منتظران گناه نمیکنند
🍁دام شیطانی🍁 قسمت ششم رسیدم جلو ساختمان,سلمانی منتظرم بود ,امد جلو دستش رادرازکرد سمتم,منی که این
🍁دام شیطانی 🍁
قسمت هفتم
از خدا ومعنویات صحبت میکردند ,منم اینجوربحثها را دوست داشتم اما یک چیزایی عنوان میکردند که بااعتقادات مذهبی من سازگارنبود,مثلا میگفتن توقران امده ,نماز را برپا دارید,نه اقامه کنید ,ونماز هرکارخوبی هست که ما انجام میدیم ,پس کارخیربکنیم همون نمازه واحتیاج نیست رونمازهای یومیه حساسیتی نشون بدهیم,یااینکه پیغمبران وامامان هم مثل ما هستند وهیچ اجروقرب بیشتری ندارند وما میتوانیم با اتصال برقرارکردن با شعور کیهانی وعالم ماورایی به مرتبه ی پیغمبران وامامان برسیم
وحتی به شیطان میگفتند حضرت شیطان ,من برام سوال شد چرا حضرررت؟؟
وفقط جوابم دادند شیطان عبادات زیاد کرده ,روزی عزیز درگاه خداوند بوده مانباید این امتیازات رانادیده بگیریم...
(نعوذوبالله خودشان رایک پا خدامیدونستند)
خلاصه کلاس طول کشید من یک احساس آرامش همراه باگیجی داشتم,نگاه کردم روگوشیم ,وااای ساعت ۹شبه,
من توعمرم شب تااین موقع بیرون نبودم
۱۵تماس از دست رفته که ازباباومامان بودند,تامن برسم خونه ساعت از ده هم گذشته....
بیژن نگاهم کرد وگفت:سه سوته میرسونمت نگران نباش...آینده ازآن ماست...
در حیاط را باز کردم ,مامان وبابا هردوشون مضطرب جلو در هال بودند....
یا صاحب وحشت حالا چکارکنم
وارد خونه شدم,بابام با یک لحنی که تابه حال نشنیده بودم گفت:به به خانوم دکتر ,هنوز تشریف نمیاوردید.....چرا تلفنهاراجواب نمیدادی هاااا؟؟
کجابودی؟؟
تازگیا عوض شدی,چطورت میشه ؟؟
مامانم گفت:محسن جان بگذار بیاد داخل شاید توضیحی داشته باشه
با ترس وارد هال شدم ,نشستیم روی مبل.
بابا گفت:حالا بفرما ,توضییییح...
گفتم:به خدا بایکی از دوستام(اما نگفتم مرد بود),کلاس بودم.
بابا:که کلاس بودی؟؟!!اونم تااین موقع شب,توکه کلاسات صبح وعصره,حالا چراگوشیت راجواب نمیدادی؟؟
من:روی ویبره بود به خدامتوجه نشدم,عمدی درکار نبود.
مامان یک لیوان اب دست بابا داد وگفت:حالا خداراشکر ,اتفاق بدی نیافتاده,هماجان توهم کلاسایی راکه تااین موقع هست ,بر ندار دخترم
یه نفس عمیق کشیدم وگفتم:کلاسش,خیلی معنوی بود ,مطمینم اگر خودتونم بیاین خوشتون میاد.
بابا نگاهم کرد وگفت :مگه کلاس چی هست که ما هم بااین سن وسطح سوادمون میتونیم شرکت کنیم.
گفتم:یه جور تقویت روح هست وربطی به سن وسواد نداره,بهش میگن عرفان حلقه....
بابا یکدفعه از جا پرید وگفت :درست شنیدم عرفان حلقه؟؟؟ ازکی این کلاس رامیری دختره ی ساده؟
باتعجب گفتم:مگه چه ایرادی داره؟ امشب اولین جلسه ام بود
نفس عمیقی کشید وگفت :خداراشکر,چندروز پیشا یک زنی راسوار کردم میرفت تیمارستان, توی تاکسی مدام گریه میکرد ,میگفت دختری داشتم مثل دسته ی گل,یک ازخدا بی خبر فریبش میده وبرای ارتباط برقرارکردن با عالم دیگه میبرتش همین کلاسای عرفان و...
