eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ❓؟؟؟ 👨🏻👩🏻خواهرم، برادرم پاکدامن باش! ⚜عفت داشته باش! ⚜کار سخته همینه! ⛔️مبادا گناهی بکنی که سرت پایین باشه شرمنده امام زمانت بشی... ❓شرایط ازدواج نداری،اذیت میشی؟ ❗️از محرکها دوری کن! 👌توکه میدونی فلان سایت رو بری تحریک میشی،تو که میدونی فلان فیلم روببینی اذیت میشی... ⛔️نرو! ⛔️نبین! ❌تحریک هم نشی،اثر وضعی داره. 🍷مشروب رو ندونسته بخوری گناهی نکردی ولی اثر وضعی شو داره مست میکنی!!! 📹خودم به شخصه که بابت نوع کارم مجبور بودم بعضی سایتها وفیلم ها وکتابها رو ببینم که دیگران نمیبینن.❌ 👈از یکی از مراجع پرسیدم گفت لازم نیس نبین! الان لازمم باشه نمیبینم!❌ ❓اینهمه هزینه رو غرب واسه چی میکنه؟ ❓اینهمه سایت پورنو،شبکه های ماهواره ای... چرا هزینه میکنه؟؟؟ ❗️'برای اینکه تو عباس نباشی'😭 "عباس(ع) پاکدامن بود، عفیف بود"...🔆 💠به همین دلیل تونست به امام زمانش کمک کنه 🎤 سخنرانی استاد رائفی پور ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ در پاسخ به " یک سوال " 🌺 جمعیت زیادی دور حضرت علی (ع) حلقه زده بودند .. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:- یا علی ! سؤالی دارم . 💠🔹 علم بهتر است یا ثروت؟ حضرت علی(ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است ؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد. مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. 💠🔹 در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید: - اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد فرمود : بپرس ! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید : علم بهتر است یا ثروت ؟ حضرت علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی . نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. 💠🔹 در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد ، و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است ، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار ! 💠🔹هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست ، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید : - یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟ حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است ؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود ؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود. 💠🔹 نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد . حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند. 💠🔹 با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت : حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت ! کسانی که صدایش را شنیده بودند ، پوزخندی زدند . مرد ، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد : یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟ امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد ؛ چه خبر است امروز ! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌ واردها دوخته می‌شد.. 💠🔹 در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود ، پرسید : - یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟ امام فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد. 💠🔹 در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند ، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است . سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت .. 💠🔹همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌ زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی ! علم بهتر است یا ثروت ؟ امام در حالی که تبسمی بر لب داشت ، فرمود : علم بهتر است ؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند ، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود . نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود ، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. 