و چیز خاصی ندارد که انحراف حساب شود؟
خیر. ببینید؛ دربارۀ شیخ احمد زینالدین، علمای ما دو رأی دارند. بعضیها میگویند نه ما انحرافی از او ندیدهایم، بعضیها هم میگویند او منحرف است و ادعای فلان و بهمان دارد و اهل بیت را تألیه کرده است. اما جنبشی پیدا شد و تکفیرشان کردند و مناظره بر پاشد و مسئله، سیاسی شد و الخ...
و میفرمایید خود شیخیان کنونی مشکل جدیای ندارند؟
یعنی برای من ثابت نشده که اینها انحرافی از اصول شیعه داشته باشند. حتی شیخشان. آخر شیخ احمد احسائی با زبان ویژه ای حرف میزد. فلسفی و باطنی بود. خودش هم پرشور بود و جَوَلان ذهنش عجیب بود. شبیه مثنوی مولوی حرف میزد و زبان مخصوص به خود را داشت. خب ما نمیدانیم منظورش از حرفهایی که میزده چیست. ظاهراً و بر حسب سخن گفتن متعارفِ ما، سخنان او انحراف و کفر است. ولی من نمیدانم منظور خود او چه بوده. او زبان ویژۀ خود را داشت و دربارۀ امامان و مقامات آنان، با آن زبان سخن میگفت. یا خود او باید این سخنان را تفسیر کند، و یا کسی که نمایندۀ شیخیان و معتمد آنان باشد.
یعنی شیخ احمد، بیانی هنری داشته؟
اصطلاحات خاصی دارد. ببینید، عموم ایرانیان از شیخیان زده شدند و شیخ احمد احسائی را تکفیر کردند. الآن گرایش حوزههای علمیه هم همین است. میگویند او اهل بیت را تألیه کرده. البته او ادعای مهدویت نکرد. برای خودش ادعایی نکرد. ولی گفتند نوعى تألیه دارد و انحرافش هم از این نظر [از نظر غلو] است. وگرنه ربطی به مهدویت ندارد.
اما [پس از او] شاگردان او، و یا شاگردانِ شاگردان او، آمدند و ادعا کردند که ما با امام مهدی ارتباط داریم و «باب الامام» هستیم و بابیه و بهائیه را به وجود آوردند.
پس در نهایت نظر شما دربارۀ شیخ احمد احسائی چیست؟
نظر من این است که برای من ثابت نشده که انحراف دارد. زیرا روش سخن گفتن ویژه ای دارد و معلوم نیست که قصدش چیست. محتمل است این باشد و محتمل است که آن باشد. ولی میتوانیم بگوییم عبارتها و زبان و مصطلحاتش واضح نیست و دوپهلو است و ما [اهل علم] نباید دربارۀ ائمه از چنین زبانی استفاده کنیم. زبانی که قابل تفسیرهای گوناگون است مناسب نیست. باید به زبان روشن و صریح صحبت کرد.
شباهت بابیت و بهائیت به جنبشهای قرعاوی و احمد الحسن
حال بفرمایید نظرتان دربارۀ بابیه و بهائیه چیست؟
بابیه و بهائیه را روسها و انگلیسیها آمدند و تشکیل دادند. همان طور که [چند سال پیش] وهابیها آمدند و جندالسماء را تشکیل دادند. حرکت مسلحانۀ آنان میخواست نجف را بگیرد. میگفتند نطفه امام علی(ع) محفوظ بوده و گرعاوی از آن پدید آمده و فرزند امام علی(ع) است. یارانش اعتقاد دارند که این ضیاء القَرعاوی (گرعاوی) ، رهبر جُندُ السماء، پسر امام است، خودش هم امام مهدی(ع) است و...
قرعاوی چقدر یار جمع کرد؟
هزار نفر بیشتر که با اسلحه جنگیدند. دولت عراق در آن وقت نتوانست کاری کند و از آمریکاییها کمک گرفت. در نزدیکی نجف، در زرقاء، چندین روز درگیر جنگ بودند. حدود 300 نفر از جندالسماء کشته شد! بعضیهایشان واقعاً به قرعاوی اعتقاد داشتند، بعضیهایشان هم وهابیانی بودند که میخواستند نجف را بگیرند و مراجع را بکشند.
جریان بصره چه بود؟
قرعاوی حدوداً در سال 2003-2004 بود. بعد از او احمد الحسن، در 2008 در بصره قیام کرد. آن جا هم 100 نفری کشته شدند. او 500 یار مسلّح و فدایی داشت. یکی از آنان از من پرسید: «نظرت دربارۀ ما چیست؟» گفتم «به نظر من شما دو دسته اید: مساکین و شیاطین!» زیرا در میان آنها، هستند کسانی که معتقدند او واقعاً فرزند امام مهدی(ع) است، ولی اکثرشان میدانند که این تنها یک جنبش سیاسی است، و با طمع کسب قدرت با او همراه شدهاند.
این جنبشهای بابی و بهائی هم عیناً مانند اینهاست. اینها دو دستهاند: سرانشان شیطاناند، ولی بعضیهایشان نه؛ سادهاند، ساده لوحاند و باور دارند.
خب اینها چه ربطی به مهدویت دارند؟
بابیان و بهائیان به مهدویت مربوطاند. ولی شیخیان اصلاً ربطی به مهدویت ندارند. نه شیخیان و نه اخباریان، ربطی به مهدویت ندارند. ویژگی اخباریان در روش فقهی، روش فهم احادیث، و جایگاه عقل و نقل است و به مباحث علمی دربارۀ این دو موضوع [عقل و نقل] برمی گردد. ویژگی شیخیان هم در تفسیر مقامات اهل بیت و نقش اهل بیت در جهان و ولایت تکوینی است و ربطی به مهدیت ندارد. اما بابیان وبهائیان از اینها متفرّع [منشعب] شدهاند و به مهدویت مربوط هستند.
شباهت جنبش بهائیت به جنبشهای جدید عراق
حال بفرمایید، آیا وضعیت فکری روزگار پیدایش بابیه و بهائیه، شباهتی به وضعیت کنونی ما دارد؟
شما در پرسش خود، پاسخ را داده اید. بله. محرّکهای سیاسی ای که بابیه و بهائیه را به وجود آورد، به محرّکهای جنبشهای منحرف مهدوی در روزگار ما، شباهت دارد. این جا باید توجه کرد، بعضیها دوست دارند دلیل پیدایش این جنبشها را بر مذهب شیعه و اعتقاد به مهدی موعود(ع) تحمیل کنند. این اشتباه است. زیرا –همان طور که گفتیم- اگر چیزی، امکان سوءاستفاده و بهرهبرداری نادرست را داشت، معنیاش این نیست که باطل است.
بله، اکنون هم انگلیس و صهیونیست در این جنبشها نقش دارند. نشانِ پرچم احمد الحسن، [مهدی دروغین بصره] ستاره داود است. او میگوید این ستاره مقدس است، از یهود و اسرائیل با احترام نام میبرد، و به عراقیها اشکال میگیرد که چرا پرچم اسرائیل را زیر پا میاندازند. این یعنی چه؟ یعنی وهابیان -که هزینههای او را تأمین میکنند- این را با موساد شرط کردهاند. چون اکنون تقدیس این ستاره یعنی تقدیس اسرائیل.