آخرالزمان یا واپسین دوران جهان از دیدگاه ادیان الهی به دورانی گفته میشود که وقایعی عظیم و عجیب در آن رخ میدهد که با ختم نبوت و نزول واپسین شریعت وحیانی تحقق مییابد. تمامی کتب آسمانی و حتی برخی مکاتب غیر الهی به ظهور منجی در این دوران بشارت دادهاند. پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم (علیهمالسّلام) در روایاتی نشانهها و علائمی را برای مردم و مسلمانان در آخرالزمان بیان کردهاند که برخی از اخبار در مذمت و برخی در مدح آنها وارد شده است.
آیا حدیثی یا روایتی وجود دارد مبنی بر این که مردم آخرالزمان از مردم زمان پیامبر یا معصومین دیگر برتری دارند؟ یعنی: با وجود ندیدن امام و پیامبر و معجزات آنان و فتنههای آخرالزمان که هیچ یک از دوران را فرا نگرفته بود خداوند به مومنین آخرالزمان وعده ی خاصی داده باشد؟ آیا چنین امیدواری هست که مردم آخرالزمان با وجود عبادت نسبت به آنان برتری داشته باشند؟ آیا روایتی در مدح مردم آخرالزمان از معصومین (علیهمالسّلام) وارد شده است؟
۱.۱ - عظیمترین از جهت یقین
"قَالَ النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَا عَلِیُّ اَعْجَبُ النَّاسِ اِیمَاناً وَ اَعْظَمُهُمْ ثَوَاباً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَی بَیَاض؛ یا علیّ! عجیبترین مردم از جهت ایمان، و عظیمترین ایشان از جهت یقین گروهی هستند که در آخرالزمان زیست میکنند، زیرا ایشان به دیدار پیامبر نپیوستهاند، و حجّت از ایشان غائب است، ولی ایشان به نوشتهای (کتابهای روایات معصومین) ایمان آوردهاند".[۱]
- برادران پیامبر در آخرالزمان
"عَنْ اَبِی بَصِیرٍ عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ (علیهالسّلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ذَاتَ یَوْمٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ اَصْحَابِهِ اللَّهُمَّ لَقِّنِی اِخْوَانِی مَرَّتَیْنِ فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ اَصْحَابِهِ امَا نَحْنُ اِخْوَانُکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَا اِنَّکُمْ اَصْحَابِی وَ اِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ یَرَوْنِی لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللَّهُ بِاَسْمَائِهِمْ وَ اَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ یُخْرِجَهُمْ مِنْ اَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ اَرْحَامِ اُمَّهَاتِهِمْ لَاَحَدُهُمْ اَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ اَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا اُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَی یُنْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَة؛ ابوبصیر و او از امام محمد باقر (علیهالسّلام) روایت نموده که پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روزی در جمعی از اصحاب خود دو بار فرمود:
خداوندا! برادران مرا به من بنمایان. اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نیستیم؟ فرمود: نه! شما اصحاب من میباشید، برادران من مردمی در آخرالزمان هستند که به من ایمان میآورند، با این که مرا ندیدهاند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پیش از آن که از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون بیایند، به من شناسانده است.