💠🔹 در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به رو به‌ رو چشم دوخت .. مردم که فکر نمی‌ کردند دیگر کسی چیزی بپرسد ، سرهایشان را برگرداندند ، که در این هنگام مرد پرسید : - یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟ نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای حضرت علی مردم به خود آمدند : علم بهتر است ؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند ، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند ، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌ اند . فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان ، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. 🏵💠🔹هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند ، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم . 📚کشکول بحرانی، ج1، ص27. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ شرح احادیث اخلاقی در بیان 🔅 🔅 📝متن و شرح: «عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ کُنْتُ أَطُوفُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَعَرَضَ لِی رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا کَانَ سَأَلَنِی الذَّهَابَ مَعَهُ فِی حَاجَةٍ فَأَشَارَ إِلَیَّ فَکَرِهْتُ أَنْ أَدَعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَذْهَبَ إِلَیْهِ فَبَیْنَا أَنَا أَطُوفُ إِذْ أَشَارَ إِلَیَّ أَیْضاً فَرَآهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ یَا أَبَانُ إِیَّاکَ یُرِیدُ هَذَا قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَمَنْ هُوَ قُلْتُ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا قَالَ هُوَ عَلَی مِثْلِ مَا أَنْتَ عَلَیْهِ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَاذْهَبْ إِلَیْهِ قُلْتُ فَأَقْطَعُ الطَّوَافَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ إِنْ کَانَ طَوَافَ الْفَرِیضَةِ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَذَهَبْتُ مَعَهُ ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَیْهِ بَعْدُ فَسَأَلْتُهُ فَقُلْتُ أَخْبِرْنِی عَنْ حَقِّ الْمُؤْمِنِ عَلَی الْمُؤْمِنِ فَقَالَ یَا أَبَانُ دَعْهُ لَا تَرِدْهُ قُلْتُ بَلَی جُعِلْتُ فِدَاکَ...» (1) فی الکافی، عن ابان بن تغلب، قال: «کنت اطوف مع ابی‌عبدالله(علیه السلام) فعرض لی رجل من اصحابنا کان سالنی الذهاب معه فی حاجه». ابان بن تغلب میگوید: یکی از اصحابمان -از برادران شیعه- از من خواسته بود که برای انجام یک حاجتی با او بروم و یک کاری را برایش انجام دهم. حالا ابان بن تغلب با حضرت ابی‌عبدالله [امام صادق] (علیه السلام) در حال طواف گرد خانه‌ی خداست. «فاشار الیّ». آن برادری که از من درخواست کرده بود با او بروم و کاری برایش انجام دهم، در اثنای طواف به من اینجوری اشاره کرد که بیا. «فکرهت ان ادع اباعبدالله(علیه السلام) و اذهب الیه؛ دلم نخواست که در حال طواف، حضرت را رها کنم و سراغ او بروم. خب، واقعاً هم چه اقبال بزرگی است که انسان با امام معصوم گرد خانه‌ی خدا طواف کند. «فبینا انا اطوف اذ اشار الیّ ایضا». در اثنای طواف، باز رسیدیم به آنجایی که آن مرد از دور ایستاده بود و باز دوباره به من اشاره کرد. «فراه ابوعبدالله (علیه السلام)»؛ این دفعه، حضرت چشمشان افتاد و او را دیدند. «فقال یا ابان ایاک یرید هذا؟»؛ [فرمودند: این شخص با تو کار دارد؟ «قلت نعم.قال فمن هو؟»؛ او کیست؟ «فقلت رجل من اصحابنا»؛ از خود ماست، از برادران شیعه‌ی ماست. «قال هو علی مثل ما انت علیه؟»؛ [فرمودند: آیا همان عقایدی را که تو در باب امامت داری او هم بر همان عقاید است؟ «قلت نعم. قال فاذهب الیه». [گفتم: آری،] فرمود: پس برو ببین چه می‌گوید. «قلت فاقطع الطواف؟»؛ [عرض کردم] من در حال عبادتم و دارم طواف میکنم، طواف را قطع کنم؟ «قال نعم» [فرمودند: بلی]. حالا اینجا این فقیه را ببینید – ابان فقیه است- او میخواهد از فرصت استفاده کند و یک مسئله شرعی را یاد بگیرد. «قلت و ان کان طواف الفریضه؟»؛ [پرسیدم: حتی اگر طوافِ فریضه هم بود، باز قطع کنم و بروم؟ «قال نعم»؛ حضرت فرمودند: بله، حتی در وسط طواف فریضه وقتی برادر تو با تو کاری دارد، از تو درخواستی میکند، باید طواف را قطع کنی و بروی. «قال فذهبت معه»؛ خوب، اطاعت کردم و جدا شدم، با آن شخص رفتم. «ثمّ دخلت علیه بعد»؛ بعد آمدم خدمت حضرت، «فسألته فقلت اخبرنی عن حقّ المؤمن علی المؤمن»؛ [و پرسیدم: این چه حقی است که اینجور ایجاب میکند انسان طواف واجب را هم قطع کند؟ حق مؤمن را سؤال کردم. حضرت میفرمایند که [فقال: یا ابان] «دعه لاتردَّه»؛ رها کن دیگر، سؤال نکن. لاترده یعنی این سؤال را تکرار نکن. «قلت بلی جعلت فداک»؛ [عرض کردم:چرا، سؤال میکنم. اصرار کردم و بعد حضرت شروع کردند حقوق مؤمن را گفتن. علت این هم که میفرمودند سؤال نکن، این است که وقتی دانستی، گیر می‌افتی و مجبوری عمل کنی. اینجا دیگر روایت مفصل است که ما نمیخوانیم. شبیه این، روایت دیگری هم بود از معلّی‌بن‌خنیس که از حضرت سؤال میکند حق مؤمن چیست. حالا درباره‌ی جزئیات روایتی عرض کردم و لوازمی که آن روایت دارد، بحثهای فراوانی وجود دارد. غرض، این تکه‌اش برای ما این اهمیت را دارد که به حقوق مؤمنین توجه کنیم. 1)شافی، جلد 1، حدیث 1506 📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/hadis-content?id=10764 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 💬یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی 💄💅 و با راهی خیابونای شهر شد ... همینطوری که داشت می‌رفت وسط متلکای جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد : "خواهرم حجابت! بخاطر حجابت رو رعایت کن" نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه از همونا که ازشون متنفر بود!😣 به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم، وگرنه شب خوابم نمی‌بره!!😡 مسیرشو سمت اون آقا کج کرد و گفت: "تو اگه راست میگی چشمای خودتو کنترل کن و نگام نکن با اون ریشای مسخره‌ات" بعدشم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن ... پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و گفت: خدایا این کم رو از من قبول کن. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚡️پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و یهو حمله کرد بهش و به زور اونو سمت ماشینش کشید ...😰 دختر شروع کرد به داد و فریاد، اما کسی جلو نیومد، با صدای بلند التماس کرد، اما همه تماشاچی بودن، هیچکدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک می‌انداختن و زیبایی‌شو تحسین می‌کردن حاضر نبودن جونشونو به خطر بندازن😏 دختر دیگه داشت ناامید می‌شد که دید یه جوون به سمتشون میاد و فریاد میزنه؛ آهای بی غیرت ولش کن، مگه خودت ناموس نداری. وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت: خواهرم شما برو و یه تنه مقابل دزدای ایستاد👌 دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش می‌لرزید یکدفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید جوون ریشو از همونا که به نظرش بودن و ازشون متنفر بود، افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق خون شده ...💥 ناخوادآگاه یاد دیروز افتاد ...💭😞 ☝️وقتی خواستن به زور سوارش کنن همون کسی بخاطرش از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت: خواهرم حجابت! •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 💞 💖دو ساعت مانده بود به عملیات. نیروها آرام و با کم ترین صدا سوار بلم ها شدند و به سمت خط حرکت کردند. حالا نزدیک عراقی ها ساکت نشسته بودیم. قایق ما کنار قایق «علی مورتمی» بود. من و علی خیلی با هم اُخت شده بودیم. 💚 نگاهم را به نی ها دوخته بودم که علی آهسته صدایم زد: «علی، علی!» گفتم: «هان، چیه؟» گفت: «بیا منو بوس کن.» ❤️....خنده ام گرفت و با تعجب نگاهش کردم. گفتم: «به چه مناسبتی؟» گفت: «من شهید می شوم. تا دیر نشده بیا بوسم کن.» خنده ام بیشتر شد. 