بعدازچندماه کار دختره به تیمارستان میکشه ,حتی یک بارمیخواسته مادرش را باچاقو بکشه.....
روکرد به من وگفت:دیگه نبینم ازاین کلاسها بری هااا ,اصلا ازفردا خودم میبرمت دانشگاه وبرت میگردونم...
پریدم وسط حرفش وگفتم :کلاس گیتارم چی میشه؟
بابا:اونجاهم خودم میبرمت وخودم میارمت,تورا به همین راحتی بدست نیاوردم که راحت از دستت بدهم,تا خودت بچه دارنشی نمیفهمی من چی میگم دخترم....
امدم تواتاقم,وای خدای من بابا چی میگفت؟؟
شاید مادر دختره دروغ گفته,شاید دخترش روحش قوی نبوده....
کاش ازاین خاطره درس گرفته بودم ودیگه پام را تواین جلسات شیطانی نمیذاشتم.
اما افسوس.....
✍ادامه دارد...
منتظران گناه نمیکنند
🍁دام شیطانی 🍁 قسمت هفتم از خدا ومعنویات صحبت میکردند ,منم اینجوربحثها را دوست داشتم اما یک چیزایی
🍁دام شیطانی🍁
قسمت هشتم
امروز صبح رفتم دانشگاه,اما همه ی ذهنم درگیر حرفهای بابا بود ,باید عصراز بیژن میپرسیدم.
اگه یک درصد همچی چیزی باشه, خلاف عقل هست که انسان پا توی این وادیا بگذاره...
بابا آمد دنبالم,مثل ساعت دقیق بود هااا.
رسیدیم خانه,نهارخوردیم,بابا کارش وقت وزمان نمیشناخت,خداییش خیلی زحمت میکشید.غذاکه خورد راهی بیرون شدوگفت:هما جان عصری کلاس داری؟ساعت چندتاچند؟میخوام بیام دنبالت.
گفتم:احتیاج نیست بابا,سمیرامیاددنبالم
بابا:نه عزیزم من رو حرفی زدم هستم ,محاله یک لحظه کوتاه بیام.
من:ساعت یک ربع به ۵تا ۶
بابا:خوبه خودم رامیرسونم
یه مقداراستراحت کردم,اما ذهنم درگیر اتفاقات اخیر این چند روز بود تا به بیژن وعشقش میرسید قفل میکرد .
اماده شدم ,بابا امد ورسوندم جلو کلاس وگفت:من ۶اینجا منتظرتم ...
رفتم داخل,اکثر هنرجوها امده بودند ,سمیراهم بود,رفتم کنارش نشستم,گفت:چرازنگ نزدی بیام دنبالت
من:با پدرم امدم ,ممنون عزیزم
درهمین حال بیژن امد ,یک نگاه بهم انداخت ,انگار عشق خفته رابیدار کرد,دوست داشتم درنزدیکترین جای ممکن بهش باشم,با کمال تعجب دیدم,اولین صندلی کنارخودش رانشون دادوگفت:خانم سعادت شما تشریف بیارید اینجا بنشینید...
کلاس تموم شد ,سمیراگفت :نمیای بریم
گفتم:نه ممنون توبرو من یه سوال دارم ...
✍ادامه دارد...
منتظران گناه نمیکنند
🍁دام شیطانی🍁 قسمت هشتم امروز صبح رفتم دانشگاه,اما همه ی ذهنم درگیر حرفهای بابا بود ,باید عصراز بیژن
🍁دام شیطانی🍁
قسمت نهم
دوباره من وبیژن تنها شدیم,پاشد در رابست ونشست کنارموگفت:حال عشق من چطوره؟
دوباره دستهام راگرفت تودستش,یه جورآرامش گرفتم وهرچه دیشب از بابا شنیده بودم براش تعریف کردم.
