شما چه کار بزرگی می کنید! لطفاً نشانی منزل تان را به من بدهید. دوست دارم شما را ببینم.
ـ در ایران چه اتفاقی برایم می افتد؟
ـ برایت مشکلاتی ایجاد می شود، ولی از مشکلات نترس و همه را تحمل کن. این مشکلات تو را به روشنایی می رسانند. مرد به راه افتاد. یولی دنبالش رفت. چند قدم بیش تر نرفته بود که مرد لابه لای جمعیت گم شد.
اولین روز درس بود. یولی وارد کلاس شد. پس از او دانش جویان، یکی یکی وارد شدند، با چهره ها و ملیت متفاوت. وارد که می شدند، سلام می کردند و کنار هم می نشستند. دو ماه از ورود او به ایران گذشته بود و او در این مدت اطلاعات بیش تری درباره دینش به دست آورده بود. پس از مدتی، استاد وارد کلاس شد. برگه حضور و غیاب دانش جویان را روی میز گذاشت. نام ها را خواند.
منتظران گناه نمیکنند
پیکر شهیده معصومه کرباسی امروز وارد تهران میشود 🔹مراسم وداع با شهیده کرباسی امشب بعد از نماز مغرب
تصویری از خانواده شهیده کرباسی...
🔹ایشان پنج فرزند داشت که همراه همسر لبنانی اش به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید و این پنج فرزند یتیم شدند.