eitaa logo
منتظران مهدی (عج)
80 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
21 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️‌ 🔹‌ السَّلامُ عَلیکَ یا خَلیفةَ اللّه وَ ناصِرحقّه 🔹‌ سلام بر تو ای نماینده پروردگار بر روی زمین که آینه وجودت نمایانگر اوست. 🔹‌ سلام بر تو ای مولایی که حق خدا به دست تو احیا خواهد شد و همه خلایق را زیر پرچم توحید جمع خواهی کرد... 🔹‌ زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
در مظلومیت نبی اکرم صلی الله علیه و آله همین بس که از مظلومیت ایشان و سالها سختی رسول الله در هدایت همه مسلمین و شهادت ایشان، کمتر مطلبی به گوش می رسد...
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️این کیه هی در میزنه ... 🎥مداحی قدیمی و دلنشین زنده یاد شهید حاج یونس حبیبی بمناسبت رحلت حضرت رسول اکرم(ص) ▪️
4_5785323275584276310.mp3
17.63M
🔶 چی گیرمون اومد؟ 🔷 ما با خاندان ابوسفیان در راه خدا باهم درگیر شدیم. 📌برگرفته از جلسه «ویروس دودلی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشاق الحسین_ محب الحسین_۲۰۲۳_۰۹_۱۲_۲۲_۴۲_۱۶_۷۲۷.mp3
11.69M
🏴مداحی های ویژه آخر ماه صفر۷ (وفات حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم) داری میری بابای من ... 🎙کربلایی حنیف طاهری
e39d7e5d-50a0-460f-b54d-f8416c311d72.mp3
2.06M
🏴مداحی های ویژه آخر ماه صفر ۴ ( مداحی شهادت امام حسن علیه السلام) اسم حسن یه عمره برکت زندگیمه 🎙کربلایی جواد مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین پنجشنبه ماه صفر است ✨ 🥀یاد عزیزانی که 🕯در بیـن ما نیستند 🥀اما دعایشان 🕯یادشـان 🥀خاطرشان با ماست خدایـا ✨ 🥀به حرمت صاحب این روز 🕯عزیزان مارا ببخش و بیامرز 🥀و جایگاه آنها را در بهشت 🕯همنشین خوبانت قرارده الهی آمین 🙏
🔘 خلق نیکوی حضرت محمد (ص) 🔳 آیت الله ناصری (ره): ▫️ خداوند، چند چیز را در قرآن عظیم شمرده است. خدایی که خود عظیم است، اگر چیزی را عظیم بشمارد، عظمت آن فوق العاده است. یکی از مواردی که خداوند عظیم، آن را عظیم شمرده خُلق عظیم نبی اکرم است. در قرآن فرمود: 📜 اِنَّکَ لَعَلَی‌ٰ خُلُقٍ عَظیم. (سوره قلم، آیه چهار: و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.) ❇️ زمانی که نبی اکرم به مدینه آمدند و اسلام رونقی گرفت، روستای دور افتاده‌ای بود که حدود هزار نفر جمعیت داشت. یک نفر از اشرار این منطقه بود که بسیار بد و خونریز بود. آن شرور دید که اهل این منطقه، خیلی ناراحتند. پرسید: 🔹 چه شده است؟ چرا این‌قدر ناراحتید؟ ▫️ گفتند: 🔸 یک نفر به مدینه آمده و ادعای پیغمبری ‌می‌کند و همه خدایان ما را زیر سؤال برده و منکر شده است. ما از این ناراحتیم که تمام خدایان ما را کنار زده است و دین تازه ای آورده و ‌می‌گوید: 🔶 خدا یکی است. ▫️ گفت: 🔹 شما چه ‌می‌خواهید؟ ▫️ گفتند: 🔸 اگر بتوانی خون این شخص را بریزی و او را بکشی، آنچه دلت بخواهد، به تو می‌دهیم. ▫️ گفت: 🔹 فردا سر او را برای شما می‌آورم. ▫️ آن شرور، حرکت کرد و بعد از ظهر مدینه رسید. نماز پیغمبر در مدینه تمام شده بود و عرب‌ها به منزل خود رفته بودند. حضرت هم داشتند، به منزل ‌می‌رفتند. عرب شرور به پیغمبر رسید؛ در حالی که آن حضرت را نمی‌شناخت؛ لذا از خود پیغمبر پرسید: 🔹 این محمد که می‌گویند، کجاست؟ ▫️ حضرت فرمودند: 🔸 او را چه کار داری؟ ▫️ عرض کرد: 🔹 من از فلان منطقه هستم و شنیده‌ام ادعای پیغمبری کرده و منکر خدایان ما شده است. آمده ام سر او را برای خویشانم سوغات ببرم. ▫️ فرمودند: 🔸 الآن بعد از ظهر است و هوا گرم. شما هم تازه رسیده‌ای و خسته هستی. غذا هم که نخورده‌ای. بیا برویم منزلِ ما استراحت بکن، غذایت را بخور، خوابت را برو. سر حال که شدی، من دست محمد را در دستت می‌گذارم. ✨ حضرت او را به منزل آوردند و عبای خود را پهن کردند و گفتند: 🔸 روی آن بنشین. ▫️ آن عرب غذایش را خورد و مشغول استراحت شد. ☀️ کم کم آفتاب او را گرفت. حضرت، مقابل آفتاب ایستادند و با بدن مبارکشان، روی صورت این عرب، سایه انداختند، تا آفتاب به او نتابد. ⏳ خواب آن عرب طول کشید و پیغمبر عرق کردند. عرق‌های پیغمبر، روی صورت این جوان چکید و بیدار شد. دید که این آقا بالا سر او نشسته و از شدت گرمای آفتاب صورت او از عرق خیس شده است. بلند شد و گفت: 🔹 آقا! چرا این طور کردی؟ چرا من را شرمنده کردی؟ خدمتی به من کردی که احدی نکرده است. ▫️ و عذر خواهی کرد. حضرت فرمودند: 🔸 دیدم خسته‌ای و خواب هستی. نخواستم بیدارت کنم و بگویم آفتاب تو را گرفته است. بالای سر تو نشستم که آفتاب تو را اذیت نکند. ▫️ آن عرب بلند شد و گفت: 🔹 وعده کردی که دست محمد را در دستم بگذاری. برویم محمد را پیدا کن و دست او را به دست من بده. 🤝 حضرت دستشان را آوردند جلو و فرمودند: 🔸 بگیر. ▫️ جوان نگاهی نکرد و گفت: 🔹 چه را بگیرم؟ ▫️ گفت: 🔸 دست من را. من محمدم. ▫️ این جوان به حضرت نگاهی کرد و با خودش گفت: 🔹 عجب! این زندگی و این اخلاق او است؟! ❇️ شهادتین را جاری کرد و به حضرت ایمان آورد و گفت: 🔹 من ‌می‌روم همه مردم شهرمان را مسلمان می‌کنم. 💡 حضرت، همه اعمال و رفتارشان به‌گونه‌ای بوده است که برای ما معلم و الگو باشند. ⬅️ اپلیکیشن آیت الله ناصری 🏷