eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ اتفاقی جالب در تفحص یک شهید .... 🍂 می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران..... 👈 علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.... 🍂 یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.... 🍂 یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه.... 🍂تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم.هستم 🍂 با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.... 🍂 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم..... 🍂 قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.... 🍂 با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.... 🍂 "این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم.... دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » 🍂 وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... 🍂 لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... 🍂 گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ 🍂 وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.... 🍂 جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🍂 همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات.... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟ نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم.... 🌷 شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...🌷 وسط بازار ازحال رفتم......... ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. 🌷 ...🌷 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ! امام محمد باقر(ع) نقل مي فرمايد: در ميان بني اسرائيل، عابدي به نام جريح بود. او همواره در صومعه اي به عبادت مي پرداخت. روزي مادرش نزد وي آمد و او را صدا زد، او چون مشغول عبادت بود به مادرش پاسخ نداد، مادر به خانه اش بازگشت. بار ديگر پس از ساعتي به صومعه آمد و جريح را صدا زد، باز جريح به مادر اعتنا نكرد. براي بار سوم باز مادر آمد و او را صدا زد و جوابي نشنيد. از اين رفتار فرزند دل مادر شكست و او را نفرين كرد. فرداي همان روز، زن فاحشه اي كه حامله بود نزد او آمد و همان جا درد زايمانش گرفت و بچه اي را به دنيا آورده و نزد جريح گذاشت و ادعا كرد كه آن بچه فرزند نامشروع اين عابد است. اين موضوع شايع شد و سر زبان ها افتاد. مردم به يكديگر مي گفتند: كسي كه مردم را از زنا نهي مي كرد و سرزنش مي نمود، اكنون خودش زنا كرده است. ماجرا به گوش شاه وقت رسيد كه عابد زنا كرده است. شاه فرمان اعدام عابد را صادر كرد. در آن هنگام كه مردم براي اعدام عابد جمع شده بودند، مادرش آمد و وقتي او را آن گونه رسوا ديد، از شدت ناراحتي به صورت خود زد و گريه كرد. جريح به مادر رو كرد و گفت: - مادرم ساكت باش! نفرين تو مرا به اينجا كشانده است، و گرنه من بي گناه هستم. وقتي كه مردم اين سخن را از جريح شنيدند به عابد گفتند: - ما از تو نمي پذيريم، مگر اينكه ثابت كني اين نسبتي كه به تو مي دهند دروغ است. عابد (كه در اين هنگام مادرش ديگر از او نارضايتي نداشت) گفت: - طفلي را كه به من نسبت مي دهند، پيش من بياوريد! طفل را آوردند و او با زبان واضح گفت: - پدرم فلان چوپان است. به اين ترتيب، پس از رضايت مادر، خداوند آبروي از دست رفته عابد را بازگردانيد، و تهمت هايي كه مردم به جريح مي زدند برطرف شد. پس از آن، جريح سوگند ياد كرد كه هيچ گاه مادر را از خود ناراضي نكند و همواره در خدمت او باشد. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ؟!