بیژن گفت:امکان نداره...
اون دختره حتما خودش کم داشته ,هیچ ربطی به کلاسهای مانداره وسریع بحث راعوض کردوگفت,هما من از جان ودل تورا دوست دارم,آیا توهم من رادوست داری؟؟
سرم رابه علامت مثبت تکون دادم.
بیژن:پس طبق شعورکیهانی وجهان عرفانی ما ,وقتی من وتو به این درک رسیده باشیم که ازعمق وجودهمدیگه را دوست داریم وبرای هم ساخته شدیم ,این نشان میدهد که از ازل تا ابد ما زن وشوهریم ,الانم تازه همدیگه را پیدا کردیم..
مغزم کارنمیکرد ,یه جوری جادوم.کرده بود که انگاراین بیژن نعوذ بالله پیغمبره(البته تومکتب اینا یک انسان معمولی به درجه ی پیغمبری هم میرسه البته باگناهان زیاد...)وحرفاش برام وحی منزل بود,بدون مخالفتی براین اعتقادش صحه گذاشتم وقبول کردم ,کاینات مارابه زن وشوهری پذیرفتن....
بهم گفت:اگر خانوادت نگذاشتن بیای کلاس عرفان,خودم تعلیمت میدم ,نگران نباش ما درکنارهم درجه های عرفان را طی میکنیم....
دستاهم راکشید جلو.تا من را درآغوش بکشه ,اخه از نظر دوتامون ما دیگه محرم حساب میشدیم خوندن خطبه و..اینجا کشک به حساب میامد.....
اما به یک باره ,یک نگاه تندی به در انداخت وخودش راکشید کنار,انگار کسی از چیزی باخبرش کرد.
به دقیقه نرسید پدرم باعصبانیت در راباز کرد ,تا دید ما دوتا تنهاییم,با خشم نگاهم کرد وگفت:اینجا چه خبره؟؟
بیژن رفت جلو دستش رادراز کرد تا با بابا دست بده وگفت:من بیژن سلمانی استاد هماجان هستم...
پدرم یک نگاه به بیژن کرد وانگار یکه ای خورد,دست بیژن را زد کنار ودست من راگرفت وازکلاس بیرونم کشید...
بابا ازعصبانیت کارد میزدی خونش درنمیومد.
همش حرف بیژن راتکرار میکرد:استاااااد همااااجان هستم؟؟؟
ازکی تاحالا استادها به اسم کوچک وبااینهمه نازوادا ,شاگرداشون راصدا میکنن هااا؟؟ مرتیکه از چشماش اتیش میبارید,نگاه به چهرش میکردی یاد ابلیس میافتادی
روکرد به طرف من,ازکی تا حالا بایک مرد نامحرم یک ساعت تنها صحبت میکنی هااا؟؟
من کی این چیزا رابه تویاددادم که خبرندارم؟؟
مگه بارها وبارها بهت نگفتم وقتی دوتا نامحرم زیریک سقف تنها باشند ,نفرسوم شیطانه هااااا؟؟
بهش حق میدادم اخه بابا خبر نداشت توعرفان ,ماالان محرمیم...
این کلمه راتکرار کردم:محرررم؟
یک حس بهم میگفت ,بابا داره عمق واقعیت رامیگه ,اما حسی قویتر میگفت,واقعیت حرف بیژن هست و بس....
رسیدیم خونه,مامان از چشمهای اشک الود من وصورت برافروخته ی بابا فهمید اتفاقی افتاده...
پرسید چی شده؟؟
بابا گفت :هیچی ,فقط هما ازامروز به بعد حق رفتن هیچ کلاسی رانداره,فقط دانشگااااه فهمیدین؟؟
با ترس گفتم: چشم
رفتم تواتاق ودر رابستم
زنگ زدم بیژن تمام ماجرا رابهش گفتم.