ثابت ماندن یکی از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانی، دشوارتر است. و یا مانند کسی است که پارهای از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاه دارد. آنها چراغهای شب تار میباشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تیره و تاری نجات میدهد.[۲]
۱.۳ - مردم دقیق و متعمّق
"سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیهالسّلام) عَنِ التَّوْحِیدِ فَقَالَ اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ اَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ اَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَاَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ وَ الْآیَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِیدِ اِلَی قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِکَ فَقَدْ هَلَک؛ از امام چهارم (علیهالسّلام) راجع به توحید پرسش شد، فرمود: خدای عزّوجلّ دانست که در آخرالزمان مردمی محقِّق و موشکاف آیند. از این رو سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ»[۳] و آیات سوره حدید را که آخرش «وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ»[۴] است نازل فرمود، پس هر که برای خداشناسی غیر از این جوید هلاک است.[۵]
۱.۴ - رافضه در آخرالزمان
"حدّثنا الحسن بن علیّ بن محمّد بن علیّ بن موسی عن علیّ بن موسی بن جعفر عن ابیه عن جعفر بن محمّد قال: حدّثنی ابی محمّد بن علیّ قال: حدّثنی ابی علیّ بن الحسین قال: حدّثنی ابی الحسین بن علیّ؟ قال: قال امیرالمؤمنین علیه السّلام: قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: رایت لیلة اسری بی الی السّماء قصورا من یاقوت احمر و زبرجد اخضر و درّ و مرجان و عقیقا، بلاطها المسک الاذفر و ترابها الزّعفران، و فاکهة و نخل و رمّان، و حور و خیرات حسان، و انهار من لبن و انهار من عسل تجری علی الدّرّ و الجوهر، و قباب علی حافّتی تلک، و غرف و خیام و خدم و ولدان، و فرشها الاستبرق و السّندس و الحریر و فیها اطناب، قلت: یا حبیبی جبرئیل لمن هذا القصور و ما شانها؟ فقال لی جبرئیل: فهذه القصور و ما فیها خلقها اللّه و حملها اضعافا مضاعفة لشیعة اخیک علیّ و خلیفتک بعدک علی امّتک، و هم یدعون فی آخر الزّمان باسم یوذیه غیرهم، یسمّون الرّافضة، و انّما هو زین لهم، لانّهم رفضوا الباطل و تمسّکوا بالحقّ، و هم السّواد الاعظم، و لشیعة ابنه الحسن من بعده، و لشیعة اخیه الحسین من بعده، و لشیعة ابنه علیّ بن الحسین من بعده، و لشیعة ابنه محمّد بن علیّ من بعده، و لشیعة ابنه جعفر بن محمّد من بعده، و لشیعة ابنه موسی ابن جعفر من بعده، و لشیعة علیّ بن موسی من بعده، و لشیعة ابنه محمّد بن علیّ من بعده
یا محمّد فهؤلاء الائمّة من بعدک اعلام الهدی و مصابیح الدّجی، شیعتهم جمیع ولدک و محبّیهم شیعة الحقّ و موالی اللّه و موالی رسوله، رفضوا الباطل و اجتنبوه، و قصدوا الحقّ و اتّبعوه، یتولّونهم فی حیاتهم و یزورونهم من بعد وفاتهم، متناصرین لهم قاصدین علی محبّتهم، رحمة اللّه علیه انّه غفور رحیم؛ از حسن بن علی از حضرت علی بن موسی الرضا (علیهالسّلام) از پدرش از حضرت صادق (علیهالسّلام) از پدرش محمد بن علی از پدرش علی بن الحسین از پدرش حسین بن علی از امیرالمؤمنین (علیهمالسّلام) حدیث کند که فرمود: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به من فرمود:
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به من فرمود: شبی که مرا به آسمانها بردند قصرهایی دیدم که از یاقوت سرخ و زبرجد سبز و درّ و مرجان و طلای خالص بود، کاه گل آنها از مشک خوشبو و خاکش از زعفران، و دارای میوه و نخل خرما و انار بود، و حوریه و زنهای زیبا و نهرهای شیر و عسل که بر روی درّ و جواهر میگذشت و در کنار آن دو نهر خیمهها و غرفههایی بنا شده بود و در آنها خدمتکارها و پسرانی بودند، و فرشهایش از استبرق و سندس و حریر بود
و طنابهایی در آنها بود؛ گفتم: ای حبیب من جبرئیل این قصرها از آن کیست؟ و قصه آنها چیست؟ جبرئیل گفت: این قصرها و آنچه در آن است و چندین برابر آن مخصوص شیعیان برادرت و جانشین تو پس از تو بر امّت علی است، و ایشان را در آخرالزمان به نامی که دیگران را آزار دهد بخوانند، آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتی که این نام برای آنان زینت است،
زیرا ایشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زدهاند، و سواد اعظم اینانند، و اینها مخصوص شیعیان فرزندت حسن پس از اوست، و برای شیعیان برادرش حسین پس از اوست، و برای شیعیان فرزندش علی بن الحسین بعد از اوست، و برای شیعیان فرزندش محمد بن علی پس از اوست، و مخصوص شیعیان فرزندش جعفر بن محمد پس از اوست، و برای شیعیان فرزندش علی بن الحسین بعد از اوست،
و برای شیعیان فرزندش محمد بن علی بعد از او؛ و برای شیعیان فرزندش حسن بن علی پس از او، و برای شیعیان فرزندش محمد المهدی پس از اوست. ای محمد اینان امامان پس از تو نشانههای هدایت و چراغهای روشن در تاریکیها هستند،
و دوستداران آنها پیروان حق و دوستان خدا و رسولند، که باطل را واگذارده و از آن دوری کردهاند، و آهنگ حق نموده و از آن پیروی کردهاند، آنها را در زمان زندگیشان دوست داشته و پس از مرگشان زیارت کنند، در صدد یاری آنهایند و به دوستی آنها اعتماد کنند، رحمت خدا بر ایشان باد زیرا او آمرزنده و مهربان است. [۶]
البته باید توجه داشت که باید این گونه روایات مشوّقی برای شیعیانی باشد که در زمان غیبت امام زمانشان اعمال و کردارشان کاملاً مطابق و منطبق با دستورات اهل بیت (علیهمالسّلام) بوده و مطیع اوامر آن بزرگواران هستند و خدای ناکرده مبادا این گونه روایات موجب عجب و غرور آنها گردد.
