احترام به پدر و مادر💜🔮
خدای مهربونم
نوشته تو کلامش
هر پدر و مادری
واجبه احترامش
باید باشه رفتارت
همیشه با محبت
بالا نبر صداتو
پیش اونا تو صحبت
بابا و مامان ما
مثل چراغ خونن
نشونه رحمت
خدای مهربونن
#شعر
💜
🔮💜
💜🔮💜
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
با بچهها طوری رفتار کنیم که از بیان احساساتشان نترسند.
پنهان کردن احساسات طبیعی (غم، شادی، هیجان، ترس و...) و عدم توانایی در بروز آنها، باعث ایجاد مشکلات روحی میشود.
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
🐥🔆قصه زیبای بچه ها سلام یادتون نره🐥🔆
#داستان_کودکانه
#قصه_درمانی
به نام خداوند مهربان
یکی بود یکی نبود، پسری بود به اسم فلفلی. فلفلی پسر خوبی بود ولی تنها یک عادت بد داشت و اونم این بود که سلام نمی کرد.
یک روز بعد از ظهر که از مدرسه برمی گشت به مغازه ی سرکوچشون رفت و گفت: آقا رضا پفک می خوام، آلوچه و بادکنک می خوام.
آقا رضا نگاهی کرد به فلفلی و گفت: فلفلی سلامت چی شد؟ ادب کلامت چی شد؟ تو دیگه بزرگ و مردی، پس چرا سلام نکردی؟ برای بچه های بی ادب نداریم آلوچه و پفک.
فلفلی ناراحت شد و از مغازه بیرون اومد و خونه رفت. وقتی عصر شد و هوا خنک شد و فلفلی تکالیف مدرسش رو انجام داد از خونه بیرون اومد و به خونه ی دوستش هادی رفت و در زد. مادر هادی در رو باز کرد. فلفلی گفت: هادی خوابه یا بیداره بگید توپش رو بیاره.
مادر هادی از دست فلفلی ناراحت شد و گفت: کسی که سلام بلد نیست رفیق پسر من نیست و به خانه رفت و درو بست.
فلفلی که از اتفاقی که براش افتاده بود ناراحت بود، به خونه رفت. مادر فلفلی اونو ناراحت دید: از او پرسید چرا انقدر غمگین است و فلفلی همه چیز رو تعریف کرد.
مادر فلفلی بهش گفت: فلفلی دیگه سلام یادت نره تا همه بگن گل پسره.
غروب مادر فلفلی به او پول داد و گفت: فلفلی دو تا نون بخر، نون داغ و کنجدی.
وقتی فلفلی می خواست از خونه بیرون بیاد مامانش گفت: فلفلی سلام یادت نره.
فلفلی به مغازه ی نانوایی رسید و به یاد حرف مادرش افتاد و گفت:شاطر آقا سلام سلام
شاطر آقا با مهربانی به فلفلی نگاه کرد و گفت: علیک سلام آقا فلفلی، چی شده از این وری اومدی؟
فلفلی خوشحال شد و گفت: شاطر آقا من نون می خوام، دوتا نون کنجدی می خوام.
شاطر آقا جواب داد: برای بچه ی با ادب، نون داغ و کنجدی بیار مشت رجب!و دوتا نون به فلفلی داد.
و فلفلی یاد گرفت از این به بعد به همه سلام کنه و احترام بذاره.
🍃🌸JOiN👇
•••❥ @morabikodak5159
کی به ما چشم داده گـــوش داده؟ خدا داده خدا داده
کی به ما عقل داده هــــوش داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما مــامــان داده بـابــا داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما زبــــــان داده دندان داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما یه قلب مهربـــــــون داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما بچه هاه دست و پا داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما چـــــــهره های زیبا داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما غنچه های قشنگ داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما گل های رنـــگارنگ داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما شب های مهتابی داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما روزهای آفتابــــــی داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما محبت خوبـــــــــان داده ؟ خدا داده خدا داده
کی به ما دشمنی بـــــــدان داده ؟ خدا داده خدا داده
#الحمدلله
شعر کودکانه مذهبی باغ جا نماز
باغ جانماز
از باغ جا نمازم
آهسته پر کشیدم
رفتم به سوی باغی
یک باغ سبز و خرم
دیدم که گل در آن باغ
روییده دسته دسته
دیدم کنار گل ها
یک شاپرک نشسته
آن شاپرک مرا دید
پر زد به سویم آمد
او با خودش گل آورد
گل را به چادرم زد
گفتم: به شاپرک جان
این گل چه خوب و ناز است
او شادمان شد و گفت:
این گل، گل نماز است
دوران کودکی تکرار نمی شود.
