تاثیر ویژه دعا و توسل در ظهور امام زمان (عج) /منتظر واقعی بستر را برای ظهور فراهم میکند
وی احیا دین به وسیله برقرار کردن مولفههایی همانند حجاب و عفت در جامعه را یکی دیگر از رویکردهای منتظر واقعی دانست و تصریح کرد: احیا حجاب، عفت، ایثار و عدالت از جمله برنامههای است که همواره باید مد نظر منتظران باشد. شناخت خداوند و نزدیکی با پروردگار یکی از مهمترین برنامههای ارزشمند برای یک منتظر محسوب میشود.
شریعتی تبار پیرامون ویژگی منتظران مصلح خاطر نشان کرد: منتظران مصلح و منتظران عادل باید خود عدالت پیشه و مصلح باشند تا شرایط برای ظهور «امام زمان (عج)» فراهم شود. در کنار این باید خوش خلق باشند، نکته مهمتر و قابل توجهتر توسل و دعا برای سرعت بخشیدن به پایان انتظار و ظهور عملی موثر است. «امام صادق (ع)» در مورد مردمان زمان غیبت فرمودند: نگه داشتن دین در زمان غیبت کاری بسیار سخت است.
از بین رفتن علم مفید در آخرالزمان
در برخی از روایات میخوانیم که در دوران آخرالزمان علم و دانش از روی زمین برداشته میشود. در تفسیر این قبیل از روایات دو احتمال وجود دارد؛ یکی اینکه ممکن است مراد، از بین رفتن تعقل باشد؛ و دیگر آنکه مراد، علومی است که برای بشر مفید میباشد
در اثر گسترش هرج و مرج، ظلم، شهوترانی و اهداف شوم مادی و شیطانی در آخرالزمان، تمام فعالیتهای فرهنگی، تعلیم و تربیت، اخلاق و علم مفید در جوامع بشری تعطیل و یا به انحراف کشیده میشوند. علما و دانشمندان صالح که وظیفه هدایت مردم در این دوره را بر عهده دارند، یا به لحاظ فیزیکی از جامعه حذف میشوند و یا اینکه از متن جامعه طرد میشوند و توسط افراد گمراه به حاشیه رانده شده و اثرگذاری لازم در جامعه را ندارند.
ابن عباس از پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند که حضرت فرمود: «خداوند در شب معراج به من وحی کرد که از صلب علی(علیهالسلام) یازده مهدی و پیشوا را برگزیدم و همه آنان از نسل تو و از فرزندان فاطمهی بتول(سلاماللهعلیها) هستند که آخرین آنها مردی است که حضرت عیسی نماز را به امامت او میخواند؛ و او زمین را از عدل و داد پر میکند، همانگونه که از ظلم و جور پر شده بود .
گفتم: پروردگارا در چه زمانی این وعده محقق میشود؟ خداوند فرمود: زمانی که علم و دانش از روی زمین برداشته و جهل و نادانی ظاهر شود.»[۱]
احتمال اول
ممکن است که مراد از برداشته شدن علم و دانش از روی زمین در دوران پیش از ظهور، برداشته شدن تعقل و عقلانیت بشر باشد.
زیرا در مجموعههای حدیثی که توسط بزرگترین و متخصصترین افراد به دانش حدیث گرد آمده است؛ روایات جهل و عقل در مقابل هم قرار دارد.[۲]
همچنین هنگامیکه بنیاسرائیل در ماجرای ذبح گاو، حضرت موسی را به استهزاء و تمسخر گرفتند؛ ایشان فرمود: «وَ إِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلین [بقره/۶۷] و (به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت:
خداوند به شما دستور میدهد ماده گاوی را ذبح کنید [و قطعهای از بدن آن را به مقتولی که قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند و غوغا خاموش گردد.] گفتند: آیا ما را مسخره میکنی؟ [موسی] گفت: به خدا پناه میبرم از اینکه از جاهلان باشم.» یعنی سخن غیرعاقلانه بگویم و شما را مسخره کنم.
بنابراین از تقابل علم با جهل میتوان استفاده کرد که مراد از علم در این روایات، تعقل و عقلانیت بشر است که در آخرالزمان برداشته میشود؛ یعنی در جوامع بشری آخرالزمان؛ دانشمند و عالم فراوان است، ولی افراد عاقل و خردمند بسیار نادر و کم است؛ زیرا در اثر متابعت از هوی و هوس رفتارهای عقلانی خود را از دست میدهند و به تبع آن، تمام زندگی فردی و اجتماعی بشر به دور از عقلانیت و خرد میشود و به انحراف و فساد میگراید.
احتمال دوم
احتمال دیگری که در این روایات وجود دارد، این است که علم مفید از روی زمین برداشته میشود؛ زیرا علوم امروزی بشر هرچه پیشرفت میکند به نگرانی بشریت میافزاید و زندگی او را از هر جهت تهدید میکند.