نژاد، لشکریان و فرزندان ابلیس
براساس تصریح آیات قرآن، ابلیس، ذریه و فرزندانی دارد که به او در فریب انسان یاری می رسانند: «إِلآَّ إِبْلِیسَ... أَفَتَتَّخِذُونَهُ و وَ ذُرّیتَهُ و أَوْلِیآءَ مِن دُونِی وَ هُمْ لَکمْ عَدُوُّ».(کهف/ 18، 50) به گفته قتاده، به استناد احادیث در برابر ولادت هر انسان، خداوند به ابلیس نیز فرزندی عطا می کند. بدین سان هر یک از فرزندان آدم شیطانی دارد که مأموریت دارد او را بفریبد؛ چنان که فرشته ای دارد که او را به کارهای نیک فرا می خواند.
در روایات، سر سلسله فرزندان ابلیس و مأموریت های آنان بدین شرح شناسانده شده اند:
1و 2.لا قیس و ولهان(ولها): در طهارت و نماز وسوسه می کند.
۳. هفاف: در صحرا و بیابان ها مردم را گمراه و سرگردان می سازد. 4.مُرّه: بر ترویج موسیقی مبتذل و آلات لهو و لعب گمارده شده است.
5.زُلنبور(رکتبور): در بازار، بیهوده گویی، سوگند دروغ و تعریف از کالا را جلوه می دهد.
6.ثبر (بتر): صاحبان مصیبت را به جزع، خراشیدن چهره، چاک زدن گریبان و ناشکیبایی فرا می خواند.
7.اعور: در ترغیب آدمیان به مقاربت و آمیزش جنسی نامشروع «زنا و لواط» و انجام معامله های ربوی می کوشد.
8.مسوط(مطرش، مشوط): اخبار و اطلاعات دروغ و بی پایه را بین مردم منتشر می سازد.
9.داسم: اگر غذا بدون نام و یاد خدا صرف شود، او شرکت می کند و اگر شخص بدون ذکر خداوند وارد منزل شود، در ایجاد اختلاف میان او و خانواده اش می کوشد. «لقوس» را نیز مأمور ایجاد دشمنی و اختلاف بین مردم، «ابیض» را مأمور وسوسه عابدان و نیکان و دختر ابلیس و دلهاث را عامل ترویج هم جنس بازی و خودارضایی میان زنان نام برده اند. نیز از شیطانی به نام «سرحوب» که در دریا سکونت دارد، شیطانی به نام «دهار» که در خواب با القائات خود به آزار مؤمنان می پردازد و شیطانی به نام «خنرب» که در قرائت نماز اخلال می کند، سخن گفته شده است. مطالب پیش گفته درباره ابلیس و حزب وی بر اساس احادیث و روایات بوده و بدیهی است بررسی صحت و سقم آن از عهده این نوشتار خارج بوده و باید در محل خود پیگیری شود.
هر کاری که موجب محدودیت اراده شود و در مخالفت با قصد کسی انجام شود، شیطنت گفته میشود؛ زیرا به ظاهر شخص آزاد و رها است تا هر کاری را که بخواهد انجام دهد، اما در باطن او را با ابزارهایی محدود کردند تا تنها در محدودهای عمل کند که شیطانها خواستهاند
براساس تعالیم قرآن، شیطان محدود به ابلیس، این شیطان جنی نیست، بلکه شیاطین جنی و انسی بسیاری هستند (انعام، آیه ۱۲۱؛ اسراء، آیه ۳۷؛ انعام، آیه ۱۱۲) که با مکر و کید خویش تلاش میکنند تا افراد به ظاهر آزاد، نتوانند مقاصد اصلی خویش را تحقق بخشند، بلکه تنها کاری را انجام دهند که شیاطین، انتظار تحقق آن را دارند. بر این اساس، هر کسی در دام شیاطین جنی یا انسی بیفتد از مقصد خویش دور شده، گرفتار انحراف و سختی شدید میشود و به هدف و مقصدی که داشته نمیرسد؛ در حالی که در ظاهر آزاد و رها بود تا بر اساس اراده و اختیار خویش عمل کند؛ اما در باطن چنین شرایطی برایش فراهم نبوده است.
