پس تلاش کنید و انتظار بکشید که این انتظار گوارایتان باد»[۲۱] در حالی که فرد عجول به خاطر عجله ای که در امر ظهور دارد نمیتواند به انجام تکالیف الهی مقید باشد[۲۲].
نتیجه گیری
بنابراین عجله نکردن در امر ظهور یکی از اصلی ترین وظایف منتظر در زمان غیبت امام عصر (ع) است، زیرا عجله در امر ظهور هم آثار منفی از جمله اعتراض و عدم رضایت به مصلحت الهی دارد و هم به وجود آورندۀ آثار منفی عقلی از جمله ایجاد روحیۀ یأس و نومیدی در انسانِ منتظر میشود.
آیتالله سید یحیی فاضل همدانی، در کتاب «نشانههای قائم آل محمد» در اینباره گفته است:
«در روایات بسیاری وارد شده است که شما تسلیم امر خدا باشید و عجله ننمائید که در صورت عجله هلاک میگردید. در احادیث بسیاری وارد شده است که این امر (یعنی غیبت حضرت) دارای نهایت و پایانی است که باید به آن برسد. در حدیثی از امام صادق (ع) وارد شده است که فرمود: "محاضیر هلاک شدند".
. راوی گوید: پرسیدم: "محاضیر چیست؟" فرمود: "شتابزدگان". پس فرمود: "نزدیک شمارندگان نجات یافتند، و قلعه بر روی پایههای محکم خود ثابت ماند"[۲۳].
از علل مذموم بودن عجله به خاطر این است که عجلهکنندگان ممکن است صبر و تحمّل از کف بدهند و از شخص یا اشخاص گمراه پیروی نمایند که ادعای امامت مینمایند. یا اینکه این عجله باعث میشود که از وقوع این امر عظیم (ظهور حضرت) مأیوس شوند و این یأس یعنی تکذیب همه ائمه هدی و پیامبر اکرم (ص). شخص عجول و شتابزده ممکن است بر اثر شک و تردید خود، دیگران را نیز به شک وا دارد و یا از بعض اعمال و تکالیف عصر غیبت شانه خالی نماید مانند ترک دعا برای تعجیل فرج حضرت و یا ترک صدقه برای سلامتی آن وجود نازنین و اعمال مهم دیگر»[۲۴].
حجت الاسلام و المسلمین عبدالرحمن انصاری، در کتاب «وظایف منتظران امام عصر» در اینباره گفته است:
«از جمله وظایفی که دوستان و شیعیان آن حضرت برعهده دارند آن است که از فراق و عدم سعادت درک حضور آن حضرت و رنجها و ناراحتیهایی که برای آن وجود مقدس پیش میآید، محزون و گریان باشند؛ چون غیبت آن حضرت، در حقیقت مصیبتی بس بزرگ است.
افزون بر این، خود آن حضرت نیز از اینکه از نظرها غایب است و نمیتواند به طور آشکار مردم را رهبری و هدایت کند و جلوی فساد و بیعدالتی را بگیرد، محزون و غمگین است.
همچنین از ستمهایی که بر آبا و اجداد طاهرینش روا داشتهاند، متأثر و گریان است. لذا دوستان و عاشقان آن حضرت نیز به جهت حزن و اندوه آن حجت الهی و محرومیت جامعه اسلامی از فیض حضورش، محزون و اشکبارند و در دعای ندبه میخوانیم:
مولایم! تا کی در فراقت مویه برکشم؟ تا کی در انتظار تو حیران بمانم؟ و با کدام گفتار تو را بستایم؟ چگونه و با چه زبانی؟ آهسته با تو سخن بگویم؟ بسیار دشوار است بر من که از غیر تو پاسخ شنوم و همسخن گردم. بسیار سخت است بر من که به فراق تو بگریم و مردم تو را واگذارند. آیا کسی هست که مرا یاری دهد تا با او هم ناله شوم؟ و مدتی طولانی با هم بگرییم.
در روایت است که امام جعفر صادق (ع) به مفضل بن عمر میفرماید: "...بخدا سوگند، امامتان سالیانی دراز از نظرها غایب خواهد شد و امتحانی سخت برای شما پیش میآید و کار به جایی میرسد که درباره او حرفهای مختلف گفته میشود (مانند اینکه او) مرده، کشته شده یا در کجا هست؟ همانا مؤمنان بر او گریان خواهند بود".
در این روایت امام جعفر صادق (ع) با صراحت میفرماید: در دوران غیبت آن حضرت، انسانهای مؤمن بر وی خواهند گریست، چون از درک حضورش محروماند و گروهی درباره آن حضرت سخنهای غیر صحیح مطرح میکنند و در دل مردم شک و تردید ایجاد میکنند.