بیژن گفت:
بزار یک اتصال بهت بدهم شاید اروم شدی..
گفتم اتصال چیه؟؟
گفت:یک سری کارهایی میگم بکن وچندتا ورد یادم داد که مدام تکرار کنم,همش تاکیدمیکرد تواتاقم قران وایه ی قران نباشه,مفاتیح نباشه
(اعتقادداشت مفاتیح کتابی منفوروجادوکننده هست)کارهایی راکه گفت انجام دادم واین شد سرآغاز تمام بدبختیهای من...
✍ادامه دارد...
منتظران گناه نمیکنند
🌸بسم رب المهدی🌸 اللهم لَیِّن قَلبی لِوَلِیِّ اَمرِک🤲 به مناسبت سالروزورود حضرت فاطمه زهرا معصو
چهار جزء باقی مانده همکاری کنید
منتظران گناه نمیکنند
چهار جزء باقی مانده همکاری کنید
جزء ۱۰
جزء ۱۱
باقی ماندن تو لیست
May 11
🔺در دعوت دوستان و مخاطبان خانوم خود به گروه امام زمان (عج) شریک باشیم.....
وروداقایون اکیدا ممنوع ❌❌❌
امام خامنه ای(حفظ الله):
فضای مجازی حقیقتا قتلگاه جوانان شده است
👈 باید دشمن را از فضای مجازی بیرون برانید و بتازید...
ما افسران جنگ نرم، به امام خامنه ای قول دادهایم
که تمام معبرهای مجازی را فتح و پرچم اسلام را بالا نگه داریم✊ ...ان شاءالله
پس عزیزان کار سختی نیست ، شما هم یه همت کنید کمک رسان در دین باشید.....
ان شاءالله امام زمان عج دعاگوتون باشه🌹
منتظر حضور سبزتان هستین بانوان و دختران خیلی زود😍
وروداقایون ممنوع ❌❌❌❌
👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2248278027C4d92f29e7b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
یاد حضرت در دقایق زندگی
🎬 #کلیپ «مهدویت در سازمان ملل»
👤 حجتالاسلام سید ابراهیم #رئیسی
😄 بشر در حال ورود به مدار جدیدی است...
جهان در انتظار منجی است...
📥 دانلود با کیفیت بالا
#مهدویت
#در_محضر_معصومین
🔰رسول خدا صلی الله علیه و آله:
✍لَوکَانَ عَلی بَابِ دارِ أحَدُکُم نَهرُ و اغتَسَلَ فِی کُلِّ یَومٍ مِنهُ خَمسَ مَرّات أکَانَ یَبقی فِی جَسَدهِ مِن الدّرنِ شَیءٌ؟ قُلتُ: لا. قَالَ: فَإنَّ مِثلَ الصَّلاةِ کَمِثلِ النَّهر الجَارِی کُلَّما صَلّی صَلاة کَفَرَت مَا بَینَهُما مِنَ الذُّنُوبِ.
🔴اگر در کنار خانه شما نهری باشد و در روز پنج نوبت خود را در آن شست و شو دهید، آیا در بدن شما چیزی از آلودگیها میماند؟ هرگز! (انسان از آلودگی پاک می شود).
نماز نیز مثل نهر جاری و روانی است که هرگاه بر پا میشود گناهان را میشوید و از بین میبرد.
📚وسائل الشیعه،ج ۲،ص7
#حدیث_روز
📩 نیروهای مسلح سپر پولادین امنیت ملی هستند / غلبه بر فتنه داعش از مدالهای زرین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی است
✏️ فرمانده کل قوا صبح امروز در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح:
نیروهای مسلح سپر پولادین امنیت ملی به شما میروند و امنیت ملی زیرساخت همهی نرمافزارهای مهمی است که در پیشرفت کشور نقش دارند. امنیت نباشد، هیچ چیز نیست. اگر کشوری قدرت دفاع از امنیت خودش را نداشته باشد، چارهای ندارد جز اینکه خودش را در ذیل این قدرت و آن قدرت تعریف کند.
