3/10
این گروه ده نفری وقتی خدمت امیرالمومنین رسیدن ابن ملجم به عنوان سخنگوی این گروه مقابل امیرالمومنین ایستاد و بسیار مدح ایشون رو کرد ود ربارهٔ فضایل و شجاعت و ازدواج ایشون با حضرت زهرا"سلام الله علیها"و منزلتهایی که در قرآن ذکر شده اشعاری خواند
امیرالمومنین "علیه السلام" سوال کرد: نام تو چیست؟ گفت: عبد الرحمانبنملجم مرادی. حضرت فرمودند :آیا مرادی تو هستی؟گفت:آری یا امیرالمومنین"علیه السلام".
حضرت فرمود: (انا الله و انا الیه راجعون. لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم)!
1/10
سلام و عرض ادب
ضمن عرض تسلیت شهادت پدرمون امیرالمؤمنین علیه السلام…
خواستیم امشب قبل از مراسم احیا یک گپ کوتاهی به مناسبت این چند شب با هم داشته باشیم
و از ماجرای قتل امیرالمومنین علیه السلام دنبال پیدا کردن یک نکتهای باشیم که برای این شب و روزها انشاءلله به کارمون میاد…
2/10
ابن ملجم تا قبل از حکومت ظاهری امیرالمومنین علیه السلام یمن زندگی میکرد. امیرالمومنین در ابتدای زمان حکومتشون نامه ای به حاکم یمن نوشتن و از اون خواستن تا ده نفر از عاقلان و فصیحان و عالمان یمن رو خدمت ایشون بفرسته
اون هم صد نفر رو انتخاب کرد و بعدش از بین اونها هفتاد نفر ،و از آنان سی نفر و بالاخره ده نفر را برگزید که یکی از اونها (عبد الرحمان ابن ملجم مرادی )بود. سپس آن ده نفر را در پاسخ به نامهٔ حضرت به کوفه فرستاد.
4/10
آنگاه حضرت این شعر رو خوندن:
انا انصحك منی بالوداد
مكاشفة و انت من الاعادی
ارید حیاته و یرید قتلی
عذیرك من خلیلك من مراد
(من آشکارا به تو محبت می کنم، در حالی که تو از دشمنان من هستی.من زندگی او را خواستارم و او مرگ مرا می خواهد!آری،بر دوست مرادی خویش اتمام حجت کرده ام)
5/10
ابن ملجم گفت : (یا امیرالمومنین، به خدا قسم شما از آنچه که آفتاب بر آن تابیده نزد من محبوب تری. اما اگر اینگونه است که شما می گویی مرا به مکانی بفرست که دور باشم).
گروه ده نفری که این ملجم هم عضوی از آن بود به دستور امیرالمومنین"علیه السلام"سه روز در محلهٔ ( بنیتمیم) سکونت کردن و بعدش به یمن بازگشتن
اما ابنملجم به علت بیماری در کوفه موند و همراه اونها برنگشت بعد از مدتی بیماری ابن ملجم بهبود پیدا کرد ،اما در کوفه موند و روز و شب در کنار امیرالمومنین "علیه السلام" بود.
6/10
امیرالمومنین علیه السلام هم اون رو به خونه خودشون دعوت می کردن و نزدیک خودشون نگه میداشتن و در حالی که از هیچ خوبیای در حقش دریغ نمیکردن مکرر بهش میفرمودن تو قاتل من هستی…
ابنملجم که این سخن را زیاد شنیده بود، عرض کرد: یا امیرالمومنین"علیه السلام"،اکنون که این مطلب را دربارهٔ من می دانی مرا به قتل برسان.
اما حضرت فرمودن :(جائز نیست پیش از آنکه سوءقصدی نسبت به من داشته باشی تو رو قصاص کنم).
7/10
بعد از جنگ نهروان هنگامی که ابنملجم در سپاه امیرالمومنین در مقابل خوارج شمشیر زده بود زودتر به کوفه برگشت تا خبر پیروزی در جنگ رو به کوفیان بده که داخل کوفه با قطام اشنا شد و عاشق اون شد و قطام هم که همه نزدیکانش در جنگ نهروان در مقابل امیرالمومنین به هلاکت رسیده بودن شرطی برای ازدواجش گذاشت و اون قتل امیرالمومنین علیه السلام بود…
و بعد از چندین روز اون اتفاقی که همه ما رو عزادار کرد رخ داد… و امیرالمومنین به شمشیر زهرآلود ابن ملجم به شهادت رسیدن…
8/10
خب حالا با دقت بیشتری ماجرا رو مرور کنیم! امیرالمومنین بارها حجت رو بر ابن ملجم تموم کرده بودن و اون هم با نشانههایی که امیرالمومنین از دوران کودکیش بهش داده بودن مطمئن شده بود که از روی اختیار قاتل امیرالمومنین خواهد بود.