💖علی خیلی پسر گُلی بود و واقعاً هم دوست داشتنی. هوس کردم کمی سر به سرش بگذارم. گفتم: «برو یکی دیگه رو سیاه کن. ما خودمان این کاره ایم. بوس بی بوس.» گفت: 💞«خودت می دانی. من یکی دو ساعت دیگه رفتنی ام. بعد دلت نسوزد که چرا نبوسیدی.» 💜....گفتم: «علی تو شهید بشو نیستی. می بینمت از زور بی کاری و بی پولی سر میدون کهنه قم دستمال ابریشمی دست گرفتی و می فروشی.» علی خندید و گفت: 💜«حالا من هر چه اصرار کنم تو قبول نکن و مسخره کن. ولی خداییش بیا منو ببوس.» افتاده بودم به دنده شیطنت و هر چه علی اصرار کرد، من اذیت کردم. 💞رمز عملیات را اعلام کردند و گروه ما تا خواست حرکت کند، از سمت عراقی ها دو تا تیر به طرف ما شیک شد. یکی از تیرها به سینه علی خورد.😭 💔علی خم شد و آهسته توی قایق نشست. خودم را انداختم توی قایقشان . علی را بلند کردم. شهید شده بود. نمی دانستم چه کار کنم. همه ناباورانه نگاه می کردند. 💖حرف علی خیلی زود رنگ واقعی خون گرفت. آرام سرش را بلند کردم. بغض گلویم را فرو خوردم و گفتم: «علی جان! همه شماها قبل از رفتن جایگاهتان پیش خدا را دیده بودید. اینجا جای تو نبود. من هم نبوسیدمت که حالا ببوسمت. حالا که بهشتی شدی.» لب هایم را به پیشانی علی گذاشتم. گرمی صورتش دلم را آتش زد.💔 ❤️قایق ها به سمت دشمن حرکت کرد. ما خط شکن بودیم.... راوى: سرهنگ پاسدار علی •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ شما می‌توانید با یکسری بازی‌ها، هم او را سرگم کنید، هم تجربه نقش‌های اجتماعی مختلف را به او بدهید و هم مهارت‌های اجتماعی و ابراز وجود را در او پرورش دهید. ما در اینجا نمونه‌هایی از این بازی‌ها را به شما معرفی می‌کنیم. 👇👇👇👇👇👇👇 تئاتر خیالی : لباس‌های ویژه ای بپوشید و با فرزندتان یک نمایش را در مقابل تماشاچیان خیالی اجرا کنید. حتی می‌توانید عروسک‌های او را به عنوان تماشاچیان در گوشه ای بچینید و برای آنها بازی و سخنرانی کنید یا برای عروسک‌ه روی صحنه ای خیالی، آواز •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✍ . ✅خداوند عهده دار کارِ یوسف شد. 👇👇👇 👈قافله ای را نیازمند آب نمود 🔹تا او را از چاه بیرون آورد. 👈سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود 🔹تا او را به فرزندی بپذیرد. 👈سپس پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد 🔹تا او را از زندان خارج کند. 👈سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود 🔹تا او عزیز مصر شود. 🔔اگر خدا عهده دار کارت شود، همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند👌 📣 فقط کافی است با خدا باشی و با ایمان بگویی: 👌کارم را به خدا می سپارم 🕋 أفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ (غافر،44) •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🔻 🔻 🍃 پیامبر اکرم(ص) فرمودند: ☝️ خداوند متعال در آسمان هفتم فرشته‌ای دارد به نام «مَلَکِ داعی»👈 یعنی فرشته دعوت کننده.📣 👈هنگامی که 🌜✨ فرا می‌رسد، این فرشته در هر شبِ این ماه تا صبح می‌گوید: ⚡️ طُوبَي لِلذَّاكِرِينَ. 💢 خوشا به حال تسبیح کنندگانِ خدا... ⚡️ طُوبَي لِلطَّائِعِينَ. 💢 خوشا به حال فرمانبردارانِ خدا... 🍃 بعد این فرشته ندا می‌دهد که، خدای متعال می‌فرماید: ⚡️ أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِی. 💢 من همنشینِ کسی هستم که با من همنشینی کند... ⚡️ وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِی. 💢 من فرمانبردارِ کسی هستم که فرمانبردارِ من باشد... ⚡️ وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِی. 💢 من بخشندۀ کسی هستم، که خواهانِ بخشیدن باشد... ⚡️ الشَّهْرُ شَهْرِی، وَ الْعَبْدُ عَبْدِی، وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِی. 💢 ماه، ماهِ من است... 💢 بنده، بنده‌ی من است... 💢 و رحمت، رحمتِ من است... ⚡️ فَمَنْ دَعَانِی فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَيْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَيْتُهُ. 💢 هر کسی که در این  ماه مرا بخواند او را اجابت می‌کنم.. 