✏️ در فتنهی داعش یک نقشهی شرورانهای از سوی آمریکا بود، داعش را آمریکاییها درست کردند برای اینکه ثبات این منطقه را به هم بریزند، هدف نهایی هم البته ایران اسلامی بود باز هم نیروهای مسلح ما با همراهی نیروهای مسلح کشورهای هدف توانستند بر این فتنه فائق بیایند، توانستند این نقشه را باطل کنند، اینها افتخار است، اینها مدالهای زرین بر سینهی ستبر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی است.۱۴۰۲/۷/۱۸
منتظران گناه نمیکنند
🌸بسم رب المهدی🌸 اللهم لَیِّن قَلبی لِوَلِیِّ اَمرِک🤲 به مناسبت سالروزورود حضرت فاطمه زهرا معصو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منتظران گناه نمیکنند
🟡 مطیع باش! در پیامهای قبل، به بررسی موضوعِ رجعت، از جوانب مختلف پرداختیم؛ استدلال هایی برای اثبات
⭕️ بیشتر بدانید...
🟡 هر چند نمیتوان در ۴۰ پیام، تمام زوایای مبحثی مهم مانند #رجعت را بررسی کرد؛ اما در سری پیامهای رجعت، سعی ما بر این بود تا در حد توان، بخش هایی از این موضوع را برای شما مخاطبین گرامی باز کنیم.
💖 اگر شما هم علاقهمندید دربارهی عصر شکوهمند رجعت بیشتر بدانید، باید در این زمینه مطالعه داشته باشید.
📗 #معرفی_کتاب
یکی از مهمترین کتابها در موضوع رجعت،
کتاب «الایقاظ من الهجعۀ بالبرهان علی الرّجعۀ»، تألیف شیخ حر عاملی است که واحد پژوهش موسسه موعود عصر، آن را با نام «رجعت» به چاپ رسانده است.
نویسنده کتاب در 12 باب، به بررسی جوانب مختلف رجعت و اثبات آن پرداخته است.
💛شیخ حر عاملی در پایان کتاب خود مینویسد:💕
«امید است آنچه نقل شد، کفایت کند؛ چون بیش از ۶۲۰ آیه و حدیث آوردم و گمان ندارم هیچ مسئلهای از اصول یا فروع دین، بیش از این مدرک داشته باشد.»
#رجعت ۴٠
#پایان
منتظران گناه نمیکنند
🍃🌟💐🍃🌟💐🍃🌟💐🍃🌟 ✨ با حمایت از #ولایت_فقیه و #زمینه_سازی_ظهور، این انقلاب به انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه
🍃🌟💐🍃🌟💐🍃🌟💐🍃🌟
✨ با حمایت از #ولایت_فقیه و #زمینه_سازی_ظهور، این انقلاب به انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام وصل میشود، ان شاء الله . ✨
#متن 0⃣5⃣
❇️ #چگونه_زمینه_ساز_ظهور_باشیم⁉️
💠 قسمت سی و هفتم
✨ خداوند متعال در قرآن خطاب به قوم بنی اسرائیل میفرماید :
🔹 سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ ۗ وَمَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿بقره /٢١١﴾
از بنی اسرائیل بپرس: چه بسیار نشانه های روشن به آنان عطا کردیم، و هرکس نعمتِ [هدایت] خدا را پس از آنکه به او رسید، تبدیل [به کفر] کند، [بداند] که یقیناً خدا سخت کیفر است.