بگذاریم فرزندمان بچگی ایمن
و شاد را تجربه کنند.
کودکان را به دنیا نیاورده ایم تا
زیر بار حجمی از توقعاتمان، آرزوهای
بر باد رفته ما را برآورده سازند.
ناکامی های ما، از آن ماست...
فرزندمان را به قیمت فخر فروشی
به اقوام و دوستان، تبدیل به
بزرگسالانی ناخشنود نکنیم.
واحد کار: آبزیان
اهداف:
آشنایی با انواع آبزیان ( ماهی ها، نهنگ، کوسه، دلفین، خرچنگ، عروس دریای، مرجان ها )
آشنایی با اعضای بدن ماهی ( سر، دم، باله ها، آبشش )
آشنایی با زیستگاه و تغذیه هریک از آنها
گفتگو در مورد نحوه تنفس و پوشش بدن ماهی ها
#واحدکار_جانوران
#آبزیان
#شعر
رفتم کنار دریا
رو ساحل و ماسه ها
یک لاک پشت دیدم
رو لاکش دست کشیدم
لاک پشته خیلی ترسید
فوری تو لاکش خزید
رفت زیر اون لاک تنگ
شد مثل یک تکّه سنگ
#واحدکار_جانوران
#دوزیستان
هنگام مشاجره كودكان از مداخله خودداري كنيد
تا كودكان با مهارت حل مسئله آشنا شوند
و هنگام داوري نيز به جاي پيداكردن مقصر، شرايطي فراهم كنيد كه هيچيك احساس شكست وكمبود نكند
#بازی_های_قرآنی
#نام_بازی_آیه_های_نورانی
شرح بازی: مربی هر یک از کودکان کلاس را به نام یکی از آیه های سوره مورد نظر نام گذاری می کند. مثلا حسام آیه یک سوره تکاثر,حامد آیه دوم سوره تکاثر,حسین آیه سوم سوره تکاثر و...
سپس اسم کودک را میگوید (حسام),آن کودک به سمت مربی آمده وآیه اول سوره را میخواند سپس نام کودک دیگر را میگوید او نیز باید به سرعت در کنار حسام قرار بگیرد و آیه دوم آن سوره را بخواند و...
هنگامی که آیات سوره تکمیل شد مربی از کودکان میخواهد که بار دیگر همه با هم,یکصدا سوره را به طور کامل بخوانند.
نام بازی ۴:گل و قرآن
وسایل لازم:تعدادی گل تهیه شده از فوم یا کاغذ رنگی
شرح بازی:مربی نام گلی را برای هر یک از بچه ها انتخاب میکند.و سپس متناسب با آن گل یک شاخه از گلهایی را که از قبل تهیه کرده در اختیار آنان قرار میدهد و علاوه بر نام گل,نام یکی از سوره هارا هم به هریک اختصاص میدهد.
مثلا:زهرا,گل لاله سوره ی نصر(مربی یک شاخه گل لاله هم به زهرا میدهد)
مریم,گل سرخ سوره همزه(مربی یک شاخه گل سرخ هم به مریم میدهد)
فاطمه, گل یاس سوره کوثر(مربی یک شاخه گل یاس هم به فاطمه میدهد)
آنگاه مربی نام گلی را میگوید مثلا (یاس) آن وقت کودکی گل یاس دست اوست از جا بلند میشود و سوره اش را میخواند,سپس مربی نام گل دیگری را میگوید و بازی ادامه می یابد.
#بازی_قرآنی
@morabikodak5159