💢 و هر کس که از من چیزی بخواهد به او می‌دهم.. 💢 و هر کس که از من هدایت بخواهد، او را هدایت می‌کنم... ⚡️ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَيْنِی وَ بَيْنَ عِبَادِی فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَيَّ. 💢 این ماه را رشته‌ای بین خود و بندگانم قرار دادم، که هر کس آن را بگیرد به من می‌رسد. 📚 بحارالانوار ✨✨✨✨✨ دقّت کنیم.⚠ ✅️ طبق این روایت، در این ، سلطانِ عالم یعنی خدای بزرگ، ما رو به مجالست و همنشینی با خودش دعوت کرده، و فرموده: ⚡️ أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِی. 💢 من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند... قربونِ این خدای مهربون:😌 بنازم به بزم محبّت که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند 👈 در این بزم محبّت، گدا دعوت شده تا در مقابل پادشاه بنشینه،❤️ و هرچی که می‌خواد ازش طلب کنه.😇🍃 ❌ امّا چقدر بدبخته اون بنده‌ای كه، سلطان دعوتش کرده برای همنشینی... 👈 اونوقت این بنده بجای همنشینی با سلطان، مخالفتِ امر سلطان رو بکنه، و با شیطان😈 همنشین بشه.💔 واقعاً نامردیه.😔 ❌☝️ بیائید در این با ترک گناهان همنشین خدا باشیم، و خودمون رو آماده ماه رمضان کنیم. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 💠امام علی علیه السلام: سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَة تُعْجِبُكَ. كار بدى كه تو را ناراحت (و پشيمان) مى سازد نزد خدا بهتر است از كار نيكى كه تو را مغرور مى كند. (حکمت،۴۵،نهج البلاغه) ♻️شرح و تفسير (عليه السلام) در اين سخن كوتاه و پرمحتوا به نكته مهمى اشاره مى فرمايد كه در سير و سلوك انسان به سوى خدا بسيار تأثيرگذار است. مى فرمايد: «كار بدى كه تو را ناراحت (و پشيمان) مى سازد نزد خدا بهتر است از كار نيكى كه تو را مغرور مى كند»; (سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَة تُعْجِبُكَ). دليل آن روشن است، زيرا انسان معصيت كارى كه از عمل زشت خود ناراحت مى شود به سوى پشيمانى و توبه و جبران آن گام بر مى دارد حال آنكه آن كس كه از كار نيك خود مغرور مى گردد گامى به سوى رياكارى بر مى دارد. توبه آثار شوم آن معصيت را مى شويد در حالى كه غرور عُجب و ريا از كارهاى نيك، انسان را به پرتگاه گناهان كبيره مى كشاند. در حديثى از پيغمبر اكرم مى خوانيم: «مَنْ رَأى أنَّهُ مُسىءٌ فَهُوَ مُحْسِنٌ; كسى كه خود را بدكار مى داند او نيكوكار است». به گفته مرحوم مغنيه در فى ظلال نهج البلاغه عكس اين مطلب نيز صادق است و آن اينكه گفته شود «مَنْ رَاى إنَّهُ مُحْسِنٌ فَهُوَ مَسىءٌ; كسى كه خود را نيكوكار بداند بدكار است» زيرا عُجب و غرور احسانش را تباه كرده و چه بسا سخنانى كه ايمان را نيز از اساس متزلزل سازد. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «خداوند متعال به داود وحى فرستاد: «بَشِّرِ الْمُذْنِبينَ وَانْذُرِ الصِّديقينَ; گنهگاران را بشارت ده و صديقين (والا مقام) را بيم ده» (داود تعجب كرد و) عرض كرد: اى پروردگار چگونه چنين چيزى ممكن است؟ خداوند فرمود: گنهكاران (پشيمان و نادم) را بشارت ده كه من توبه آنها را مى پذيرم و از گناهانشان صرف نظر مى كنم و صديقين را بيم ده كه از اعمالشان عُجب به خود راه ندهند». در حديث ديگرى از آن حضرت چنين آمده است كه مى فرمايد: دو نفر وارد مسجد شدند يكى عابد بود و ديگرى فاسق اما هنگامى كه از مسجد خارج مى شدند فاسق، جزء صديقان شده بود و عابد از فاسقان. سپس فرمود: اين بدان رو است كه چون عابد وارد مسجد شد به عبادت خود مى باليد و در اين فكر بود و فاسق هنگامى كه وارد شد فكرش در پشيمانى بود و پيوسته از گناهان خويش استغفار مى كرد. اين سخن را با حديث ديگرى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پايان مى دهيم: خداوند به آن حضرت وحى فرستاد كه بعضى از بندگان من در مسير عبادت تلاش مى كند و شب از خواب خوش و بستر لذت بخش بر مى خيزد و مشغول عبادت مى شود و خود را در عبادت من به سختى و تعب مى اندازد. گاه من او را يك شب يا دو شب گرفتار خواب مى كنم تا در مسير صحيح گام بردارد، زيرا هنگامى كه به خواب مى رود و صبح بيدار مى شود نسبت به خود خشمگين است و خود را سرزنش مى كند و اگر او را در آنچه از عبادت من مى خواهد آزاد بگذارم، چه بسا عُجب و خودپسندى به او عارض شود و از اين راه حالتى به او دست دهد كه هلاكش در آن است. 