۲ - مذمّت مردم آخرالزمان در روایات
از سوی دیگر روایات فراوانی در نکوهش «گروهی» از مردم آخرالزمان وارد شده که طبعاً آنها کسانی هستند که تابع و عامل به روایات اهل بیت معصومین (علیهمالسّلام) نیستند.
۲.۱ - مسجدنشینان دنیادوست
"وَ قَالَ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَاْتِی فِی آخِرِ الزَّمَانِ نَاسٌ مِنْ اُمَّتِی یَاْتُونَ الْمَسَاجِدَ یَقْعُدُونَ فِیهَا حَلَقاً ذِکْرُهُمُ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الدُّنْیَا لَا تُجَالِسُوهُمْ فَلَیْسَ لِلَّهِ بِهِمْ حَاجَة؛ در آخرالزمان مردمی میآیند که در مساجد حلقهوار مینشینند و از دنیا و علایق آن سخن میگویند با اینان همنشین مشو که خداوند را به اینان حاجتی نیست". [۷]
۲.۲ - بلایای مردم آخرالزمان
"قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سَیَاْتِی زَمَانٌ عَلَی اُمَّتِی یَفِرُّونَ مِنَ الْعُلَمَاءِ کَمَا یَفِرُّ الْغَنَمُ عَنِ الذِّئْبِ فَاِذَا کَانَ کَذَلِکَ ابْتَلَاهُمُ اللَّهُ تَعَالَی بِثَلَاثَةِ اَشْیَاءَ الْاَوَّلُ یَرْفَعُ الْبَرَکَةَ مِنْ اَمْوَالِهِمْ وَ الثَّانِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ سُلْطَاناً جَائِراً وَ الثَّالِثُ یَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیَا بِلَا اِیمَانٍ؛ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
به زودی زمانی برای مردم فرا رسد که از دانشمندان فرار میکنند چنانچه گوسفند از گرگ میگریزد. در آن صورت خداوند آنان را به سه چیز مبتلا میکند: اول: برکت را از اموالشان بر میدارد. دوم: سلطانی ستمگر بر آنان مسلط میگرداند. سوم: بدون ایمان از دنیا میروند".[۸]
۲.۳ - دینداری در آخرالزمان
"عَنْ اَنَسٍ عَنِ النَّبِیِّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلّم اَنَّهُ قَالَ یَاْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ مِنْهُمْ عَلَی دِینِهِ کَالْقَابِضِ عَلَی الْجَمْرَةِ؛ ای پسر مسعود زمانی بر مردم بیاید که صبرکننده دینش مانند کسی است که آتش در دست خود بگیرد".[۹]
۲.۴ - فرار از مردم آخرالزمان
"وَ قَالَ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَاْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ اُمَرَاؤُهُمْ یَکُونُونَ عَلَی الْجَوْرِ وَ عُلَمَاؤُهُمْ عَلَی الطَّمَعِ وَ عُبَّادُهُمْ عَلَی الرِّیَاءِ وَ تُجَّارُهُمْ عَلَی اَکْلِ الرِّبَا وَ نِسَاؤُهُمْ عَلَی زِینَةِ الدُّنْیَا وَ غِلْمَانُهُمْ فِی التَّزْوِیجِ فَعِنْدَ ذَلِکَ کَسَادُ اُمَّتِی کَکَسَادِ الْاَسْوَاقِ وَ لَیْسَ فِیهَا مُسْتَقِیمٌ الْاَمْوَاتُ آیِسُونَ فِی قُبُورِهِمْ مِنْ خَیْرِهِمْ- وَ لَا یَعِیشُونَ الْاَخْیَارُ فِیهِمْ فَعِنْدَ ذَلِکَ الزَّمَانِ الْهَرَبُ خَیْرٌ مِنَ الْقِیَامِ؛ فرمود:
