936136937604645716.mp3
7.2M
🎼 پادکست امام زمانی🌹
🎧 عیب از ماست ...!
🎙حجتالاسلام محـرابیــان
♨️اگر در مشکلی سخت گرفتار شدی...
👌🏻در کتاب صحیفهالامان آمده است اگر در محنتی گرفتار باشی هفتاد مرتبه بگو:
یا اللهُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا فاطِمَه یا صَاحِبَالزَّمان اَدْرِکنی وَ لا تُهْلِکْنی
(بسیار مجرب است، تجربه شده است)
#امام_زمان
4_5947226981249584970.mp3
8.28M
#صوت_مهدوی
🔸حکایت عجیبی از توسّل به نام مقدّس "اباصالح" در قلب اروپا...
👌بسیار زیبا
#توسلات_مهدوی
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃 مژده اِی دوست که
🌸🍃 ماه غم و ماتم طی شد
🌸🍃 ماه غمبار صفر ،
🌸🍃 بعد مُحرّم طی شد
🌸🍃 شد حلول مه نو
🌸🍃 ماه #ربیع_الاول
🌸🍃 ماه دلخون شدن
🌸🍃 حضرت خاتم طی شد
🌸🍃 بسکه غم دید رسول
🌸🍃 از صَفر و ماه حرام
🌸🍃 مژدهاش باد که
🌸🍃 غمهای دمادم طی شد
🌸🍃 سـاقیا #ماه_ربیع است
🌸🍃 بِده جام مراد
🌸🍃 که دگر ، ماه غم و غصّه
🌸🍃 و ماتم طی شد
هر سال بعد از ماه محرم و صفر که میشد مرحوم علامه امینی خطاب به عزاداران سیدالشهدا(ع) میفرمودند:
کبوتربازها وقتی یه کبوتر از بازار میخرند، چند روزی بال و پرش رو میبندند، روی پشت بام خونه بهش آب و دانه میدن، بعد چند روز بال و پرش رو باز میکنند و پروازش میدن، اگه اون کبوتر رفت و مجددا برگشت روی همون پشتبام نشست، میگن هنر داره و رگه داره، اما اگه برنگشت و رفت روی پشتبام کس دیگهای نشست، میگن بیهنر و بیرگ بود!
توی این دو ماه امام حسین-ع- ماها رو خرید، بال و پرمون رو بست پیش خودش نگه داشت، در این دو ماه میهمان امام حسین-ع- بودیم و هرجا دعوتمون کردند به احترام امام حسین-ع- بود و در واقع از آب و نان امام حسین-ع- خوردیم!
حالا بعد از دو ماه بال و پرمون رو باز کرده که پرواز کنیم، نکنه که بیهنر و بیرگ باشیم، بریم روی بام کسی دیگه بشینیم، نکنه نانونمک بخوریم و نمکدون بشکنیم ...
فَبِعِزَّتِكَاسْتَجِبْلِىدُعائی
🔥#عاقبت_رباخواري
⭕️آقا سید مهدی کشفی که از یاران مخصوص میرزا جواد نقل می کرد:
شبی توی خانه خوابیده بودم ، دیدم که صدای ناله ی سوزناکی از حیاط می آید.
از بس شدید و سوزناک بود ، هراسان ازخواب برخاستم که چه خبر است؟
رفتم در را باز کردم، دیدم در این حیاط ما که به این کوچکی است یک کاروانسرای بزرگی است و دور تا دورش حجره می باشد
و صدا از یک حجره می آید..
دویدم پشت حجره هرکار کردم در باز نشد.
از شکاف درب نگاه کردم ببینم چه خبر است!
دیدم یکی از رفقای ما که اهل بازار تهران است افتاده و به اندازه نصف کمر انسان، سنگ آسیاب روی او چیده اند.
و یک شخص بد هیبت از آن بالا ، توی حلقوم دهان او چیزهایی میریزد.
ناراحت شدم ، هرچه کردم در باز نشد
هرچه التماس کردم به آن شخص که چرا به رفیق ما این طور میکنی !
اصلا نگفت : تو کی هستی؟
این قدر ایستادم که خسته شدم برگشتم آمدم توی رختخواب ولی خواب از سرم بکلی پرید
نشستم تا صبح شد
حال نماز خواندن نداشتم . رفتم در خانه میرزا جواد آقا و محکم در زدم
میرزا جواد آقا از پشت در گفت چه خبره ؟ چه خبره ؟ حالا یه چیزی بهت نشون دادند نباید که اینطوری کنی؟ !
گفتم من همچو چیزی دیدم.
گفت بله ، شما مقامی پیدا کرده اید.
این مکاشفه است.
آن رفیق بازاری شما رباخوار بود و در آن ساعت داشت نزع روح (روح از بدنش کنده ) می شد. من تاریخ برداشتم . بعد خبر آمد که آن رفیق ما در همان ساعت فوت کرده است...
📘کتاب شرح حال آیت اللّه العظمى اراکى,ص 299.
💢 لیلةالمبیت در زبان علمای اهل سنت، شماره2️⃣
🔹 ابنصباغ مالکی از امام غزالی نقل میکند:
در شبی که على عليهالسلام در بستر پيامبر اکرم صلیاللهعليهوآله خوابید، خداوند به جبرئيل و ميكائيل وحى فرستاد كه من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانیتر قرار دادم، كدام يك از شما حاضر است، ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را بر خود مقدم دارد؛ هيچكدام حاضر نشدند؛
به آنها وحى شد، آیا شما مانند امیرالمومنین علیهالسلام نیستید که چون میان او و محمد صلیاللهعلیهوآله برادری برقرار نمودم، در بسترش خوابید تا جان خود را فدایش کند؟ به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد....
📚 المالکی، الفصول المهمة، دارالحدیث، ج1، ص292
📎 #اعتقادات
📎 #ربیع_الاول
📎 #لیلة_المبیت
📎 #امیرالمومنین
#داستان
✍مردی نزد پیامبر(ص) آمده و گفت: در پنهان به گناهانی چهارگانه مبتلا هستم؛ زنا، شرابخواری، سرقت و دروغ. هر کدام را تو بگویی به خاطرت ترک میکنم.
پیامبر (ص) فرمود: دروغ را ترک کن. مرد رفت و هنگامی که قصد زنا کرد با خود گفت: اگر پیامبر (ص) از گناه من پرسید، باید انکار کنم و این نقض عهد من است (یعنی دروغ گفتهام) و اگر اقرار به گناه کنم، حدّ بر من جاری میشود. دوباره نیّت دزدی کرد و همین اندیشه را نمود و درباره کارهای دیگر نیز به همین نتیجه رسید.
به نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسولالله! تو همه راهها را بر من بستی، من همه را ترک نمودم.
#دروغ
#داستان_درباره_دروغ