📚ترجمه و تفسیر نهج البلاغه آیت الله مکارم شیرازی •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🔴 علیه السلام! 🌻امام جعفر صادق علیه السلام: اگر زن عفت داشته باشد به دنیا می ارزد و گرنه به خاک هم نمی ارزد.  🌹پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله: پروردگارا زنانی که خود را پوشیده نگه می دارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان.  🌸پیامبر می فرمایند: «شرف مقنعه ای که زن بر سر دارد از دنیا و آنچه در آن است ارزنده تر می باشد.»  💐 امام علی (علیه السلام) می فرمایند: همانا حجاب متین برای آنان (زنان) متضمن سعادت است.  🌼حضرت علی (علیه السلام): پوشیدگی زن به حالش بهتر است و زیبایی اش را پایدارتر می سازد.    💐پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: زنان خود را، با پوشش اندام و چشم، از دیدار نامحرمان بازدارند، که زنان هر چه پوشیده تر باشند سعادتمندتر هستند.  🌹حضرت علی (علیه السلام) فرموده اند: حفظ، حراست، پنهان کردن و دور داشتن زن از نامحرم بهترین نعمت و خوشبختی برای اوست و زیبایی، دلربایی و جذابیت او را گسترش می دهد.  🌺 رسول خدا فرمودند: برای زن سزاوار نیست که هنگام بیرون رفتن از خانه اش لباسش را جمع و فشرده کند. 🍀حضرت علی (علیه السلام): زن باید بخیل باشد چه در خرج کردن پول شوهر و چه نسبت به عفت خود.  🌼امام صادق (علیه السلام): برای زن مسلمان جایز نیست که روسری و پیراهنی بر تن کند که بدنش را نپوشاند.  🌷امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بر شما لازم است لباس ضخیم (بیرون از منزل، در برابر نامحرم) بپوشید هر کسی که لباسش نازک است دین او مثل لباسش ضعیف و نازک است.  🌹امام صادق (علیه السلام) فرمودند: امام علی (علیه السلام) به زنها سلام می کرد ولی کراهت داشت از سلام کردن به زنهای جوان. 🌷 می فرمود: از این می ترسم که از صدایش خوشم بیاید و ضرر عمل من بیشتر از اجری که طلب می کنم، بشود.  💐قرآن: زنان نباید با صدای نرم و لطیف سخن گویند، (زیرا) مردی که دارای قلب بیمار است، طمع می کند. 📙سوره احزاب،آیه ۳۲ 📘بحارالانوار، جلد 103، ص 250 ن 📗مستدرک الوسائل، ج 3، ص 244 📘وسائل الشیعه، ج 3، ص 357 📙وسائل الشیعه، ج 30، ص 5281 📙محمد مهدی اشتهاردی، پوشش زن در اسلام، ص 104 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✍ کاظم عبدالامیر کیست⁉️⁉️ 💜توی اردوگاه تکریت۵، مسئول شکنجه‌ی اسرای ایرانی، جوانی بود بنام یکی از برادران کاظم اسیر ایرانیها، و برادر دیگرش هم در جنگ با ایران کشته شده بود، به همین خاطر کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت، و انگار ایرانیها را مقصر همه مشکلات خودش می دانست❗️ 🌺کاظم ، آقای ابوترابی را خیلی اذیت می کرد. او می دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، به همین خاطر ضربات کابلی که نثارش می کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسراء داشت،😔 اما مرحوم ابوترابی هیچگاه شکایت نکرد و به او احترام می گذاشت❗️ کاظم از هر فرصتی برای شکنجه روحی، روانی و جسمی اسرا بویژه استفاده می کرد تنها خوبی کاظم شیعه بودنش بود.😍 💞خانواده کاظم به روحانیون و سادات احترام می گذاشتند. اما آقای ابوترابی در اردوگاه حکم یک اسیر رو برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی 💖یکروز با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ و گفت:بیا اینجا کارت دارم...😳 ❤️ما تعجب کردیم و گفتیم لابد شکنجه جدید و... اما از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی زد.😍 🌺وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم ، گفت: 🌺 اون روز من رو کشید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود.😍 ❤️بارها بهم گفته بود مبادا ایرانی ها را اذیت کنی، اما دیشب (س) رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من در اردوگاه به مادرم شکایت کرده.😔صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه ایرانی ها رو اذیت می کنی⁉️، حلالت نمی کنم...😔 💞حالا من اومدم که حلالیت بطلبم کم کم محبت حاج اقا ابوترابی در دل کاظم جا باز کرد و شد مرید ایشون،😍 💖بطوریکه وقتی قرار شد آقای ابوترابی رو به اردوگاه دیگری بفرستند کاظم گریان و بسیار دلگیر بود.😢 💖وقتی اسرای ایرانی آزاد شدند ، کاظم برا خداحافظی با اونا بخصوص اقای ابوترابی تا مرز ایران اومد.😍 💞او بعد از مدتی نتوانست دوری حاج اقا ابوترابی رو تحمل کنه و برای دیدن حاج آقا راهی تهران شد.وقتی فهمید حاج آقا توی سانحه تصادف مرحوم شدند به شدت متاثر شد و رفت مشهد سر مزارش و مدتها آنجا بود.😢 🌺کاظم از خدا می خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذره.حتی می رفت سراغ برخی از اسرای ایرانی که شکنجه شون کرده بود و حلالیت می طلبید 💖تا اینکه کاظم بعد از تحول و با پیدایش داعش ، به رفت و در دفاع از (س) به شهادت رسید💔 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 📙منبع:کتاب مدافعان حرم،ص۲۴ : 💖هرچقدر هم کج رفته باشیم، با یه توبه واقعی و مردونه و جبران خطاها ، میشه ... 😢کاظم اونقدر خطا کرد که حضرت زینب(س) پیش مادرش از شکایت کرد، اما وقتی توبه کرد و به سمت خدا برگشت ، خریدارش شد و در راه دفاع از حرم شهید شد💔 (برای با خدا شدن هیچوقت دیر نیست،) •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌸 (ع): {} 🌸 ✍حجت الاسلام 💠در رابطه با شخصیت جناب عمار که یکی از شخصیت‌های بسیار با عظمت است و از اصحاب پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین بود. 🔹خصوصیتی دارد که بی نظیر است؛ یعنی یک جهتی هست که این جهت باعث می‌شود شخصیت ایشان ممتاز باشد. 🔸پرداخت به ایشان برای ما خیلی درس‌ها داشته باشد. آن جهت بی نظیر ایشان در بین اصحاب با عظمت پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین(ع) این است که عمار یک عمر طولانی داشت که هم دوران نبوت را از ابتدا تا انتها و هم دوران امامت امیرالمؤمنین جز دو سه سال آخر را درک کرد. 🔹در این دوران در صف اول با پیغمبر و امیرالمؤمنین بود. در همه جا حضور مؤثر داشت و هیچیک از اصحاب این خصوصیت را نداشتند. 🔸ایشان یک تاریخ شفاهی بود که احادیث پیغمبر را همه جا می‌گفت و سند بود و همه به او اعتماد داشتند. 🔹در صف اول بود و آدم کنار نشسته‌ای نبود که فقط چیزی را بداند، در وسط میدان بود. اصحاب دیگر مثل ابوذر سال 32 هجری به شهادت رسیدند و از دنیا رفتند. یعنی هنوز خلافت و حکومت امیرالمؤمنین را درک نکرد یا مقداد سال 33 به شهادت رسید، سلمان سال 35 به شهادت رسید و باز هم درک نکرد. 🔸امیرالمؤمنین اواخر سال 35 و 36 بود تا 40 هجری که به شهادت رسید. این چند سال بودند ولی عمار تا سال 37 هجری بود. یعنی تا دو سه سال قبل از شهادت امیرالمؤمنین بود. از این جهت این شخصیت خیلی ممتاز بود که وقتی به شهادت رسید، امیرالمؤمنین در بالینش گریه کرد و از خدا درخواست مرگ کرد. 🔹امیرالمؤمنین فرمود: «کسی اگر در شهادت عمار مصیبت زده نباشد و او را بزرگ نداند بهره‌ای از اسلام ندارد.» •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✅ ایتا JOin↶ http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/membariha ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ شرح احادیث اخلاقی در بیان 🔅 🔅 📝متن و شرح: وَ بِهذَا الاِسنادِ عَن‌ اَبی‌قَتادَة قالَ: قالَ ابوعَبدِاللهِ عَلَیهِ‌السَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَکارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعضٍ، یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاءُ تَکونُ فِی الرَّجُلِ وَ لا تَکونُ فی اِبنِهِ وَ تَکونُ فِی العَبدِ وَ لا تَکونُ فی سَیِّدِهِ: صِدقُ الحَدیثِ وَ صِدقُ النّاسِ وَ اِعطاءُ السّائِلِ وَ المُکَافَاَةُ بِالصَّنائِعِ. (۱) وَ بِهذَا الاِسنادِ عَن‌ اَبی‌قَتادَةَ قال: این چند حدیثی که روزهای قبل خواندیم و این [حدیثی] که امروز میخوانیم، سندهای صحیح و بسیار معتبری دارد؛ ابی‌قتاده هم ثقه است. قالَ اَبوعَبدِاللهِ عَلَیهِ‌السَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَکارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعض [امام صادق (علیه‌السّلام) میفرماید: بعضی از مکارم اخلاق و خصلتها بسته‌ی به بعضی دیگر است، یعنی با هم ارتباط دارد؛ یا ارتباط علّی و معلولی دارد که یکی علّت آن دیگری است، یا به نحوی ارتباط عملیّاتی و رفتاری با همدیگر دارند. یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاء اینها را هم مثل بقیّه‌ی چیزها از خدا بدانید؛ این را هم خدا میدهد. بله، کار خدای متعال بی‌حکمت نیست و رفتار ما، اختیار ما، و اراده‌ی ما در ایجاب رحمت الهی تأثیر دارد لکن بالاخره آنچه به ما داده میشود، از همه‌ی مکارم، از همه‌ی خوبی‌ها، از همه‌ی نِعَم -از جمله مکارم اخلاق- از طرف خدا است، خداوند تقسیم میکند؛ به شما یک چیزی میدهد، به دیگری یک چیز میدهد، به آن دیگری یک چیز [دیگر] میدهد. تَکونُ فِی الرَّجُلِ وَ لا تَکونُ فِی ابنِه گاهی یک صفت خوبی در پدر هست، در پسر نیست. اینکه حالا میگویند ژن یا ژنِ [خوب]! اینها خیلی اعتباری ندارد. گاهی اوقات پدر یک صفت خوبی دارد، پسر ندارد؛ عکسش هم هست که پسر یک صفت خوبی دارد که پدر ندارد. اینها ایجاب الهی و اِنعام الهی است. وَ تَکونُ فِی العَبدِ وَ لا تَکونُ فی سَیِّدِه این جور هم نیست که موقعیّت اجتماعی و شأن اجتماعی هم تأثیر داشته باشد؛ نه، گاهی یک صفت خوبی را یک برده‌ای دارد که سیّد او، ارباب او ندارد. مستخدم شما گاهی اوقات یک خصوصیّتی دارد که شما آن خصوصیّت را ندارید. یک صفت خوبی در فرد زیردست ما هست که آن صفت در ما نیست؛ یعنی او بالاتر از ما است. خب، حالا این صفات و مکارم اخلاق که این قدر هم درباره‌اش فرموده‌اند، چه چیزهایی است؟ چند صفت را حضرت بیان میفرمایند. اینها واقعاً همان جلوه‌های درخشان اسلام است؛ لبّ اسلام اینها است. این خصوصیّات [است] که انسانهای برجسته میسازد و به برکت وجود انسانهای برجسته در یک اجتماع، در یک جامعه‌ی بشری، نظام اجتماعیِ برجسته به وجود می‌آورد و [اگر] انسانهای کریم، انسانهای شجاع، انسانهای باگذشت، انسانهای صادق در یک جامعه‌ای باشند، این جامعه، جامعه‌ی برجسته‌ای میشود؛ [البتّه] عکسش هم صادق است. واقعاً انسان باید اینها را مثل دُر و گوهر گرانبها روی چشمش بگذارد و به دنیا عرضه کند. حالا این صفات چیست؟ اوّل: صِدقُ الحَدیث راستگویی. الان کشور خود ما کشور اسلامی است و از بسیاری از جوامع دنیا هم انصافاً بهتر و پاکیزه‌تر و طاهرتر است امّا در عین حال شما ببینید خیلی از مشکلات داخل کشور ما ناشی از نبودنِ همین صفت است؛ صدق‌الحدیث نیست، راستگویی نیست. راستگویی یعنی چه؟ یعنی شما حرفی را که میزنید، مطابق با واقع باشد. اگر دانستید مطابق با واقع است و گفتید، این راست است؛ اگر نه، نمیدانید مطابق واقع است یا نیست امّا میگویید، این صدق نیست. «صدق» عبارت است از اینکه شما چیزی را که میدانید مطابق واقع است، بیان میکنید. فضای مجازی را ملاحظه کنید که بر اثر حرف، شایعه، دروغ، خلاف، تهمت، نسبت بدون واقعیّت به این، به آن، به بالا، به پایین، به همدیگر، یک فضای دروغ در کشور به وجود می‌آید؛ ببینید، اینها اشکال است. پس اوّل «صِدقُ الحَدیث» [یعنی] همه‌ سعی کنیم راست بر زبان جاری کنیم. دوّم: وَ صِدقُ النّاس با مردم هم صادق باشید؛ با مردم با تقلّب و خدعه و فریب و دورویی برخورد نکنید. «صِدقُ النّاس» یعنی صدق عمل با مردم؛ انسان در مواجهه‌ی با مردم با صداقت وارد بشود، با کلک و دروغ و فریب و مانند اینها با مردم برخورد نکند. اگر ما در مسائل گوناگون اجتماعی‌مان، سیاسی‌مان، انتخاباتمان، و مانند اینها، همین یک مورد را مراعات کنیم، ببینید چقدر دنیا آباد خواهد شد؛ «وَ صِدقُ النّاس». این هم دوّم.