با حجاب به آرامش درون رسیدم
فاطمه با بیان اینکه با حجاب به آرامش درون رسیدهام، گفت: هیچوقت فردی را مجبور به چادری بودن نمیکنم و به نظرم فرد ابتدا باید فکرش و بعد ظاهرش را عوض کند؛ به نظرم همین کلمه بیحجاب اشتباه است، چون ما بیحجاب نداریم و ما با وارد کردن مدلها و مدهای زیاد به انواع مختلفی این شرایط را ترویج میدهیم.
وی تصریح کرد: اگر در آینده هم خدا به من دختری بدهد، آزادش میگذارم تا خودش شرایط را درک و انتخاب کند.
این بانوی محجبه بیان کرد: من بهعنوان یک فرد چادری باید الگوی دیگران باشم؛ پس باید ابتدا رفتارم را تغییر بدهم و بعد چادری باشم.
فاطمه گفت: این درست است که چادر حجاب برتر محسوب میشود؛ اما ما چادریها در نخستین مرحله نباید افراد را مجبور به چادری شدن کنیم و چرا سعی نداریم، پلهپله پیش برویم؟ بهطور مثال اگر بگویند شرط کربلا رفتن چادری بودن است، به نظرم این کار اشتباه به نظر میرسد؛ چون در واقعیت چهبسا افرادی که با حجاب
این بانوی محجبه بیان کرد: من بهعنوان یک فرد چادری باید الگوی دیگران باشم؛ پس باید ابتدا رفتارم را تغییر بدهم و بعد چادری باشم.
فاطمه گفت: این درست است که چادر حجاب برتر محسوب میشود؛ اما ما چادریها در نخستین مرحله نباید افراد را مجبور به چادری شدن کنیم و چرا سعی نداریم، پلهپله پیش برویم؟ بهطور مثال اگر بگویند شرط کربلا رفتن چادری بودن است، به نظرم این کار اشتباه به نظر میرسد؛ چون در واقعیت چهبسا افرادی که با حجاب معمولی به پیادهروی اربعین رفتند و چادری شدند.
فاطمه گفت: این درست است که چادر حجاب برتر محسوب میشود؛ اما ما چادریها در نخستین مرحله نباید افراد را مجبور به چادری شدن کنیم و چرا سعی نداریم، پلهپله پیش برویم؟ بهطور مثال اگر بگویند شرط کربلا رفتن چادری بودن است، به نظرم این کار اشتباه به نظر میرسد؛ چون در واقعیت چهبسا افرادی که با حجاب معمولی به پیادهروی اربعین رفتند و چادری شدند.
وی افزود: چادری شدن با وعده و وعید چه فایدهای دارد تا وقتی که خود فرد به عمق این مطلب فکر نکرده باشد؟
این بانوی محجبه عنوان کرد: من خودم کارآموز بودم حتی پول نمیگرفتم و کارآموز رشته تحصیلیام بودم؛ اما به خاطر چادری بودنم، طرد شدم و خیلی جاها به خاطر همین موضوع نمیتوانم مشغول به کار شوم و امیدوارم این دید اشتباه اصلاح شود.
اصلاً حجاب را قبول نداشتم!
«ربابه»، ۱۸ ساله بانوی دیگری است که با خبرنگار فارس پای صحبت مینشیند. او پس از مدتی بدحجابی به حجاب روی آورده؛ اما اینکه چه اتفاقی برای این دختر افتاده که چنین انتخابی کرده است، را از زبان خودش بشنوید.
ربابه میگوید: من قبل از اینکه بخواهم چادر را بهعنوان حجاب خودم انتخاب کنم، هیچ اعتقادی به چادر و حجاب نداشتم و اصلاً حجاب را قبول نداشتم.
سه سال پیش به شلمچه رفتم و در آنجا بود که تغییر کردم و فلسفه واقعی حجاب را پیدا کردم و هیچوقت فکرش را نمیکردم، روزی چادر سر کنم و با حجاب شوم.
این تغییر در زندگی من بسیار تأثیر داشت و مسیر زندگیام را عوض کرد، البته در این مسیر تنها نبودم و رفقای شهیدم همیشه همراهم بودند؛ بهطوریکه تا الآن بعد از سه سال توانستم هنوز بر سر قول و عهدی که با خدا و امام زمان (عج) بستم بمانم.
دوستانم مسخرهام میکردند
کار بسیار سختی است که بخواهی ظاهر خود را عوض کنی، چون آدمی بدحجاب بودم، باید خودم را برای مقابله با همه افرادی که قرار بود، مسخرهام کنند، آماده میکردم و واقعاً هم همینطور شد و واکنش دیگران نسبت به من خیلی بد بود و من در اوایل خیلی اذیت شدم.
روز اولی که با چادر به مدرسه رفتم، آن روز همه دوستان و نزدیکانم به من خندیدند و گفتند که جوگیر شدهای و یک ماه دیگر تو را میبینیم که خسته میشوی و میخواستند کاری کنند که من چادر را کنار بگذارم و به حالت قبلی برگردم؛ اما حرف آنها هیچ تأثیری در من نداشت؛ چون واقعاً رفقای شهیدم کمکم کردند و اگر آنها نبودند شاید همان اوایل جا میزدم و آن زمینه عهد بستن با امام زمان (عج) و خدا پیش نمیآمد.
واکنش پدر و مادرم خوب بود و هیچ مخالفتی نداشتند؛ پدرم همان شب اول که با چادر مرا دید فکر نمیکرد که بتوانم تا امروز پای حجابم بایستم؛ اما خدا را شکر سه سال از آن روز میگذرد و امیدوارم تا آخر عمر بتوانم بر عهدم بمانم.