eitaa logo
منتظران ظهور
1.8هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
207 فایل
با سلام خدمت کلیه اعضای محترم کانال مردمی #منتظران_ظهور تاسیس ۱۳۹۷/۰۱/۱۱ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای عهد.mp3
21.59M
صوت قرائت قرار صبحگاهی منتظران ظهور سرعت مناسب برای قرائت روزانه
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️🎞 من در موضوع زن، حمله دارم!! 📌رمزگشایی از علت اصلی هجوم رسانه‌های دشمن به موضوع زن و حجاب 📌ضربه‌ی به تمدن غربی 🎙 به‌روایت رهبر معظم انقلاب @montzran_zohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی آرتین سرایداران بعد از یک ماه و نیم دوری، سر مزار پدر و مادر و برادرش می‌رود @montzran_zohor
🔹 دیدار خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب 🔹 جمعی از خانواده‌های معظم شهدا صبح امروز (یکشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. @montzran_zohor
توئیت نجاح محمد علی، روزنامه‌نگار عراقی که خبر از گونی حامل مریم رجوی می‌دهد الله اعلم ان شاء الله 🤲 @montzran_zohor
♨️بایکوت و کوچک‌نمایی خبر ضرب‌وشتم همسر توسط کانال‌ها و رسانه‌های انقلابی 📍تا این روند شرطی‌سازی ما توسط سلبریتی‌ها و رسانه‌های معاند ادامه داشته باشد، قطعا در جنگ نرم و شناختی باخت‌های سنگین‌تری خواهیم داد... @montzran_zohor
🖼 👤 استاد علی‌اکبر ▫️کار فرهنگی و به خصوص مهدوی، سختی‌ها و موانع خودش را دارد که جز با سعهٔ صدر به انجام نمی‌رسد؛ البته همهٔ این سختی‌ها و موانع، امتحان است و ایمان ما در کار مهدوی تقویت می‌شود. @montzran_zohik
18.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹از فرزندان رهبر انقلاب چه میدانید؟ @montzran_zohor
🖤 شکافنده علم نبوی و مظهر حلم علوی را خدمت شما اعضای محترم کانال منتظران ظهور تسلیت عرض می نماییم... @montzran_zohor
با غم و غربت شب‌های آه اومده.mp3
4.18M
🔊 | 📝 با غم و غربت شب‌های آه اومده 👤 حاج‌میثم ▪️ویژه شهادت @montzran_zohor
🌼منتظران ظهور ✅ . 🔹 وارد میوه‌فروشی شدم. خلوت بود. قیمت موز و سیب را پرسیدم. فروشنده گفت: موز شانزده تومان و سیب ده تومان. گفتم از هر کدام دو کیلو به من بده. 🔹 پیرزنی وارد میوه‌فروشی شد و پرسید: محمد آقا سیب چند؟ میوه فروش پاسخ داد: مادر کیلویی سه تومان! نگاه تعجب‌زده‌ام را به سرعت به میوه‌فروش انداختم و او که متوجه تعجب و دلخوری من شده بود، چشمکی زد و با نگاهش مرا به آرامش دعوت کرد. 🔹 صبر کردم. پیرزن گفت: محمد آقا خدا خیرت بده! چند تا مغازه رفتم، همشون سیب را ده-دوازده تومن میدن! مادر با این قیمتا که نمی‌شه میوه خرید! 🔹محمد آقای میوه‌فروش، یک کیلو سیب برای پیرزن کشید و او را راهی کرد و رو به من کرد و گفت: این پیرزن به تازگی پسرش و عروسش را تو تصادف از دست داده و خودش مونده با دو تا نوه‌ی یتیم! من چند بار خواستم به او کمک کنم و به او میوه‌ی مجانی بدم اما ناراحت شد و قبول نکرد. 🔹 به همین خاطر هیچ وقت روی میوه‌ها تابلوی قیمت نمی‌زنم تا وقتی این زن به مغازه میاد از قیمت‌ها خبر نداشته باشه و بتونه برای بچه‌هاش میوه بخره. راستش را بخواهی من به هر کسی که نیاز داشته باشه کمک می‌کنم و همیشه با امام زمانم معامله می‌کنم. 🔹دلم مثل آوار ریخته بود پایین و بسیار شرمنده بودم و بغضی سنگین تو گلوم نشسته بود. دلم می‌خواست روی میوه‌فروش را ببوسم، میوه‌ها را خریدم، سوار ماشین شدم و هقی زدم زیر گریه و در حال رانندگی از خودم و از امام زمان علیه السلام خجل بودم و با خودم می‌گفتم؛ ای کاش در طول سالیان دراز عمرم من هم قسمتی از درآمدم را با امام زمانم معامله می‌کردم. 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 🆔 @montzran_zohor 🇮🇷