👇 اخیراً شایع شده است که برخی با افتخار ندا سر می دهند: «ما بی حجابیم، اما بی حیا نیستیم.» و ادامه می دهند: «چه کسی گفته که بی حجابی، بی حیایی است؟!» حال این تحلیل چه مقدار درست خواهد بود؟ برای رسیدن به پاسخ، باید ارتباط میان حجاب و حیا را به درستی درک کرد. در ابتدا باید بگوییم که واژگانی چون «حیا»، «عفت»، «تقدّس» و مانند آن، واژگانی دینی هستند، و در ساحت دین تعریف می شوند؛ پس باید ببینیم که منظور دین از این واژگان چیست و آن ها را در چه راستایی به کار برده است؛ در این صورت، نمی توانیم از خود، هر چیزی را برای معنای این واژگان اراده کنیم و بسازیم. حیا از مصدر (ح ی و) و به معنای شرم در زبان پارسی است، علمای اخلاق، حیا را قوه بازدارندگی انسان، از ارتکاب کارهای زشت و قبیح می دانند. یعنی در انسان نیرویی به نام شرم وجود دارد تا با آن هر فعل را انجام ندهد. به عنوان مثال، تمامی انسان های عاقل (در هر دین و فرهنگی)، شرم دارند که کاملاً برهنه ظاهر شوند از این رو، به اعضای تناسلی انسان نیز، شرم گاه گفته می شود. ضد حیا و شرم، بی شرمی است؛ بی شرمی به معنای ارتکاب گناهان بزرگ بدون کوچک ترین عذاب وجدان است، این بی شرمی، گاهی بدون واسطه رخ می دهد و گاهی با واسطه؛ بدین معنا که گاهی انسان، کاری می کند که آن کار، خود بی شرمی است، و گاه کاری می کند که منجر به بی شرمی می گردد. حجاب نیز مشمول هر دو قسم است؛ زیرا اصل بی حجابی از گناهانی است که بانوان متدّین و باوقار آن را ترک می کنند؛ و نیز بی حجابی کم کم منجر به روابط آزاد با مردان و سپس کاهش یافتن شرم و حیای بانوان در تقیّد به خانواده و اطاعت از فرامین الهی می شود. حال این صفت در بانوان، نمود بیشتری می یابد، زیرا همیشه در طول تاریخ، جذابیت های جنسی زن، مورد توجه مردان بوده است، چه این مردان، مردان نیکوکاری باشند، چه گرگانی در لباس میش؛ هر دو گروه دارای شهوت هستند و این در طبیعت هر انسانی نهفته است. ☄ کاری که حجاب می کند، ایجاد مانع و پرده برای گرگ هایی است که از زن، تنها جسم او را می بینند و زن را تنها اسبابی برای اضاء خود می دانند؛ طبیعی است که اگر زن، جاذبه های جنسی خود را بر همه مردان عرضه کند، بسیاری از گرگ صفتان را به دنبال خود خواهد انداخت و این از آمارهای تجاوز به عنف و مانند آن، کاملاً مشهود است. می گویند: «این مشکل مردان است که نمی توانند خود را تحمل کنند و ما نباید برای کنترل شهوت مردان، خود را بپوشانیم.» ما پاسخ می دهیم: «درست می فرمایید ولی حجاب شما تنها برای نگاه هرزه چند مرد نیست، بلکه برای حفظ خودتان از هوس های آلوده است.» می گویند: «ما نمی خواهیم به زور حجاب به سر کنیم، انجام هر کاری با اختیار پسندیده است.» ما پاسخ می دهیم: «درست می فرمایید، ما نیز بانوان محجبه ای که با اختیار چادر به سر کرده اند را بسیار باارزش تر از بانوانی می دانیم که به خاطر زور، روسری به سر انداخته؛ اما واقعیت های جامعه را نیز بپذیرید، کدام بانوان، بیشتر در دام گرگ ها می افتند، بانوان محجبه ای که در خانه به عشق ورزی به فرزندانشان مشغول هستند، یا بانوان بی حجابی که در خیابان ها . . . » بی حجابی همیشه بی حیایی نیست، اما.. بی حجابی، منجر به بی حیایی می شود. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🔰 ؟ پيش از پرداختن به اسباب و علل غيبت امام مهدي(عج) بايد توجه داشت كه از روايات استفاده مي شود كه علت و فلسفه واقعي غيبت آن امام بر بشر پوشيده است. و جز خدا و پيشوايان معصوم عليم السلام كسي نسبت به آن اطلاع كافي و كامل ندارد. عبد الله بن فضل هاشمي روايت كرده كه از حضرت صادق(ع) شنيدم كه فرمود: «صاحب الامر غيبتي دارد كه ناچار از آن است، به طوري كه اهل باطل در آن ترديد مي كنند. عرض كردم: يابن رسول الله! چرا غيبت مي كند؟ فرمود: به علتي كه به ما اجازه نداده اند آشكار سازيم. عرض كردم: چه حكمتي در غيبت اوست؟ فرمود: همان حكمتي كه در غيبت سفيران و حجتهاي پيش از او بوده است، حكمت غيبت قائم ظاهر نمي شود مگر بعد از آمدن خود او؛ چنان كه حكمت سوراخ كردن كشتي توسط خضر و كشتن آن بچه و تعمير ديوار، براي حضرت موسي(ع) ظاهر نگشت، مگر موقعي كه خواستند از هم جدا شوند.» (كمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق، ص482) اين روايت و روايات ديگر مثل آن اشاره دارد كه علت واقعي غيبت حضرت را نمي توان گفت، و اگر سبب و علتي هم بيان مي گردد، اگر چه ممكن است حكمتي براي آن باشد، ولي علت كامل و حقيقي نيست. اما بعضي از حكمت هاي غيبت حضرتش را كه مي توان با استناد به روايات ذكر نمود، بدين قرار است: 1ـ امتحان و آزمايش: غيبت آن حضرت سبب مي شود تا نفاق پنهان عده اي آشكار شود و ايمان حقيقي محبان و شيعيان واقعي امام(ع) در كوره ولايت امام غايب(عج) از ناخالصي ها و دورويي ها و سست مايگي ها جدا و پاك شود؛ و در يك كلام مؤمن از منافق معلوم مي گردد. در سختي ها و مشكلات گوهر وجود شيعيان ناب آشكار مي گردد. جعفر جعفي مي گويد: به امام باقر(ع) عرض كردم: فرج شما كي خواهد رسيد؟ فرمود: «هيهات، هيهات! فرج نخواهد رسيد تا شما غربال شويد، (و سه بار تكرار كرد) و افراد آلوده بروند و افراد پاك و مخلص باقي بمانند.»(بحار الانوار، ج51، ص113) و نيز موسي بن جعفر(ع) فرمود: «هنگامي كه پنجمين فرزند امام هفتم غايب شد، مواظب دين خويش باشيد، تا مبادا كسي شما را از دين خارج كند.... براي صاحب الامر به ناچار غيبتي خواهد بود، به طوري كه عده اي از مؤمنين از عقيده خود برمي گردند؛ همانا خدا به وسيله غيبت، بندگانش را امتحان مي كند.»(همان ماخذ) 2ـ بيعت نكردن با ستمكاران: در روايات متعددي يكي از علل غيبت امام(عج) عدم بيعت با كسي بيان شده است. حسن بن فضال مي گويد: علي بن موسي الرضا(ع) فرمود: گويا شيعيانم را مي بينم كه هنگام مرگ سومين فرزندم (امام عسگري) در جستجوي امام خود همه جا را مي گردند، اما او را نمي يابند. عرض كردم: به چه دليل؟ فرمود: زيرا امامشان غايب مي شود، عرض كردم: چرا غايب مي شود؟ فرمود: براي اينكه وقتي با شمشير قيام نمود بيعت كسي در گردنش نباشد.(همان ماخذ، ص152) 3ـ ترس از گزند دشمنان: گفته شد كه با تولد مهدي موعود(عج) همه ستمگران و ظالمان به وحشت افتادند، و از آنجا كه مرگ و انقراض حكومت ظالمانه و اعمال غيرانساني خود را در دست پرتوان امام(عج) مي دانستند و مي دانند، لذا جان امام مهدي(عج) تهديد مي شد؛ لذا در روايات يكي ديگر از علل غيبت حفظ جان حضرتش از تعرض و گزند دشمنان ذكر شده است. البته بديهي است وجود مقدس حضرت(عج) نيز مانند پدران بزرگوارش از كشته شدن در راه خدا هراسي ندارد، وليكن اراده الهي به حفظ امام تعلق گرفته است. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: اَلا لا خَیْرَ فى عِلْم لَیْسَ فیهِ تَفَهُّمٌ، اَلا لاخَیْرَ فى قِرائَة لَیْسَ فیها تَدَبُّرٌ، اَلا لاخَیْرَ فى عِبادَة لا فِقْهَ فیها؛ آگاه باشید! . بدانید! قرائت قرآن اگر همراه با تدبّر و اندیشه (در معانى آن) نباشد بى فایده است. آگاه باشید! عبادتى که در آن تفکّر و اندیشه نباشد خیرى ندارد(1). سؤال: در جمله اوّل مى خوانیم: «علمى که در آن فهم نباشد خیرى ندارد» مگر مى شود علم و دانشى بدون تفهّم حاصل گردد؟ پاسخ: بله، بسیار است علم و دانش هایى که حاصل آن تنها ذخیره کردن مشتى دانستنى ها و قواعد یا فورمول هاى خشک است که صاحب آن، در آن تفکّر نمى کند و به نتیجه آن نمى اندیشد. دانشمندى که توانست هسته اتم را بشکافد و این نیروى عظیم را آزاد کند، براى چه هدفى این کار را کرد؟ آیا هدفش نابودى همه موجودات زنده و از بین بردن تمام آثار حیات و زندگى در شهر «ناکازاکى» و «هیروشیماى» ژاپن بود، که هنوز هم بعد از ده ها سال متأسّفانه آثار شوم آن موجود است!؟ یا منظورش تولید نیروگاه هاى برق بود، تا به وسیله آن جهان را روشن کند و چرخ هاى کارخانجات را به گردش درآورد و استفاده هاى مثبت فراوان دیگر از آن بشود؟ متأسّفانه بسیارى از دانشمندان مادّى در علوم و دانش هاى خویش تفهّم ندارند، بدین جهت دنیا تبدیل به ظلمتکده اى مى گردد. دنیایى که دانشمندان آن هدفى جز لذّات مادّى ندارند و براى آن ها تفاوتى نمى کند که با اختراعات و اکتشافات آن ها کارخانجات داروسازى فعّال شود یا کارخانجات بمب سازى، بلکه هر کدام درآمد بیش ترى عاید آن ها کند و دلارهاى فزون ترى به جیب آن ها سرازیر نماید، همان را ترجیح مى دهند! چنین دنیایى حقیقتاً ظلمتکده و چنان دانشى در حقیقت زیانبار است! در جمله دوم مى خوانیم: «آگاه باشید تلاوت قرآن اگر توأم با اندیشه نباشد سودى ندارد» آرى، بسیارند کسانى که قرآن تلاوت مى کنند، ولى مورد لعن قرآن هستند(2)! زیرا به دستورات این نسخه شفابخش آسمانى عمل نمى کنند; آن ها هنگامى که آیات مربوط به غیبت را مى خوانند، در حالى که خود غیبت مى کنند مورد لعن این آیات قرار مى گیرند! هنگامى که آیات مربوط به ربا را قرائت مى کنند، در حالى که آلوده به این گناه بزرگ و کثیف هستند، مورد لعن آیات ربا واقع مى شوند! و همچنین در سایر آیاتى که به آن عمل نمى کنند. «تدبّر» از ریشه «دَبْر» (بر وزن ابر) گرفته شده و به معناى عاقبت اندیشى است، تلاوت کننده قرآن هنگام تلاوت آیات شریفه باید به عاقبت کسانى که آیات تلاوت شده در مورد آن ها سخن مى گوید بیندیشد که قرائت یک آیه همراه با تدبّر از یک ختم قرآن بى تدبّر ارزشمندتر است! در جمله سوم مى فرماید: «عبادت بدون تفکّر هم فایده اى ندارد». آیا هنگامى که در مقابل پروردگار مى ایستیم و آیات بلند و پرمحتواى سوره حمد را مى خوانیم، در معانى آن آیات تفکّر مى کنیم؟ وقتى به (اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعینُ)مى رسیم، نگاهى به قلب خویش کنیم و ببینیم آیا حقیقتاً فقط خدا را مى پرستیم و فقط از او کمک مى گیریم؟ یا هواى پرستى، مال پرستى، مقام پرستى در کُنج دل ما جایى براى پرستش خدا نگذارده است!؟ هنگامى که به تشهّد مى رسیم و به یگانگى خداوند شهادت مى دهیم، سرى به قلب خویش بزنیم و ملاحظه کنیم که آیا هیچ بتى در خانه قلب ما وجود ندارد، یا این خانه خدا به اشغال انواع بت ها در آمده است؟ آرى باید عبادت همراه با تفکّر باشد، چرا که یک عبادت همراه با تفکّر مى تواند سرنوشت ما را متحوّل و دگرگون نماید. 📚پی نوشت: 1. اصول کافى، کتاب فضل العلم، باب صفة العلماء، حدیث سوم. 2. میزان الحکمة، باب 2311، حدیث 16250، (جلد 8، صفحه 90). •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ قرار بود بچه های نوجوان پایگاه رو ببریم پادگان برای آموزش نظامی. برای نهارشون هم تدارک ساده ای دیده بودیم. باسید رضا هماهنگ کردم و نوع غذا رو باهاش در میون گذاشتم ناراحت شد گفت : براشون کباب بخرید و نگران پولش هم نباشید هزینه اش با من ! قبلا هم بارها اتفاق افتاده بود که برای بچه های حلقه صالحین از او درخواست پول می کردم تلفن می کردم و می گفتم : سید جان!قراره بچه های ابتدایی پایگاه رو جمع کنیم و برای پذیرایی نیاز به پول داریم. همیشه هم استقبال می کرد وقتی مبلغش رو می گفتم، دو برابرش رو می داد و با خنده می گفت : این مبلغ اضافی رو هم می دم تا حرص اونایی که برای دین و مذهب بچه ها کاری نمی کنند، در بیاد. 