#قاب_ماندگار
- عزیزم اینجا چه میکنی؟
لبخندی بر صورت آسمانیش جاری شد، سرش را با معصومیتی ازلی به زیر انداخت
+ عاشقـم !!!
آنقدر کوچک بود ،
که پاسخش من را مبهوت کند ...
- عاشـق کی؟!
+ معلومه ، عاشق امام !
لحظهای ترنم زیبای اشک در چشمانش جاری شد، انگار موجی از نور ، قطراتِ اشکش را به آسمان متصل می کرد ...
- کجا می روی؟
+ انشاءالله، میریم تا راه ڪربلا باز بشه !
عکسی به یادگار از صورت نیلگونش گرفتم، اما لحظاتی بعد، وقتی با پیکری که نقش هزار
زخم را بر خود داشت روبرو شدم، چشمانم به اشک نشست و شانه هایم بی امان لرزید ...
نازنینم . . .
حالا دیگر قول میدهم که مبهوت نشوم،
حالا میفهمم برای عاشق ، ماندن جایز نیست،
ولی چه زود به دیدار معشوق شتافتی،
حالا دیگر راه ڪربلا باز شده ،
بی علت نبود امام عاشـق شما بود ...
✍ راوی : عکاس دفاع مقدس
سید مسعود شجاعی طباطبایی
#تیرماه_۱۳۶۵
#عملیات_ڪربلای_یک
#کانال_جامع_مبلغین
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✍
✨﷽✨
#عاقبـــت_شوخــی_با_نامــــحرم
یکی از علمای مشهد می فرمود:
روزی در محضر مرحوم حجت الاسلام سید یونس اردبیلی بودیم ، جوانی آمد و مسئله ای پرسید.
گفت مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگامی که وارد قبر شدم و جنازه مادرم را گرفته خواستم صورت او را روی خاک بگذارم کیف کوچکی که اسناد و مدارک و مقداری پول و چک هایی در آن بوده از جیبم میان قبر افتاده آیا اجازه می دهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم
و تقاضا کرد که نامه ای به مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند ، ایشان فرمود همان قسمت قبر را که می دانید مدارک درآنجاست بشکافید و مدارک را بردارید و نامه ای برای او نوشت.
بعد از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آقای اردبیلی دیدم ، آقا از او پرسیدند آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید ، او غمگین و مضطرب بود و جواب نداد.
بعد از آنکه دوباره اصرار کردند گفت : وقتی قبر را نبش کردم دیدم مار سیاه باریکی دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در دهان مادرم فرو برده و مرتب او را نیش می زند ، چنان منظره وحشتناکی بود که من ترسیدم دوباره قبر را پوشاندم .
از او پرسیدم آیا کار زشتی از مادرت سر می زد ؟
گفت من چیزی بخاطر ندارم ولی همیشه پدرم او را نفرین می کرد زیرا او در ارتباط با نـــامحرم بی پروا بود و با سر و روی باز با مرد نامحرم روبرو می شد و بی پروا با او سخن می گفت و در پوشش و حجاب رعایت قوانین اسلامی را نمی کرد . با نامحرمان شوخی می کرد و می خندید و از این جهت مورد عتاب و سرزنش پدرم بود.
حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) :
یکی از گروهی که وارد جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که
برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند.
📚( کنزالعمال ، ج 16 ، ص 383
#کانال_جامع_مبلغین
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✍
#بازی
بازی جذاب نشانه گیری با این بطری های بامزه که خیلی آسونه درست کردنش😃😊
✔️ مناسب 3 تا 6 سال
#دقت_تمرکز
#کانال_جامع_مبلغین
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✍
✨﷽ ✨
❌ #شوخی_با_نامحرم_ممنوع❌
📛📛 تو فامیل، تو دانشگاه، تو محلِ کار و ....، همهى افراد سالم نيستند.
📛📛 بعضیا قلبشون بیماره، به خاطر همین در #نامحرم طمع میکنند.
👈فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَض
به خاطر همین باید طورى حرف بزنیم كه👇
✅ هم #نحوه_بیان ما خوب باشه.
✅ هم #محتوای_حرف ما خوب باشه که حریمِ محرم و نامحرم حفظ بشه.
یعنی👇
❌ با ناز و کرشمه حرف نزنیم
❌ با نامحرم هر حرفی رو هم نزنیم
🔸این سفارش قرآنه:
🕋 «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً(احزاب/۳۲)
⚡️ پس به ناز سخن مگویید تا آنكه در دلش بیمارى است طمعی پیدا کند و نیکو و شایسته سخن بگویید.
✨✨✨✨✨
💠💠 هر چند که در واقع، كسى كه قلبش بيماره مشکل داره و ایراد از اون هست، ولی ما هم نبايد كارى كنیم كه اونو تحريك كنیم
✴️✴️ باید طوری #حرف بزنیم که حتی باعث #گناه یک نفر هم نشیم
#کانال_جامع_مبلغین
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✍
✨﷽ ✨
♨️ چکار كنيم تا در دنيا راحت زندگى كنيم؟
◀️ لِكَيْلاٰ تَأْسَوْا عَلىٰ مٰا فٰاتَكُمْ وَ لاٰ تَفْرَحُوا بِمٰا آتٰاكُمْ (حديد/۲۳)
👈 آنگونه باشيد كه اگر چيزى را از دست داديد، تأسّف نخوريد و اگر چيزى به شما دادند، شاد نشويد.