💥 ارتباط این آیه با زمینه سازی ظهور این است که 👇
آن کسانی که ندای هل من ناصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به هر صورتی شنیده باشند (یکنفر از طریق خواب، یکی مکاشفه و یا از طریق شنیدن سخنرانی) و همچنین اگر برای یکبار در طول عمر خود این سخن امیرالمؤمنین علیه السلام را شنیده باشند که فرموده اند: 👇
صاحب هذا الامر الشرید الطرید و الفرید و الوحید.یعنی در آخرالزمان با فرزندم مهدی کاری می کنند که آورده (الشرید) و طرد (طرید) و یکه و تنها (الفرید و الوحید) میشود، برای بیدار شدن و کار کردن در جهت زمینه سازی ظهور کافی است.
اما ما با پسر فاطمه سلام الله علیها چه کرده ایم⁉️
🛑 اگر ما غربت حضرت را بشنویم و به این موضوع بی اهمیت باشیم همان طور که در قرآن خدا فرموده است ان الله شدید العقاب، خداوند بر ما عذاب شدیدی را میفرستد.
💢 بعضی ها میگویند ویروس کرونا کجا بود که یکباره به جان مردم افتاد وعلت این همه سیل و زلزله و آتش سوزی و اتفاقات پی در پی که می افتد، چیست؟ در ادامه با توضیح و مثال پاسخ خواهیم داد👇
📌 همه ی ادیان به منجی اعتقاد دارند، ولی در رابطه با آوردن منجی کوتاهی میکنند.
✳️ دوستان❗️ امام زمان عجل الله آمدنی نیست بلکه آوردنی است.
🔆 شاید بعضی از شما این حدیث امیر المؤمنین را نشنیده باشید ولی دعای ندبه را حتما شنیده اید.
چرا مردم برای ولی عصر عجل الله دعای ندبه برپا میکنند❓ چرا گریه و زاری میکنند❓ چرا در دعای ندبه میگوییم أینَ المُضطَرُّ الّذِی یُجَابُ إذا دعی(کجاست کسی که زندگی اش در اضطرار است؟ )
چرا ما با خواندن این دعا بیدار نشده ایم و پای کار حضرت نیامده ایم⁉️
✴️ اکنون که این صحبت های بنده را میخوانید اگر نمیخواهید با شدید العقابی خداوند رو به رو شويد کمی پای برنامه ی خودسازی و دیگر سازی بیایید و شروع به انجام این کار کنید.
❇️ اگر اهل عبادت و نماز هستی قبول باشد ان شاء الله، امّا کار امام عصر عجل الله کاری فرا تر از اینها ست. اگر در جایگاه عبادت هستید خوب است ولی جایگاه آوردن امام زمان عجل الله خیلی بالاتر از این حرف ها است. باید #یاران حضرت آماده شوند و جامعه را آماده کنیم یعنی 👈 #مقبولیت_عمومی .
منتظران گناه نمیکنند
#یه_منتظر_واقعی_باید... ✍ قانون بیستوششم : توکل
#یه_منتظر_واقعی_باید...
✍ قانون بیستوهفتم : عدل
انسان شناسی 007.mp3
12M
#انسان_شناسی ۷
#استاد_شجاعی 🎤
#علامه_حسنزاده_آملی
➖تمام دریاها اگر مرکّب شوند و
➖تمام درختان اگر قلم شوند و
➖تمام جنّ و انس اگر نگارنده شوند،
نخواهند توانست خلقت پروردگارت را،
به شماره درآورند...
آن وقت او، در نامهاش به تو، نوشتهاست که؛
✖️ نه تنها تمام آنچه در زمین است را..
✖️تمام هفت آسمان را...
✖️تمام عوالم را...
و در یک کلام تمام آفرینش را...
برای تو و به خاطر تو آفریدهاست !
یک بار از خودمان پرسیدهایم چرا؟!