😊✌️ ✍ از کتاب : طاهر خان طومان •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ﷽ . . دل دل کنان . خوشان خوشان . چندی پیش، 🔆 . رفتیم که تجدید وضویی داشته باشیم کمی جا خوردم.. ! . آخه فقط وضوخانه نبود ! . بیشتر شبیه سالن بود تا محل وضو ❌ . دخترکان و مادران.. پیر و جوان.. و .. و یک به یک در صف آینه !!!!🚫 . یکی دهان باز.. یکی چشمش از حدقه بیرون زده انگار.. یکی دقت بالا ، که مبادا خط چشمش بالا و پایین شود..😕 . به به چه صفایی به سرو تن دادند..✖ . آخه میدانی، داشتند میرفتند که همگی یک صدا بگویند : ..❗ . . میان اینان دخترکی تازه به رسیده ..✅ چادر به سر.. همچو فرشته..👼 نگاه میکرد هاج و واج به صف بستگان..!!!! . مانده بودم در ذهن دخترک چه میگذرد❗ چه میکنند اینها .. ‌نکند عروسی برپاست و من بی خبر...❌ یا که میگذشت در ذهنش کاش قد من هم میرسید به آینه..❌ یا که اصلا گیج مانده بود از حرکات چشم و دهن..❌ . . من اما در دل گفتم : ای دخترک معصوم، فرشته روی زمین.. ای عزیز دل.. . چه خوب که قدت به آینه نمیرسد...✔ چه خوب که آینه اندازه قد و قامتت نیست.. ✔ شاید با العجل تو آقا بیاید...✔ شاید!!! . . و من همچنان در فکر آینه بودم.. وضوخانه در اماکن مذهبی برای چه بود آخر ؟؟؟؟؟ . . . •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌸 🌸 مادر شهید می گفت: نزدیک محرم بود که من پایم شکست و در خانه افتاده بودم و دکتر ها گفتند که به سختی خوب می شود... یک روز دلم شکست و گفتم: خدایا من به مسجد می رفتم سبزی پاک می کردم، فرش ها را جارو می زدم و کارهای هیئت را انجام می دادم... اما الان خانه نشین شده ام.... شب به شهید خودم متوسل شدم و خوابم برد... درعالم خواب دیدم که محمدم با عده ای از رفقای خودش که شهید شده اند آمد و یک شال سبز هم به گردنش بود... گفتم: مادر کجا بودی؟ گفت: ما از کربلا می آییم... گفتم: مادر مگر نمی بینی من به چه وضعی در خانه افتاده ام... گفت: اتفاقا شفایت را از اباعبدالله(ع) گرفتم... و بعد شال را از گردنش برداشت و روی پای من انداخت و گفت مادر شکستگی پایت خوب شده... این دردی که داری بخاطر گرفتگی عضلات است... گفت: مادر برو کارهای مسجد رو انجام بده.. صبح از خواب بیدار شدم و دیدم که می توانم راه بروم... دخترم دوید و گفت: مادر بنشین، پای شما شکسته.... گفتم: نه، پایم خوب شده... خواهر شهید تعریف می کند: یک دفعه دیدم در اتاق بوی عطر عجیبی پیچیده، گفتم مادر چه خبر است؟ این شال چیست؟.. ماجرا را که برایمان تعریف کرد باور نمی کردیم... گفتیم برویم نزد آیت الله گلپایگانی... شال را خدمت آیت الله گلپایگانی بردیم، هنوز صحبتی نکرده بودیم که ایشان شال را گرفتند، بوییدند و بوسیدند و شروع کردند به گریه کردن... گفتیم: آقاچه شده شما چه می دانید ؟ عرض کردند: این شال بوی امام حسین(ع) را می دهد... گفتیم: چطور؟ گفتند: ما از اجداد ساداتمان از مقتل سیدالشهدا یک تربت ناب داریم.. این شال سبز بوی تربت اباعبدالله (ع) را می دهد... و بعد فرمودند: یک قطعه از این شال را به من بدهید وقتی من از دنیا رفتم در قبر و کفنم بگذاردید و من هم در عوض آن تربت نابی که در اخیار ماست را به شما می دهم.... منبع: کتاب ۵۴۰ داستان از معجزات و کرامات امام حسین (علیه السلام) •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
هدایت شده از Z.Z
هدایت شده از Z.Z
