eitaa logo
ایده های جدید مربیان کودک
77.8هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
9.8هزار ویدیو
1.2هزار فایل
✨ مربیان خلاق، معلمان و مامان های با انگیزه و شاد اینستا: https://instagram.com/morabiyan_kodak?igshid=N 🆔 @Ganjipour کپی مطالب کانال در کانال های خصوصی با ذکر صلوات برای شادی روح پدرم♥️ در کانال های عمومی با آدرس کانال لطفا 🌹 تبلیغات : @tabligsg
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ نام داستان: الاغ سخنگو 🐴🐴🐴🐴🐴🐴🐴🐴🐴🐴🐴🐴 روزی، مردی خرش را به بازار برد تا بفروشد. هرکه پیش می آمد و درباره خر می پرسید. او جواب داد: خر من هم خوب کار می کند و هم خوب می تواند حرف بزند... روزی، مردی خرش را به بازار برد تا بفروشد. هرکه پیش می آمد و درباره خر می پرسید. او جواب داد: خر من هم خوب کار می کند و هم خوب می تواند حرف بزند. نانوا پیش آمد و در جواب مرد با تعجب گفت: چه می گویی؟ خرها که نمی تواندحرف بزنند. مرد گفت: درست است. ولی این یکی با همه خرها فرق دارد او هر چه را که بشنود تکرار می کند بدون آن که معنی آن را بفهمد. درست مثل طوطی. نانوا خر را خرید و به خانه برد. او برای جا به جا کردن کیسه های سنگین آرد از آسیاب به نانوایی به یک حیوان بارکش نیاز داشت. او به همسرش گفت: فردا این خر را با خودم به آسیاب می برم. نانوا ادامه داد: یادم بینداز که وقتی برگشتم آردها را وزن کنم چون ممکن است آسیبان سرم کلاه بگذارد. همه آسیابان ها حقه بازند. صبح روز بعد وقتی نانوا با خرش به آسیاب رفت آسیابان پیش رفت تا به او خوش آمد بگوید. خر با دیدن آسیابان فریاد زد: همه آسیابان ها حقه بازند. آسیابان با تعجب گفت: خدای من این خر حرف می زند. خر دوباره تکرار کرد: همه آسیابان ها حقه بازند. آسیابان با تعجب پرسید: او چه گفت؟ نانوا ادامه داد: یک حرفی زد. این خر است نمیفهمد چه می گوید. نانوا ادامه داد: او فقط هر حرفی را بشنود تکرار می کند. آسیابان گفت: چه کسی به این خر یاد داده این حرف را تکرار کند؟ و هنوز حرفش تمام نشده بود که با چوب دستی به جان نانوا افتاد. نانوا در راه برگشت به خانه با خود فکر کرد: بهتر است همیشه حرف های خوب بزنم تا دیگر چنین اتفاقی نیفتد. و از آن روز به بعد سعی کرد درباره دیگران فقط حرف های زیبا بزند. او متوجه شد با گفتن حرف های زیبا و پسندیده مردم هم با او رفتار دوستانه ای دارند و خودش هم خوش حال تر است ؛ اما هر وقت درباره مردم حرف های زشت و ناپسند می زند آن ها هم با او بد رفتاری می کنند. یک روز نانوا به همسرش گفت: از وقتی که درباره مردم بد نمی گویم، همه با من دوست و مهربان شده اند. برای همین خیلی خوش حالم. همسرش گفت: من هم خوش حالم. و با سبدی پُر از هویج های آب دار به طرف طویله رفت تا از خر تشکر کند. نتیجه اخلاقی: بدگویی باعث دشمنی و مهربانی باعث خوش حالی می شود. 💖🌹💖🌹💖🌹💖🌹
دستا بالا با خنده انگشتا باز و بسته نگاه کنین ببینین کی خوشحاله کی خسته دستا پایین پاها باز برو جلو با آواز بپر عقب چپ و راست جفت پاهاتو ببند باز بشین و پاشو با یک پا زودی بیا پیش ما جست بزنیم بخندیم همیشه ورزش کنیم دست بزنیم بخندیم آی خنده خنده خنده هرکسی که می خنده همیشه می شه برنده 🏃🏃