قرآن به مومنان هشدار میدهد که شیاطین جنی و انسی بسیاری در کمین آنان هستند تا با استفاده از روشها و ابزارهای گوناگون بتوانند اهداف و مقاصد خویش را تحقق بخشیده و مومنان را از اهداف اصلی دور و منحرف سازند. نوشتار حاضر نگاهی است اجمالی درباره ترفندها و روشهای شیاطین انسی و جنی برای انحراف و گمراهی انسانها
روشها و ابزارهای شیطانی
در آیات قرآن، مواردی بهعنوان روش یا ابزار بیان شده که شیاطین جنی و انسی برای مخالفت با مقاصد مومنان آن را به کار میگیرند تا از مقصد و مقصود باز مانده و در دام شیطان گرفتار شوند. از مهمترین روشها و ابزارهایی که شیاطین به کار میگیرند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
👇👇👇👇👇👇
۱. نجوا: یکی از روشهای شیطان برای به دام انداختن مومنان، بهرهگیری از نجوا است. نجوا یا همان سخنان در گوشی زمانی اتفاق میافتد که شیاطین جنی و انسی به انسان چنان نزدیک شده باشند که بتوانند در گوش انسان سخن بگویند و با تکرار مطالب خاص موجباتترس بهویژه اندوه مومنان را فراهم آورند. شیاطین، چنان وانمود میکنند که خیرخواه مومنان هستند به طوری که اگر به مطالب و خواستههای آنان مورد اعتنا و عمل قرار نگیرد، بازتاب و آثار منفی به دنبال خواهد داشت. از نظر قرآن، مومنان نمیبایست تحت تأثیر نجواهای شیطانی قرار گیرند؛ زیرا هدف آنان ایجاد حزن و اندوه است. اگر مومنان به خدا باور و بر او توکل دارند، به طور طبیعی نمیبایست ترسی از ضرر رسانی شیاطین داشته باشند و به درخواستها و تهدیدهای شیاطین نباید اعتنایی بکنند. (مجادله، آیه ۱۰)
۲. بزرگنمایی: شیاطین بهگونهای سخن یا رفتار میکنند که توهم قدرت را موجب میشود. از نظر قرآن، مومنان میبایست به این نکته توجه داشته باشند که خدا، قدرت مطلق است و اگر قوتی برای کسی باشداین قدرت او مظهری از قدرت الهی است. از آنجا که همه هستی از جمله شیاطین، گرفتار فقر هویتی هستند (فاطر، آیه ۱۵) مومنان نباید گمان کنند که برای شیاطین، قوت و قدرتی است که بر پایه غنای آنان باشد؛ زیرا جز خدای تبارک و تعالی که غنی حمید است، کسی از غنای ذاتی برخوردار نیست تا قوت و قدرتی مستقل و بالذات داشته باشد. بنابراین، بر خلاف توهماتی که ابلیس و شیاطین دیگر ایجاد میکنند، مومنان میبایست نسبت به بزرگنمایی قوت و قدرت شیاطین هوشیار و بیدار باشند و در دام این توهمات نیفتند و گمان نکنند که مکر و کید شیطان قوی است؛ بلکه کید شیطان بسیار ضعیف و سست بنیاد است (نساء، آیه ۷۶) و در برابر مکر الهی که خیرالماکرین است، هیچ به شمار میآید. (آلعمران، آیه ۵۴) پس اگر تقابلی میان مجاهدان با شیاطین انسی و جنی و استکباری در قالب جنگ و جهاد باشد، بیهیچ شک و تردیدی این مجاهدان هستند که قوی و قدرتمند هستند و میتوانند بر دشمنان شیطانی پیروز شوند؛ زیرا مکر و کید آنان در برابر مکر الهی بیپایه و نابود است. (همان؛ نساء، آیه ۷۶)
۳. وعدههای فریبنده: از ترفندها و روشهایی که شیاطین جنی و انسی به کار میگیرند، بهرهگیری از وعدههای فریبا و دروغین است تا مردمان ظاهربین را در دام خویش در آورده و برده خود نمایند. همه وعدههای شیاطین بهویژه ابلیس لعین، مبتنی بر فریب و غرورآفرینی در افراد است تا اینگونه در مسیر و مقصدی گام بردارند که پایان آن ضلالت و عذاب دردناک دوزخ است. (نساء، آیه ۱۲۰) وعدههای شیاطین انسی و جنی هواره وعدههای پوچی است؛ زیرا اگر وعده بدهند بر خلاف آن عمل میکنند و هرگز به وعدهای وفا نمینمایند. (ابراهیم، آیه ۲۲) ابلیس در شیطنت چنان قوی است که حتی به دوستان مشرک خویش نیز رحم نمیکند و آنان را به دروغ به میدان جهاد میکشاند و سپس آنان را رها کرده و پا به فرار میگذارد تا خود را نجات دهد. (انفال، آیه ۴۸) از اهدافی که قرآن برای وعدههای دروغین شیاطین از جمله ابلیس بیان کرده، جلوگیری از هرگونه کمک و انفاق مالی به نیازمندان از طریق ترساندن مردم به فقر و فلاکت ناشی از انفاق از مال است. (بقره، آیات ۲۶۷ و ۲۶۸) شیاطین از هرگونه انحراف بهویژه اخلاقی بسیار خشنود میشوند؛ زیرا اینگونه میتوانند مردمان را برده و خوار و ذلیل خویش سازند و آنان را به هر سویی که بخواهند بکشانند. (همان)