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃 📖📖📖 📖📖 💠همراهان گرامی کانال 🌷ختم دسته جمعی دعای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کانال برگزار میشود ✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر 🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂 🍃 از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود ❇️فرصت تا آخر روز شنبه ۱۶ / ۴/ ۹۷ ❇️به نیت سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و برآورده شدن حاجت افراد شرکت کننده 📣لطفا تعداد دعای سلامتی امام زمان عج درخواستی خود را که‌ می خوانید ،به آیدی زیر بفرمایید تا آمار ثبت مجموعه یا ضامن آهو شود و جمع آن توسط متصدی آمار در حرم مطهر ثبت شود و خدمت شما در آخر ماه اعلام گردد تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹 ⬅️آیدی جهت پیام دادن برای اعلام تعداد تلاوت دعای سلامتی امام زمان (عج) در ختم دسته جمعی 👇👇 🆔 @ZZ1362 متن دعای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ⬇️⬇️⬇️ ❤️بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ❤️ ✨به نام خداوند بخشنده مهربان 💚اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن💚 ✨خدایا، ولىّ ات حضرت حجّة بن الحسن 💙صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ 💙 ✨كه درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد 💛فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ💛 ✨در این لحظه و در تمام لحظات 💜وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً 💜✨ سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر✨ 💖وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ ✨و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى 💌طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"💌 ✨كه خوشایند اوست ساكن زمین گردانیده،و مدّت زمان طولانى در آن بهرهمند سازى.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✔️ در گذرگاه های سخت تاریخ 🌟تشکیل حکومت شیعی سربداران زوال مغول از یک روستا شروع شد. صد و بیست سال مغول‌ها هر چه خواستند در ایران کردند؛ جنایتی نبود که از آن چشم پوشیده باشند. از کشتن صد هزار نفر در یک روز گرفته تا تجاوز و غارت برخی از قبایل مغول‌ها پس از فتح ایران ساکن خراسان شدند، ولی چون بیابان‌گرد بودند، در شهرها زندگی نمی‌کردند. ▪️مغول‌ها همه‌گونه حقی داشتند! مغولان مجاز بودند هر که را خواستند بکشند، به هر که خواستند تجاوز کنند و هر چه را خواستند غارت کنند؛ ایرانیان برای‌شان برده نبودند، احشام بودند. در تاریخ دورهٔ مغول، چنان یأسی میان مردم ایران وجود داشت که حتی در برابر کشتن خودشان هم مقاومت نمی‌کردند. 🌟ابن اثیر می‌نویسد: یک مغول در صحرایی به هفده نفر رسید و خواست همه را با طناب ببندد و بکشد؛ هیچ کس جرات نکرد مقاومت کند جز یک نفر، که همان یک‌نفر او را کشت! داستان از روستای باشتین و دو برادر که همسایه بودند شروع می‌شود؛ چند مغول بیابان‌گرد به خانهٔ این‌ دو می‌روند و زنان و دختران‌شان را طلب می‌کنند. برخلاف ۱۲۰سال قبلش، دو برادر مقاومت می‌کنند و مغولان را می‌کشند؛ مردم باشتین اول می‌ترسند، ولی مرد شجاعی به نام «عبدالرزاق» دعوت به ایستادگی می‌کند. ▪️خبر به قریه‌های اطراف می‌رسد؛ حاکم سبزوار مامورانی را می‌فرستد تا دو برادر را دستگیر کنند. «عبدالرزاق» با کمک مردم روستا ماموران را می‌کشد. در نهایت حاکم سبزوار سپاهی چند صد نفره را به باشتین می‌فرستد، ولی حالا خیلی‌ها جرأت مقاومت پیدا می‌کنند؛ «عبدالرزاق» فرمانده قیام می‌شود. در چند روستا، مردم مغولان را می‌کشند و خبرهای مغول‌کشی کم‌کم زیاد می‌شود. «عبدالرزاق» نام سربداران بر سپاهیان از جان گذشته‌اش می‌گذارد. فوج‌فوج مردمان به‌ ستوه آمده از ستم مغول‌ها به باشتین می‌روند تا به «عبدالرزاق» بپیوندند و در برابر سپاه «ارغونشاه» (حاکم سبزوار) بایستند. 