دقت تمرکز ، دست ورزی خودت درست کن👌👌
هيچ وقت جلوي فرزندتان به ديگران نگوييد كه او 'خجالتي' ست ! هيچ گاه در مورد كمرويي يا ترسو بودن او صحبت نكنيد چرا كه مغز كودك نميتواند فرق تعريف يا انتقاد را تشخيص دهد. و وقتي شما اين جمله ها را در وصف او میگوييد كودك خيال ميكند كه از خوبي او گفته ايد و سعي ميكند آن را تكرار كند🌸
شعرهای تشویقی قرآنی یکی از وظایف معلمین جذاب سازی زنگ قران برای بچه هاست تا انشالله و به لطف و مدد او بچه ها بیش تر به قرآن رو کنند و زنگ قرآن برای آن ها مفرّح باشد. به همین منظور چندین شعر تشویقی که در کلاس با دانش آموزانم می خوانیم و برای آن ها بسیار دلچسب است را  قرار می دهم: اول کار شیطون رو از خودمون دور می کنیم و یکصدا می خوانیم:      شیطون زشت ناقلا                         دمی داره به این هوا     گول میزنه بچه ها را                         پاک می کنه خوبی ها را     چه جوری بیرونش کنیم                    از خودمون دورش کنیم     دُمش را پیدا می کنیم                     اعوذ بالله می کنیم «اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ»   شعر بسم الله: نام خدا بسم الله                             مشکل گشا بسم الله ما فرزند اسلامیم                            گفتار ما بسم الله داربم بر لب خود                            در هر کجا بسم الله ورد زبان ما هست                          وقت غذا بسم الله ما را بود نگهدار                             از هر بلا بسم الله وقت مریضی ما                             باشد شفا بسم الله   تشویق ها: انواع دست زدن ها مانند دست کتلتی، دست هلکوپتری، دست بارونی و.غیر اشعار تشویقی: طیب طیب الله                 احسنت بارک الله به حق حی سبحان          سپردمت به قرآن آ آ آفرین     بِ بِ بهترین     ما ما ماشالله         چشم نخوری انشالله   موقع خواندن سوره ها: فرشته ای تو  آسمون          رو بالهای رنگین کمون می خواد بخونه برامون          سوره ....
#نقاشی_با_اعداد
#نقاشی_با_اعداد
جداً توصيه مي شود هرگز از کلماتی مشابه «بچه کثیف» و «بی تربیت» استفاده نکنید: این کار فقط موجب احساس عدم پذیرش كودك از سوی شما می شود و کوچک ترین تأثیر تربیتی ندارد. 🌺🌺🐝🌺🌺🐝🌺🌺🐝
#خلاقیت_با_سفال🐝🐝
! با كاربرد روزمره ریاضی در زندگی ، كودك به اهمیت این مهارت پی خواهد برد. مثلا به هنگام پرداخت صورت حساب خرید یا اندازه گیری متراژ منزل یا محاسبه وزن مواد غذایی در آشپزی ، می توان كودك را به كمك طلبید . با توضیح شغل های مختلف مثل مهندسان ، دارو سازان و ستاره شناسان ،دید گاه او به كاربرد ریاضی گسترده تر خواهد شد ! 📊📈📉
کاردستی #تابستان
😌🌸🌸😌: قناری آی قناری عجب صدایی داری بخون بخون برامون ترانۀ بهاری صلِّ علی محمد صلوات بر محمد🌷 قناری آی قناری کوچیک و بزرگ نداره صلوات بر پیغمبر شادی و شور می‌یاره صل علی محمد صلوات بر محمد🌷 قناری آی قناری وقتی می‌خوای بخوابی یواشکی چی می‌گی به من بده جوابی صل علی محمد صلوات بر محمد🌷
کاردستی #روز_دختر
