توبه همچون بيرون آوردن لباس چركين از بدن و پوشيدن لباس پاك و تميز است. توبه همچون شستشوى بدن آلوده و عطر زدن است.
قرآن در آغاز سوره هود مىفرمايد:
و ان استغفروا ربكم ثم توبوا اليه (2)؛ و از پروردگار خود آمرزش بطلبيد، سپس به سوى او بازگرديد.
آوردن استغفار و توبه در يك آيه، حاكى از آن است كه اين دو با هم تفاوت دارند، اولى به معنى شستشو و دومى به معنى كسب كمالات است. انسان نخست بايد خود را از گناهان پاك سازد و سپس خود را به اوصاف الهى بيارايد، نخست هرگونه معبود باطل را از قلب خود بزدايد و سپس معبود حق را در آن جاى دهد،
به قول حافظ:
استغفار و توبه در قرآن
توبه و استغفار در قرآن-در قرآن، ذات پاك خداوند، 91 بار غفور، «بسيار آمرزنده» و 5 بار غفّار، «بسيار بخشنده» ياد شده و در آيات بسيارى، مردم به استغفار و طلب آمرزش از درگاه خدا دعوت شدهاند. و بيش از 80 بار سخن از توبه و پذيرش توبه به ميان آمده است. در اينجا به ذكر چند آيه مىپردازيم:
1- والّذين اِذا فَعَلوا فاحِشَة اَو ظلموا اَنفُسهم ذكروا الله فَاستَغفروا لِذُنوبِهم(3)؛ و از نشانههاى پرهيزكاران آن است كه: هرگاه مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مىافتند و براى گناهان خود از خدا طلب آمرزش مىكنند.
2- و من يَعمَل سُوء او يَظلِم نَفسَه ثُمّ يَستغفِرِ الله يَجد الله غَفوراً رَحيماً(4)؛ كسى كه كار بدى انجام دهد، يا به خود ستم كند، سپس از خداوند طلب آمرزش نمايد، خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد يافت.
3- وعد الله الّذينَ آمَنوا و عَمِلوا الصّالِحاتِ لَهم مَغفِرةٌ و اجرٌ عظيم(5)؛ خداوند به آنها كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند وعده آمرزش و پاداش عظيمى داده است.
4- قُل يا عِبادِىَ الَّذينَ اسرفُوا على اَنفُسهِم لا تَقْنطوا مِن رَحمَة الله إنّ الله يَغفرُ الذُّنوبَ جَميعاً إنَّه هو الغَفورُ الرّحيم(6)؛ بگو اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كردهايد، از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مىآمرزد و او بسيار بخشنده و مهربان است.
تعبيراتى كه در اين آيه آمده مانند: «بندگان من»، «نااميد نشويد»، «رحمت خدا»، «آمرزش همه گناهان»، «غفور و رحيم بودن خدا»؛ همه حكايت از وسعت دامنه استغفار و پذيرش توبه و گستردگى رحمت الهى مىكند، به خصوص تعبير به "عبادى"؛ «بندگان من»، كه بيانگر آن است كه همه از خوب و بد، بندگان خدا هستند و خداوند به آنها آنچنان مهربان است كه آنها را بندگان خودش خوانده است. بنابراين چشمانداز اميد به آمرزش، بسيار وسيع و گسترده است.
5- و اِذا سَئَلكَ عِبادِى عَنّى فَانّى قَريبٌ اُجيبُ دَعوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَليَستجيبوا لِى وليُؤمِنوا بى لَعلَّهُم يَرشُدون (7)؛ هنگامى كه بندگانم از تو درباره من سوال كنند، (بگو) من نزديكم به دعا كننده به هنگامى كه مرا مىخواند پاسخ مىگويم، پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند و به مقصد برسند.
از لطايف و نكات بسيار ظريف در نزديك بودن خدا به انسان اين كه در اين آيه خداوند هفت بار، امور را به ذات پاك خود، بدون واسطه نسبت داده است: بندگان من، درباره من، من نزديكم، مرا مىخواند، من پاسخ مىگويم، دعوت مرا اجابت كند، به من ايمان آورد.
6- ... و تُوبُوا اِلى اللهِ جَمعياً اَيُّها المُؤمِنون (8)؛ اى مؤمنان! همگى به سوى خدا باز گرديد.
7- وَ هُو الّذى يَقبِلُ التَّوبَة مِن عِبادِه (9)؛ و خدا كسى است كه توبه بندگانش را مىپذيرد.
8- ... اِنَّ الله يُحِبُّ التَّوّابِين (449)؛ قطعاً خداوند توبه كنندگان را دوست دارد.