منتظران گناه نمیکنند
🍁دام شیطانی🍁 قسمت ششم رسیدم جلو ساختمان,سلمانی منتظرم بود ,امد جلو دستش رادرازکرد سمتم,منی که این
🍁دام شیطانی 🍁
قسمت هفتم
از خدا ومعنویات صحبت میکردند ,منم اینجوربحثها را دوست داشتم اما یک چیزایی عنوان میکردند که بااعتقادات مذهبی من سازگارنبود,مثلا میگفتن توقران امده ,نماز را برپا دارید,نه اقامه کنید ,ونماز هرکارخوبی هست که ما انجام میدیم ,پس کارخیربکنیم همون نمازه واحتیاج نیست رونمازهای یومیه حساسیتی نشون بدهیم,یااینکه پیغمبران وامامان هم مثل ما هستند وهیچ اجروقرب بیشتری ندارند وما میتوانیم با اتصال برقرارکردن با شعور کیهانی وعالم ماورایی به مرتبه ی پیغمبران وامامان برسیم
وحتی به شیطان میگفتند حضرت شیطان ,من برام سوال شد چرا حضرررت؟؟
وفقط جوابم دادند شیطان عبادات زیاد کرده ,روزی عزیز درگاه خداوند بوده مانباید این امتیازات رانادیده بگیریم...
(نعوذوبالله خودشان رایک پا خدامیدونستند)
خلاصه کلاس طول کشید من یک احساس آرامش همراه باگیجی داشتم,نگاه کردم روگوشیم ,وااای ساعت ۹شبه,
من توعمرم شب تااین موقع بیرون نبودم
۱۵تماس از دست رفته که ازباباومامان بودند,تامن برسم خونه ساعت از ده هم گذشته....
بیژن نگاهم کرد وگفت:سه سوته میرسونمت نگران نباش...آینده ازآن ماست...
در حیاط را باز کردم ,مامان وبابا هردوشون مضطرب جلو در هال بودند....
یا صاحب وحشت حالا چکارکنم
وارد خونه شدم,بابام با یک لحنی که تابه حال نشنیده بودم گفت:به به خانوم دکتر ,هنوز تشریف نمیاوردید.....چرا تلفنهاراجواب نمیدادی هاااا؟؟
کجابودی؟؟
تازگیا عوض شدی,چطورت میشه ؟؟
مامانم گفت:محسن جان بگذار بیاد داخل شاید توضیحی داشته باشه
با ترس وارد هال شدم ,نشستیم روی مبل.
بابا گفت:حالا بفرما ,توضییییح...
گفتم:به خدا بایکی از دوستام(اما نگفتم مرد بود),کلاس بودم.
بابا:که کلاس بودی؟؟!!اونم تااین موقع شب,توکه کلاسات صبح وعصره,حالا چراگوشیت راجواب نمیدادی؟؟
من:روی ویبره بود به خدامتوجه نشدم,عمدی درکار نبود.
مامان یک لیوان اب دست بابا داد وگفت:حالا خداراشکر ,اتفاق بدی نیافتاده,هماجان توهم کلاسایی راکه تااین موقع هست ,بر ندار دخترم
یه نفس عمیق کشیدم وگفتم:کلاسش,خیلی معنوی بود ,مطمینم اگر خودتونم بیاین خوشتون میاد.
بابا نگاهم کرد وگفت :مگه کلاس چی هست که ما هم بااین سن وسطح سوادمون میتونیم شرکت کنیم.
گفتم:یه جور تقویت روح هست وربطی به سن وسواد نداره,بهش میگن عرفان حلقه....
بابا یکدفعه از جا پرید وگفت :درست شنیدم عرفان حلقه؟؟؟ ازکی این کلاس رامیری دختره ی ساده؟
باتعجب گفتم:مگه چه ایرادی داره؟ امشب اولین جلسه ام بود
نفس عمیقی کشید وگفت :خداراشکر,چندروز پیشا یک زنی راسوار کردم میرفت تیمارستان, توی تاکسی مدام گریه میکرد ,میگفت دختری داشتم مثل دسته ی گل,یک ازخدا بی خبر فریبش میده وبرای ارتباط برقرارکردن با عالم دیگه میبرتش همین کلاسای عرفان و...
بعدازچندماه کار دختره به تیمارستان میکشه ,حتی یک بارمیخواسته مادرش را باچاقو بکشه.....
