سوره ی مبارکه ی انبیاء آیه 105
لَقَدْ کَتَبنا فی الزَّبورِ مِن بَعدِ
الذِّکرِ إنَّ لْاَرضَ يَرِثُها عِبادِیَ الصّالحُون
این چه نکته ی مهمی است که خداوند
در تورات و زبور بیان کرده و اکنون
هم در قرآن به بیان آن پرداخته است؟
این مطلب این است که : زمین به
بندگان صالح من می رسد در گذشته
چنین واقعه ای رخ نداده است که در
سراسر زمین فقط بندگان صالح وجود
داشته باشند و اکنون هم که چنین نیست
و با وجود ابر قدرتانی مثل آمریکا و
اسرائیل و انگلیسی که به شدت بر
طبل اسلام ستیزی می کوبند در آینده
هم چنین مطلبی بدون تصوّر منجی و
موعود ممکن نخواهد بود. کشورهای
مستکبر و زورگوی جهان امروز تنها
عامل رکود و تنها عاملی که بتواند
اهداف شیطانی آن ها را خنثی کند ،
دین مقدس اسلام و مسلمانان متعهد
و متحد را نام می برند و بر این اساس
تهاجمات ضد فرهنگ اسلامی را
در کشور های اسلام رواج می دهند.
و یا در برخی از این کشورها نفوذ
می کنند و اغراض خود را در آنها
اعمال می کنند کشورهایی مانند
عربستان صعودی، افغانستان، لیبی،
یمن، بحرین، مصر و ... از این
دسته کشورها هستند که مورد نفوذ
بیگانگان مخصوصاً آمریکا قرار
گرفته اند و مسلمانان در این کشورها
نمی توانند در مقابل اهداف ضد اسلامی
و اهداف شیطانی آمریکا بایستند و
اگر به مخالفت این جریان قیام کند،
سرنوشتی مانند، گروه های اصلاح
طلب بحرین و یمن امروزی دچارشان
خواهد شد که با گلوله و زندان جواب
آزادی خواهی آنان را خواهند داد.
بنابر این جهان پیش رو فقط با قیام
موعود اهل بیت اصلاح خواهد شد و
با ظهور ایشان می توانیم باور کنیم
که اصلاح، تمام نقاط دنیا را در نور
دیده است و دیگر هیچ زورگو و ظالمی
در جهان باقی نمانده است. باز هم به
سراغ روایات معصومین (علیهم السلام)
می رویم تا با تأویل و تفسیر دقیق تر
آیه آشنا شویم
امام باقر (علیه السلام) در مورد این
آیه شریفه (105 انبیاء) می فرمایند
هُم أصحابُ الْمَهدی فی آخِرِ الزمان
یعنی (عبادی الصالحون)
اصحاب مهدی (عج) در آخر الزمان هستند
تفسیر مجمع البیان ، تفسیر سوره انبیاء
در حدیث دیگری نیز از
امام باقر (علیه السلام) نقل شده
است که فرمودند: وعده خدا
به مومنین ، این است که آنها تمام
زمین را به ارث می برند به این
معنا که زمانی خواهد آمد که فقط
انسان های مومن روی زمین
حضور خواهند داشت
(تفسیر تبیان ج 7 ص 252)
شك نيست كه بندگان صالح خدا
ممكن است بخشي از حكومت
روي زمين را در اختيار بگيرند،
همانگونه كه در عصر
رسول الله(ص) و بعضي از اعصار
ديگر واقع شد. ولي قرار گرفتن
حكومت تمام روي زمين در اختيار
صالحان، تنها در عصر مهدي(ع)
صورت ميگيرد، و روايات
فراواني كه از طرق اهل سنت
و شيعه در اين زمينه رسيده است
در سر حد تواتر است
سوره هود آیه 86
بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيرْ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم بحِفِيظ
اگر ايمان آوردهايد، آنچه خدا
باقى مىگذارد برايتان بهتر است
و من نگهبان شما نيستم...
شخصى از امام صادق علیه السلام پرسيد:
آيا به قائم به (لفظ) اميرالمؤمنين
سلام گفته مىشود؟
حضرت فرمود:
نه اين اسمى است كه خدا به اين
اسم امام على علیه السلام را
ناميده است. كسى قبل از او به
اين ناميده نشد و بعد از او نيز
ناميده نمى شود، مگر كافر
گفتم:
فداى شما بشوم!
