فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان و توصیه های عالم ربانی آیت الله مجتهدی تهرانی ره در ساعات پایانی عمر شریف شان در بیمارستان،
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
💢💥او كه جوانى نورس بود؛
سراسيمه و شوريده حال در كوچه هاى مدينه گردش مى كرد؛
و پيوسته از سوز دل به درگاه خدا مى ناليد:
اى عادل ترين عادلان !
ميان من و مادرم حكم كن.
عُمَر به وى رسيد و گفت :
اى جوان !
چرا به مادرت نفرين مى كنى ؟!
جوان :
مادرم مرا نه ماه در شكم خود نگهداشته،
و پس از تولد دو سال شير داده،
و چون بزرگ شدم و خوب و بد را تشخيص دادم؛
مرا از خود دور نمود؛
و گفت :
تو پسر من نيستى !
عُمَر رو به زن كرد و گفت :
اين پسر چه مى گويد؟
زن :
اى خليفه !
سوگند به خدايى كه در پشت پرده نور نهان است؛
و هيچ ديده اى او را نمى بيند؛
و سوگند به محمد (صلى الله عليه و آله وسلم) و خاندانش !
من هرگز او را نشناخته،
و نمى دانم از كدام قبيله و طايفه است؛
قسم به خدا!
او مى خواهد با اين ادعايش مرا در ميان عشيره و بستگانم خوار سازد.
و من دوشيزه اى هستم از قريش،
و تاكنون شوهر ننموده ام .
عُمَر:
بر اين مطلب كه مى گويى شاهد دارى ؟
زن :
آرى ،
و چهل نفر از برادران عشيره اى خود را جهت شهادت حاضر ساخت.
گواهان نزد عمر شهادت دادند؛
كه اين پسر دروغ گفته ،
مى خواهد با اين تهمتش زن را در بين طايفه و قبيله اش خوار و ننگين سازد.
عُمَر به ماموران گفت :
جوان را بگيريد و به زندان ببريد؛
تا از شهود تحقيق زيادترى بشود؛
و چنانچه گواهيشان به صحت پيوست؛
بر جوان حد افتراء جارى كنم .
ماموران جوان را به طرف زندان مى بردند؛
كه اتفاقا حضرت اميرالمومنين (عليه السلام) در بين راه با ايشان برخورد نمود.
چون نگاه جوان به آن حضرت افتاد؛
فرياد برآورد:
اى پسر عم رسول خدا!
از من ستمديده دادخواهى كن .
و ماجراى خود را براى آن حضرت شرح داد.
اميرالمومنين (عليه السلام) به ماموران فرمود: جوان را نزد عمر برگردانيد.
جوان را برگرداندند؛
عمر از ديدن آنان برآشفت و گفت :
من كه دستور داده بودم جوان را زندانى كنيد؛ چرا او را بازگردانديد؟!
ماموران گفتند:
اى خليفه !
على بن ابيطالب (علیه السلام)به ما چنين فرمانى را داد؛
و ما از خودت شنيده ايم كه گفته اى :
هرگز از دستورات على (عليه السلام) سرپيچى مكنيد.
در اين هنگام على (عليه السلام) وارد گرديد؛
و فرمود:
مادر جوان را حاضر كنيد؛
زن را آوردند؛
و آنگاه به جوان رو كرده و فرمود:
چه مى گويى ؟
جوان داستان خود را به طرز سابق بيان داشت.
على (عليه السلام) به عمر رو كرد و فرمود:
آيا اذن مى دهى بين ايشان داورى كنم؟
عمر:
سبحان الله !
چگونه اذن ندهم؛
با اين كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم) شنيدم كه فرمود:
على بن ابيطالب (علیه السلام)از همه شما داناترست.
اميرالمومنين (عليه السلام) به زن فرمود:
آيا براى اثبات ادعاى خود گواه دارى ؟
زن :
آرى ،
و شهود را حاضر ساخت؛
و آنان مجددا گواهى دادند.
على (عليه السلام) :
اكنون چنان بين آنان داورى كنم كه آفريدگار جهان از آن خشنود گردد؛
قضاوتى كه حبيبم رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم) به من آموخته است؛
سپس به زن فرمود:
آيا ولى و سرپرستى دارى؟
زن :
آرى ،
اين شهود همه برادران و اولياى من هستند.
اميرالمومنين (عليه السلام) به آنان رو كرد؛
و فرمود:
حكم من درباره شما و خواهرتان پذيرفته است؟
همگى گفتند:
آرى .
و آنگاه فرمود:
گواه مى گيرم خدا را و تمام مسلمانانى را كه در اين مجلس حضور دارند؛
كه عقد بستم اين زن را براى اين جوان به مهر چهارصد درهم از مال نقد خودم؛
اى قنبر!
برخيز درهمها را بياور.
قنبر درهمها را آورد؛
على (عليه السلام) آنها را در دست جوان ريخت؛
و به وى فرمود:
اين درهمها را در دامن زنت بينداز،
و نزد من ميا،
مگر اين كه در تو اثر زفاف باشد.
( يعنى غسل كرده باشى ).
جوان برخاست و درهمها را در دامن زن ريخت؛
و گريبانش را گرفت و گفت :
برخيز!
در اين موقع زن فرياد برآورد:
آتش !
آتش !
اى پسر عم رسول خدا!
مى خواهى مرا به عقد فرزندم در آورى !
به خدا سوگند او پسر من است !
و آنگاه علت انكار خود را چنين شرح داد:
برادرانم مرا به مردى فرومايه تزويج نمودند؛
و اين پسر از او بهمرسيد؛
و چون بزرگ شد؛
آنان مرا تهديد كردند؛
كه فرزند را از خود دور سازم؛
به خدا سوگند او پسر من است؛
و دست فرزند را گرفت؛
و روانه گرديد.
در اين هنگام عمر فرياد برآورد:
اگر على نبود عمر هلاك مى شد.
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بدون تعارف با مادر ۵شهید
☫ کانال
#شهدای_قپچاق🌹🍃
میتونه شفاعت بکنه.mp3
8.81M
بازم از تو سوریه شهید آوردن😭
🎤 کربلایی سیدرضا_نریمانی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 🌷
#شهید_میلاد_حیدری💔
♥️•••|↫ #شهــیدانه
♥️•••|↫ #مکتب_الشهدا
رانند حاج قاسم - @mrtahlilgar.mp3
12.23M
🔗 این مرد راننده ژنرال سلیمانی است / ناگفته های راننده حاج قاسم از مرموز ترین ژنرال خاورمیانه
🎙 ژنرال سلیمانی را میتوان یکی از مرموز ترین فرماندهان خاورمیانه دانست. فردی دشمنان بسیاری داشته که آنها را به چالش کشیده است. در این برنامه پای صحبت های راننده او خواهیم نشست. مردی که جنس حرف هایش با هرآنچه تا کنون درباره ژنرال شنیده ایم کاملا متفاوت است...
💢 به جمهوریاسلامیایران گفتهایم: #آری 🇮🇷
به هرچه غیر جمهوریاسلامیایران: نه
۱۲ فروردین ماه سال ۱۳۵۸
سالروز رای ۹۸.۲ درصدی مردم به جمهوری اسلامی ایران
#جمهوری_اسلامی💙
16.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 به به، ببینید این خواهرمون با لبخندش چطور حرص اینها رو درآورده.
🔹 واقعا خیلی خوب بود 😂
🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 منتظر رهبری نمانید.....