🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ🌸
🌺سَلام عَلَیکُم🌺
🤲💚🤲السلام علیک یااباصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)ادرکنی،🤲💚🤲
💢💥لیست:
#جبهه_صبح_ایران در نهایت با ۱۳ نفر منتشر شد؛
خیلی از دوستان پرسیدن که چرا ۱۶ نفر رو کامل نکردن؟
باید به
#مصاف افتخار کنیم؛
چرا که حاضر نشده به قیمت افزوده شدن ۳ نفر به اعضای تیم خودش،
پا روی مبانی خودش بذاره،
و با هر کسی ائتلاف کنه،
این یعنی سیاست در مصاف،
ذیل مبانی انقلابی تعریف شده نه برعکس،
#رائفی_پور
🖐البته بنده خودم سه نفر اضافه کردم.
ردیف های ۱۴،۱۵،۱۶🖐
۱_ابوالفضل ظهره وند ۴۵
۲_علی تهرانی مقدم ۴۳
۳_ابراهیم عزیزی ۴۶
۴_احمد نادری ۵۷
۵_پیمان فلسفی ۴۸
۶_صالح اسکندری ۲۴
۷_عطا بهرامی ۲۵
۸_سمیه گلپور ۵۲
۹_بیژن نو باوه وطن ۵۹
۱۰_زینب قیصری ۵۱
۱۱_سمیه رفیعی ۳۴
۱۲_مرتضی محمودی ۵۴
۱۳_ابوالقاسم جراره ۲۷
۱۴_محمدسراج ۳۷
۱۵_مهدی عسگری ۴۷
۱۶_عبدالحسین رو ح الامینی ۳۵
🖐💚🖐به امید روزها و سالهای پر از موفقیت و خبرهای خوش🖐💚🖐
🤲🌷🤲اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَبِحَقِّ الحُسَینِ"عَلَیهِ السَّلامُ"وَاجْعَلْنامِنْ خَیْرِاَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ🤲🌷🤲
🤲اَللهُمً اجعَل عَواقِبَ اُمُورِناخَیرا🤲
🖐وَالعاقِبَهُ لِلمُتَقین🖐
🌸🤲🌸التماس دعا🌸🤲🌸
@کانال منتظران ظهور🤲
🌺@montzranzhoor🌺
۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ روز مهمی در دوران جنگ تحمیلی بود.
#دراین روز دلاور مردان ایرانی در ادامه عملیات #بیتالمقدس،
منطقه #شلمچه را از تصرف قوای بعثی عراق آزاد و خرمشهر را محاصره کردند.
#روزنامه اطلاعات عصر همان روز در گزارشی با اعلام خبر آزادی #شلمچه نوشت: « #شهر مرزی شلمچه توسط نیروهای اسلام آزاد شد. طبق این گزارش نیروهای اسلام ساعت ۲۲ و ۴۵ دقیقه دیشب مرحله سوم عملیات #بیتالمقدس با #رمز «یا علیبن ابیطالب» را در جبهه جنوب آغاز کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادبود شهید احمد بابایی(تاریخ شهادت:۶۱/۲/۲۰)
فرمانده گردان مالک،تیپ ۲۷
ا▫️▫️▫️▫️
💠 تکلیف من اینجاست؛
▫️ آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است!
▫️مرحله دوم عملیات بیت المقدس برای حمل مجروح، یک فروند هلیکوپتر شنوک به منطقه اعزام شده بود .
هلیکوپتر اوج گرفت و بعد از کمتر از1ساعت، نشست جایی.
پرسیدم اینجا کجاست ؟
— بندر ماهشهر
داخل یک سالن پر از تخت بود و سِرُم و انبوه مجروحانی که تعداد زیادی از آنها همانجا از شدت جراحت شهید می شدند.
قیافه مجروح تخت کناری من آشنا بود! او را می شناختم
بابایی فرمانده گردان مالک از ناحیه دست تیر خورده بود. او هم مرا می شناخت .
تن هردومان لباس بیمارستان پوشاندند و کمی دوا درمان کردند. او آهسته گفت:
"میایی فرار کنیم؟
-کجا؟
"خط !
وی چنان محکم و مصمم اسم خط رو آورد که مشتاق همراهی با او شدم.
بعد از نماز صبح بابایی گفت: پاشو ...
مثل کسانی که از زندان فرار می کنند بسمت دیوار انتهای درمانگاه رفتیم. من دست هایم را که سالم بود قلاب کردم و بابایی از دیوار بالا رفت و او هم با همان یک دست سالمش مرا با آن زخم باز، بالا کشید
در مسیر دیدم او خیلی ساکت است، پرسیدم : برادر بابایی خیلی تو فکری!
-آره از تهران زنگ زدند وگفتند خدا بهت یک دختر داده.
پرسیدم: پس تو میخواهی از دارخوین(مقر تیپ) بری تهران؟
- نه!! می روم خط !!
اما شما با این وضعیت و زخم و شرایط و بچه ات!
حرفم را برید؛
"تکلیف من اینجاست آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است "
بابایی همانروز ۲۰ اردیبهشت ۶۱ بخط میرود و با یک گلوله مستقیم آر.پی.جی بشهادت می رسد و دیدار با دخترش به قیامت می افتد..
راوی:شهیدعلی خوش لفظ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناسبت
🎥 جشن بزرگ دختر ایران در میدان امام حسین(علیه السلام)