چگونه بر او سلام گفته مىشود؟
حضرت فرمود:
مىگويند: «السَلامُ عَلَيكَ يا بَقِيَةَ اللّهِ».
سپس حضرت اين آيه را خواند:
(بَقيَةُ اللّه خيرٌ لَكُمْ اِن كُنتُم مُؤمِنين).
(بحارالانوار، ج52، ص373، ح165)
بقية اللّه؛ يعنى، هر شىء مفيد و
نافعى كه از طرف خدا
(به عنوان موهبت) براى آدمى
ذخيره مىشود و مايه خير و
سعادت و فلاح او مىگردد.
چون حضرت مهدى علیه السلام
آخرين پيشوا و بزرگ ترين رهبر
انقلابى است، پس يكى از
روشن ترين مصاديق
«بقية اللّه»
مىباشد و از همه به اين لقب
شايسته تر است
چند نكته
1- هر چيزى كه رنگ الهى
پيدا كند، براى انسان خير و
رستگارى به همراه دارد.
جامعه نيز ـ كه شأنى از شئون
زندگى انسانى است ـ علاوه بر
قانون، نياز به مجرى و حاكم دارد
يك پيشواى، الهى، قطعاً سعادت
آدمى را نيز در آن جامعه،
به ارمغان مىآورد
2- بهترین نامها و القاب، آنهایی
هستند که مفهوم درست و
پشتوانه قرآنی و دینی دارند
شيخ طوسى، كتاب الغيبة، ص 184
كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، باب 41، ح 12
سوره آل عمران آیه 83
أَ فَغَيِّرْ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ
أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ
طَوْعًا وَ كَرْهًا وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُون
آيا دينى جز دين خدا مىجويند،
حال آنكه آنچه در آسمانها و
زمين است خواه و ناخواه
تسليم فرمان او هستند و
به نزد او بازگردانده مى شويد
امام صادق (علیه السلام)
در مورد آیه فرمود:
هنگامی که قائم قیام میکند
زمینی باقی نمیماند مگر آنکه
در آن ندا داده میشود
أشهد أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ
وَ
أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه
(بحارالانوار، ج52، ص340، 89ح)
سوره نور آیه ۵۵
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكمُ
ْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ
فىِ الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ
مِن قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لهَمْ دِينهَمُ الَّذِى
ارْتَضىَ لهَمْ وَ لَيُبَدِّلَنهَّم مِّن بَعْدِ
خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنىِ لَايُشْرِكُونَ
بىِ شَيْا وَ مَن كَفَرَ بَعْدَ ذَالِكَ
فَأُوْلَئكَ هُمُ الْفَاسِقُون
خدا به كسانى از شما كه ايمان
آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند
وعده داد كه در روى زمين جانشين
ديگرانشان كند، هم چنان كه مردمى
را كه پيش از آنها بودند جانشين
ديگران كرد. و دينشان را كه خود
برايشان پسنديده است- استوار سازد و
وحشتشان را به ايمنى بدل كند.
مرا مىپرستند و هيچ چيزى را با
من شريك نمىكنند.
و آنها كه از اين پس ناسپاسى كنند، نافرمانند
امام صادق(ع) در روايتى فرمود:
تأويل و مصداق اين آيه هنوز نيامده است.
هنگامى كه قائم ما قيام كند كسى كه او
را درك مىكند، تأويل اين آيه را مىبيند:
هر آينه دين محمد(ص) به هر جايى كه
شب برسد، مىرسد (همه كره زمين)؛
به صورتى كه هيچ مشركى بر روى
زمين نخواهد بود؛ همان گونه كه
خداوند فرمود: (يعبدوننى...)]
پیامها
1- اسلام، دين آيندهى جهان است.
آيندهى تاريخ به سود مؤمنان و
شكست سلطهى كافران است
«وَعَدَ اللَّهُ ... لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ»
2- پيروزى نهايى اهل حقّ،
يك سنّت الهى است.
«كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
3- هدف از پيروزى و حكومت اهل
ايمان، استقرار دين الهى در زمين و
رسيدن به توحيد و امنيّت كامل است
لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ لا يُشْرِكُون
4- دست خدا را در تحولات تاريخ ببينيم
وَعَدَ اللَّهُ ... لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ
دين اسلام، تنها دين مورد رضايت
الهى است.دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ
5- امنيّت واقعى، در سايهى
حكومت دين است.
وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً
7- امنيّت در جامعهى اسلامى،
شرايط مناسبى براى عبادت
فراهم مىسازد.
«أَمْناً يَعْبُدُونَنِي»
هدف نهايى وعدههاى الهى،
عبادت خالصانه خداوند است
( بحارالانوار، ج 51، ص 55، ح 41)
#سلام_مولا_جانم
🍀 صوت زیبای تو آرامشِ جان است بیا
🍀 وَجه پُر نور تو از دیده نهان است بیا
🍂 دل عُشاق بِسوزد زغمِ دوریِ تو
🍂 قَد ِ عالم زفراقِ تو کمان است بیا
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحتون_مهدوی
کرامات آیت اللّه بهجت
حجت الاسلام شوشتری می گوید: شخصی خدمت آقای بهجت می رسد و می گوید: آقا! من اکثر شب ها برای نماز شب خواب می مانم، چه کنم؟ دعایی بفرمایید.
آقا می پرسند: چه ساعتی دوست داری بیدار شوی؟ می گوید ساعت 3 نصف شب. آقای بهجت می گوید: برو! ان شاء اللّه بیدار می شوی. و آن شخص به من گفت: اینک چندین سال از آن جریان می گذرد، از آن به بعد هر شب سر همان ساعت بیدار می شوم، هرچند یک ساعت قبل خوابیده باشم و هیچ گاه نماز شبم ترک نشده است. و این از کرامات آیت اللّه بهجت است.
زنی صالحه در زمان حضرت عیسی علیه السلام
در زمان عیسی بن مریم علیه السلام ، زنی بود صالحه عابده. چون وقت نماز می شد، هر کاری که داشت می گذاشت و به نماز و طاعت مشغول می شد روزی نان می پخت، مؤذن بانگ کرد، نان پختن را رها کرد و به نماز مشغول گشت. چون در نماز ایستاد، شیطان در وی وسوسه کرد: تا تو از نماز فارغ شوی همه نان ها خواهد سوخت. زن به دل جواب داد:
اگر همه نان بسوزد بهتر که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد. دیگر بار شیطان وسوسه کرد که: پسرت در تنور افتاد و سوخت. زن در دل جواب داد: اگر خدای تعالی قضا کرده است که من نماز کنم و پسرِ مرا به آتش بسوزاند، من به قضای خدای تعالی راضی گشتم و از نماز دست برندارم، که اللّه تعالی فرزندم را نگاه دارد از آتش.
شوهرِ زن از درِ خانه درآمد، زن را دید در نماز، نان را در تنور به جای خویش دید نسوخته و فرزند را دید در آتش بازی می کند و یک تار موی از او کم نشده و آتش به قدرت خدای عزّوجلّ بر وی بوستان گشته. چون زن از نماز فارغ گشت، شوهر دست او را گرفت و نزدیک تنور آورد و در تنور نگریست. فرزند را دید سلامت و نان به سلامت، هیچ بریان نشده، تعجّب کرد و شکر باری تعالی کرد و زن سجده شکر به جا آورد خدای عزّوجل را. شوهر فرزند را برداشت و به نزدیک عیسی علیه السلام برد و حال قصه با وی بگفت: عیسی علیه السلام گفت: برو از این زن بپرس تا چه معاملت کرده است و چه سرّ دارد از خدای؟
چنانچه این کرامت برای مردان بود، او را وحی می آمد و جبرئیل برای وی وحی می آورد. شوهر پیش زن آمد و از معالمت وی پرسید. زن جواب داد: کار آخرت پیش گرفتم و کار دنیا را بازپس داشتم. و دیگر تا من عاقلم هرگز بی طهارت ننشستم، الا در حال زنان. و دیگر اگر هزار کار در دست داشتم، چون بانگ نماز بشنیدم همه کارها به جای رها کردم و به نماز مشغول گشتم. و دیگر هر که با ما جفا کرد و دشنام داد، کین و عداوت وی در دل نداشتم و او را جواب ندادم و کار خویش با خدای خویش افکندم و به قضای خدای تعالی راضی شدم و فرمان خدای را تعظیم داشتم و بر خلق وی رحمت کردم وسائل را هرگز باز نگردانیدم، اگر اندک و اگر بسیار بودی بدادمی. و دیگر نماز شب و نماز چاشت رها نکردمی، عیسی علیه السلام گفت: اگر این زن، مرد بودی پیامبر گشتی.