که عوامل اون ها مقادیر زیادی اسلحه و مواد انفجاری را وارد منطقه کرده اند. به همین دلیل همراه جمع دیگری از جوانان منتخب سپاه پس از پشت سر گذاشتن، یک دوره پیشرفته نظامی و تکاوری به عنوان سرگروه یکی از گروههای اعزامی به نوار مرزی و پاسگاه خیَن انتقال پیداکردیم

حضور فعال و اثر گذار در روزهای نخستین دفاع مقدس داشتم پس از حضور در مناطق مرزی شلمچه و در مدت کمی اقدام به شناسایی محل های نفوذ عناصر ضد انقلاب کردم و با توجه به آشنایی و تخصصم بعنوان تکنسین برق و هوش ذاتی و نظامی ام باعث شد با مشورت شهید جهان آرا و دیگر همرزمانم در سپاه خرمشهر خط آتشی از مواد انفجاری به طول 4 کیلومتر در طول خط مرزی ایجاد کنیم

که بااحداث اون ،در یکی از شبها یکی از نیروهای ضد انقلاب را دستگیر کردم که بعد از انجام بازجویی به سپاه خرمشهر تحویل داده شد و در بازجویی مشخص شده که عامل بمب گذاری در چهار راه امام بوده که منجر به شهادت یک زن باردار و کودکش شده است🌺

برهمین اساس تجهیزات انفجاری بیشتری در اختیار تیم که مسئولیت آن را بعهده داشتم قرار دادند

مورخ 20/6/59 به همراه برادر کوچکتر خودم بیژن دستیاری و سرهنگ پاسدار حاج احمد سلحشور فر، مشغول چینش مواد انفجاری در طول خط مرزی بودیم ،در این لحظه با توجه به آگاهی و اشرافیتی که به خطرات مواد انفجاری داشتم از همراهان خودم خواستم از محل دور بشن تا آخرین چاشنی را بازرسی و خط را آماده کنم

که ناگهان یکی از تله ها در اثر ریزش خاکریز منفجر و من در اثر شدت موج انفجار به درون نهر خیَن پرتاب شدم و در اثر وجود درگیری در منطقه پیکر م تا یک هفته مفقود می شه

بعد از گذشت یک هفته در کنار اسکله خرمشهر شناسایی و پیکرغرق به خونم رودرگمرک خرمشهرازآب می گیرند،بعدازتشییع باشکوهی که درشهرامیدیه انجام میشه ،برای تدفین و خاکسپاری به اهوازمنتقل میشه

بازگشت پیکرم آن چنان تحولی در منطقه به وجود آورد که باعث شد بار دیگه آحاد مردم شهر امیدیه مجددا جمع شوند و جوانان سلحشور شهر فوج فوج تقاضای عضویت در سپاه امیدیه و آغاجاری روداشته باشند

فرازی ازوصیت نامه ام✋ بسمه تعالی دورود بر امام خمینی و ملت ایران پدر مادر برادر خواهر شاید نامه یا حرف آخر من باشد امیدوارم از من که به خاطر اسلام عزیز می جنگم ناراحت نباشید اگر شهید شدم برای من گریه نکنید که من زنده هستم چون این یک تحولی است از دنیا به دنیا پس سلام مرا به تمام والسلام برادر ایرج دستیار

پیکرم (كه با سروده‌اي و نوحه‌اي مشهور به دستياري مي‌شود) به اهواز منتقل مي‌شه و به عنوان اولين شهيد دفاع مقدس در بخش جديد قبرستان، كه آن روز بيابان بوده دفن مي‌شه» دوستان به اهوازتشریف آوردیدیه سرهم به گلزار شهدای اهواز بزنید خوش حال میشم بهم سربزنید

. هم اکنون پیکر م به همراه سایر شهدای خوزستان در گلزار شهدای اهواز در خاک آرمیده و میزبان تمامی مردم ولایتمدار این خطه دلاور خیز می باشد

معرفی کوتاه شهید نام و نام خانوادگی: ایرج دستیار نام پدر: محمد تاریخ تولد: ۱۳۳۵/۱۰/۰۱ تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۶/۲۰ محل تولد:آغاجاری محل شهادت: خرمشهر مزارشهید:آرامگاه گلزار شهدای اهواز