چهرههای دوزخیان در تصاویر قرآن
از آن جا که حالت شادی یا غم پیش از هر چیز در چهرۀ انسان نمود مییابد و صورت انسان آینهای شفاف از حالات درونی اوست، از اینرو در تعابیر قرآن مشاهده میکنیم که از چهرهی بهشتیان و دوزخیان مکرراً سخن به میان آمده و تصاویری چند از حالات چهرههای آنها به نمایش گذارده شده است.
«باسره» از مادل «بُسر» به معنی چیز نارس و یا کار پیش از موعد است، لذا به میوۀ کال نخل «بُسر» گفته میشود و سپس به در هم کشیدن صورت و عبوس بودن اطلاق شده است، چرا که این حالت عکس العملی است که انسان قبل از فرا رسیدن رنج و عذاب و ناراحتی اظهار میدارد.
به این ترتیب در این صحنهای که قرآن به تصویر کشیده، مجرمان را در صحنۀ محشر نشان میدهد که وقتی نامههای اعمال خود را خالی از حسنات و مملو از سیئات میبینند و نشانههای عذاب را مشاهده میکنند، سخت پریشان و محزون و اندوهگین میشوند و چهره در هم میکشند، زیرا یقین پیدا کردهاند که عذابهای کمرشکنی را در پیش رو دارند و باید خود را برای دنیایی پر از رنج و وحشت آماده سازند.
در صحنهای دیگر، چهرۀ دوزخیان را چنین ترسیم نموده:
« و صورتهایی در آن روز غبارآلود است و دود تاریکی آنها را پوشانده است.» « وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَهٌ *تَرْهَقُهَا قَتَرَهٌ »عبس/۴۰-۴۱
«غبره» به معنای غباری است که بر روی چیزی مینشیند و یا آنچه به رنگ غبار است، اما در اینجا کنایه از گرفتگی چهره به خاطر غم و غصه است.
«ترهق» به معنای پوشاندن و «قتره» به معنای سیاهی یا تاریکی دود است و در این تعبیر، اشاره به سیاهی کفر و معاصی است که همچون دودی سیاه، چهره دوزخیان را میپوشاند و آنها را در هالهای از ظلمتها و تیرگیها فرو میبرد.
و در جایی دیگر، قرآن چهرههای تاریک و قیرگون دوزخیان را اینگونه به تصویر میکشد:
«(چهرههای دوزخیان آنچنان تاریک است که) گویی با پارههایی از شب تاریک صورت آنها پوشیده شده، آنان همدم آتشند که در آن جاودانه خواهند بود.»« کَأَنَّمَا أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِّنَ اللَّیْلِ مُظْلِماً أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ »یونس/۲۷
گویا میخواهد بفرماید که شب ظلمانی تکه تکه شده و یکی پس از دیگری به روی چهرۀ آنان افتاده و در نتیجه چهرههایشان به طور کامل سیاه شده است.
یا در تصویری دیگر، شاهد این صحنۀ شگفتیم که:
«شعلههای سوزان آتش همچون شمشیر به صورتهاشان نواخته میشود و آنان در آنجا ترشرویند.»« تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ »مؤمنون/۱۰۴
تلفح» از مادۀ «لفح»، به گفتۀ بسیاری از ارباب لغت و تفسیر، در اصل به معنی تأثیر گرمی آفتاب و آتش و بادهای سموم بر صورت و دگرگون ساختن آن است، و گاه به ضربۀ شمشیر هم اطلاق میشود که همانند ضربۀ تابش آفتاب و شعلۀ آتش است.
«کالحون» نیز از مادۀ «کلوح» به معنای جمعشدن و خشکیدن لبهاست، به طوری که دیگر نتواند دندانها را بپوشاند.
آنچه در این آیه آمده، ترسیمی از تأثیر ضربات شعلههای آتش بر چهره دوزخیان است که بسیار دردناک است، همان چهرههایی که در این جهان در برابر مستضعفان در هم کشیده میشد و لبهایی که برای تمسخر و نیشخند نسبت به آنها از یکدیگر باز میماند، سرانجام این اعمال زشت و رنجآور در قیامت، به آن عذابهای دردناک برای خودشان مبدل میشود.
من خسته ام از آتش و از خاک، از زمين
از احتمال فاجعه، از آخرالزمان
اهل بهشت يا که جهنم؟ خودت بگو
ما که نه در اين و نه در آن
«يک پاي در جهنم و يک پاي در بهشت»
📆تقویم و مناسبتهای فردا📅
🔺فردا پنجشنبه:
🔹۱۵ آبان ۱۳۹۹ 🔹
🔹۱۹ ربیع الاول ۱۴۴۲ 🔹
🔹۵ نوامبر۲۰۲۰ 🔹
💢 مرگ هلاکوخان خونخوار مغول [۶۶۳ ق]
#تقویم
خواهران عزیز و دختران من! اعتقادم این است که اگر در بخشی از جامعهٔ اسلامی_چه در ایران و چه در بعضی کشورهای دیگر_ نسبت به زن مسلمان ، کوتاهی هایی صورت می گیرد، قدری تقصیر مردان و قدری هم تقصیر خود بانوان است؛ چون آن کسی که باید شأن اسلامی زن را بشناسد و از آن دفاع کند، در درجه اول خود بانوان هستند.
