eitaa logo
سرو قامتان گمنام
77 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
658 ویدیو
28 فایل
ارتباط با ما : @defaae_moghaddas
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥 آماده سازی مراسم جهت بهره برداری 🚩هفتمین یادواره شهدا شهرستان پردیس ▪️زمان: شنبه ۹۹/۷/۵ همزمان با نماز مغرب و عشا ▪️مکان: بوستان نورالشهدا @bonyaddefateh
🎥 آماده سازی مراسم جهت بهره برداری 🚩هفتمین یادواره شهدا شهرستان پردیس ▪️زمان: شنبه ۹۹/۷/۵ همزمان با نماز مغرب و عشا ▪️مکان: بوستان نورالشهدا @bonyaddefateh
📸گزارش تصویری از هفتمین یادواره شهدای شهرستان پردیس ▪️با حضور خانواده معظم شهدا و ایثارگران ▪️با حضور سردار مقدسی، جانشین معاونت فرهنگی کل سپاه / دکتر رضایی فرماندار شهرستان پردیس/ حجت السلام حسینی امام جمعه شهرستان/سرهنگ حمزه خانی فرمانده سپاه شهرستان/ سرهنگ محمدی فرمانده انتظامی شهرستان/ مهندس همتی شهردار پردیس/مهندس لاله رییس شورای شهر پردیس و دیگر مسئولین ( تجلیل از خانواده معظم شهدا) @bonyaddefateh
🔸ارتش همواره محبوب قلب‌های ملت ایران است 🔺امام جمعه شهریار گفت: ارتش همیشه در صحنه های جهادی آماده بوده و در یاری رساندن پیش قدم و همواره محبوب قلب های ملت ایران است. 🔹مشروح کامل خبر را در لینک زیر بخوانید👇 https://defapress.ir/419245 @bonyaddefateh
ازامام حسین علیه السلام بیاموزیم 🥀🥀 ۴۱.تدبردراعمال اعْمَلْ عَمَلَ رَجُلٍ یعْلَمُ أَنَّهُ مَأْخُوذٌ بِالْإِجْرَامِ مَجْزِی بِالْإِحْسَان. همانند آن مردى كار كن كه مى داند در برابر گناه مؤاخذه مى شود و در برابر كار نيك پاداش مى گيرد. بحارالأنوار، ج 75، ص127، ح10 🏴 🏴🏴
❤️ در کوی تو به ملک جهانم نیاز نیست با روی تو، به باغ جنانم نیاز نیست تنها نشان عاشق تو، بی‌نشانی است من عاشقم، به نام و نشانم نیاز نیست از هرچه غیر دوست دگر دل بریده‌ام جز دیدن امام زمانم نیاز نیست اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🤲❤️ @bonyaddefateh
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ ✍از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین.» بار پرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گیوم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی. ✍ من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم. خداوندا! تو خود شاهدی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم. ✍با تمام دردها و رنج هایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکرده اند چون در بند نبوده اند یا در گوشه های تریاهای پاریس، لندن و هامبورگ بوده اند و یا در… 🌷 🕊❤️🥀 @bonyaddefateh
برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در انتهای کمال، بنگر که تو چگونه می افتی! شاید نشود به گذشته برگشت و یک آغاز زیبا ساخت، ولی میشود هم اکنون آغاز کرد، و یک پایان زیبا ساخت... ‍ شادی روح همه شهداصلوات⚘⚘⚘ @bonyaddefateh
ابراهيم و آتش....! 🌷٤٠ كيلومتر پيشروى كرديم. اما سرهنگ بى توجه به اضطراب ما و موقعيت دشمن تا آنجا جلو رفت. طى يك كمين در محور دشت عباس، سه خودروى عراقي را منهدم كرديم و حدود ١٥ نفر از آنها را اسير كرديم و برگشتيم عقب. در تمام طول راه، سرهنگ با نقشه، راه را كنترل مى كرد كه گم نشويم. وقتى برگشتيم و سرهنگ گزارش كار را ارائه كرد، فرماندهان متحير مانده بودند. اين كار با هيچ قاعده اى جور در نمى آمد و سرهنگ با طرح و فكر خودش آن را به انجام رسانده بود. بدون دادن حتى يك نفر تلفات! 🌷يكى از افسران جلو آمد و با حالتى متضرعانه كه عمق حيرت و تعجب او را آشكار مى كرد، پرسيد: جناب سرهنگ من اصلاً متوجه نمى شوم. از دشمن اسير و تلفات بگيريد و سالم به موقعيت خودى باز گرديد؟! سرهنگ لبانش به خنده باز شد، دستى به صورتش كه ته ريش زبرى آن را پوشانده بود كشيد و جواب داد: اين كار من است. من يك افسر نيروى مخصوص هستم. انجام عمليات نفوذى و ضربه زدن به دشمن در خاك خودش با حداقل نفرات و تلفات جزو وظايف اصلى من است. من كارى بيشتر از وظيفه خودم انجام نداده ام. 🌷خوب به خاطر دارم كه سرهنگ بعد از آن عمليات، تصميم داشت چند عمليات ديگر از اين دست انجام دهد اما به دليل فقدان نيرو ميسر نشد. راستش ديگر هيچ افسر و درجه دارى حاضر نبود با سرهنگ همراه شود. آدم غريبى بود، آرام، كم حرف و همواره در حال تفكر يا مطالعه و از نظر بدنى هم بسيار ورزيده و توانمند بود. دوره هاى عالى تكاورى را پيش از انقلاب با موفقيت كامل پشت سر نهاده بود. سر نترسى هم داشت. اينكه مى گويم سر نترسى داشت بى جهت نيست، «سرهنگ نيروى مخصوص» كم آدمى نبود. همه گونه امكانات امنيتى و رفاهى مى توانست داشته باشد. اصلاً احتياجى نبود كه شخصاً وارد عرصه نبرد شود، امّا.... 🌷....امّا سرهنگ آبشناسان به هيچ وجه زير بار چنين مسائلى نمى رفت. هر جا آتش بود و خطر، بدون تأمل خود را به خط اول آن مى رساند. بارها به او گفتم: جناب سرهنگ، اين كار شما آگاهانه به درون آتش رفتن است، آخر نيازى نيست شما شخصاً خود را به خطر بيندازيد، شما فرمانده هستيد، اگر كشته يا اسير شويد، خيلى به ارتش و حيثيت آن لطمه مى خورد. اما سرهنگ گوشش بدهكار نبود و هميشه جواب مى داد: مگر حضرت ابراهيم آگاهانه پا در ميانه آتش نگذاشت، مگر من از او بزرگتر و بهترم؟! 🌹خاطره اى به ياد سرلشكر شهيد حسن آبشناسان🕊🥀❤️ راوى: رزمنده دلاور محمدعلى صمدى 📚 مردان دشت نور @bonyaddefateh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا