شاید این درددل برایتان آشنا باشد. این حرفها درددل مسعود ـ الف، پدر 50 سالهای است كه تنها 30 سال پیش آنقدر شرمنده پدرش شده بود كه در شرایط جنگ و سختی خواسته است ازدواج كند كه نتوانسته بود یك كلمه حرف بزند، اما حال امروز فرزندان او با گذشته خیلی متفاوت است
شرم سرخ گونهها، یادش بخیر
«امروز اگر سرخیای به گونهای باشد از رژگونه است نه خجالت!»
این حرف یك مادر 45 ساله است كه دختری 23 ساله دارد. این مادر نیز مانند مسعود معتقد است مادر و پدرهای نسل او تا حد زیادی در تربیت صحیح فرزندانشان موفق نبودهاند و معدود خانوادههایی توانستهاند تا حدی شرم و حیای پسندیده را میان فرزندانشان حفظ كنند. او میگوید: «دخترم را به مدرسه میفرستم برای درس خواندن. وقتی میروم سبزی بخرم میبینم توی خیابان است و موهایش را بیرون گذاشته و آرایش كرده. خدا میداند ما را چقدر میگشتند كه لوازم آرایش همراهمان نباشد.نمیدانم سیستم مدرسه اینها چطور است. نه معلوم است كی به مدرسه میروند و كی میآیند و نه معلوم است آنجا چطور نظم و تعهد و حیا را به آنها میآموزند.
من خودم اهل این كارها نیستم، اما دخترم از وقتی به دبیرستان رفته است نمیدانم تحت تاثیر كدام دوستانش به این كارها گرایش پیدا كرده. البته زمان ما كسی آرایش آنچنانی نمیكرد و لباسها با اپلهای قطور و گشاد و بلند طراحی میشد كه تنها زینتشان تكمههای بزرگ بود، اما حالا خودتان میدانید كه اگر نوجوان بخواهد همرنگ بقیه همسالانش شود باید چه شكلی باشد.»
من هم مثل تو یا بهتر
احترام از قدرت و اهمیت و اقتدار و قابلیتهای شخصی ناشی میشود. دیروز بیشترین اقتدار و اهمیت و قابلیت را در خانواده، پدر داشت. بعد از او مادر بود و اگر این دو نبودند فرزند كسی نبود كه بخواهد گردنكشی كند. بچهها به والدین وابسته بودند
اما امروز بچهها به موجودی كمیاب در خانواده بدل شدهاند كه به خاطر این كمیابی نزد والدین و مادربزرگ و پدربزرگها عزیزترین هستند.
تربیت انسان باحیا فرآیندی تدریجی و طولانی مدت است. كسب آن مقدار از حیا كه وجهی از وجوه تقوا و مایه سعادت آدمی است، به مراقبت افكار، نیتها و اعمال در طول زندگی نیاز دارد
گاه بزرگترهای خانواده فرزندانشان را به خاطر برخورد با نوهها ملامت میكنند و حتی والدین در مقابل كودك با هم همین برخورد را دارند. آنها نمیپوشند و كمتر میخورند تا بچهها بهتر بپوشند و درس بخوانند و از زندگی خود لذت ببرند.
گاه بزرگترهای خانواده فرزندانشان را به خاطر برخورد با نوهها ملامت میكنند و حتی والدین در مقابل كودك با هم همین برخورد را دارند. آنها نمیپوشند و كمتر میخورند تا بچهها بهتر بپوشند و درس بخوانند و از زندگی خود لذت ببرند.
كودكان كمكم قدرت و اقتدار مییابند. آنها تصمیم میگیرند خانواده كجا برود و كجا نرود. آنها تصمیم میگیرند كجا بخوابند و به خاطر آنهاست كه خیلی از سفرها لغو یا برگزار میشود. حتی آنها در تغییر دكوراسیون منزل و خرید خودرو نیز نقش دارند. این است كه آنها برای خود اقتداری بیش از والدین متصور میشوند و با خود میگویند: «مادر، پدر، من هم مثل شما هستم و شاید بهتر!» بخصوص كه شكاف اطلاعاتی و مهارتهای تكنولوژیك آنان و والدینشان روزبهروز بیشتر میشود. در مدرسه نیز معلمها با فرزندان دردانه این خانوادهها مثل ملكه رفتار میكنند و آنها نفر اول میشوند نه در درس، بلكه در خانواده و فكر میكنند این دیگران هستند كه باید به ایشان احترام بگذارند و همه نیازهایشان را فراهم كنند.
دانشآموزان امروز گاه خیره به چشمهای معلم مینگرند و با جسارت تمام خطایشان را تكرار میكنند یا حرف زشتی میزنند و حقوق خود را به رخ او میكشند. نوع پوشش زن و مرد و روابط آنان نیز در نگاه بسیاری از مردم با آنچه حیا میدانند، فاصله گرفته است. در گذشته لباسها حتی در خانه و مقابل محارم نیز پوشید بود، اما امروز بسیاری از افراد در حریم خانه نیمه برهنهاند و هر فامیل و آشنایی را محرم میشمارند.
حیا از كجا میآید
تا وقتی انسان در مرحله كودكی است، زمینهسازی برای باحیا بودن او به عهده خانواده است و پس از سن تكلیف، خود او نیز باید راه مراقبت از حیا را بشناسد و مرتبه آن را افزایش دهد.
حیا، یكی از مهمترین وجه تمایزهای انسان و حیوان است. انسان است كه از گناه شرم میكند و در مقابل بزرگتر حیا دارد. اما حیوان جز”‹ ترس”‹ و غریزه چیزی را نمیشناسد. تربیت انسان باحیا فرآیندی تدریجی و طولانی مدت است. كسب آن مقدار از حیا كه وجهی از وجوه تقوا و مایه سعادت آدمی است، به مراقبت افكار، نیتها و اعمال در طول زندگی نیاز دارد. تا وقتی انسان در مرحله كودكی است، زمینهسازی برای باحیا بودن او به عهده خانواده است و پس از سن تكلیف، خود او نیز باید راه مراقبت از حیارا بشناسد و مرتبه آن را افزایش دهد. مهمترین میراثی كه خانواده میتواند به فرزند بدهد رفتار توام با احترام حرمت و حیاست. فرزندی كه ببیند پدرش به مادر احترام میكند احترام مادرش را نگه میدارد. كودكی كه میبیند مادرش از برادر شوهرش حجاب میكند معنی حجاب را خواهد فهمید.