eitaa logo
منټظران حضږٺヅ‌‌‌‌🇵🇸
204 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4.5هزار ویدیو
161 فایل
🍃←بِســمِ‌رَّبِ‌‌بَـقیَٖةَ‌الله→~♡ تاخودرا نسازیم و تغییر ندهیم! جامعه ساختهـ نمی شود🌿 کپی با ذکر 2 صلوات آزادهـ"📿🍁 تاسیس کاݩاݪ: 1399/8/3 جهت تبادل فقط مراجعه کنید والسلام @shahidehh گوش جاڹ^^ https://abzarek.ir/service-p/msg/1603459
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 🌪✨ ‏بازم به بصیرت مردم آمریکا ترامپ رو یه دوره بیشتر انتخاب نکردن:) گرفتین چی شد که؟ 👤مرتضۍقربانۍ 🌙♥️
سلام علیکم صباح الخیر🌻 شروع فعالیت ادمین امیدوارم راضی باشید😊❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😉 😍😂 این فیلم مربوط به زمانی است که یکی از شهر های سوریه برای بار دوم سقوط کرد و اعلام آتش بست شد که ناجوانمردانه داعش این آتش بس رو نقص کرد و جنگ روانی بسیار شدیدی رخ داد. یکی از رزمندگان این فیلم رو پخش کرد و نشان دادن که روحیه رزمندگان از بین نرفته.😜😜 🍃🥀 ⎛ #ʝσiŋ ↯ ✨⎠ 『 @montzraannnn 🌿 』
🦋♥️ ما بهش میگیم آقا همون ڪہ واسہ ڪم حجابا گفٺ: او یڪ نقصۍ دارد مگر من نقص ندارم؟ نقص اوظاهر اسٺ نقصهاے من باطن اسٺ با این رفتارشون خیلیا محجبہ شدنـ🙂👑 🍃🥀 ⎛ #ʝσiŋ ↯ ✨⎠ 『 @montzraannnn 🌿 』
🌿 رفیق . . . احـساس‌نـمیڪنی‌گناهاٺ !☝️ دیگہ‌ بیـش‌ از حـد داره‌ دل‌ مهـدی‌ رو میشڪنہ؟!🙃"💔 🍃🥀 ⎛ #ʝσiŋ ↯ ✨⎠ 『 @montzraannnn 🌿 』
✍خواهر مسلمان 🖌به دخترت چگونه رقصیدن را یاد نده بلکه به او یاده بده چگونه نماز بخواند. 🖍به او تلقین نکن چگونه ترانه بخواند بلکه به او یاد بده چگونه قرآن را تلاوت کند. 🖌او را با لباس‌های ناشایست و عریان زینت نده بلکه او را با حجاب زیبا کن. 👈زیرا که از آن سوال خواهی شد! در حالی که در برابر الله بزرگ‌مرتبه قرار گرفته‌ای! ✅فرزندت را به گونه‌ای تربیت کن که برایت حُجت و دلیل باشد و نه حُجت و دلیل بر علیه‌ ات. 🍃🥀 ⎛ #ʝσiŋ ↯ ✨⎠ 『 @montzraannnn 🌿 』
میدونی یعنی چی؟! یعنی...↓ •|وقتی گناه درِ قلبت رو میزنه •|یاد نگاهش بـی افتی... •|و درو باز نڪنی...🍃 •|یعنی محـــرم اسرار قلبت باشه •|اون اسراری ڪه هیچڪس نمی دونه... •|بین خــودت و... •|خـــــــدا و... •|دوست شهیــــــدت یاد شهدا با صلوات🌹 🍃🥀 ⎛ #ʝσiŋ ↯ ✨⎠ 『 @montzraannnn 🌿 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه رمضان برای احمد طعم خاصی داشت، انتظار ماه رمضان را می کشید که اعتکاف کند و شبهای قدر احیا و شب زنده داری نماید، او رمضان را ایستگاهی برای توقف و به راه افتادن با نیروی بیشتر می دانست سفارش می کرد که به ایتام رسیدگی کنیم، از بچه های کشافه می خواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد و همه را به خانواده های مستضعفی که می شناخت می داد، با این کار هم بخشندگی را به اعضای کشافه آموزش می داد و هم انجام کار گروهی و در واقع می خواست همه را در این امر مستحب شریک کند . بچه ها همچنان راه احمد را ادامه داده و این کار را انجام میدهند. مادر شهید🍃 🍃🥀 ⎛ #ʝσiŋ ↯ ✨⎠ 『 @montzraannnn 🌿 』
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 در منطقه المهدی در همان روزهای اول جنگ،پنج جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از یک روستا با هم به جبهه آماده بودند.چند روزی گذشت.دیدم اینها اهل نماز نیستند!☹️ تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم.بندگان خدا آدم های خیلی ساده ای بودند...🙂 آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند.فقط به خاطر علاقه به امام آماده بودند جبهه...☺️ از طرفی خودشان هم دوست داشتند که نماز را یاد بگیرند.😍 من هم بعد از یاد دادن وضو،یکی از بچه ها را صدا زدم وگفتم: این آقا پیش نماز شما،هر کاری کرد شما هم انجام بدید. من هم کنار شما می ایستم و بلند بلند ذکرهای نماز را تکرار می کنم🗣 تا یاد بگیرید. ابراهیم به اینجا که رسید دیگر نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد.😂چند دقیقه بعد ادامه داد: در رکعت اول وسط خواندن حمد،امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن،یکدفعه دیدم آن پنج نفر شروع کردند به خاراندن سر!!😆 خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم را کنترل می کردم. اما در سجده وقتی امام جماعت بلند شد مُهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد. پیش نماز به سمت چپ خم شد که مهرش را بردارد. یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند. اینجا بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم زیر خنده! 🔹خاطره ای از زبان شهید ابراهیم هادی هادی دلها😊🌱 🍃🥀 ⎛ #ʝσiŋ ↯ ✨⎠ 『 @montzraannnn 🌿 』