باید بدانند که خدا و قرآن و اسلام، درباره آنها چه قضاوتی دارد، از آنها چه می خواهد، مسئولیت آنها را چه چیزی معین می کند و از آنچه که اسلام فرموده و خواسته، دفاع کنند و بخواهند.
اگر نخواهند، کسانی که به هیچ ارزشی پایبند نیستند، به خود اجازه خواهند داد که به زن ستم کنند.
✍سید علی خامنه ای💫
#پویش_حجاب_فاطمے
﷽
#قرار_عاشقی
روایـت اسـت کـه :
هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج ِ مـهـدی (عـج) را زمـزمـه کـند.. هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای ِ آن جـوان دعـا مـیـفـرمـایند...
چـه خـوش سـعـادتـن کـسـانـی کـه حـداقـل روزی یـک بـار دعـای ِ فـرج را زمـزمه می کـنند ..
💠پس این توفیق را از خود دریغ مکن💠
🔔بياد مولا به رسم هر شب ساعت 22🔔
بسم الله الرحمن الرحيم
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ برای سلامتی محبوب
اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .
#دعای_فرج #دعای_سلامتی
🌹اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً
🌹خداوندا ...آخر وعاقبتکارهاےما راختم به خیر کن
✨اللهم عجل لولیک الفرج✨
تلاش برای ظهور امام زمان.mp3
3.49M
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
🔊 صوت_مهدوی
📌 #پادکست «تلاش برای ظهور امام زمان»
👤 استاد #رائفی_پور
#مهدویت
#تلنگرانہ‼️
عزیزۍمیگفت:
هروقتاحساسڪردید
ازامامزمان(عج)دورشدیدو
دلتونواسہآقاتنگنیست...
ایندعاۍڪوچڪروبخونید
بخصوصتوۍقنوتهاتون
[لَـیِّـنْقَلبےلِوَلےِّأمرِڪ]
یعنے⇇خداجون
دلموواسہاماممنرمڪن...
میخواهم حرفهای بگم برای خودم جالب بود گفتم تو کانال بفرستم شاید ایکم ترسناک باشه ولی شاید یک تلنگر باشه
داستانی هست ازیک نفر
توصیف جهنم از زبان کسی که جهنم را دیده و به دنیا برگشته و از جهنم سخن می گوید
👇👇👇
انس بن مالک روایت کرده که: روزی حضرت رسول الله(ص) فرمود: در این ساعت برادرم جبرئیل به من خبر داد که جریر بن عطای جریح از دنیا رفت و جان او را به آسمان بردند؛ بهشت و دوزخ را به او نشان دادند عجایب و غرایب بسیار دید باز او را به دنیا فرستادند او را بطلب و از او بپرس تا از احوال آخرت تو را خبر دهد و اصحاب بدانند که چه در پیش است.
حضرت او را طلب نمود و فرمود: شرح حال خود را بازگوی، جریر عرض کرد: یا رسول الله در دکان نشسته بودم که تنم ناخوش گردید، برخواستم و به خانه رفتم زبانم از کار افتاد و بر بستر بیماری خوابیدم و از خود خبر نداشتم در این حالت قومی را دیدم مثال گرگان در بالین من ایستاده اند، و زمان دیگر جمعی را دیدم که به صورت خوکان آمدند و بر جناب راست من ایستادند و زمانی دیگر گروهی را دیدم به صورت شیران آمده بر جانب چپ من ایستادند من به ایشان نگاه می کردم و زبانم بند شده بود و دیگر نمی توانستم سخن گویم پس سر تا پای مرا بو کردند و گفتند: «لا اله الا الله محمد رسول الله» آن گاه روی به آن قوم کردند که روی های ایشان چون روی خوک و سگ بود گفتند: شما بازگردید که اشتباهی امده اید و این مرد از جمله اهل توحید است پس به آنها که در پهلوی راست من بودند گفتند: بسم الله جانش را بستانید. پس جانم را به همواری برداشتند.
یا رسول الله اگر بخواهم از تلخی جان کندن و دیدار ملک الموت و سکرات مرگ بگویم یکی از هزار وصف نتوانم کرد. پس حریری آوردند و جان مرا در آن حریر پیچیدند و به آن جماعت دادند که به صورت سگان و خوکان بودند و به آسمان بردند و آنها که به صورت گرگان بودند از عقب من می آمدند و مرا از هفت آسمان گذرانیدند پس زبانیه های دوزخ را دیدم که هر یک مثل کوهی تازیانه های آتش در دست گرفته پیش من آمدند که بر من زنند آنهایی که مرا می بردند گفتند: باز گردید که این از جمله اهل توحید است. آنگاه مرا پیش مالک دوزخ بردند من او را به خلقتی دیدم که جز خدا بزرگی او را کسی نداند و کرسی ای دیدم از آتش که او در کرسی نشسته بود و روی او مانند روی اسب و پیری در پیش روی او بود که از آتش چهل پیراهن به او پوشانیده بودند من از بیم بر خود می لرزیدم آنگاه غلهای آتشین آوردند از من پرسید: چه نام داری؟ گفتم: جریر. گفت: پدرت؟ گفتم: عطای جریح. گفت: از کجایی؟ گفتم: از مدینه رسول خدا(ص)؛ پس دفتری آوردند در آن نگاه کرد سری حرکت داد و گفت: معبود تو کیست؟ گفتم: خدای عز و جلّ. گفت: رسول تو کیست؟ گفتم: محمد(ص).