💠 آیــت الله مجتهدی :
🔅از فواید #نماز_اول_وقت این است که
به برکت #امام_زمان نماز های ما هم قبول می شود، چون امام زمان اول وقت نماز می خوانند و #نماز ما با نماز حضرت بالا می رود.
#کلام_بزرگان
┄┅┅═✧❅💞❅✧═┅┅┄
👉 @montzrn313
#تشرفات (قسمت سوم)
#ملاقات_با_امام_زمان_عج
💥پس از آنکه از کشتی پیاده شدند مقداری از راه هم با قطار رفتند و پس از پیاده شدن از قطار، شخصی گفت: مبادا کسی جواز نداشته باشد، کمی جلوتر ما را بازرسی می کنند اگر کسی جواز نداشته باشد او را به زندان بغداد می فرستند. اینجا آن مادر و پسر باز گریه کردند و حالشان خیلی پریشان تر شد.
✨💫✨
کربلایی جلیل هم دلش شکست و حسابی گریه کرد و به امام زمان ارواحنا فداه متوسل شد. در همین لحظات بود که ناگهان صدایی به گوش کربلایی رسید، دقت کرد، مثل اینکه کسی می فرمود: من تذکره کربلا صادر می کنم، من جواز کربلا می دهم! کربلایی با تعجب فراوان بسوی صدا دوید. چشمش به جمال سیّد بزرگواری روشن شد که چهره اش بسیار نورانی و دلربا بود و در صورتش یک خال سیاه دیده میشد.
✨💫✨
تا کربلایی آمد، آن آقای بزرگوار فرمود: کربلایی جواز می خواهید؟ عرض کرد: بله آقا. حضرت دست مبارکشان را زیر عبا برده و دو تذکره کربلا به او داد. کربلایی گفت: آقاجان چه مبلغی باید بپردازم؟ حضرت فرمودند: هرقدر دوست دارید. کربلایی خواست پول از کیسه در بیاورد که پولها به زمین ریخت،...
ادامه دارد...
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
➬@montzrn313
✨﷽✨
♨ احترام مهمان
✍امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود پدر و پسری که از دوستان و برادران ایمانی امام علی (علیه السلام) بودند، بر آن حضرت وارد شدند. امام علی (علیه السلام) بلند شد و آن دو را احترام کرد. در بالای مجلس نشاند و خود در مقابل آنها نشست و دستور داد غذا بیاورند. غذا آوردند و آن دو میل کردند. سپس قنبر طشت و تنگ چوبی (آفتابه لگن) و حوله برای خشک کردن دست آورد و خواست به دست مرد آب بریزد.
امیرالمؤمنین برخاست و تنگ را گرفت تا خود آب بریزد. مرد مهمان خود را به زمین انداخت و گفت یا امیرالمؤمنین، تو آب به دست من بریزی و خدا در آن حال مرا ببیند؟! حضرت فرمود بنشین و دستت را بشوی. همانا خداوند عزوجل تو را و نیز برادرت را می بیند، برادری که نسبت به تو تشخص و فاصله ای برای خود قائل نیست و تو را خدمت می کند.
مرد در جای خود نشست و حضرت قسمش داد که دستش را راحت بشوید، مثل اینکه قنبر آب می ریزد. پس از آن که مرد دستش را شست، حضرت تنگ را به دست محمد حنفیه داد و فرمود فرزندم، اگر این پسر همراه پدرش نیامده بود، من خود آب به روی دستش می ریختم، و لیکن خدای عزوجل اجازه نمی دهد که بین پدر و پسر در یک محل به طور مساوی برخورد شود. پدر روی دست پدر آب ریخت، اینک پسر هم روی دست پسر آب بریزد.
محمد حنفیه روی دست پسر آب ریخت. در پایان، امام حسن عسکری (علیه السلام) می فرمایند هر کس در این کار علی (علیه السلام) را پیروی کند شیعه واقعی است.
📚 بحارالانوار، ج41، صفحه 55
@montzrn313
#تشرفات (قسمت چهارم)
#ملاقات_با_امام_زمان_عج
💥خم شد و پولها را از زمین برداشت و دو دستی در مقابل آقا گرفت و گفت: بفرمایید، اما هیچ کس آنجا نبود! کربلایی جلیل دوان دوان در پی آقا می گشت و صدا می کرد: این آقایی که جواز کربلا می فروخت کجا رفت؟ شخصی به کربلایی گفت: از شما بعید است که ما را مسخره کنی! مگر کسی اینجا جواز می فروشد؟ جواز که خرید و فروشی نیست، گرفتن تذکره دهها شرط سخت دارد و باید در ادارات دولتی تهیه شود. چه کسی این جوازها را به شما داده که دنبالش می گردید؟
✨💫✨
سایر همراهان دور کربلایی را می گیرند و می گویند این جوازها را از کجا آوردی؟ او جریان را تعریف می کند و وقتی جوازها را به آن مادر و پسرش نشان می دهد با کمال تعجب می بینند که اسم آن دو نفر در آن دو جواز نوشته شده، در حالی که کربلایی هم اسم آنها را نمی دانسته است! اینجا بود که همه متوجه شدند که این عنایتی از طرف حضرت صاحب العصر و الزمان بوده و کربلایی جلیل توفیق ملاقات آن حضرت را پیدا کرده ولی ایشان را نشناخته است.
📗ملاقات با امام زمان در عصر حاضر ص۱۰۶
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
➬ @mntzrn313
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطرهی زیبای حجتالاسلام قرائتی
@montzrn313
🔴 #تلنگر
✍ اﮔﺮ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ "ﻏﯿﺒﺖ" ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﺑﺎﻧﮑﻬﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺑﻤﺎﻥ ﺑرداشته ﻭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺍﺭﯾﺰ ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻮﺍﻟﻤﺎﻥ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ.
ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻓﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﻧﺪ؟
جواب با شما. نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده. "صادقانه زندگی کنید" ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم.
┄┅┅═✧❅💞❅✧═┅┅┄
👉 @montzrn313