📢📢📢📢📢
#سبک_زندگی
✍ اگه دوست داری راحت زندگی کنی، قرآن یه #نسخه_شفا_بخش داره:
🔸 با این دادنها و گرفتنهای دنیایی، خوشحال و ناراحت نباش.
🔸 به دنیا دل نبند، وابسته نباش.
🔸 دلت رو بزرگ کن.
🔸 و این یعنی شرح صدر.
#تمثیلهای_خدایی
یه مثال ساده:
🔹 كارمند بانك، يك روز مسئول دريافت پول مردم میشه، و روز ديگه مسئول پرداخت پول به مردم میشه.
نه اون روزى كه پول مى گيره خوشحاله، و نه اون روزى كه پول پرداخت میکنه ناراحته، چون میدونه که هر دو روز، فقط امانتدار بوده.
✍ انسانهاى بزرگ، به خاطر سعه صدرى كه دارند، مسايل جزئى در روح آنان اثر چندانى نداره. به قول معروف به این راحتیها تکون نمیخورن:
🔹 نشستن و برخاستن يك گنجشك، روى شاخه گل اثر مىگذاره، ولى روى یک درخت تنومند، اثر چندانى نداره.
🔹 سعی کن مثل اون درختِ تنومند باشی نه مثل اون شاخه کوچک.
🔹 امام حسين ظهر عاشورا در برابر دهها تير و نیزه كه به سمتش پرتاب شد و، دهها داغى كه ديده بود، #نماز با حال و خشوعى خواند، در حالى كه كوچكترين حركت، ما رو از نمازمون غافل میکنه. کوچکترین داغ یا مصیبتی باعث میشه نمازمون به هم بریزه. چون شرح صدر نداریم.
◀️ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی (طه/۲۵)
◀️ و َیَسِّرْ لِی أَمْرِی (طه/۲۶)
👈 پروردگارا! سینهام را گشاده کن؛ و کارهایم را برایم آسان گردان!
✍ پس راه آسان شدن کارها، و راحت زندگی کردن، #شرح_صدر است.
🙏 خدایا به ما شرح صدر کرامت بفرما.
#کانال_جامع_مبلغین
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✍
✨﷽✨
🔻☜شهیدی که هم صورت و هم سیرتش شبیه #ابراهیم_هادی بود👇👇
#شهید_داوود_عابدی🌷
💠 #الگویی_بنام_ابراهیم:
💟مرحوم سعید مجلسی خاطرات زیبایی از یک #رزمنده در واحد اطلاعات برای ما نقل میکرد.می گفت: آن رزمنده، یک #ورزشکار حرفه ای، #مداح خوش صدا و سیما و یک #نیروی_شجاع در کار اطلاعاتی است و ....
💟آن مرد بزرگ #ابراهیم_هادی بود که خیلی از فرماندهان ما از مردانگی و #اخلاص او برای ما حرف می زدند. بعد از #والفجر مقدماتی بود که مرحوم مجلسی تصویر ابراهیم را برای ما آورد.
💟وقتی تصویر ابراهیم را دیدیم، شگفت زده شدیم انگار #داوود بود! خود داوود هم با تعجب به تصویر #خیره شد.... مجذوب چهره و جمال او بودیم که سعید مجلسی گفت: ابراهیم در #کانال_کمیل، همراه با برادر داوود (شهید حمید عابدی) حضور داشته و مفقود شده، خلاصه خیلی حال ما گرفته شد.
💟داوود او را #الگوی خودش قرار داد. و دلش می خواست راه و #مرام ابراهیم را ادامه دهد.
اواخر سال 1361 بود که با داوود #تهران بودیم. سعید مجلسی خبر داد که امروز مراسمی برای ابراهیم در مسجد محمدی در خیابان زیبا برقراره، من هم به داوود زنگ زدم و گفتم اگه می تونی با #موتور بیا دنبال من با هم بریم مراسم شهید ابراهیم هادی.
💟عصر بود که داوود اومد و با موتور رفتیم خیابان زیبا. همین که وارد #مسجد شدیم، تمام نگاه ها به سوی ما برگشت. از کنار هر کسی رد شدیم با تعجب گفت: #ابراهیم_زنده_شده!! یکی از دوستان ابراهیم جلو اومد و در حالی که با چشمان گرد شده از #تعجب به داوود نگاه میکرد، گفت آقا شما کی هستی؟انگار خود #ابراهیم اومده!
💟داوود هم با #لحن_لوتی خودش گفت: نه آقا جون چی میگی؟ ما کجا، آقا ابراهیم کجا، ما #انگشت_کوچیکه کل ابرامم نمیشیم.
💟 بعد جلسه همه با داوود کلی #عکس یادگاری گرفتند وقتی سوار شدیم برگردیم، داوود گفت : تو منو آوردی اینجا که داغ اینا رو #تازه کنی؟؟؟
من کجا، کل ابرام کجا؟؟؟ دیگه چیزی نگفت ولی تا روزای آخر تو #خلوتاش با ابراهیم #رازها داشت....
#شهید_داوود_عابدی🌷
شادی روحش #صلوات
#کانال_جامع_مبلغین
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9 ✍