پس آفرینش انسان مکلف و بقاء نظام هستی در روی زمین بدون وجود انسان کامل که مظهر و واسطه فیض الهی است معنا ندارد و این است معنای کلام امیرالمؤمنین(ع) که فرمود:زمین هیچگاه از حجت خالی نمی ماند، حجت خدا یا ظاهر و آشکار است و یا خائف و پنهان، تا حجت ها و برهان های خدا باطل نشود
از این رو همواره باید انسان کامل در زمین وجود داشته باشد و از آنجا که شرایط جهان به جایی رسید که حاکمان و مردمان، حضور امام معصوم در جامعه را نشناختند تنها راه وجود انسان کامل و استمرار فیض و کشته نشدن ولی و نیز علل دیگری که بر ما پوشیده است، غیبت او بود تا زمانی که زمینه ظهور امام زمان(عج) فراهم شود.
مرحوم علامه طباطبایی می گوید:برای هر انسانی یک حجت باید باشد، زیرا خلقت او بدون غایت نمی شود و اگر حجت نباشد، یعنی غایت ندارد و صدور چنین فعلی از خداوند متعال محال است، بنابراین بازگشت این مسأله به این است که فعل خداوند متعال غایت می خواهد.
به عبارت دیگر عالم انسانی که خلقت انسان است، دارای کمال خاصی است که باید به آن کمال هدایت شود و هدایت حجت (هادی) می خواهد و اگر حجت (امام) از بین برود (و یا نباشد) باید غایت از بین برود و اگر غایت از بین برود، فعل خدا (خلقت) بی غایت می شود و لغویت در خلقت لازم می آید و صدور چنین امری از خدای (حکیم) محال است. خداوند متعال می فرماید:ما آسمان و زمین و موجودات میان آن دو را جز به حق و هدف دار نیافریدیم.
بنابراین گذشته از ادله نقلی و روایات معتبر و فراوانی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) دلالت صریح بر وجود امام زمان و استمرار وجود مقدس آن بزرگوار در تمام اعصار دارد، ادله عقلی و وجدانی که به گوشه ای از آن اشاره شد، ضرورت وجود و استمرار وجود مقدس امام زمان(عج) را به اثبات می رسانند.
بر اساس این فراز از کلام امام عسگری میتوان وجود امام عصرعجل الله الشریف
را اثبات کرد؛ چرا که بر اساس آیات قرآن و روایات تفسیری پیامبری همچون نوح(ع) دارای عمری طولانی است؛ آنجا که خداوند فرمود:
ما نوح را به سوى قومش فرستادیم و او را در میان آنان هزار سال مگر پنجاه سال(یعنی 950 سال)، درنگ کرد، اما سرانجام طوفان و سیلاب آنان را فراگرفت در حالیکه ظالم بودند؛ وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِینَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ».
درباره غیبت پیامبران(ع) میتوان به غیبت موسی(ع) از قوم خود به مدت 40 روز و نیز غیبت عیسی(ع) از دیدگان تا به امروز اشاره کرد
درباره غیبت موسی(ع) از قوم خود در آیه51 سوره بقره میخوانیم:
«وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ؛ و آنگاه که با موسى چهل شب قرار گذاشتیم؛ آنگاه در غیاب وى، شما گوساله را [به پرستش] گرفتید، در حالى که ستمکار بودید.»
و درباره غیبت عیسی(ع) در آیات157 و 158 نساء میخوانیم: وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فیهِ لَفی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً(157)»، «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ کانَ اللَّهُ عَزیزاً حَکیماً (158)»
و گفته ایشان که: «ما مسیح، عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم»، و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لیکن امر بر آنان مشتبه شد؛ و کسانى که در باره او اختلاف کردند، قطعاً در مورد آن دچار شکّ شدهاند و هیچ علمى بدان ندارند، جز آنکه از گمان پیروى مىکنند، و یقیناً او را نکشتند بلکه خدا او را به سوى خود بالا بُرد، و خدا توانا و حکیم است.»