اما رقص زن در جمع زنان و یا در مجالسی که زن و مرد مخلوط است، گناه و حرام می باشد.
به خاطر آنکه وقتی دختر و زنی در جمع زنان و مردان رقصید، هیچ مردی نیست که تحریک نشود و در دلش آرزوی ارتباط با آن زن را نداشته باشد، اگر چه آن زن دارای شوهر باشد.
چنانچه زمینه ارتباط بعضی از زنان شوهر دار با مردان نامحرم از همین مجالس شروع شده است.
و اگر رقص زن در مجالس مخصوص زنان باشد باز منشا گناه و آلودگی است، به خاطر اینکه:
ثالثا: با توجه به این که بچه های کوچک معمولا همراه مادران و بزرگترها در این مجالس هستند و با دقت و کنجکاوی کارها را زیر نظر دارند، رقصیدن بزرگترها و یا شرکت در این گونه جلسات باعث یادگیری کودکان، و انتقال این گناه از نسلی به نسل بعد می گردد.
رابعا: با توجه به دستگاه های جدید و پیشرفته در فیلم برداری از مجالس جشن و تکثیر و پخش آن، چه بسا امکان دارد، رقصیدن زن در این جلسات به بیرون از محیط خانواده برود و به دست انسان های ناباب بیفتد، و از آن سوء استفاده هایی بکنند، و به دنبال آن سبب ریختن آبروی زنان گردد، و یا باعث متلاشی شدن کانون گرم خانوادگی شود.
چنانچه بارها در کشور این اتفاقات رخ داده است
درباره فلسفه حرام بودن رقص باید گفت موادی که حکم به حرمت رقص شده ، دلیلش فتوای مراجع است که با استفاده از منابع دینی فتوا به حرمت آن داده اند .
در باره فلسفه حرمت رقص ممکن است مسایلی بسیاری مطرح باشد، ولی یکى از مسلّمات اسلامى این است که احکام شرعى تابع و برگرفته از مصالح و مفاسد واقعى است، یعنى هر امر شرعى به علت مصلحت ضرورى است . هر نهى شرعى ناشى از مفسدهاى است که باید ترک شود. خدا براى این که بشر را به یک سلسله مصالح واقعى که سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب یا مستحب کرده است .
براى این که بشر از مفاسد دور بماند، او را از پارهاى کارها منع نموده است. آنچه که برای ما مهم است، تعبد و عمل کردن به وظایف شرعی است ، نه این که دنبال علت و فلسفه احکام باشیم.
ما انسان ها با عقل خودمان نمی توانیم مصالح و مفاسدی را که مورد نظر خداوند بوده است ، درک کنیم؛ فقط آن مقدار که خداوند در قرآن و معصومان در روایات برای ما بیان کرده اند، می توانیم بیان کنیم.
کسانی که با این گونه امور هنجار شکن سر و کار دارند، معمولا عمر کوتاه تری دارند. در اثر هیجانات روحی و روانی و وارد شدن فشار بر قلب ، گرفتار سکته های قلبی می گردند.(۱)
این گونه کارها از نظر زیانهای فردی و اجتماعی، باعث گناهان فراوان میشود. رقص و مانندآن سهم بزرگی در به وجود آوردن ناپسندی ها و پلیدیها دارد. اجتماع را به فساد و انحراف میکشاند. مخصوصاً در محافل مختلط ، مهیّج شهوت و هوس است. باعث شهوترانی و عشق بازی و اعتیاد به آن میشود . جامعه را دچار گناه و لغزشهای فراوان میکند.