بنظرتون دیگه ابنملجم اختیار نداشت و نمیتونست کاری رو انجام بده ؟
دیدین به امیرالمومنین گفت آقا من رو بفرستین یه جایی که نزدیکتون نباشم. گفت اقا من رو بکشین… اما چرا یکبار بهشون نگفت که اقاجان گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را…
میتونست برسه خدمت امام خودش و بهشون بگه آقاجان اگر که اسم من جزو اسامی سعدا و عاقبت بخیرها نیست، کسی به غیر از شما هم نمیتونه تقدیر من رو تغییر بده و میتونست با درخواست در خونه امیرالمؤمنین خودش رو از شقاوت نجات بده…
9/10
حالا حکایت زندگی امروز ما هم همینطور هست… و ما هم به عاقبت خودمون آگاه نیستیم…
خدا نکنه امام ما هم بارها حجت رو بر ما تموم کرده باشن اما ما حواسمون رو جمع نکرده باشیم!
معلوم نیست گوهر محبت اهلبیت علیهم السلام رو بتونیم تا آخر عمر همراه خودمون داشته باشیم. مگر با تضرع و در خواست خدمت خودشون، مگر با ابراز محبت بهشون، مگر با کسب معرفتشون، مگر با خدمتگزاری ساحت مقدسشون
بریم در خونه کسی که از پدر به مهربونتر هستن و قراره امشب تقدیرات ما رو امضا کنن…
10/10
خصوصا توی این شب و روزی که تقدیرات یک سال آیندهمون مشخص میشه. میزان توفیقاتمون، اشکها و خندههامون، سلامتی و بیماریمون، توفیق محبت و خدمتگزاری اهلبیتمون…
و امشب بهترین فرصت هست که از اماممون خیر طلب بکنیم
و یکی از راههایی که میتونیم نگاه رحمت اماممون رو به سمت خودمون جلب کنیم این هست که براشون توی این شب عزیز زیاد دعا بکنیم و زیاد بخونیم که اللهم کن لولیک الحجةبنالحسن…🤲
انشاءلله که با الطاف ایشون توی سال عبادی جدید خیلی بیشتر به خدا، به ولی خدا، به هدایت و عبادت و تربیتی که مورد رضای خدا هست نزدیکتر بشیم… و عملی رو انجام بدیم که ما رو به امام عصرمون و ظهور ایشون نزدیکتر بکنه و نه دورتر
رمضان مي رود و پشت سرش هم دلِ ما
رفت تا سالِ دگر ؛ زنده بمانيم يا نه ..
#ماه_خدا 💔
🌺 هلال ماه شوال رویت شد.
🔸 بنابراین فردا چهار شنبه، ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ ، برابر با عید سعید فطر و اول ماه شوال ۱۴۴۵ خواهد بود.
🌐 @sistani_fa
۷۹روز تاعیدالله اکبر غدیرخم
در ثواب نشرش شریک باشید🌱
🏷#روزشمارغدیر
📎@ahadis_pezeshki
▫️رمضان امسال را
با تمام دعاهای فرجِ وقت افطارش،
با تمام گلههای هر شب افتتاحش،
با تمام «عجّل» های شب قدرش،
میسپارم به شما
به این امید که
به یُمن آمینهایت،
آخرین رمضانِ بیحضورت باشد،
مهدی جان!
#ماه_رمضان
#گرافیک_مهدوی
@Elteja
#استوری
کوچه های شهر ما ویران نمی ماند عزیز
کارو بار عشق بی سامان نمی ماند عزیز...
یک نفر فردا زمین را نور باران میکند
مهدی ما تا ابد پنهان نمی ماند عزیز...
♥️| @moqis_graphy | مُغیثــگِرافے
این روزها بدجور دل ما
هوای آمدن یک مسافر را کرده است.
تنهایی از سر و رویمان می بارد.
دلتنگی مان با هیچ چیز خوب نمی شود.
دلمان می خواهد کسی بیاید
و درِ قلبمان را بکوبد.
بهار را در دستانمان بکارد
و ستاره ستاره مهمان چشمانمان کند.
کاش آن مسافر تو باشی...
کاش...💚
"برشی از کتاب:
ما بی تو، تو بی ما"
#عزیز_دل_ما
#زود_برگرد_حضرت_بابا
بهانه تو. mp3 - <unknown>.mp3
3.83M
همه جا بروم
به بهانهی تو...❤️🩹
#مشتاق_صدایت
#زود_برگرد_حضرت_بابا
هدایت شده از مغیث شاپینگ - محصولات اسلامی مغیث
کتیبه منسوب به نام امیرالمومنین علی علیه السلام🕊️✨
در دو سایز بزرگ و کوچک(آیفونی)
https://moqisshoping.ir/product/کتیبه-علی-طرح-گل-دار-فسفری