eitaa logo
منتظران محبوب
157 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
3 فایل
این کانال کسانی است که محبوبشان خدا و خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام می باشد. ناشناس کانال 👇🏻 https://abzarek.ir/service-p/msg/1801627
مشاهده در ایتا
دانلود
...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مارا دریاب که سخت محتاج نگاه توایم... 👤 زیبای «بازم دلم تنگه» با نوای کربلایی سیدرضا تقدیم نگاهتان
ای‌تمام‌ِ‌آرزوی‌ِ‌یڪ‌نوڪر‌ِ‌خسته‌:))
💠دنیا تـو را بـه تمـامِ مخلوقـات بـدهکار اسـت، بیا کنارِ تـو بـها پیدا کنیم..!
‍ بسم الله الرحمن الرحیم ✔حیوانی که درس امام شناسی داد. ❄در طول تاریخ موارد متعددی پیش آمده که حیوانات به اراده خدای متعال به ما انسانها درس امام شناسی ،داده وبا عمل خودبه ما آموختندکه در زندگی دنیا وحوادث وبلاهای آن، پناهی مطمئن تر و امن تر ، از آستان مقدس خاندان عصمت وطهارت علیهم السلام وجود ندارد، در ادامه یکی از این ، اتفاقات را که در سال ۱۳۵۷در مشهدمقدس رخ داده است تقدیم می کنیم. حاج نصرالله حسین زاده، یکی از خادمان بارگاه ملکوتی امام رضاعلیه السلام نقل می‌کند: اواخر بهمن ماه سال ۱۳۵۷ بود که در یکی از روزهای کاری، مشغول علامت گذاری روی ۱۲ شتر وارداتی از کشور افغانستان شدیم. از میان حیوانها، آخرین شتر که اتفاقا خیلی هم چاق و فربه بود، آنچنان بی‌قرار و نا آرامی بود که به هیچوجه اجازه علامت گذاریش را به ما نداد. فردا صبح، طبق روال همیشه، ۲ تا از شترها را به همراه شتر سمج برای نحر کردن( ذبح ) به کشتارگاه فرستادیم، اما گویا در حین ذبح ۲ تا از شترها فرار می‌کنند که اتفاقا یکی از آنها، همان حیوان دیروزی بود. شترها به سمت میدانی نزدیک حرم فرار کرده و یکی از آنها راهی خیابان شد. شتر دیگر که همان حیوان گفته شده بود اما، در حرکتی عجیب،  از سمت ورودی مسجد گوهر شاد وارد حرم امام رضا (علیه السلام) شد. حیوان از میان زائران حرکت کرد، سقاخانه ایوان طلا را دور زد و خود را به پنجره فولاد رساند. باورمان نمی‎شد اما شتر مثل آدمیزاد روبروی ایوان طلا زانو زد، اشک می‌ریخت و ناله می‌کرد. حرکات حیوان زائران را بسیار منقلب کرده بود تا اینکه یکی از دربان‌ها از میان جمعیت عبور کرد و شال سبز خود را بر گردن حیوان انداخت، حیوان مانند آهویی رام شد و همراه خادم رفت. دیدن این صحنه آنچنان مرا متاثر کرد که ناخودآگاه از گرفتن شتر گذشتم و برگشتم. چند روز بعد رئیس تشریفات وقت حرم مرا خواستند و گفتند این شتر به بارگاه امام رضاعلیه السلام پناه آورده، حال به جای شتر چه می‌خواهی؟ گفتم می‌خواهم خادم افتخاری حرم شوم. مدتی از خواسته من گذشت، فردی که درخواست من را شنیده بود از سمت خود عوض شد و من به کلی از موضوع ناامید شدم تا اینکه گویا در اتفاقی عجیب، استاندار پس از ترک دفتر و سمت خود بار دیگر بر میگردد و امضا موافقتش را بر درخواست خادمی من می‌زند. @montazeranmahbob
▪️این شب و روزها قدم‌به‌قدم، کاروان غمدیده کربلا را با اشک‌هایت بدرقه می‌کنی. صحرا به صحرا، همراه آنها می‌روی و درد می‌کشی. کوچه به کوچه... همراه عمه جانت، سنگینی نگاه‌ها و طعنه‌ها را بر شانه‌هایت حس می‌کنی... این همه داغ کمرشکن، آن هم برای دل مهربان و پر عاطفه شما! مولاجان! از کجای داغ اسارت بگویم که واژه‌ها تاب بیاورند؟! از چه بنویسم که چشمانت، خون گریه نکند؟! از چه بگویم که ناله‌ات به آسمان نرود؟! خودت بگو جز اینکه آمدنت را آرزو کنم مرهمی هست؟!
چہ‌شب‌هایی‌زِجدایی‌ِتو‌هق‌هق‌کردم😭 خستہ‌اَم‌از‌همہ‌عالم،‌بِطلب‌دِق‌کردم🖐🏻 بطلب‌ارباب
12.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فیلم را از دست ندهید. کانال منتظران محبوب
🏝یک روزِ خوب نزدیک، خورشید ظهورتان، جهان را پر از گرمای امید می‌کند و بر خالیِ غمناک و سرد دل‌هایمان، شکوفه‌های شادی لبخند می‌زند یک روزِ خوب نزدیک، شما بازمی‌آیید و زندگی را یادمان می‌آورید و آرامش و صلح و عدالت را به انسان‌ها هدیه می‌دهید یک روزِ خوب نزدیک....🏝
کاش شبی مهمان حرم باشم ...