9- يا ايّها الَّذينَ آمَنوا تُوبُوا اِلَى اللهِ تَوبَةً نَصُوحاً(10)؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد توبه حقيقى و خالص كنيد.
10- و هُو الَّذى يَقبلُ التَّوبَة عَن عِبادِه و يَعفُوا عَنِ السّيّئات (11)؛ او كسى است كه توبه بندگانش را مىپذيرد و از گناهان مىگذرد.
11- اَفَلا يَتُوبُونَ اِلَى الله و يَستَغفِروُنَه و اللهُ غَفُورٌ رَحيم (12)؛ آيا توبه نمىكنند و به سوى خدا باز نمىگردند و از او طلب آمرزش نمىنمايند. خداوند آمرزنده مهربان است.
در اين آيه با استفهام انكارى كه بيانگر تاكيد است، خداوند انسانها را به سوى توبه و استغفار دعوت مىنمايد و با ذكر دو صفت "غفور" و "رحيم" بودنش، عواطف آنها را تحريك مىنمايد تا شايد به سوى خدا باز گردند و با آب استغفار، گناهانشان را بشويند و در پرتو توبه بر كمالات و فضايل انسانى خود بيفزايند.
توبه از ديدگاه روايات
با بررسى و تجزيه و تحليل روايات مربوط به توبه و استغفار، مطالب متنوع و جامعى، پيرامون توبه به دست مىآيد كه در اينجا به طور خلاصه به بخش مهمى از آن مىپردازيم:
پشيمانى از گناهان سابق.
- تصميم بر ترك گناه.
- جبران گناهانى كه قابل جبران است با اداى حق الله و حق النّاس.
- استغفار با زبان.
توبه نصوح چيست؟
خداوند در قرآن كريم مي فرمايد:
تُوبُوا الى الله تَوبَة نَصُوحاً(13)؛ به درگاه الهى توبه نصوح كنيد.
امام صادق عليه السلام در تفسير واژه «نصوح» چنين فرمودند:هو الذَّنبُ الّذى لا يَعودُ فيه اَبداً(14)؛ آن توبهاى است كه هرگز به آن گناه باز نگردد.
و امام هادى عليه السلام در معنى توبه نصوح فرمود:ان يكونَ الباطِنُ كالظاهِر و افضِل من ذلك (15)؛ توبه نصوح، آن است كه باطن انسان مانند ظاهر بلكه بهتر از ظاهر باشد.
رسول خدا صلّى الله عليه وآله در معنى نصوح فرمودند:
ان يَتُوب التائِب ثمّ لايَرجع فى ذَنبٍ كما لايَعود اللَبن الى الضَّرع (16)؛ توبه كننده، هرگز به گناه باز نگردد، چنانكه شير به پستان باز نمىگردد.
امام على عليه السلام در معنى نصوح مىفرمايد:
نَدمٌ بِالقَلب و استِغفار باللّسان و القَصد على ان لا يَعود(17)؛ پشيمانى قلبى و عذرخواهى با زبان، و تصميم جدى و مداوم بر ترك گناه.
2- شرائط صحت و كمال توبه
شخصى براى خودنمايى در محضر على عليه السلام گفت: "استغفر الله". حضرت على عليه السلام به او فرمود: مادرت به عزايت بنشيند آيا مىدانى استغفار (تنها به زبان نيست و) از درجه اعلى است؟
سپس فرمود: استغفار و توبه داراى شش ركن است:
پشيمانى از گناهان قبل،
- تصميم بر ترك گناه،
- اداى حق مردم،
- اداى حق الله،
- ذوب شدن گوشت بدن كه از غذاى حرام روييده شده با حزن و اندوه،
بدن سختى طاعت خدا را بچشد همانگونه كه شيرينى گناه را چشيده است.(18) در اين هنگام بگو: استغفر الله.(19)
جبران گناهان گاهى به مرحلهاى مىرسد، كه بايد گناهان سابق را تبديل به نيكىها كند. يعنى نه تنها آثار گناه را از لوح دل بشويد، بلكه آثار درخشان كارهاى نيك را جايگزين آن بنمايد. به عنوان مثال اگر كسى مدتها پدر يا مادرش را آزرده و اكنون توبه كرده، تنها قطع آزار كافى نيست. بلكه بايد با شيرينى محبت خود، تلخى آزار را جبران كند.
امام سجاد عليه السلام در مورد توبه فرمودند:
انّما تَوبَة، اَلعَمل و الرُّجوع عن الاَمر و ليستِ التَّوبة بِالكَلام (20)؛
توبه يعنى كار شايسته و بازگشت از انحراف، نه لقلقه زبان.