صفت بهشتى که پرهیزکاران بدان وعده شده اند (این چنین است که) در آن نهرهایى است از آبى که طعم و بویش برنگشته، و نهرهایى از شیر که طعمش تغییر نکرده، و نهرهایى از شراب که سراپا لذت است براى نوشندگان،
شاید شكایت قرآن به این مضمون باشد: خدایا! با این كه دستور تلاوت قرآن آمده،
(سوره مزّمل، 20)
خدایا! بعضى كه مرا مى خواندند، حقِ ّ تلاوتم را ادا نمى كردند، یعنى بدون طهارت و وضو و تدبّر به سراغم مى آمدند و یا در تلاوتم عجله مى كردند.
خدایا! بعضى آیات مرا مى خواندند و مى فهمیدند، ولى عمل نمى كردند.
خدایا! بعضى كه عمل مى كردند، به دیگران نمى رساندند.
خدایا! بعضى در عمل به قرآن حتى از مخالفان قرآن هم عقب تر ماندند. چنانكه حضرت على (علیه َالسلام) در وصیت خود مى فرماید: مبادا دیگران در عمل به قرآن و استفاده از رهنمودهاى آن از شما مسلمانان جلو باشند.
خدایا! بعضى تنها به آیات عبادى و فردى عمل مى كردند و نسبت به هجرت و جهاد و ایثار و سیاست كه در متن آیاتم بود، بى اعتنا بودند و به بعضى آیات ایمان مى آوردند و نسبت به بعضى آیات بى تفاوت بودند.
خدایا! بعضى به جاى آن كه مرا قانون بدانند، وسیله نان دانسته و مال التّجاره خود قرار دادند، از خواندن و چاپ كردنم سرمایه اندوزى ها كردند.
خدایا! بعضى كه در فكر و روح خود انحرافى داشتند، آیات متشابه را (كه چند نوع مى توان معنا كرد) دستاویز اهداف خود قرار دادند. (آل عمران، 7)
خدایا! بعضى به جاى این كه در تفسیرم از مفسّران واقعى و پیامبر اكرم ( صلى الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم َالسلام) استمداد نمایند، از سلیقه هاى شخصى خود در تفسیر آیات كمك مى گرفتند.
خدایا! بعضى مرا وارونه معنا كردند و بعضى خوب مرا شناختند، ولى حقائق مرا نادیده گرفته و كتمان نمودند.( بقره، 174)
خدایا! به جاى این كه مرا براى دل هاى زنده بخوانند، (یوسف، 2) بر مردگان خواندند.
خدایا! به جاى آن كه مرا جزو اصیل ترین موادّ درسى قرار دهند، مرا از میان برنامه هاى درسى و نسل تحصیل كرده جدا كردند.
خدایا! بعضى تنها به هنگام تفأّل، استخاره و سوگند به سراغم مى آمدند.
گرچه در حدیث شكایت قرآن تنها درباره تحریف و قطعه قطعه كردن آمده است. (وسائل الشیعه، ج 3، ص 484) لیكن آنچه را ما از زبان حال قرآن نقل كردیم یك واقعیّتى است كه از طرف هواداران قرآن بر سر قرآن آمده است
آن گاه كه مرد به زني نگاه مي كند، و دوباره مي نگرد، اين نگاه دوم بيشتر از هر چيز
به كشيدن ماشه ي اسلحه اي مي ماند. به دنبال اين نگاه هورمونهاي جنسيي شليك
مي شوند كه تمام جاي جاي بدن را در مي نوردد، اين هورمونهاي جنسي ضربان قلب را
تند، رگهاي اصلي را گشاد و رگهاي كوچك و متوسط را تنگ مي كند، و فشار خون را
نيز بالا مي برد، به پروستات مي رسد و راه ادرار بسته و در عوض راه مسير آب زندگاني
باز مي شود، و يك ماده ي پاك، عطرآگين و پربار جاري مي شود، سپس در تركيب
شيميايي خون تغييراتي پديد م يآيد تا روند نزديكي جنسي مراحل تكميلي خود را طي
كند و نسل بشر همچنان باقي بماند.
اما هنگامي كه انسان در طول روز چشمش را كنترل نمي كند، چه اتفاقي مي افتد؟
هورمونهاي جنسي در نقاط مختلف بدن از طريق رگهاي خوني به گردش مي افتد،
خداوند بزرگ مي فرمايد :
{ قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ }[النور:30]
اي پيامبر به ايما نداران بگو چشمشان را كنترل كنند و شرمگاههاي خود را نيز »
.« نگه دارند، اين براي آن ها بس بهتر و پاكتر است
دانشمندان گفته اند :«ازکی» يعنی «اطهر» پاکتر, همچنين می تواند به معنی سود مند تر
و پاكيزه تر باشد؛ اما پاكي يا از نظر پاك شدن از گناه، يا دوري از بيماريها است؛ زيرا
«النظرة سهمٌ من سهام إبليسَ مسمومة من تركها من خوف اللهِ جلَّ وعزَّ أثابه الله إيماناً يجد حلاوته في قلبه»(1)