احترام_گذاشتن احترام به کودک یکی از عوامل مهم در رشد شخصیت کودک است که او را فردی باشخصیت، مسئولیت پذیر، دارای اعتماد به نفس قوی و خلاق می‌گرداند، تصور مثبتی از خویشتن پیدا می‌کند و روح شرافت و بزرگواری را در کودک پرورش می‌دهد. یکی از علل اساسی اختلالات رفتاری کودکان، فقدان محبت و احترام کافی از ناحیه والدین است. 🌹💖🌹💖🌹💖🌹
مورچه کوچولو🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜 یه روز صبح مورچه کوچولو همراه مامانش از خونه اومد بیرون مامانش بهش گفت :از من دور نشی مورچه کوچولو اما بچه ها مورچه کوچولوی شیطون حرف مامانشو گوش نکرد و گم شد. همینطوری که داشت می رفت رسید به 5 تا پله پیش خودش گفت اینجا کجاست ؟! برم بالا شاید مامانمو از روی بلندی پیدا کنم مورچه با زور و زحمت از پله ها رفت بالا 👈(اینجای قصه انگشتهای دست بچه رو یه کم فشار می دهیم ) اینجا کجاست ؟... یه جاده است! بهتره برم تا ته جاده شاید مامانم اونجا باشه 👈(مادر با انگشتاش روی ساق دست بچه حرکت می کنه ) رفت و رفت و رفت تا که رسید به دره !اینجا کجاست یه دره؟! مورچه کوچولو افتاد توی دره چند دفعه سعی کرد از دره بیاد بالا ولی نمی تونست تا اینکه بالاخره موفق شد و اومد بالا 👈(دره زیر بغل بچه است که با انگشت قلقلک می دهیم ) رفت و رفت و رفت تا که رسید به یک غار اینجا کجاست؟ یه غاره چه تاریکه !چه تنگه !شاید توش یه پلنگه 👈(غار گوش بچه است ) ترسید و رفت بالاتر رفت و رفت و رفت تا که رسید به جنگل اینجا کجاست یه جنگل!! 👈( جنگل در واقع موهای بچه است) یواش یواش رفت توی جنگل وسطهای جنگل که رسید ترسید و تند دوید ودوید از جنگل که اومد بیرون به یک غار دیگه رسید چه تاریکه چه تنگه شاید توش یه پلنگه! ترسید و سرخورد پایین دوباره افتاد تو دره مورچه کوچولو چند دفعه سعی کرد از دره بیاد بالا تا اینکه موفق شد رسید به یک دشت وسیع 👈(شکم بچه ) اینجا کجاست ؟!یه دشته !!خدای من چه نرمه بهتره اینجا یه کمی بازی کنم مورچه کوچولو می دوید و می پرید پایین و بالا خوشحال بود و می خندید 👈(مادر با دستش شکمه بچه رو قلقلک می ده ) اما یه دفعه افتاد توی یه گودال 👈(ناف بچه که مادر با انگشت ناف بچه رو قلقلک می ده ) خدایا حالا چیکار کنم !اینجا کجاست ؟ مورچه کوچولو ترسید شروع کرد به فریاد زدن مامان مورچه صداشو شنید اومد کمکش 👈(مادر با دستش پهلوی بچه رو قلقلک میده ) دست مورچه کوچولو رو گرفت از گودال آوردش بیرون بهش گفت مورچه کوچولو دیگه نباید بی اجازه من جایی بری گم میشی. حالا ببریم به خونه باهم غذا بخوریم . بعدش مورچه کوچولو و مامانش سرخوردن از دشت اومدن پایین و رفتن خونشون. 👈(مادر با دو تا دستاش پهلوهای بچه رو قلقلک می ده )مورچه کوچولو یه روز صبح مورچه کوچولو همراه مامانش از خونه اومد بیرون مامانش بهش گفت :از من دور نشی مورچه کوچولو اما بچه ها مورچه کوچولوی شیطون حرف مامانشو گوش نکرد و گم شد. همینطوری که داشت می رفت رسید به 5 تا پله پیش خودش گفت اینجا کجاست ؟! برم بالا شاید مامانمو از روی بلندی پیدا کنم مورچه با زور و زحمت از پله ها رفت بالا 👈(اینجای قصه انگشتهای دست بچه رو یه کم فشار می دهیم ) اینجا کجاست ؟... یه جاده است! بهتره برم تا ته جاده شاید مامانم اونجا باشه 👈(مادر با انگشتاش روی ساق دست بچه حرکت می کنه ) رفت و رفت و رفت تا که رسید به دره !اینجا کجاست یه دره؟! مورچه کوچولو افتاد توی دره چند دفعه سعی کرد از دره بیاد بالا ولی نمی تونست تا اینکه بالاخره موفق شد و اومد بالا 👈(دره زیر بغل بچه است که با انگشت قلقلک می دهیم ) رفت و رفت و رفت تا که رسید به یک غار اینجا کجاست؟ یه غاره چه تاریکه !چه تنگه !شاید توش یه پلنگه 👈(غار گوش بچه است ) ترسید و رفت بالاتر رفت و رفت و رفت تا که رسید به جنگل اینجا کجاست یه جنگل!! 👈( جنگل در واقع موهای بچه است) یواش یواش رفت توی جنگل وسطهای جنگل که رسید ترسید و تند دوید ودوید از جنگل که اومد بیرون به یک غار دیگه رسید چه تاریکه چه تنگه شاید توش یه پلنگه! ترسید و سرخورد پایین دوباره افتاد تو دره مورچه کوچولو چند دفعه سعی کرد از دره بیاد بالا تا اینکه موفق شد رسید به یک دشت وسیع 👈(شکم بچه ) اینجا کجاست ؟!یه دشته !!خدای من چه نرمه بهتره اینجا یه کمی بازی کنم مورچه کوچولو می دوید و می پرید پایین و بالا خوشحال بود و می خندید 👈(مادر با دستش شکمه بچه رو قلقلک می ده ) اما یه دفعه افتاد توی یه گودال 👈(ناف بچه که مادر با انگشت ناف بچه رو قلقلک می ده ) خدایا حالا چیکار کنم !اینجا کجاست ؟ مورچه کوچولو ترسید شروع کرد به فریاد زدن مامان مورچه صداشو شنید اومد کمکش 👈(مادر با دستش پهلوی بچه رو قلقلک میده ) دست مورچه کوچولو رو گرفت از گودال آوردش بیرون بهش گفت مورچه کوچولو دیگه نباید بی اجازه من جایی بری گم میشی. حالا ببریم به خونه باهم غذا بخوریم . بعدش مورچه کوچولو و مامانش سرخوردن از دشت اومدن پایین و رفتن خونشون. 👈(مادر با دو تا دستاش پهلوهای بچه رو قلقلک می ده ) اینم قصه امشب مامانای عزیز و مهربون 💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
احترام_گذاشتن احترام به کودک یکی از عوامل مهم در رشد شخصیت کودک است که او را فردی باشخصیت، مسئولیت پذیر، دارای اعتماد به نفس قوی و خلاق می‌گرداند، تصور مثبتی از خویشتن پیدا می‌کند و روح شرافت و بزرگواری را در کودک پرورش می‌دهد. یکی از علل اساسی اختلالات رفتاری کودکان، فقدان محبت و احترام کافی از ناحیه والدین است. 🌹💖🐝🌹💖🐝🌹💖🐝🌹💖🐝
حروف الفبا نقاشی.pdf
1.15M
فایل زیپ نقاشی با حروف الفبا به زحمت آقای سایری نقاشی با تمام حروف الفبا @morabikodak5159 🌹🌺🌺🌹🌺🌺🌹🌺🌺
🔶روزانه ده ها بار به کودکتان بگویید: 🔸دوستت دارم؛ 🔸به تو افتخار میکنم؛ 🔸تو پسر یا دختر خوبی هستی؛ 🔸من همیشه مراقب تو هستم. ولی هیچگاه به زبان نیاورید: 🔹دوستت ندارم؛ 🔹تو پسر یا دختر بدی هستی؛ 🔹من دیگه بابا یا مامان تو نیستم: 🔹وای به حالت: 🔹دیگه بزرگ شدی این کارها زشته؛ مراقب کلاممان باشیم. کودکان با کلام ما بزرگ می شوند و شخصیت آنها شکل میگیرد. 🌷🌷🌷🍀🍀🌷🌷🌷🍀🍀
کاردستی گل با کاپ کیک 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
لجبازی پدر ومادر عزیز ، چنانچه کودکی مورد بی توجهی قرار گیرد سعی می کند از طریق منفی کاری و لجبازی توجه دیگران را به خود جلب کند. مثلا جلوی تلویزیون می ایستد، هنگام صحبت کردن دیگران داد و بیداد می کند و موقع غذا خوردن از سر سفره بلند می شود. والدین هنگام مشاهده ی چنین رفتارهایی با بحث های طولانی، خواهش و یا حتی تنبیه به رفتار منفی کودک توجه می کنند و بدین ترتیب به تدریج کودک می آموزد که برای کسب توجه دست به این رفتارها بزند. 💖💖🌻💖💖🌻💖💖🌻