••🌸💕•• رفیق♥️⛓ پاشو یہ💓✨ وضوے دلے🚿 بگیر کہ میخوایمـ.... بریم در خونہ‌ے🎈🌿 :)😍🧡 یه نماز ظهر عاشقانـہ📿 بزنیــم بر بدن🌸🍃 !😇 👑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
:😍❤️ جلوےامـام‌زمانت🙃 وایسےوبگے:↶😊 ↞آخَࢪین‌گنٖاهَمویٖادَم‌نمیٖاد 🙂🍃
یکم حرف بزنیم؟! https://harfeto.timefriend.net/16086571065301 [حرفاتونو ناشناس‌بگیددرباره‌ۍ‌ کاناݪ🙂💕]
منټظران حضږٺヅ‌‌‌‌🇵🇸
بسم رب الصابرین #قسمت_سی_یکم #ازدواج_صوری از بنر اینا چندوقتی گذشت که هی واژه مدافعین حرم از تلو
بسم رب الصابرین -سی-دوم -صوری روزها ازپس هم میگذشت امتحان میان ترم حوزه و دانشگاه باهم شروع شدن تحقیق حوزه ،نقاشی ها که باید تحویل میدادم روزها میگذشتن و شاید من فقط برای ناهار وشام از اتاق خارج میشدم روزهایرخسته کننده ایی بود 😰 روزهای آخر هم رسید و ما راهی مشهد شدیم دلم پربود توان اینکه مسئول بشم نداشتم قبل از رفتن همین جا به وحید گفتم پسرخاله لطفا مسئول خواهرا بشه اونم چون میدونست مشهد رفتنی چقدر به آقا محتاجم قبول کرد با اتوبوس راهی مشهد شدیم منو سارا پیش هم نشسته بودیم سرم تکیه دادم به شیشه و اشکم جاری شد سارا دستش رو شانه ام فشرد :پری چی شده ؟ -هیچی دلم گرفته سارا دلم کربلا میخواد سارا:الهی عزیزم ان شالله میری اونم دونفره 😍😍 -مسخره این چه حرفیه توام با دعا کردنت ازدواج کنم چه بشه 😒😒😖😖 سارا:ما ازدواج کردیم چی شده؟ -شماها تو برنامتون ازدواج بود من اصلا تو برنامم ازدواج نیست سارا: وا😳😳😳 -والا من آرزومه تا آخر عمر کنیز این دستگاه باشم سارا:پری خیلی مسخره ای یعنی تو ازدواج کنی دیگه نمیتونی تو هئیت و پایگاه و خیریه فعال باشی؟ مگه من الان متاهل نیستم تازه حسن خودش هم قدمه و تشویقم هم میکنه -باشه بابا 😖😖 اه نمیزاره یه دودقیقه ادم تو خودش باشه😢 نام نویسنده: بانو......ش @montzraannnn @rang-khadayi
منټظران حضږٺヅ‌‌‌‌🇵🇸
بسم رب الصابرین #قسمت-سی-دوم #ازدواج-صوری روزها ازپس هم میگذشت امتحان میان ترم حوزه و دانشگاه ب
بسم رب الصابرین -سی-سوم -صوری روای صادق عظیمی ما راهی مشهدیم پایتخت دلها اما دلم داغون بود داشتم میرفتم پیش آقا شکایت تو اتوبوس وحید دستش زد سرشونه ام گفت: صادق کشتی هات غرق شده -وحید خودم غرق شدم وحید:ناراحت نباش واگذارکن به خود بی بی حتما دل پدرت نرم میکنه -ای بابا وحید من واقعا پدرمو نمیتونم درک کنم اون موقعه ک جنگ ایران-بعث بود با اونکه تازه یه سال بود ازدواج کرده بود و یه بچه چندماه توراهی داشته رفته جنگ اما الان منو اجازه نمیده 😔😔😔😔😔 وحید:غصه نخور داداش بعداز ۱۵-۱۶ ساعت رسیدیم مشهد بعداز غسل زیارت چفیه سبز لبنانیم و جانمازم برداشتم برم حرم ورودی باب الجواد چفیه انداختم رو شونه هام داخل صحن شدم بعداز زیارت تو صحن جامع رضوی قامت بستم نماز خوندم سلام که دادم یه گوشه صحن یه خواهری دیدم که چفیه سبزلبنانی روی چادرش بود سریع زیر لب ذکر استغفرالله ..... گفتم اما همین که اون خواهر چهرش برگشت سمت من متعجب شدم 😳 ☺️✨ @montzraannnn @rang-khdayi نام نویسنده:بانو.......ش آیدی نویسنده↙️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻چرا مأیوس میشیم؟ باور کن خدا میبخشه ابلیس تا انسان گناه میکنه انسان را مأیوس میکنه... ♥️ @rang_khodayi
هدایت شده از 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ⭕عاشق چشم و ابرومون نیستنا... 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 🏅نشر آثار استاد رائفی پور @OstadRaefipoor1