🌟«عبدالرزاق» بر «ارغونشاه» پیروز می‌شود و سبزوار فتح می‌شود؛ پس از صد و بیست سال ایرانیان بر مغول‌ها فائق می‌شوند. آن روز حتماً پرشکوه بوده است. طغای تیمور ایلخان مغول، یک ایلچی مغول را می‌فرستد تا سربداران از او اطاعت کنند؛ سربداران او را هم می‌کشند و از طغای ‌تیمور می‌خواهند که اطاعت کند. سربداران به جنگ طغای تیمور می‌روند و او را شکست می‌دهند و این نقطهٔ پایان ایلخانان مغول است. ▪️همان لحظه‌ای که «سیف فرغانی» انتظارش را می‌‌کشید: هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد هم رونق زمان شما نیز بگذرد باد خزان نکبت ایام ناگهان بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت این عوعو سگان شما نیز بگذرد آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست گرد سُم خران شما نیز بگذرد بر تیرِ جورتان ز تحمل سپر کنیم تا سختیِ کمان شما نیز بگذرد 🌟سربداران از فقیه بزرگ‌شیعه شهید اول در لبنان خواستند که کتابی در فقه برای منشور احکام انها بنگارد وی با انکه در زندان بود در مدتی بسیار اندک کتاب عظیم لمعه دمشقیه را نوشته و‌برای انها فرستاد شیعیان سربدار بر خراسان بزرگ انزمان تا نواحی کرمان سمنان و ‌ری استیلا یافتند و‌از سیطره مغول رها شدند 👈در اداب و‌رسوم سربداران انتظار امام قائم نهادینه بود و هر جمعه ایین انتظار داشتند امید و‌انتظار رمز حیات شیعه در گذرگاه های سخت تاریخ بوده است. ➖▪️➖🌟📜🌟➖▪️➖ 🌤الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة⚜ •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌷روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: ⁉️ای موسی علیه السلام ؟ که چنین امر و اصرار بر عبادت اش دارد؟ 💠حضرت موسی علیه السلام گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز ، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو وصدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود. می دانی موسی از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. ♦️دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر ، خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. 🔸ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی رسد، بلکه با عبادت می خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم. 🔅وَ مَنْ‌ يَعْشُ‌ عَنْ‌ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ‌ نُقَيِّضْ‌ لَهُ‌ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ‌ قَرِينٌ‌ 🌹و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست (زخرف 36) 📚الانوار النعمانیه •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ . تو یعنی همینجا . پشت کانال 200 تا بچه ی بسیجی همه قفل کردیم! همه کپ کردن... . گفت: نمی شه اینجوری که! 200 تا بسیجی به قول دادیم امشب رد میشیم!! . انقدر خاکریز ما کوتاه بود که دولا دولا راه میرفتیم انقدر فاصله مون به عراقیا نزدیک بود که با بی سیم حرف نمی زدیم! علی دنیا دیده بلند شد پاشو گذاشت رو خاک ریز گفت بریم! . هر چی میخواد بشه،بشه!! آقا زد رفت لب آب... . خودش تعریف میکنه میگه: عراقیه بلند شد خشاب ٣٠تایی رو تو من خالی میکرد! تیر میخورد به لباس غواصی رد میشد لباسو می سابوند! . میگفت: آخر گرفتم اژدرو کردم تو سیملوله ای که TNT توشه میگفت:همونجور اونام میزدن! اژدرو که منفجر کردم آب باز شد گفتم بچه ها بدویین بیاین! . عراقیه آر پی جی زد انفجارش گرفت بهم دل و روده ام زد بیرون! فرمانده گفت: هر کی می مونه،بمونه! جنازه ی اینو بیارین! آوردنش عقب دیدن داره نفس میکشه! و اون شب خط شکست... . بچه ها از علی دنیا دیده همه رفتن تو! همه رد شدن... . . . ما کسی رو از این معبر عبور می دیم و به سلامت میرسونیم!؟ •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha