دویدم و دویم زود به کلاس رسیدم
یک گل خوب و زیبا تو دفترم کشیدم
حرف معلمم را گوش دادم و شنیدم
گل های توی باغچه بو کردم و نچیدم
زمان بازی کردن من به هوا پریدم
نه اخم کردم، نه گریه خندیدم و خندیدم
یا حضرت رقیه(س)
یک هیات حسینی
هست تو محله ما
می خوایم بریم به هیات
دستم تو دست بابا
بابا به روی پرچم
نوشته یا حسین را
یا حضرت رقیه
هدیه به هیات ما
#شعر_کودک
⚫️▫️⚫️▫️⚫️▫️⚫️▫️⚫️▫️⚫️
عَلَم سرگردان
دلم می خواست من هم مثل بابا
عَلَم گردان خوب شهر بودم
دلم مثل دلش آبی آبی
محرم با بدی ها قهر بودم
عَلَم بر روی دوشم بود و بر لب
فقط نام اَباالفضل علمدار
دلم آن لحظه ها در کربلا بود
متن برای اول کلر بوک
دختر گلم و پسر خوبم
روزگار می گذرد و روزی می رسد که تو با دستان قشنگت این دفتر را ورق می زنی و به یاد می آوری که کسانی بودند که دست زیبای تو را در دست گرفته تا تو دوران زیبای کودکیت را به تصویر بکشی بدان که چهره دوست داشتنی و مهربانت برای همیشه در ذهن ما باقی می ماند.
“با آرزوی موفقیت برای گل های زیبای زندگی”
مهمانی
آداب مهمانی را میتوانید با مهمان بازی به کودک یاد دهید. یک بار شما مهمان خانه ی فرضی او شوید و بار دیگر او مهمان خانه ی شما.
هر بار نقش دو کودک "یک بار نقش کودک بی ادب، بار دیگر نقش کودک با ادب" را بازی کنید و هر بار از آدم های خیالی که نقش عمو، خاله، دایی، عمه و... را بازی می کنند نظر خواهی کنید و نظر شان را راجع به هر دو کودک بپرسید.