روکرد به من وگفت:دیگه نبینم ازاین کلاسها بری هااا ,اصلا ازفردا خودم میبرمت دانشگاه وبرت میگردونم...
پریدم وسط حرفش وگفتم :کلاس گیتارم چی میشه؟
بابا:اونجاهم خودم میبرمت وخودم میارمت,تورا به همین راحتی بدست نیاوردم که راحت از دستت بدهم,تا خودت بچه دارنشی نمیفهمی من چی میگم دخترم....
امدم تواتاقم,وای خدای من بابا چی میگفت؟؟
شاید مادر دختره دروغ گفته,شاید دخترش روحش قوی نبوده....
کاش ازاین خاطره درس گرفته بودم ودیگه پام را تواین جلسات شیطانی نمیذاشتم.
اما افسوس.....
منتظران گناه نمیکنند
🍁دام شیطانی 🍁 قسمت هفتم از خدا ومعنویات صحبت میکردند ,منم اینجوربحثها را دوست داشتم اما یک چیزایی
🍁دام شیطانی🍁
قسمت هشتم
امروز صبح رفتم دانشگاه,اما همه ی ذهنم درگیر حرفهای بابا بود ,باید عصراز بیژن میپرسیدم.
اگه یک درصد همچی چیزی باشه, خلاف عقل هست که انسان پا توی این وادیا بگذاره...
بابا آمد دنبالم,مثل ساعت دقیق بود هااا.
رسیدیم خانه,نهارخوردیم,بابا کارش وقت وزمان نمیشناخت,خداییش خیلی زحمت میکشید.غذاکه خورد راهی بیرون شدوگفت:هما جان عصری کلاس داری؟ساعت چندتاچند؟میخوام بیام دنبالت.
گفتم:احتیاج نیست بابا,سمیرامیاددنبالم
بابا:نه عزیزم من رو حرفی زدم هستم ,محاله یک لحظه کوتاه بیام.
من:ساعت یک ربع به ۵تا ۶
بابا:خوبه خودم رامیرسونم
یه مقداراستراحت کردم,اما ذهنم درگیر اتفاقات اخیر این چند روز بود تا به بیژن وعشقش میرسید قفل میکرد .
اماده شدم ,بابا امد ورسوندم جلو کلاس وگفت:من ۶اینجا منتظرتم ...
رفتم داخل,اکثر هنرجوها امده بودند ,سمیراهم بود,رفتم کنارش نشستم,گفت:چرازنگ نزدی بیام دنبالت
من:با پدرم امدم ,ممنون عزیزم
درهمین حال بیژن امد ,یک نگاه بهم انداخت ,انگار عشق خفته رابیدار کرد,دوست داشتم درنزدیکترین جای ممکن بهش باشم,با کمال تعجب دیدم,اولین صندلی کنارخودش رانشون دادوگفت:خانم سعادت شما تشریف بیارید اینجا بنشینید...
کلاس تموم شد ,سمیراگفت :نمیای بریم
گفتم:نه ممنون توبرو من یه سوال دارم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرندگان ابابیل در زمان صدر اسلام لشکر کفار را نابود کردند و حال در زمان فعلی حتی کلاغ ها هم از پرچم رژیم صهیونیستی نفرت دارند . . .
آیا این وعده خداوند نیست که مستضعفان پیروزند؟؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما دانلود کنید 🌸
🎶➕ الله به شنونده و نشر دهندپاداش خیر دهد🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به غیور مردان فلسطینی که با خلق حماسهای بی نظیر، گامی مهم در تحقق ظهور برداشتند
#طوفان_الاقصی
⭕ استقبال از ابراهیم آفریقا
پس از هفت سال اسارت
استقبال از شیخ ابراهیم زکزاکی و همسرش
چهارشنبه 19 مهرماه ، ساعت 10:20 صبح
فرودگاه امام خمینی (ره)
#نشر_حداکثری