eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.4هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
5.5هزار ویدیو
358 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
2. ورود "عمرو بن سعید" به مکه "عمرو بن سعید بن عاص" که در رمضان سال 60 قمری از سوی "یزید" به ولایت مدینه و امارت (مسئولیت برگزاری) مراسم حج (امیرالحاج) منصوب شده بود به دستور او در بحبوحه مراسم حج با لشگری انبوه به مکه رفت و امور حج را به عهده گرفت.
یزید به او توصیه کرد حسین(ع) را مخفیانه دستگیر کند و اگر نتوانست چنین کند، او را بکشد و اگر حسین(ع) حاضر به جنگ با او شد، بجنگد. "عمرو بن سعید" در روز "ترویه" (روز آغاز مراسم حج) با لشگری عظیم وارد مکه شد.
3. گفت و گوی عبدالله بن زبیر و حسین (ع) در مکه از "عبدالله بن سلیم" و "مذری بن مشمعل" (که هر دو از قبیله بنی‌ اسدند) روایت شده است: به قصد حج از کوفه حرکت کردیم تا به مکه رسیدیم، روز "ترویه" وارد آنجا شدیم. حسین(ع) و "عبدالله بن زبیر" را دیدیم که میان "حجر" و در کعبه ایستاده بودند. نزدیک رفتیم و شنیدیم که عبدالله بن زبیر به حسین (ع) می‌گفت: "اگر می‌خواهی بمانی، بمان و این کار را به عهده بگیرد؛ پشتیبان تو می‌شویم و یاریت می‌کنیم؛ خیرخواهی و بیعت می‌کنیم."
امام حسین(ع) گفت: "پدرم به من گفته قوچی در آنجا (مکه) هست که حرمت کعبه را می‌شکند؛ نمی‌خواهم من آن قوچ باشم." ابن زبیر به او گفت: "اگر می‌خواهی، بمان و کار را به من واگذار که از تو اطاعت می‌کنم." حسین (ع) فرمود: "این را نمی‌خواهم."
سپس آن‌ها آهسته سخن گفتند تا وقتی که دعای مردم را شنیدند که هنگام ظهر به سوی "منا" می‌رفتند.
4. تبدیل حج امام حسین(ع) به عمره مفرده "یزید" علاوه بر این‌که به "عمرو بن سعید" فرمان دستگیری حسین(ع) را در ایام حج داد، سی نفر از بنی‌امیه را نیز با ماموریت قتل حسین(ع) به مکه فرستاد. پس از اینکه امام(ع) از این مساله آگاه شد، احرام حج را به عمره مفرده مبدل کرده و طواف "بیت" و "سعی" بین "صفا" و "مروه" (از اعمال حج) را به جا آورد، "تقصیر" کرد (موی سر خود را زد) و از احرام خارج شد؛ چون می‌دانست نخواهند گذاشت حج را تمام کند و احتمال می‌داد هنگام مراسم حج او را دستگیر (یا ترور) کنند؛ پس از آن آماده خروج از شهر شد.
5. خارج شدن امام حسین(ع) از شهر مکه بیشتر مورخان و محدثان روز هشتم ذی‌الحجه سال 60 قمری را روز خارج شدن امام حسین(ع) از مکه می‌دانند. در مورد کیفیت خارج شدن آن حضرت نوشته‌اند که امام حسین(ع) آن عده از یارانش را که قصد داشتند با او به سوی عراق حرکت کنند، جمع کرد؛ به هر یک از آنان ده دینار و یک شتر داد که زاد و توشه خود را با آن حمل کنند، سپس بیت (کعبه) را طواف کرد؛ "سعی" "صفا" و "مروه" به جا آورد؛ آماده حرکت شد و دختران و خواهرانش را بر محمل‌ها سوار کرد.
5. خارج شدن امام حسین(ع) از شهر مکه بیشتر مورخان و محدثان روز هشتم ذی‌الحجه سال 60 قمری را روز خارج شدن امام حسین(ع) از مکه می‌دانند. در مورد کیفیت خارج شدن آن حضرت نوشته‌اند که امام حسین(ع) آن عده از یارانش را که قصد داشتند با او به سوی عراق حرکت کنند، جمع کرد؛ به هر یک از آنان ده دینار و یک شتر داد که زاد و توشه خود را با آن حمل کنند، سپس بیت (کعبه) را طواف کرد؛ "سعی" "صفا" و "مروه" به جا آورد؛ آماده حرکت شد و دختران و خواهرانش را بر محمل‌ها سوار کرد.
امام حسین(ع) در روز "ترویه"، همراه 82 تن از اهل بیت، فرزندان، موالی و شیعیانی که به او پیوسته بودند از مکه به سوی کوفه حرکت کرد در حالی که مردم به سوی منا می‌رفتند.
6. گفت‌وگوی مجدد "محمدبن حنفیه" با حسین (ع) هنگام سحر، امام حسین(ع) از مکه حرکت کرد. وقتی این خبر به "محمد بن حنفیه" رسید، نزد امام حسین(ع) آمد، زمام شتر او را گرفت و گفت: "برادر، آیا به من وعده ندادی در آنچه گفتم بندیشی؟" امام (ع) فرمود: "بله."
محمد بن حنفیه" گفت: "پس چه چیز باعث خروج عاجلانه تو شده است؟" امام حسین(ع) فرمود: "پس از اینکه از تو جدا شدم پیامبر خدا(ص) در خواب نزد من آمد، مرا به سینه خود چسبانید و بین دو دیده مرا بوسید و فرمود: "حسین، نور چششم، به سوی عراق برو که خدا می‌خواهد تو را کشته و محاسنت را آغشته به خون ببیند."
محمد بن حنیفه به شدت گریست و گفت: "تا وقتی چنین است، پس معنای اینکه زنان را همراه خود می‌بری چیست؟" امام (ع) فرمود: جدم فرمود: "خدا می‌خواهد آن‌ها را اسیر ببیند. آن‌ها نیز از من جدا نخواهند شد تا وقتی من زنده‌ام." محمد بن حنفیه به شدت گریست و امام (ع) را وداع گفت.