زمانی بر امّت من فرا رسد که امیرانشان ستمگرند و دانشمندانشان حریصند و عبادتکنندگانشان، ریاکارند و تاجرانشان رباخوارند و زنانشان به فکر زینت و آرایشند و پسرانشان به فکر ازدواجند. در این هنگام کساد امّت من همچون کساد بازارهاست و رواجی ندارد. مردگان داخل قبرها از خیر آنان ناامیدند و نیکان بین آنان زندگی نمیکنند، در این زمان فرار بهتر از اقامت است".
۲.۵ - به شکل آدمی و قلوب شیطانی
"یَاْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ وُجُوهُهُمْ وُجُوهُ الْآدَمِیِّینَ وَ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّیَاطِینِ کَاَمْثَالِ الذُّبَابِ الضِّرَارِ- سَفَّاکُونَ لِلدِّمَاءِ لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ اِنْ تَابَعْتَهُمُ ارْتَابُوکَ وَ اِنْ حَدَّثْتَهُمْ کَذَّبُوکَ وَ اِنْ تَوَارَیْتَ عَنْهُمُ اغْتَابُوکَ السُّنَّةُ فِیهِمْ بِدْعَةٌ وَ الْبِدْعَةُ فِیهِمْ سُنَّةٌ- وَ الْحَلِیمُ بَیْنَهُمْ غَادِرٌ وَ الْغَادِرُ بَیْنَهُمْ حَلِیمٌ وَ الْمُؤْمِنُ فِیمَا بَیْنَهُمْ مُسْتَضْعَفٌ وَ الْفَاسِقُ فِیمَا بَیْنَهُمْ مُشَرَّفٌ صِبْیَانُهُمْ عَارِمٌ وَ نِسَاؤُهُمْ شَاطِرٌ وَ شَیْخُهُمْ لَا یَاْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَا یَنْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ الِالْتِجَاءُ اِلَیْهِمْ خِزْیٌ وَ الِاعْتِدَادُ بِهِمْ ذُلٌّ وَ طَلَبُ مَا فِی اَیْدِیهِمْ فَقْرٌ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَحْرِمُهُمُ اللَّهُ قَطْرَ السَّمَاءِ فِی اَوَانِهِ وَ یُنْزِلُهُ فِی غَیْرِ اَوَانِهِ- یُسَلِّطُ عَلَیْهِمْ شِرَارَهُمْ فَیَسُومُونَهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُذَبِّحُونَ اَبْنَاءَهُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِسَاءَهُمْ فَیَدْعُو خِیَارُهُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُم؛ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
زمانی برای مردم فرا رسد که صورتهاشان به شکل آدمی است و قلبهاشان، قلبهای شیطانی است همچون گرگهای گرسنه خونریزند، از کارهای منکر که انجام دادهاند دست برنمی دارند اگر از آنان پیروی کنی تو را متّهم سازند و اگر با آنان سخن گویی تو را تکذیب کنند و اگر از آنان غائب شوی تو را غیبت کنند.
سنّت در میان آنان بدعت است و بدعت، سنّت. صبور و حلیم نزد ایشان حیلهگر و خائن است و خائن نزد ایشان حلیم و صبور، مؤمن در میان آنان مستضعف است و بدکار، بلند مرتبه، کودکانشان شرورند و زنانشان خبیث و بدجنس و پیرشان امر به معروف و نهی از منکر نمیکند.