eitaa logo
منتظران مهدی (عج)
78 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
6.5هزار ویدیو
21 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوان فلسطینی: به ما می‌گویند شیعه شدید! آره شیعه شدیم هر کسی بویی از شرف برده شیعه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی من باشم و در حسرت سقا بمانی من عبد تو بودم که عبدالله گشتم نعم الامیری، عالی اعلا بمانی فریاد هل من ناصرت بیچاره ام کرد من مرده ام آقا مگر تنها بمانی؟! 💔🥀
YEKNET.IR - zamzame - 7 safar 1400 - motiee.mp3
5.77M
غریب کوچه‌ها شدن با من غریب کربلا شدن با تو دیدن مادر روی خاک با من شهید سر جدا شدن با تو 🎙 🔊 💔
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌️اولین کسی که گفت: امام حسین را سیاسی نکنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم ❣ 🍃 ای همه هستی فدای نام زیبای شما 🍃 آسمان هرگز نبیند مثل و همتای شما 🍃 کاش می شد کاسه چشمان ما روزی شود 🍃 جایگاه اندکی خاک کف پای شما
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 آه مهدی حالت در ماه محرم چگونه است؟
⚫️⚫️⚫️ ⚫️ حکایتی بسیار زیبا و تکان دهنده از سید علی اکبر کوثری. (از روضه خوان های قدیم قم) 🔹در ظهر عاشورای یک سالی برای روضه خوانی به یکی از مساجد قم رفتم. بچه های آن محله به رسم کودکانهٔ خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها با چادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند 🔹 بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ما هم روضه میخونی؟ گفتم:دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم، هر چه دختربچه اصرار کرد، توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت: مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ 🔹 پیش خودم گفتم دل این بچه رو نشکنم. قبول کردم و باعجله به دنبالش رفتم تا رسیدیم به حسینیهٔ کوچک و محقری که به اندازه سه چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند 🔹 سر خم کردم و وارد شدم. روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر  از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعائی کردم و آمدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری. 🔹رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت ، چائی سرد که رنگ خوبی هم نداشت، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن، بی سر و صدا از پشت سر چای رو ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... 🔹شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته آمدم منزل. از شدت خستگی فورا به خواب رفتم وجود نازنین حضرت زهرا صدیقهٔ کبری علیهاالسلام در عالم رویا بالای سرم آمدند. طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمودند:آسید علی اکبر مجالس روضهٔ امروز قبول نیست ! گفتم: چرا خانوم جان؟ 🔹فرمودند: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد  و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم. و آن روضه ای بود که برای اون چند تا بچهٔ کوچک، دور از ریا و خالصانه، گوشهٔ محله خواندی.... آسید علی اکبر ، ما از تو گله و خورده ای داریم! 🔹گفتم جانم خانم، بفرمائید چه خطایی ازم سر زده؟ خانم حضرت زهرا با اشاره فرمودند: اون چایی را من با دست خودم ریخته بودم ، چرا نخوردی و روی زمین ریختی!!؟ 🔹از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت آن بزرگواران  به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از آن، هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت. و برای همهٔ گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. 🔹بنازم به بزم محبت که آنجا گدایی و شاهی مقابل نشیند... خاطرات مرحوم کوثری (پدر مرحوم کوثری روضه خوان حضرت امام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای شفا گرفتن تمام بیماران یک بیمارستان در کمتر از یک هفته توسط حضرت رقیه سلام الله‌ علیها
12.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 امیلی گرت وایت مستند ساز انگلیسی، از لحظه مواجهه‌اش با حرم امام حسین می‌گوید.